حوادث پس از انتخابات: حقايقی در باره حمله به کوی دانشگاه
مردمک: شب گذشته تلويزيون بی بی سی فارسی برای نخستين بار ويديوی بسيار ناراحت کنندهای از حمله نيروهای بسيج و پليس ضد شورش به خوابگاه دانشگاه تهران که دو روز بعد از انتخابات به سرقت رفته ماه خرداد، صورت گرفت را پخش کرد.
اين حمله يکی از مهم ترين رويدادهای مربوط به شورش های بعد از انتخابات بود که در آن پليس با ورود وحشيانهاش به درون خوابگاه، به شکستن قفل ها و بعد استخوانهای دانشجويان پرداخت و بيش از 100 نفر از آنان را کشان کشان با خود برد و پنج تن از آنان را به قتل رساند.
روز بعد از آن من برای تهيه گزارشی در باره اعتراضات دانشجويی به دانشگاه تهران رفتم. دانشجويان در داخل محوطه دانشگاه و پشت ميلههايی که آنها را از بيرون جدا می کرد، سرگرم تظاهرات بودند. آنها پلاکاردهایی در دست داشتند که بر روی آن نام کسانی که شب قبل دستگير شده بودند، نوشته شده بود. من با تعدادی از دانشجويان حرف زدم و از آنها عکس گرفتم. آنها همچنين نام پنج نفر از هم کلاسیهايشان را که در حمله به خوابگاه کشته شده بودند، به من دادند.
يک ماه بعد، من گزارش مفصلی در باره آنچه که درجريان حمله به کوی دانشگاه روی داد نوشتم که با مصاحبههايی که با دانشجويان کردم همراه بود و در گاردين منتشر شد. اما ويديويی که بی بی سی نشان داد، جزييات بيشتری از آن شب هول انگيز افشا می کند.
مقامات ايران مدت چند ماه، هرگونه هجوم به کوی دانشگاه را انکار کردند اما کمی بعد سيد علی خامنهای رهبر ايران، ادعا کرد که اين نيروهای ناشناس و خودسر بودند که به دانشجويان در خوابگاه حمله کردند نه نيروهای بسيجی يا پليس.
نکته شگفت انگيز اين است که ويديويی که بی بی سی نشان داد، تصاوير آماتوری نبود بلکه از آرشيو نيروی انتظامی ايران لو رفت. (اينکه چگونه اين ويديو به دست بی بی سی افتاد مشخص نيست اما خود می تواند داستان جالبی باشد).
اين ويديو لحظاتی قبل از حمله را نشان می دهد که افسران لباس شخصی از گاز اشک آور و سلاح های گرم عليه دانشجويان استفاده می کنند. آنها بعدا وارد اتاقهای خواب دانشجويان شده و آنجا را غارت کرده و رختخوابهايشان را به آتش میکشند.
نام عزيزالله رجب زاده، فرمانده سابق پليس تهران به عنوان کسی که دستور حمله به خوابگاه را صادر کرد، به وسيله تصويربردار اين ويديو گفته می شود.
خيلی ها به نقش رجب زاده در اين ماجرا مظنون بودند اما تا قبل از پخش اين ويديو، هيچ مدرکی در اين مورد وجود نداشت. وی اخيرا از نيروی انتظامی کناره گيری کرد و در شهرداری تهران به کار مشغول شد.
بر اساس قوانين ايران، که محصول شورشهای دانشجويی سال 1999(18 تير) است، پليس، سپاه پاسداران و ديگر نيروهای نظامی اجازه ورود به محدوده کوی دانشگاه را ندارند. به همين دليل است که بسياری اعتقاد دارند که حتی اگر رجب زاده فرمان حمله را صادر کرده باشد، اين کار با موافقت مقام بالاتری مثل خامنه ای و يا فرماندهان عالی رتبه سپاه صورت گرفته است.
بر اساس تصاوير اين ويديو، پليس ضدشورش آن قدر بی رحمانه رفتار می کند که برخی از بسيجی ها سعی می کنند جلويشان را بگيرند.
دانشجويان از نظر فيزيکی و کلامی مورد حمله و آزار قرار می گيرند و مجبورشان می کنند روی زمين دراز بکشند.
برخی از آنها به شدت زخمی شده و دچار خون ريزیاند اما پليس به مضروب کردن آنها ادامه میدهد. اينجا همان جايی است که پنج تن از دانشجويان با اصابت ضربه های باتون به سرشان، کشته شدند.
اواخر آن شب، دانشجويان را در حالی که کيسههای پلاستيکی بر سرشان کشيده بودند مجبور کردند در مقابل يکی از ساختمانهای خوابگاه بايستند. دستهای آنها را با دستبندهای پلاستيکی که در ايران به دستبندهای اسرائيلی مشهورند بسته بودند و 46 نفرشان را به زيرزمين ساختمان وزارت کشور که در آن نزديکی در خيابان فاطمی قرار دارد، متتقل کردند. يعنی همان جايی که در طبقات فوقانی آن به گفته مخالفان دولت، در آراء انتخابات دست بردند.
87نفر از آنان را نيز به ساختمان پليس امنيتی در خيابان حافظ بردند و در آنجا آنها را مورد شکنجه و آزار قرار دادند.
آنها 24 ساعت عذاب کشيدند و وقتی آزاد شدند، به آنها دستور دادند که لباسهای تميزی را که پليس در اختيارشان گذاشته بود بپوشند. لباسهايی که لکههای خون بر روی آنها نباشد.
اگرچه اخبار حمله به کوی دانشگاه در اينترنت منتشر شد و همه جا چرخيد اما خيلی از ايرانی ها تا قبل از نمايش اين ويديو، از اين ماجرا بی خبر بودند، ويديويی که مدرکی مسلم و بی چون و چرا است.
اين ويديو همچنين نشان میدهد که رژيم به خاطر اين همه قساوتی که برای پنهان کردن (حقیقت) دارد، به چه دليل می ترسد به روزنامه نگاران اجازه دهد از داخل ايران گزارش دهند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.