16.02.2010

صدور حکم اعدام برای امیررضا عارفی

محمد مصطفایی: روز یکشنبه بیست و پنجم بهمن از دفتر شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب با من تماس گرفته شد تا در روز سه شنبه در رابطه با پرونده امیر رضا عارفی به شعبه مراجعه کنم. از اعلام احضار تلفنی نگران موکلم شدم تا اینکه امروز به دفتر شعبه رفته و حکم صادره علیه امیر رضا عارفی را مطالعه کردم. این جوان ۲۱ ساله به اتهام عضویت و همکاری و تلاش و فعالیت موثر در راستای پیشبرد اهداف گرهک تروریستی انجمن پادشاهی ایران که در روز ۲۶/۱/۱۳۸۸ دستگیر شده بود با حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محارب شناخته شده و به استناد مواد ۱۸۶، ۱۸۷، ۱۸۹، ۱۹۰،۱۹۱ و ۴۶ قانون مجازات اسلامی به اعدام محکوم گردید.

از امروز بیست روز مهلت دارم تا نسبت به حکم صادره اعتراض کنم. امیدوارم دادگاه تجدیدنظر با دقت در محتویات پرونده و لوایحی که تقدیم شده است حکم صادره را نقض نماید تا این جوان که متاهل هم می باشد به آغوش خانواده برگردد.

امشب هیچ کس حال همسر و مادر امیر رضا عارفی را ندارد

امشب هیچ کس حال همسر مادر امیر رضا عارفی را ندارد. یک ساعت پیش به دفترم مراجعه کردند. هیچ حرفی برای گفتن نداشتم. نمی توانستم بگویم حالتان چطور است. جو بسیار سنگینی در دفتر کارم ایجاد شده بود. زینب همسر امیر ضا معروف به پیمان عهد بسته بود که در کنار همسرش تا آخر عمر زندگی کند. ولی حالا خبر صدور حکم اعدام پیمانش را می شنود.

هیچ کس حال او را ندارد. روزانه یک مشت قرص خوراک صبحانه و ناهار و شامش شده است. نمی توانست حرکت کند. لنگان لنگان وارد اتاق کارم شد. نمی توانستم آنها را ببینم. خبر صدور حکم اعدام را هم نمی توانستم بدهم. مجبور شدم از طریق پیام کوتاه برایشان بنویسم که” متاسفانه امیررضا عارفی به اعدام محکوم شد و در ظرف بیست روز اعتراض خواهم کرد” همسر و مادرش روی صندلی جلوی چشمانم نشستند.

دقایقی همه جا سکوت بود. یاد مراسم ترحیم افتادم که فامیل و دوستان و آشنایان نمی توانستند به صورت عزادار نگاه کنند.

همسر پیمان گفت آقای مصطفایی چه شده؟ یعنی می شود؟ چند درصد احتمال می دهید که پیمان را اعدام نکنند. یعنی … بعد هم گریه و گریه و گریه …. دست و پای زینب از ترس اعدام همسرش می لرزید. او می گفت چطور خبر اعدام پیمان را به وی بدهیم.

امروز برای من روز وحشتناکی بود و می دانم امشب برای خانواده پیمان وحشتناک تر از همیشه است.

امیدوارم این جوان ایرانی از اعدام به هر نحوی که شده رها شود و به جامعه بازگردد.

خدایا کمکش کن ….

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates