موسوی: راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز حق مردم است
بیبیسی: میرحسین موسوی در مصاحبه ای با انتقاد شدید از مقامات دولتی و قضایی جمهوری اسلامی و هشدار در مورد ظهور استبداد، نظر خود را در مورد مسیر حرکت اعتراضی مردم ابراز داشته است.
روز سه شنبه، 13 بهمن (2 فوریه)، سایت کلمه، که معمولا خبرها و دیدگاه های میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت را منتشر می کند، به مناسبت فرا رسیدن سالگرد جشن های پیروزی انقلاب اسلامی متن مصاحبه ای را انتشار داده که در آن آقای موسوی، با یادآوری تحولات منجر به انقلاب سال 1357، شرایط کنونی جمهوری اسلامی را با آنچه که اهداف انقلاب می داند مقایسه کرده است.
آقای موسوی گفته است که پس از انتخابات اخیر ، انقلاب اسلامی در معرض نقد قرار گرفته و از جمله کسانی در صدد یافتن وجوه تشابه و برخی هم در پی کشف تفاوت های بین تحولات منجر به انقلاب سال 1357 و حوادث بعد از انتخابات برآمده اند و در تشریح روند منجر به سقوط نظام سلطنتی در ایران، اظهار داشته است که در سال های اول انقلاب، مردم ایران، و از جمله خود او، قانع شده بودند که تمامی عواملی که می تواند به استبداد و دیکتاتوری منجر شود از میان رفته اما افزود که در حال حاضر، چنین اعتقادی ندارد.
میرحسین موسوی در توضیح دیدگاه خود اظهار داشت که “بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندان ها و کشتن بی رحمانه مردم در خیابانها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند، نشاندهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است.”
وی قوه قضائیه را به بی قانونی و تبعیت از اهداف سیاسی متهم کرد و گفت که مردم متوجه شده اند که “دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد” و افزود که “با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت دفاع کرده، به قوه قضائیه دست مریزاد بگوید.”
اشاره آقای موسوی به اظهارات احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران است که در خطبه های نماز جمعه هفته گذشته، از قوه قضائیه به خاطر اعدام دو نفر در ارتباط با اتهامات سیاسی، تشکر کرد و با توصیه به اعدام تعداد بیشتری از بازداشت شدگان پس از انتخابات، کشتن آنان را برای خاتمه دادن به اعتراضات مردم لازم دانست.
“با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند تا امام جمعه بیرحمی که همواره از تبعیض و خشونت دفاع کرده، به قوه قضائیه دست مریزاد بگوید”
میرحسین موسوی
میرحسین موسوی در مورد نحوه عملکرد قوه قضائیه گفت که “وقتی ملت ما می بینند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضائیه حکم می رانند و در حقیقت، این قوه قضائیه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسند که ما در اول انقلاب زیاد خوشبین بودیم.”
وی در عین حال گفت که مردم ایران در طول تاریخ و در جریان جنگ آزموده شده اند و اقدامات خشونت آمیزی که با هدف مرعوب کردن آنان صورت می گیرد تاثیری نخواهد گذاشت.
آقای موسوی با اشاره اظهارات برخی مقامات دولتی از جمله “خس و خاشاک و بزغاله و گوساله” خواندن مردم را نشانه باقی ماندن ریشه های استبداد خواند و گفت که بهتر بود “قوه قضائیه به جای اعدام چند جوان و نوجوان که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد.”
‘روحیه استبدادی مسئولان’
میرحسین موسوی از بازداشت معترضان به نتیجه انتخابات، از جمله علیرضا بهشتی، فرزند آیت الله محمد بهشتی، انتقاد کرد و افزود که “ما کاملا از قوه قضائیه قطع امید کرده ایم و قوه قضائیه ای که فرزند فرهیخته، آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزادیخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند، خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است.”
میرحسین موسوی در مصاحبه با سایت کلمه، حکومت را به زندانی کردن افراد بی گناه و تلاش برای پرونده سازی علیه آنان متهم کرد و افزود که “در حالیکه منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان مشغول جولان هستند، آنها به جای اینکه دنبال جاسوسان واقعی باشند، انسان های شریف و مومن را به جاسوسی متهم می کنند.”
آقای موسوی گفت که پیش از این، از مشاوران بازداشی خود نام نبرده بود تا نسبت به تمام زندانیان سیاسی ادای احترام کرده باشد اما از اینکه در کنار آنان نیست احساس شرمندگی می کند.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا می تواند از وجود روحیه استبدادی مسئولان دولتی مثال هایی بیاورد، گفت که یک نمونه واضح این است که “زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد و این فقط گفته مخالفان دولت نیست، بلکه اصولگرایان منصف و آگاه هم از این مساله می نالند.”
وی به عنوان نمونه های دیگری از آنچه که استبداد مقامات می خواند، به عدم پاسخگویی دولت به دیوان محاسبات عمومی، ابهام در مورد نحوه فروش نفت و شیوه به کار بردن عواید آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و “ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب” اشاره کرد و این وضعیت را بازگشت به دوران “حتی قبل از پهلوی ها” دانست.
میرحسین موسوی “مظلوم واقع شدن مجلس و قوه قضائیه” را نیز نماد دیگری از استبداد کنونی توصیف کرد و به عنوان نمونه ای از بی اختیار بودن مجلس، گفت که “در حالیکه به مجلس به دلیل جنایات بی سابقه کهریزک گزارش داده شده است، یکی از مسئولین می گوید مساله کهریزک بیخود بزرگ شده” و افزود که در حالیکه قانون اساسی بر استقلال قوه قضائیه تاکید کرده، امروز قضات به کارگزاران نیروهای امنیتی مبدل شده اند به نحوی که “باید دید آیا قاضی فرمان می دهد و تصمیم می گیرد یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟”
آقای موسوی دولت را به ندانم کاری متهم ساخت و گفت که “امروز کسانی که مسئول شوربختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند، کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصادی کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کنند از این وضعیت استفاده کنند.”
آقای موسوی همچنین در مورد نحوه عملکرد دولت در ارتباط با سهام عدالت، حقوق بازنشستگان و شیوه اجرای اصل 44، سرنوشت بودجه سال آینده و برنامه چهارم، “مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده” به شدت ابراز نگرانی کرد.
در عین حال، وی آنچه را که “عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد” می خواند از نتایج انقلاب سال 1357 خواند و گفت که با وجود شناسایی عوامل و ریشه های منجر دیکتاتوری در شرایط کنونی، مردم در برابر آن مقاومت می کنند.
قانون اساسی و حق تظاهرات
میر حسین موسوی در پاسخ به سئوالی در این مورد که کسانی هستند که عبور از قانون اساسی را راه حل واقعی مشکلات کنونی می دانند، گفت که “انشاء الله همه ماه برای اصلاح به میدان آمده ایم و نه برای انتقام گیری یا کسب قدرت یا ویرانگری” و افزود که “راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است” و در این زمینه، سوء ظن برخی از قشرهای جامعه نسبت به چنین شعارهایی را مطرح ساخت.
وی همچنین هشدار داد که “گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رساند” و افزود “اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید، یک خواست خوب و اساسی است ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است.”
آقای موسوی قانون اساسی را باعث اتصال بخش های مختلف جنبش مخالف دولت به یکدیگر توصیف کرد و گفت که “شعارهایی امروز مفید است که یا به صورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند و یا همدلی عامه مردم را در کنار نخبگان و طبقات میانه جلب کند” و افزود “به نظر من، تلاش برای سوق دادن مردم به سوی شعارهای محدود و از پیش تعیین شده، اهانت به مردم است و باید شعارها از بطن حرکت های مردمی و به صورت خودجوش و غیرآمرانه بجوشد.”
وی در عین حال یادآور شد که “قانون اساسی وحی منزل نیست” و افزود که همانطور که قبلا هم این قانون اصلاح شده، می توان با توجه به نیازهای فکری و مطالبات مردم آن را تغییر داد هر چند تاکید کرد که “باید بدانیم که صرف داشتن یک قانون خوب مساله را حل نمی کند، بلکه باید به طرف سازوکارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون، هزینه های گزافی را برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد.”
از آقای موسوی در مورد اجتماعات مردم نیز سئوال شد و او گفت که “راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است” و افزود که “مردم هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را از خود می دانند و درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند” و به نیروهای امنیتی توصیه کرد که “با مهربانی و ملاطفت” با مردم رفتار کنند.
در مورد طرفداران “جنبش سبز” هم، میرحسین موسوی از آنان خواست که “تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد، کم کنند” و گفت که این جنبش متعلق به تمام مردم است و همه باید “به شدت مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند.”
از آقای موسوی در مورد نحوه انتشار نظراتش از جمله اظهارات کسانی به عنوان نماینده یا سخنگویان او در خارج از کشور سئوال شد.
وی گفت “در جنبش سبز، هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخنگویی در خارج ندارد” و افزود “یکی از زببایی های فضای سبز آن است که همه حرف های خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد و بنده هم به عنوان یک همراه، نظرات و پیشنهادات خود را در این فضا مطرح می کنم.”
آقای موسوی همچنین در مورد نقل قول هایی که از او در سایت ها و فیس بوک و نظایر آن منتشر می شود گفت “مطالب بنده با امضا و در سایت های محدودی منعکس می شود و من وبلاگ شخصی و امثال آن ندارم، و نقل قول هایی که اشاره کردید از جمله عوارض اجتناب ناپذیر فضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد.”
پیام برای این مطلب مسدود شده.