03.01.2010

مسیر “جنبش سبز” در رسانه‌های آلمان

دویچه وله: میرحسین موسوی با اظهار این نکته که از “شهادت در راه مطالبات ملی و دینی” بیم ندارد، رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی را با پرسشی بغرنج روبرو کرده است. برخی از رسانه‌ها می‌پرسند: آیا رهبری جنبش سبز خود را برای مردن آماده می‌کند؟

روزنامه “تورینگر الگماینه” در تفسیری پیرامون بیانیه اخیر میرحسین موسوی نوشته است: «موسوی با اعلام این نظر که آماده است به خاطر اهداف جنبش سبز به شهادت برسد، در واقع به مبارزان ایرانی پیام می‌دهد که در مبارزه برای خواست‌های آزادی‌خواهانه از پای ننشینند. جمهوری اسلامی در بحرانی عمیق فرو رفته و دوران سرنوشت سازی را می‌گذراند. ایران بر سر دوراهی قرار گرفته: این کشور می‌تواند به سوی نظامی پلیسی برود یا این که آهسته به سوی جامعه‌ای بازتر و مداراجوتر گام بردارد. غرب می‌تواند در تعیین این مسیر سهمی شایسته ادا کند.»

روزنامه “کیلر ناخریشتن” عقیده دارد که جنبش اعتراضی هنوز به آن وسعت و دامنه نرسیده که پایه‌های رژیم را تهدید کند. به عقیده این روزنامه: «ترس از آشوب و هرج و مرج مانع از آن شده که بسیاری از ایرانیان به صورت فعال از جنبش سبز حمایت کنند. نباید گمان برد که احمدی‌نژاد در میان مردم هیچ پشتیبانی ندارد. هنوز بسیاری از لایه‌های محروم جامعه او را مدافع خود می‌دانند. بسیجی‌ها قدرت تازه خود را به او مدیون هستند. نیروهای مسلح، ارتش و سپاه پاسداران، هنوز از او حمایت می‌کنند. نمی‌توان به روشنی گفت که ایران، یعنی پیشرفته‌ترین و مدرن‌ترین جامعۀ خاورمیانه و نزدیک تا چه حد برای نظامی دموکراتیک آمادگی دارد. پیام اخیر موسوی نشان می‌دهد که در این جامعه سنت وعصبیت همچنان کارآیی دارد.»

شهادت: یک میراث شیعی

ایستگاه رادیویی “دویچلند فونک” از نوید کرمانی نویسنده ایرانی مقیم آلمان پرسیده است که آمادگی برای شهادت در بیانیه اخیر میرحسین موسوی، یکی از رهبران اصلی جنبش سبز، چه مفهومی دارد.

آقای کرمانی توضیح می‌دهد که بیانیه اخیر میرحسین موسوی، حاوی سه پیام مهم است: «نخست آن که او قصد دارد طبق سنت شیعی بگوید که هدف من چنان والاست که حاضرم به خاطر آن کشته شوم. دوم آن که قصد دارد بگوید شما می‌توانید ما را دستگیر کنید و می‌توانید ما را بکشید، اما نمی‌توانید جنبش ما را نابود کنید. سومین نکته آن است که آقای موسوی برای حل بحران سیاسی، به طور تلویحی پیشنهاد مصالحه کرده است، اما فکر نمی‌کنم که رژیم به این دعوت پاسخ دهد.»

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: نوید کرمانی: «این جنبش به شکل دموکراتیک از پایین سازمان یافته است.»

آقای کرمانی عقیده دارد که بیانیه میرحسین موسوی نشانه‌ی سازش نیست. به نظر او رهبران جنبش اعتراضی همچنان بر اصول خود ایستاده‌اند: «جنبش سبز هیچگاه خواسته‌های افراطی مطرح نکرده است. این رژیم بود که با واکنش شدید، اختلاف و تنش را به اوج رساند. خواست معترضان در ابتدا فقط این بود که دولت نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری را وارسی کند. اما واکنش شدید دولت به این خواست ساده و طبیعی، باعث شد که جنبش هر روز بیشتر رادیکال شود. اما موسوی همچنان به مواضع پیشین خود پای‌بند است: او حتی استعفای محمود احمدی‌نژاد را مطرح نکرده است. او تنها می‌گوید که باید قانون تازه‌ای برای انتخابات وضع شود تا انتخابات در آینده به صورتی شفاف انجام بگیرد، دیگر آن که زندانیان سیاسی باید آزاد شوند. اما بعید به نظر می‌رسد که معترضان در مرحله فعلی به این خواسته‌ها قانع باشند.»

جنبشی خودجوش

نوید کرمانی، نقش میرحسین موسوی و مهدی کروبی را در رهبری جنبش تعیین‌کننده نمی‌داند. به عقیده این نویسنده: «رژیم موسوی و کروبی و دیگر سران جنبش را منزوی کرده، به گونه‌ای که آنها عملا هیچ تماسی با طرفداران خود ندارند. آنها نقش رهبری تشکیلاتی ندارند و این جنبش در واقع از پایین و به صورت دموکراتیک سازماندهی می‌شود. این هم نقطۀ ضعف این جنبش است و هم نقطۀ قوت آن. ضعف جنبش است، زیرا حرکت ساده و غیرمتشکل مردم نمی‌تواند در برابر تشکیلات مجهز نیروهای سرکوب مقاومت کند، اما نقطه قوت آن در این است که نمی‌توان با دستگیری یک یا چند نفر به سادگی جنبش را سرکوب کرد.»

کنترل شدید ارتباطات

نوید کرمانی در گفتگوی رادیویی شکوه می‌کند که تماس با ایران برای کسب اخبار هر روز دشوارتر می‌شود: «شبکه تلفن همراه (موبایل) به کلی درهم ریخته و افرادی که می‌توان از آنها اطلاعاتی کسب کرد، یا دستگیر شده و یا زندگی مخفیانه در پیش گرفته‌اند.»

آقای کرمانی عقیده دارد که با وجود فشارهای زیاد، مخالفان رژیم از بیان انتقاد باکی ندارند: «جبهه نیروهای مخالف به قدری قوی است، که اگر فرضا صد نفر دستگیر شوند، کسان دیگری هستند که می‌توانند صدای اعتراض را به گوش جهان برسانند.»

رویارویی شدیدتر

بیشتر رسانه‌های جمعی در آلمان عقیده دارند که اوضاع ایران هردم حادتر و وخیم‌تر می‌شود. رژیم مشروعیت خود را به کلی از دست داده است. مردم زخم‌دیده حاضر نیستند، در برابر فشارها و تحمیلات زانو بزنند. از طرف دیگر رژیم نیز حاضر به مماشات و مصالحه نیست، زیرا هر عقب‌نشینی را ضربه‌ای به ارکان و اصول خود تلقی می‌کند. در نتیجه نه تنها کوتاه نمی آید، بلکه بر خشونت خود بیش از پیش خواهد افزود.

تارنمای “دی‌ولت” در گزارشی نوشته است که رژیم برای به زانو در آوردن معترضان به هر وسیله‌ای دست زده است: «رسانه‌های مستقل را بسته، شبکه اینترنتی را فلج کرده، ارتباطات تلفنی را به شدت محدود ساخته، و اینک با دستگیری‌های گسترده تلاش می‌کند مخالفان را مرعوب کند تا در خانه بمانند و صدای خود را بلند نکنند. نه حکومت و نه مخالفان نمی‌دانند که این فشارها به کجا می‌کشد و چه پیامدی خواهد داشت. اما رویارویی قطعی به نظر می‌رسد.»

روزنامه بادیشه تسایتونگ (چاپ فرایبورگ) در مقاله‌ای چندقسمتی درباره اوضاع بحرانی ایران چنین ابراز عقیده کرده است: «محمود احمدی‌نژاد قدرت خود را با بسیج لایه‌های فقیر و محروم جامعه گسترش داده است. گروه‌های شبه نظامی چماقدار (بسیج) از میان همین لایه‌های پایین جامعه برخاسته‌اند. اگر آنها قدرت بیشتری پیدا کنند، جمهوری اسلامی دیگر نه حکومت روحانیون، بلکه به رژیم نیروهای امنیتی و پلیسی تبدیل خواهد شد.»

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates