10.12.2009

متن کامل مصاحبه صریح کروبی با لوموند

کروبی: جنبش اعتراضی به رغم سرکوب و با گذشت از 6 ماه از انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد ، همچنان در ایران بر دوام است . ماهیت کنونی این جنبش چیست؟ آیا طبیعت و ماهیت آن در خلال ماههای اخیر دچار تغییر و تحول شده است ؟ اهداف و دستور کارهای جنبش کدام هستند ؟

** ماهیت جنبش اعتراضی امروز مردم ایران ریشه در تقلب و تخلفات گسترده انتخابات دهم ریاست جمهوری از سوی جریان حاکم دارد که حق مردم در تعین سرنوشت شان را نادیده گرفت. خواسته های این جنبش معقول، منطقی و در چارچوب قانون است. اصولا در انتخابات های گذشته نیز تخلفاتی در اجرا، نظارت و مراحل تائید و یا ابطال انتخابات انجام می شد و اعتراضاتی نسبت به آن از سوی کاندیداها صورت می گرفت، مانند دخالت نظامیان در دوره قبلی ریاست جمهوری در چند استان خاص به نفع آقای احمدی نژاد که با وجود اول بودنم در 12 استان کشور، منجر به حذف بنده در زمان کوتاهی شد. البته در آن زمان من هم اعتراض کردم و هم هشدار جدی نسبت به دخالت های غیر قانونی نظامیان دادم وپیش بینی چنین روزی را کردم. انتخابات ریاست جمهوری دهم تفاوت هائی داشت که منجر به اعتراضات جدی مردم و نخبگان شد که شاید بتوان از دو جنبه به آن نگاه کرد. اول آنکه تخلفات انجام شده در این انتخابات بحدی بود که نشان از سهمیه بندی در اعلام آرا مطابق شعارها و برنامه های کاندیداها داشت. از آنجا شعارهای حقوق بشری و توزیع عادلانه ثروت نفت میان مردم از مهمترین مسائل این کشور است و بعضی ها در حکومت بشدت نسبت به آن حساسیت دارند، شاهد بودید که کمترین سهمیه، در این سهمیه بندی به آن تعلق گرفت. دیگر آنکه میزان تقلب و تخلف بحدی بود که مردم حس کردند عده ای در حاکمیت شعور آنان را به بازی گرفتند. مردمی که از سیاست های داخلی و خارجی آقای احمدی نژاد بشدت ناراضی بودند بطور داوطلبانه و برای تغیردر قوه مجریه روزها برای کاندیدای مورد علاقه خود کار کردند و مشتاقانه رای خود را به صندوق انداختند اما نتیجه اعلامی را نه تنها مغایر آرای خود، بلکه مضحک دیدند. جنبش خود جوش در اعتراض به این توهین و تحقیر ملی صورت گرفت و اتفاقا سرکوب و خشونت نتوانست آن را خاموش کند. تلاش در جهت ارتباط دادن این جنبش خودجوش و مردمی با بیگانگان و متعاقب آن سرکوب مردم اشتباه بزرگی بود که حاکمیت مرتکب شد و خسارات زیادی بر کشور و مردم تحمیل کرد. حوادث تکان دهنده بازداشتگاها از جمله کهریزک، جنبش اعتراضی را در جهت اصلاح مصمم تر کرد تا در مقابل مسیر انحرافی که آرمان های انقلاب و اصول قانون اساسی را زیر پا گذاشته بایستند.

* شما با شجاعت بسیار شکنجه و تجاوز در زندان و بویژه در زندان کهریزک را افشاء نمودید آیا این اعمال و رفتارها خاتمه یافته اند ؟ تحقیقاتی که مقامات وعده داده بودند به کجا رسیدند ؟

** من به عنوان عضو کوچک این کشور به وظیفه شرعی، ملی و قانونی خودم عمل کردم. خوشبختانه زندانیان آزاد شده از بند می گویند بعد از نامه های شما وضعیت زندان ها بهتر شد. در ارتباط با آزارهای جنسی در بازداشتگاه ها به نظر می رسد نامه ها کار خود را کرد و تاکنون اخبار دیگری مبنی بر آن دریافت نکردم. من در مقام مطلع و تا آنجا که توانستم تحقیق و ادله خود را مستند به مقامات قضائی ارائه کردم. وظیفه مسئولین قضائی کشور است که محیطی امن برای قربانیانی که نسبت به این امر ادعا دارند، بوجود آورند وبه این موضوع تکان دهنده رسیدگی کنند و متجاوزان را در هر موقعیتی هستند مجازات کنند. مسئولین قضائی همچنین باید مردم را در جریان تحقیقات و رسیدگی قضائی قرار دهند. ان شااله سرنوشت پرونده بازداشتگاه کهریزک که دستور بسته شدن آن صادر شد به سرنوشت پرونده حمله به کوی دانشگاه تهران در 18 تیر منجر نشود که تنها یک سرباز انهم برای ربودن یک ماشین ریش تراش متهم شد.

*برخی اشخاص از کشاندن شما به دادگاه و محاکمه شما صحبت کرده اند . این موضوع به کجا انجامیده است ؟

** همانطور که گفتم من بدنبال دریافت اخبار تکان دهنده و صحبت با تعدادی از قربانیان به وظیفه شرعی، ملی و قانونی خودم عمل کردم و هنگامیکه این کار را کردم خود را برای پرداخت هر هزینه ای آماده کردم. میدانید که دفتر حزب اعتماد ملی، روزنامه اعتماد ملی و حتی دفتر شخصی خودم پلمب شده و در حال حاضر امور کاری را در منزل دنبال می کنم. لذا از جنبه شخصی هزینه داده ام و هیچ نگرانی نسبت به پرونده سازی و هزینه های آتی ندارم اگرچه به نظر می رسد تبعات حقوقی و سیاسی این امر را دوستان می دانند. چهره های افراطی که صحنه گردان بسیاری از مسائل اخیر هستند شاید علاقمند به انجام آن می باشند که من نیز آماده پرداخت هر هزینه ای برای دفاع از حقوق ملتم هستم. این موضوع بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده تا قضائی.

* دانشجویان با شدت و حدت سرکوب می شوند اما همچنان عامل پویایی این جنبش سبز هستند که شما آنرا سرزنده نگه می دارید از آنجا که این دانشجویان عجله دارند ، رادیکال و خواستار تغییرات فوری هستند و جنب و جوش و هیجان آنها ممکن است به نفع سرکوب تمام شود، چگونه باید اتحاد و یک حرکت موزون واحد در طرح مطالبات را در جنبش حفظ کرد ؟ آیا برای گردهم آوردن و ملحق کردن حداکثری از لایه های جامعه مدنی به اهدف اصلاحات باید کار بلند مدت انجام داد؟

** همانطور که میدانید حرکت های اساسی در بسیاری از کشور ها از دانشگاه ها برخواسته است. دانشجو ظلم ستیز، عدالت طلب و آرمان گراست. بخوبی سالهای پر نشاط دانشجوئی در دانشگاه تهران را در نیمه دوم دهه چهل بیاد می آورم که دانشجویان سیاسی و با انگیزه چگونه مبارزه با رژیم شاه را دنبال می کردند. در کشور ما دانشجویان همواره منشا اثر و برکت بودند. در این سالها که بیش از سه میلیون دانشجو داریم آنان با شور و نشاط جوانی تلاش بسیار برای اصلاحات کرده اند و بخشی از آنان هزینه های سنگینی اعم از زندان ویا محرومیت از تحصیل پرداخته اند. بد نیست بدانید بدلیل ارتباط تنگاتنگ من با این عزیزان بخش اعظم دانشجویان سیاسی و تشکل های دانشجویان از جمله دفتر تحکیم و وحدت در انتخابات دهم از من حمایت کردند و اصولا بار اصلی ستاد من بدوش آنان بود. توصیه ما همواره به دانشجویان عزیز این بوده است که از حرکت های افراطی که زمینه سرکوب را فراهم می سازد، پرهیز کرده و فعالیت های مدنی خود را در جهت مطالبه حقوق قانونی خود سامان بخشیده و بطور مسالمت آمیز آن را پیگیری نمایند. در حاکمیت دو دسته با دو نگرش متفاوت داریم. عده ای معتدل و معقول و جمعی خشونت طلب که حیات سیاسی خود را در افزایش خشونت و سرکوب می بینند. در حال حاضر لایه های مختلف جامعه در حرکت های اعتراضی نسبت به انحراف از جمهوریت و اسلامیت نظام، مندرج در قانون اساسی وجود دارند. ادامه این حرکت و توسعه آن بخشی ایجابی است و بخشی سلبی. در بخش ایجابی باید کارهائی صورت پذیرد تا قشرهای مختلف جامعه با درک مناسب از مطالبات به حرکت اصلاح طلبی بپیوندند و در بخش سلبی سیاست های غلط دولت در عرصه های داخلی (اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) و بین المللی (از جمله تنزل جایگه ایران در عرصه های بین المللی و ایجاد تشنج در روابط) موجب پیوستن قشرهای بیشتری از جامعه اعم از روحانیون، دانشگاهیان، زنان، بازاریان،کارمندان و … به این حرکت در سطح کل کشور شده و خواهد شد. اگرچه اقشار مختلف نگرش و تعاریف متفاوتی دارند اما وجوه مشترکشان بیش از موارد اختلافی است لذا همواره توصیه میکنیم مطالبات اساسی از جمله اصول مندرج در فصل سوم قانون اساسی در باب حقوق ملت که نادیده گرفته شده را باید از طرق مسالمت آمیز و با حضور پرنشاط پیگیری کرد.

* سرکوب کارآمد و نتیجه بخش به نظر نمی رسدو جنبش شما ادامه دارد. ظاهرا حکومت و اصولگرایان در قدرت در نحوه برخورد با اعتراضات دچار تفرقه بوده و اختلاف نظر دارند. آیا فکر نمی کنید که انجام یک آشتی ملی هنوز قابل طرح باشد ؟ یا اینکه گسست بین اصلاح طلبان و اصولگرایان قطعی و غیر قابل برگشت است؟ و چه آینده ای در این جهت را پیش رو می بینید؟

** مساله آشتی ملی بسیار خوب و معقول است و ظاهرا عقلای دو جریان مخالفتی با آن ندارند. اما باید به این نکته توجه کرد که آشتی ملی زمینه و بستری می خواهد که در حال حاضر چنین بستری وجود ندارد. در فضائی که عده ای میان صفر و صد تنها صد را می خواهند و برای حفظ آن هر عملی را مباح می شمارند زمینه آشتی ملی وجود ندارد. سرکوب هم چاره ساز نیست و نخواهد بود و تنها را حل معضل کنونی اعاده اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت است. در میان اصولگرایان بسیاری از چهره های معقول و معتدل بدنبال چنین فضائی هستند اما ظاهرا عنان و اختیار این امر بر عهده آنان نمی باشد. در شرائط فعلی بجای اصرار بر آشتی ملی، مناسب است به تساهل وتسامح، تحمل اندیشه دیگری، افزایش سعه صدر، نقد پذیری و امکان تضارب آرا بپردازیم. اگر چنین فضائی بوجود آمد و به آرا و اندیشه ها و نگرش ها احترام گذاشته شود آنگاه زمینه آشتی ملی نیز فراهم میگردد. من ایجاد فضای تحمل را مقدمه ای واجب برای حاکمیت عقل گرائی در کشور می دانم. آینده متعلق به ملت بزرگ ایران است. مردم ایران باهوش، حساس و پرتحمل هستند. آینده این کشور متعلق آنان است زیرا مردم همواره نشان داده اند نسبت به سرنوشت خود بسیار حساس هستند و با توجه به فرهنگی غنی، تمدنی کهن و تاریخی پر افتخار جایگاه مناسبت با نام ایران و ایرانی را خواستار هستند که ان شااله بدست خواهند آورد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates