11.12.2009

اعطای تنديس “تلاشگر حقوق بشر” به آيت الله العظمی منتظری ‏از سوی كانون مدافعان حقوق بشر ايران

خبرنامه امیرکبیر:
بسمه تعالي ‏

‏كانون مدافعان حقوق بشر ايران در روز پنج شنبه 19 آذر ماه‏ ‏1388 مطابق با روز جهاني “حقوق بشر” با حضور در بيت آيت الله‏ ‏العظمي منتظري و طي ديدار و گفتگو، ضمن اعلام معظم له به‏ ‏عنوان برنده “تلاشگر حقوق بشر” در سال 1388 اين تنديس را به‏ ‏آيت الله منتظري تقديم كردند. در اين ديدار آقايان : دكتر ابراهيم‏ ‏يزدي ، دكتر حبيب الله پيمان ، دكتر عبدالفتاح سلطاني ، دكتر‏ ‏محمدعلي دادخواه ، تقي رحماني ، عبدالرضا تاجيك ، عطاءالله‏ ‏شيرازي ، حسين نوري زاده ، امير دليرساني و خانم نرگس محمدي‏ ‏از اعضاء كانون مدافعان حقوق بشر ايران حضور داشتند.

‏ ‏در ابتداي اين مراسم آقاي دكتر عبدالفتاح سلطاني وكيل‏ ‏دادگستري گفتند:

‏ ‏”كانون مدافعان حقوق بشر هر ساله براي تقدير از كساني كه حقوق‏ ‏بشر را رعايت و در اين راستا فعاليت مي‎كنند تقدير مي‎كند، كه‏ ‏امسال با تعطيلي كانون امكان برگزاري مراسم ويژه نبود. براي‏ ‏همين بناگذاشتيم خدمت رسيده از شما كه از قديم الايام در‏ ‏راستاي تحقق حقوق بشر از ديدگاه اسلام فعال بوده ايد و عملا از‏ ‏حقوق زندانيان از سال 1360 به بعد دفاع كرده ايد و بر كاهش فشار‏ ‏بر آنان با هر ايده ، فرقه و فكري مؤثر بوده ايد و حتي از حقوق‏ ‏كساني كه گفته مي‎شود فرزند شما را به شهادت رسانده اند دفاع‏ ‏كرديد، لازم ديديم از شما تقدير و تشكر كرده و به طور مرسوم يك‏ ‏جايزه را تقديم نماييم . اميدواريم خداوند به شما عمر با عزت داده‏ ‏و ان شاء الله سايه شما بر سر ملت ايران مستدام باشد.”

‏سپس در همين زمينه آقاي دكتر دادخواه ادامه دادند:

‏ ‏”امروز از نظر جهاني روز حقوق بشر است ، براي همين خدمت‏ ‏شما رسيديم . همانگونه كه قرآن هنگام خطاب قرار دادن ، انسان و‏ ‏آدم را مورد خطاب قرار مي‎دهد، اين نمادي را هم كه كانون‏ ‏مدافعان حقوق بشر خدمت شما ارائه داده اند، استوانه كوروش‏ ‏كبير است كه از نظر برخي مفسران همان ذوالقرنين است . در‏ ‏ابتداي آن اصول و منشوري را اعلام كرده كه بر پايه آن انسان آزاد‏ ‏باشد، كسي بر او سلطه نداشته باشد، بردگي را از ميان برداشت و‏ ‏سلطه را كلا نفي كرد مگر به انتخاب مردم كه چه كسي را‏ ‏برگزينند، و اين اختيار انساني را به او يادآور شد. ولي متأسفانه در‏ ‏كشور ما خيلي از بايدها رعايت نمي شود. اميدواريم با توجه به‏ ‏نصايح بزرگاني چون حضرتعالي كه راه را از گمراهي نشان‏ ‏مي‎دهند، فردايي روشن در انتظار ملت ايران باشد. و همان را‏ ‏مي‎گوييم كه قرآن مي‎فرمايد: (أليس الصبح بقريب ) و اين نويد‏ ‏خداوند در مورد مردم محقق خواهد شد.”

‏ ‏پس از آن ، بيانيه كانون مدافعان حقوق بشر توسط سركار خانم‏ ‏نرگس محمدي قرائت شد. در بخشي از اين بيانيه آمده است :

‏ ‏”… كانون مدافعان حقوق بشر در سال 1388 تنديس “تلاشگر‏ ‏حقوق بشر” را به حضرت آيت الله العظمي حسينعلي منتظري‏ ‏تقديم مي‎دارد. ايشان در زمينه هاي نظري و عملي و با ناديده‏ ‏انگاشتن مقام و قدرت دنيوي و برخورداري هاي ناشي از آن ، از‏ ‏حق و كرامت واقعي انسان دفاع كرده است .

‏ ‏مواضع فقهي ايشان در مورد حقوق شهروندي همه ايرانيان ، تكيه‏ ‏و تأكيد بر مشروعيت حكومت بر اساس آراء مردم و دفاع از‏ ‏حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشكار است .

‏ ‏آنچه كانون را در تقديم اين جايزه به شخصيت برجسته و علمي‏ ‏آيت الله ترغيب نموده ، مواضع عملي ايشان است . از جمله‏ ‏مخالفت با اعدام هاي بي رويه در سال هاي 1360 و 1367،‏ ‏مخالفت با سخت گيري حكومت عليه شهروندان و دفاع همه‏ ‏جانبه ، شجاعانه و مقتدرانه ايشان از جنبش سبز مردم ايران .

‏ ‏كانون مدافعان حقوق بشر با تقدير از تلاش هاي اين عالم برجسته‏ ‏كه سالها حصر و محروميت و تحمل مرارت را براي ايشان به‏ ‏همراه داشته است ، و با تبريك به ايشان براي نيك نامي‏ ‏جاودانه شان در نزد ملت ايران ، با آرزوي سلامتي و تداوم راه‏ ‏پرارزش دفاع از حقوق انسانها، تنديس “تلاشگر حقوق بشر” را در‏ ‏19 آذر ماه 1388 مصادف با 10 دسامبر 2009 و شصت و يكمين‏ ‏سالگرد اعلاميه جهاني حقوق بشر تقديم آيت الله العظمي‏ ‏حسينعلي منتظري مي‎كند.”

‏ ‏كانون مدافعان حقوق بشر

‏ ‏سپس آيت الله العظمي منتظري ضمن ابراز تشكر و قدرداني از‏ ‏اعضاء كانون مدافعان حقوق بشر كه در راه دفاع از حقوق‏ ‏شهروندان تلاش و كوشش مي‎كنند، با اشاره به حوادث پس از‏ ‏انتخابات و برخوردهاي تند و خشن با مردم معترض فرمودند:

‏ ‏هيچ يك از برخوردهايي كه با مردم شد شرعي و قانوني نيست و‏ ‏آمرين و عاملين ضامن و بدهكار مردم هستند. متأسفانه بين زن و‏ ‏مرد، پير و جوان هم تفاوتي قائل نشده اند; حتي زن ها و دخترها را‏ ‏بيشتر كتك زده اند. آقايان مي‎گويند اين كارها را براي حفظ نظام‏ ‏انجام مي‎دهند، من بارها عرض كرده ام ما مخالف حفظ نظام‏ ‏نيستيم اما حفظ نظام وجود نفسي ندارد، بلكه حفظ آن وجوب‏ ‏مقدمي دارد، يعني نظام را ما مي‎خواهيم كه در سايه آن احكام‏ ‏اسلامي اجرا شود نه اين كه به بهانه حفظ نظام احكام اسلامي و‏ ‏شرعي زير پا گذاشته شود و مرادتان هم از نظام شخص باشد. شما‏ ‏به چه مجوزي مردم را كتك مي‎زنيد؟ براي اين كه شما را قبول‏ ‏ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟‏ ‏آنچه كه شما به نام اسلام و دين انجام مي‎دهيد موجب بدنامي‏ ‏براي اسلام مي‎شود. چرا با مردم ، تند و خشن برخورد مي‎كنيد؟

‏ ‏خداوند خطاب به پيامبر مي‎فرمايد: (فبما رحمة من الله لنت لهم‏ ‏ولوكنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم‏ ‏واستغفرلهم و شاورهم في الامر) يعني : “اي پيامبر! چون تو نرمخو‏ ‏هستي مردم به تو گرايش دارند، و اگر تند و خشن بودي مردم از تو‏ ‏فراري مي‎شدند.” بعد مي‎فرمايد: “براي اين مردم طلب عفو كن ،‏ ‏برايشان استغفار كن و در امر حكومت با آنها مشورت كن.” شما‏ ‏آمده ايد خودي ها را هم غيرخودي مي‎كنيد، در حالي كه قرآن‏ ‏مي‎گويد: غيرخودي ها را از خود كنيد، با آنها مشورت كنيد،‏ ‏دستور واقعي اسلام اين است نه آنچه آقايان به اسم اسلام انجام‏ ‏مي‎دهند و دستور مي‎دهند مردم را به قصد كشت بزنند.

‏ ‏ايشان در ادامه فرمودند:
‏ ‏ضرر را از هر كجا بگيريد به نفع است . آقايان از اول ، انتخابات را‏ ‏منحرف كردند. بعد عده اي را زدند عده اي را زنداني كردند، بعد‏ ‏گفتند پرونده انتخابات مختومه شد. اگر مختومه شد پس ادامه‏ ‏بازداشت ها براي چه بود؟ مصاحبه هاي تلويزيوني براي چه بود؟‏ ‏اعتراف گيري چرا؟ محاكمه بر اساس اعترافات تحت فشار براي‏ ‏چه بود؟! مگر بازداشتي ها به انتخابات مربوط نبودند؟ حالا كه‏ ‏پرونده اش را بسته اعلام كردند، بازداشتي ها را آزاد مي‎كردند، از‏ ‏آنها معذرت خواهي مي‎شد، چه بسا اوضاع به اينجا نمي رسيد كه‏ ‏هر روز ادامه پيدا كند. خودتان آمديد و ادامه اش داديد، خود شما‏ ‏تفرقه ايجاد كرديد و حالا آمده ايد از وحدت دم مي‎زنيد؟! اگر به‏ ‏دنبال آرامش و وحدت هستيد براي چه بي گناهان را در بازداشت‏ ‏نگه داشته ايد و با فشار از آنها اعتراف مي‎گيريد و بر اساس همان‏ ‏اعتراف ها محاكمه مي‎كنيد و احكام سنگين صادر مي‎كنيد؟ مگر‏ ‏روايت نداريم كه اعتراف تحت فشار و شكنجه و ارعاب اثري‏ ‏ندارد؟ بدانيد اين اعتراف ها ذره اي ارزش ندارد و بر خلاف‏ ‏موازين اسلام است .

‏ ‏زماني كه ما در رژيم سابق زندان بوديم روزي ازغندي كه بازجوي‏ ‏ما بود به زندان آمد و عباس اشراقي را دستش را گرفت و برد. به او‏ ‏گفتم عباس را كجا بردي ؟ گفت : آزادش كردم . چون حالت صرع‏ ‏دارد و اگر در زندان بميرد در مجامع بين المللي برايمان مشكل‏ ‏درست مي‎كنند. آنها عاقلانه برخورد مي‎كردند ولي اين آقايان‏ ‏آقاي بهزاد نبوي را كه داخل زندان نبود و براي عمل جراحي و‏ ‏معالجه چند روزي مرخصي داده بودند، در حال بيماري به زندان‏ ‏عودت داده اند. آيا اين عمل عاقلانه است ؟! يكي از هموطنان‏ ‏كردمان آقاي احسان فتاحيان را دفعه اول به 10 سال زندان محكوم‏ ‏كردند، پس از تحمل زندان ايشان را به اعدام محكوم كردند! در‏ ‏حالي كه دادگاه تجديدنظر حق ندارد مجازات را تشديد كند. چون‏ ‏10 سال زندان از حداقل مجازات كمتر نبوده است و اين حكم‏ ‏برخلاف قانون است .

‏ ‏ما به اين آقايان مي‎گوييم والله اين كشور مال ما مردم است و ما به‏ ‏كشورمان علاقه داريم . كشور هم حاكميت مي‎خواهد و با‏ ‏شرايطش بايد برقرار باشد. اما كشور مطابق رأي و نظر مردم بايد‏ ‏اداره شود. امام حسن (ع ) طي نامه اي به معاويه مي‎نويسند: پس از‏ ‏رحلت پدرم “ولاني المسلمون الامر من بعده” يعني : پس از‏ ‏شهادت پدرم علي (ع ) مردم مرا ولي و حاكم قرار دادند. ايشان به‏ ‏معاويه نمي گويد: من حاكم هستم چون امام معصوم هستم بلكه‏ ‏رأي و اقبال مردم را مطرح مي‎كند. پس همه كاره مردم اند. بنابراين‏ ‏بايد حقوق ملت استيفا شود.

‏ ‏در قانون اساسي فصل جداگانه اي هست به عنوان حقوق ملت ،‏ ‏آقايان اين اصول را ناديده گرفته اند. در آنجا حق اجتماعات ،‏ ‏اظهارنظر و آزادي مردم آمده است . مراد، آزادي مسئولان نيست‏ ‏بلكه مراد آزادي مردم است.

‏ ‏آيت الله خميني در پاريس درباره آزادي مي‎گفتند: “حتي‏ ‏كمونيست ها هم در حكومت آينده ما حق اظهارنظر دارند.” حالا‏ ‏كه مسلمانها هم ، حتي آنها كه براي انقلاب زحمت كشيدند و‏ ‏زندان رفته اند را از حق اظهارنظر محروم مي‎كنند، آنها را بازداشت‏ ‏مي‎كنند و به زور اعتراف مي‎گيرند كه ما ضد انقلاب و ضد نظام‏ ‏هستيم !

‏ ‏همه ما بر اساس آيات قرآن وظيفه داريم كه امر به معروف و نهي از‏ ‏منكر كنيم . صرف دعا كردن كافي نيست و فايده ندارد و نبايد‏ ‏دلمان را به اين كه گوشه اي بنشينيم و دعا كنيم خوش كنيم ، بلكه‏ ‏علاوه بر آن بايد در جاي خودش وارد شد و به وظيفه عمل كرد.‏ ‏امر به معروف و نهي از منكر هم مربوط به امور جزئي نيست بلكه‏ ‏مربوط مي‎شود به امر جامعه و حكومت.

‏ ‏من لازم است همين جا از شما و تمام كساني كه در فعاليت هاي‏ ‏حقوق بشري براي تمامي انسانها فارغ از قوم ، قبيله و عقيده تلاش‏ ‏مي‎كنند تشكر كنم . در اين راه ملاكمان “انسان بما هو انسان” است .‏ ‏مولا اميرالمؤمنين (ع ) به مالك اشتر مي‎فرمايد: با لطف و محبت با‏ ‏مردم برخورد كن چون كه مردم از دو صنف خارج نيستند: “اما اخ‏ ‏لك في الدين او نظير لك في الخلق” : “يا برادر ديني تواند يا مثل تو‏ ‏انسان هستند.” بنابراين آنها كه مي‎گويند اسلام را قبول نداريم هم‏ ‏بايد حقوقشان رعايت شود. در اين راه كه قدم برمي داريد قطعا‏ ‏مشكلاتي پيش مي‎آيد، زنداني مي‎شويد، از كار بي كارتان مي‎كنند‏ ‏و فشارهاي ديگر، ولي نااميد نشويد، بردبار باشيد چون قرآن‏ ‏مي‎فرمايد: “انما يوفي الصابرون اجرهم بغير حساب”. ان شاء الله‏ ‏موفق و مأجور باشيد و از زحمات شما تقدير و تشكر مي‎كنم.

‏ ‏در پايان اين ديدار، تنديس استوانه اي منشور حقوق بشر توسط‏ ‏دكتر ابراهيم يزدي ، دكتر حبيب الله پيمان و آقاي تقي رحماني به‏ ‏معظم له اعطا شد.

‏ ‏اين تنديس بر اساس استوانه كوروش كبير و مربوط به 539 سال‏ ‏پيش از ميلاد ساخته شده است ، استوانه كوروش كبير به عنوان‏ ‏نخستين منشور حقوق بشر ناميده شده و به تمامي زبان هاي‏ ‏رسمي دنيا ترجمه شده است .

‏ ‏والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .

‏دفتر آيت الله العظمي منتظري ‏
‏‏1388/9/19

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates