16.02.2010

محتشمی‌پور : پشت سر تمام فتنه‌هایی که رخ داده، انجمن حجتیه را می‌بینم

خبرآنلاین: علی‌اکبر محتشمی‌پور ضمن واکاوی اندیشه حجتیه گفت : « طبق اطلاعاتی که دارم، تفکر انجمن حجتیه متحول شده است ».

وزیر سابق کشور در گفت وگو با ایلنا نکاتی را در این خصوص بیان کرده که بدین قرار است :‌

• کسانی که سعی می‌کنند امام را در مقابل قانون و مردم قرار دهند، یا کسانی هستند که مخالف نهضت امام بودند و یا در مبارزه نقشی نداشته‌اند و امام را همراهی نمی‌کردند (البته بسیاری از آنها از نظر سنی به انقلاب نمی‌رسند و منظور ایدئولوگ‌های آنهاست) و به اصطلاح جزو مسلمانان “بعد الفتح” به حساب می‌آیند.

• این جریانات تا زمانی که امام حیات داشتند، به گوشه‌ای خزیده بودند، اما بعد از ارتحال ایشان، در مراکز مختلف برای پیشبرد اهداف خودشان (که احیانا مقابله با نظام است) نفوذ کردند و اکنون این سخنان را مطرح می‌کنند که امام بنا بر مصلحت از مردم سخن می‌گفتند، بیان اصل جمهوریت ناشی از شرایط زمان و مکان بوده است .

• من به طور مشخص می‌توانم از جریان انجمن حجتیه نام ببرم که پشت سر تمام فتنه‌هایی که رخ داده این انجمن را می‌بینم. این تفکر در دوره فعلی، در قالب برخی بنیادها و تشکل‌ها با عناوین و اسامی دیگر فعال است و در بسیاری مراکز نفوذ دارد و از طریق برخی چهره‌ها و شخصیت‌هایی که در زمان امام اجازه مطرح شدن نیافتند و افکارشان دقیقا مخالف امام است عمل می‌کنند.

• البته آن چهره‌ها که طرفدار برخوردهای خشن هم هستند، تلاش می‌کنند تا اینگونه جلوه دهند که مانند امام می‌اندیشند، در حالی که آن بزرگوار مخالف کاربرد خشونت، حتی در مقابل رژیم شاه بود.

• انجمن حجتیه در اول انقلاب، به امام پیام دادند که جوانان تحصیلگرده‌ای را داریم که می‌توانند در کشور مدیریت کنند؛ ایشان هم پیام دادند که ما نیازی به جوان‌های شما نداریم و این جوانان و مردمی که انقلاب کردند، خودشان می‌توانند کشور را اداره کنند.

• هم‌اکنون کار معترضین جز امر به معروف و نهی از منکر است؟ قطعا چیزی جز این نیست، زیرا آنها فقط سخن می‌گویند و کار دیگری نمی‌کنند. لذا در برخورد با معترضان، بین آنچه الان اجرا می‌شود و آنچه امام می‌خواست و بدان عمل می‌کرد، تفاوت زیادی وجود دارد.

• وقتی در نجف بودیم، احزاب مختلف با سلایق گوناگون به ملاقات امام می‌آمدند و اینگونه نبود که ایشان آنها را طرد کند و به سخنانشان توجهی نکند، بلکه تلاش می‌کرد آنها را حول یک محور جمع کند و حتی با جریاناتی که گرایش سکولار داشتند، گفت‌وگو می‌کردند و در یکی از شعارهایشان گفتند، دست تمام آزادیخواهان جهان را می‌فشاریم که این جمله تعبیری فرادینی داشت و هر کس را که در پی رهایی از ستمگران باشد، شامل می‌شد.

• برخی منافع اسلام و ملت و استقلال، آزادی و حفظ نظام را ملاک وحدت قرار می‌دهند و برخی دیگر خودشان را اصل می‌دانند و در جایگاه مردم و اسلام و العیاذ بالله- خدایان قرار می‌دهند و می‌گویند “باید با ما وحدت کنید”؛ در حالی که آنها کسی نیستند که همه به خاطر آنها دست از افکارشان بردارند و با آنها وحدت کنند. ما باید محور وحدت را موضوعی قرار دهیم که همه ملت آن را قبول دارند.

• اگر مردم اندیشه‌های امام را قبول دارند، باید حول آن وحدت کرد. آن اندیشه‌ها هم گزینشی نیست، بلکه یک منظومه است و تمام آن باید لحاظ شود و قطعا می‌تواند محور وحدت در داخل و خارج کشور شود.

• با شناختی که از امام دارم، بحث مردم محوری‌ترین موضوع در اندیشه سیاسی و شرعی ایشان است.

• امام در پاسخ به نمایندگان خود در ستاد نمازجمعه (اشخاصی چون حضرت آیات خاتم‌یزدی، توسلی، عبایی و…) که پرسیده بودند در چه صورت فقیه جامع‌الشرایط به جامعه اسلامی ولایت دارد؟ فرموده بودند: ” (او)ولایت در جمیع صور دارد، لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین.

• وقتی نماینده پاپ در رابطه با گروگان‌های آمریکایی در لانه جاسوسی به قم آمده بود، امام در پاسخ به او که از اسقف‌های واتیکان بود، فرمودند: “ما نمی‌توانیم چیزی را به مردم تحمیل کنیم و این مساله به آنها مربوط است و خود آنها باید تعیین تکلیف کنند” و در نهایت پس از 444 روز ایشان دخالت نکردند و فرمودند که “نمایندگان مردم در مجلس در این مورد نظر دهند و مصوبه آنها اجرا شود”.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates