لاریجانی ها؛ برادرانی از جنس فرصت و قدرت
جرس: نام برادران لاریجانی- یعنی پنج برادری که به واسطۀ موقعیت شناسیِ، به جایگاههای قدرت و پست های حساسی در جمهوری اسلامی دست یافته اند- شاید جزء اولین نامها در تبارشناسی خانواده های قدرت و سیاست در ابران سی سال اخیر باشد. پنج برادر اصولگرا که به واسطۀ فرصت، جنس مرغوب در بازارقدرت را به خوبی شناخته و از آن خود کرده اند؛ اما معروفترین آنهامعتقد است “فرزندان حوزه و مرجعیت هستند که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شدهاند.”
در غالب انقلاب ها، بعد از طی چندین دوره خانواده هایی قدافراشته در قامت یک حزب وهمچنین یک گام فراتر، نهادهایی روبروی جنبش اصلاحات قرار می گیرند که وظیفه دارند محافظه کاران را از خطر جنبش اصلاحات و اصلاح طلبان نجات داده و چهار اصل مقدس آیین محافظه کاری (حکومت خویشاوندی- نگاه سنتی به دین رسمی- تقدیس مالکیت و نظم استبدادی) را پاسداری و تثبیت کنند. شاید حضور برادران لاریجانی در ارکان قدرت ایران، با این سخنان مارکس در هجدهم برومر بی ارتباط نباشد.
اعضای خانوادۀ لاریجانی (علی، صادق، محمدجواد، باقر و فاضل)، غالبا درتصدی پستهای حساس در جمهوری اسلامی، نه راهِ «انتخاب» بلکه طریق «انتصاب» و نزدیکی به راس هرم و نهادهای فراقانونی را به آرامی پیموده اند؛ چرا که هم اکنون محمد جواد بزرگترین برادر(مرد دیپلماسی نظام) معاونت دستگاه قضائی، صادق ریاست قوه قضائیه، علی ریاست قوۀ مقننه، باقر ریاست بزرگترین دانشگاه پزشکی کشور(دانشگاه تهران) و پنجمین برادر یعنی فاضل که دیپلماتی آرام در کانادا بود، عضویت شوراهای استراتژیک مراکز علمی را دارا می باشند.
تبارشناسی برادران قدرت – ریشه در مازندران، متولد عراق، ساکن قم، قدرت در تهران
علی لاریجانی (سومین پسر این خاندان) در جائی ادعا کرده بود که “ما فرزندان حوزه و مرجعیت هستیم که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شدهایم.”
اصلیت لاریجانیها به روستای «پردمه» از توابع لاریجان در۷۰ کیلومتری آمل (مازندران) برمیگردد و پدرشان – مرحوم آیتالله العظمی میرزاهاشم آملی- نیز از روحانیون سرشناس حوزه و از شاگردان میرزای نائینی بود و روحانیونی چون ناصر مکارم شیرازی، عبدالله جوادیآملی، حسن حسنزادهآملی، محمدیگیلانی، مرتضی مفتح، مصطفی محققداماد و محمد یزدی را نیز به شاگردی پذیرفته و تربیت کرده بود.
لاریجانیِ پدر، در سال ۱۳۱۱ به واسطۀ مشکلاتی که حکومت وقت برای برخی روحانیون ایجاد کرد، به نجف (عراق) مهاجرت نمود و سه دهه در آن شهر زندگی کرد و به همین دلیل تمامی فرزندان وی متولد نجف هستند. مادر لاریجانی ها نیز دختر یکی ازمجتهدین معروف بهشهر مازندران (آیت الله سیدمحسن اشرفی) بود.
خانوادۀ «آملی» بعدها نام خود را به «اردشیر لاریجانی» تغییر دادند.
لاریجانی ها بعد از سی سال که به ایران بازگشتند، این بار شهر قم را محل سکونت قرار دادند که زندگی در همین دو شهر سبب گردید تا پنج برادر مذکور در کنار تحصیلات دانشگاهی، به تحصیلات حوزوی نیز بپردازند. (البته باقر و فاضل فقط مقطع مقدماتی حوزه را گذراندند.)
اگر در جائی گفته بودند لاریجانیها همچون خمینیها، داماد خانوادههای مشهور روحانی شده اند، به بیراهه نرفته بودند؛ چرا که بعد از پدر خانواده که با دختر آیتالله اشرفی ازدواج کرد، علی با دختر استاد مرتضی مطهری، صادق با دختر آیتالله العظمی وحید خراسانی و باقر نیز با دختر آیتالله حسنزاده آملی وصلت نمود. تنها دختر خانواده نیز با شاگرد پدر خود(مصطفی محقق داماد)ازدواج کردکه وی نیز سالها عضوشورای عالی قضایی و رییس سازمان بازرسی کل کشور بود.
احمد توکلی، پسرخالۀ برادران لاریجانی نیز، از اصولگرایان حرفه ای مطرح می باشد.
مروری بر زندگی سیاسی لاریجانی ها
اولین برادر؛ استراتژیست اصولگرا و مرد پنهان دیپلماسی جمهوری اسلامی
محمدجواد اردشیر لاریجانی متولد ۱۳۳۰، بزرگترین پسر خانواده لاریجانی و شاید جنجالیترین عضو آن خانواده می باشد. وی بسیارعلاقه مند است “مرد پشت پردۀ استراتژی و سیاست” نامیده شود. محمدجواد در سنین جوانی همزمان با فارغ التحصیلی از حوزه علمیه، در رشته برق از دانشگاه صنعتی شریف مهندسی اخذ کرد و چندی نیز در برکلی کالیفرنیا درمقطع دکترا تحصیل نمود. او بعد از پیروزی انقلاب به آرامی وارد ایران شد ولی به سرعت وارد مناسبات قدرت گردید.
جواد در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی،معاون بین الملل وزارت خارجه بود و در کنار علی اکبر ولایتی، دیپلماسی جمهوری اسلامی را راهبرد می کرد. او بدلیل بروز اختلاف با ولایتی، از آن وزارتخانه بیرون رفت و مرد پشت صحنه استراتژی نام گرفت. (بعدها مشخص شد که وی ۸ ماه بعد از پذیرش قطعنامه آتش بس با عراق، توسط وزارت اطلاعات از وزارت خارجه برکنار شده وعلت اختلاف وی با وزیر خارجۀ وقت نیز، مذاکرات خصوصی و بدون هماهنگیِ وی با دیپلماتهای خارجی بوده است.)
از رویدادهای برجستۀ آن زمان، سفر دی ماه ۱۳۶۷ وی به مسکو و همراهی با آیتالله جوادیآملی – که اتفاقا از شاگردان پدر لاریجانی بود- جهت تحویل نامۀ آیت الله خمینی به میخائیل گورباچف (آخرین رئیس جمهور شوروی سابق) بود.
وی در دوره های دوم و چهارم و پنجم مجلس، نماینده بود و سپس از قوه مقننه به قوه قضائیه نقل مکان کرد .
لاری گیت؛ ناکامی در آرزوی کیسینجر شدن
در جریان رقابت های انتخاباتی خرداد ۷۶ ، مجمد جواد لاریجانی که از محافظه کاران حامی ناطق نوری (رقیب محمد خاتمی) و در مجلس پنجم ریاست مرکز پژوهش های مجلس را بر عهده داشت، طی سفری به لندن وملاقاتی محرمانه با نیک براون (مدیر کل وقت وزارت خارجه انگلیس)، خود را لیبرال و مخالف گروگان گیری و اشغال سفارت آمریکا و حتی فتوای قتل سلمان رشدی معرفی کرد و خاطرنشان ساخت “پیروزی جناح راست درانتخابات می تواند منافع انگلیس و غرب را تامین نماید.” لاریجانی در آن دیدار جنجالی، تصویری رادیکال و خشن از حامیان خاتمی ارائه کرد تا انگلیس به حمایت از جناح راست برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ تشویق شود.
محمدجواد تلاش داشت هنری کیسینجر(استراتژیست معروف) جمهوری اسلامی شناخته شود که تاکنون ناکام مانده است.
وی هم اکنون مشاور ریاست دستگاه قضائی، دبیر ستاد حقوق بشر آن قوه و رئیس مركز تحقیقات فیزیك نظری می باشد و این روزها بیشترین وقت خود را در ضلع شرقی میدان نیاورانِ تهران (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) سپری می کند و همزمان در قوه قضائیه صاحب کرسی معاونت بین الملل و حقوق بشراست.
بواسطۀ همین سِمت، وی در سفر اخیر خود (بهمن ماه ۸۸) به ژنو، جهت دفاع از حیثیت حقوق بشری حکومت، طی مصاحبه ای ادعا کرد “هیچ کس به خاطر اعتراض در ایران زندانی نیست و تنها دلیلی که افراد به خاطر آن زندانی می شوند، خشونتی است که همراه با اعتراض ها بوده وباعث کشته شدن بیش از ۲۰ بسیجی و ۱۳ شهروندان عادی شده است.”
کارشناسان معتقدند این استراتژیست محاظه کار، با فرموله کردن تز “تفکیک مقبولیت از مشروعیت”، جناح راست (محافظه کاران مذهبی) را به سمت “اقتدارگرایی” و استبداد عریان برای حفظ قدرت سوق داده است.
دومین و معروف ترین برادر خانواده؛ مردی آرام برای پست های جنجالی
علی لاریجانی (متولد ۱۳۳۶)، معروف ترین فرد از این خانوادۀ قدرت محسوب می شود. وی در سن ۲۰ سالگی با دختر شهید مطهری ازدواج کرد. تحصیلات وی علاوه برحوزه، ریاضیات، كامپیوتروفلسفه است. علی از۲۴ سالگی ابتدائا وارد سپاه شد و به ترتیب به مدیرکلی برون مرزی و واحد مرکزی خبر صدا و سیما، معاونت وزارتخانههای کار و امور اجتماعی، پست تلگراف تلفن و سپاه منصوب شد ومدتی نیز جانشین ستاد فرماندهی کل سپاه بود.
در سال ۱۳۷۰ (زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی)، پس از استعفای سیدمحمد خاتمی از سمت وزارت ارشاد، علی لاریجانی وزیر ارشاد شد و تا بهمن ۱۳۷۲ بهعنوان وزیر در آن وزارتخانه حضور داشت تا اینکه در سال ۱۳۷۳ با حکم آقای خامنه ای، رئیس سازمان صدا و سیما شد.
علی لاریجانی همچنین دبیری شورایعالی امنیت ملی، مسئولیت مذاکرات مسائل هستهای ایران را بر عهده داشت و هم اکنون نمایندگی و ریاست مجلس هشتم شورای اسلامی، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز از پستهای این مرد همیشه در قدرت می باشد.
سیمای لاریجانی و فساد
علی لاریجانی ده سال با حکم آقای خامنه ای، ریاست سازمان صدا و سیما را بعهده داشت که طی این مدت تغییرات عمده ای را در آن سازمان به وجود آورد. از نظر کمّی، در طی این دوران تعداد شبکههای تلویزیونی این سازمان از سه شبکه به ۷ شبکه رسید واز نظرکیفی نیزسیاقی یکسویه نگر وضداصلاحات را در پیش گرفت؛که مورد انتقاداتی بیسابقه قرار گرفت.
بعد از بحث های پیرامون فساد در درون سازمان صدا و سیما و تصمیم مجلس اصلاحات (ششم) مبنی بر تحقیق و تفحص از آن ارگان، شورای نگهبان با این تفسیر که “رهبر فوق همه قواست” مانع از تحقیق و تفحص مجلس گردید. با اصرار نمایندگان، رهبر نهایتاً تحقیق و تفحص را پذیرفت و البته مجلس توانست تنها در سه موضوع «میزان ونحوه هزینه کردن درآمد آگهیها»، «خریدهای خارج از کشور» و «اهدای هدایا» تحقیق کند. (البته همین نیز با کارشکنیهای متعدد سازمان مواجه گردید و بیش از یکسال بطول انجامید؛ صداو سیما و قوه قضائیه نمایندگان را تهدید به محاکمه کرده و نهایتا پرونده تخلفات صدا و سیما در مجلس هفتم بدون پیگیری بسته شد)
لازم به ذکر است طی گزارش تحقیق و تفحص مجلس ششم – که تنها از ۵ حساب بانکی صدا و سیما (از مجموع ۲۰۰ حساب بانکی) بررسی شد- تخلفاتی مالی به ارزش ۵۲۵۰ میلیارد ریال در این سازمان افشا شد.
علی لاریجانی همان زمان تحقیق و تحفص نمایندگان اصلاحات و فسادهای میلیاردیِ افشا شده را به تمسخر گرفت و آنرا “کشکی” خواند و همان دوره بود که در برنامه ای موسوم به «چراغ»، روح الله حسینیان (خسرو خوبان) اصلاح طلبان را متهم قتلهای زنجیره ای خواند.
عملکرد رسانه ملی در زمان ریاست علی لاریجانی در قبال دولت و مجلس اصلاحات، بسیار تخریبی و قابل بحث بود؛ از جمله عدم پوشش مناسب و منصفانۀ عملکرد دولت وهمچنین تمسخر و تخریب نمایندگان مستعفی و معترض به نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان.
شورای عالی امنیت ملی
خداحافظی لاریجانی از صدا و سیما در حالی رخ داد که او در آن زمان یکی از دو نمایندۀ آقای خامنه ای در شورایعالی امنیت ملی بود؛ همان شورایی که بعدها (سال ۸۴) که لاریجانی به دبیری آن منصوب شد و مذاکرات هستهای را با دول غربی انجام داد تا تصمیم گیری وهدایت سیاست خارجی از وزارت خارجه به شورایعالی امنیت ملی منتقل شود.
علی لاریجانی پس از پایان دوران ریاستش در صدا و سیما، همچنان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی ماند و در ۵ خرداد ۱۳۸۳ با حکم علی خامنهای بهعنوان نمایندهٔ رهبر در شورای عالی امنیت ملی منصوب شد. وی در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری نیز شرکت کرد که در این انتخابات شکست سختی خورد.
لاریجانی در ۲۴ مرداد ۱۳۸۴، از سوی محمود احمدی نژاد بهعنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی انتخاب شد و مسئول ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای ایران شد. اما در مهر ۱۳۸۶ بدلیل اختلافات جدی با احمدی نژاد، برای چندمین بار استعفا داد که درخواست استعفای اواین بار پذیرفته شد و مسئولیت ۲۶ ماهه اش در این پست پایان یافت.
(همان زمان محمود احمدینژاد پرونده هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل را پایان یافته اعلام کرده بود؛ ولی علی لاریجانی در میانه راه مذاکرات خود با خاویر سولانا قرار داشت و استعفای او نیز نماد اختلافات جدی با رئیس دولت بود.)
مجلس هشتم، واکنش به حوادث بعد از انتخابات ریاست جهوری
علی لاریجانی، پس از کسب نمایندگی مردم قم در انتخابات مجلس هشتم، در چهارمین جلسه آن مجلس به عنوان رییس انتخاب شد. (در واقع اولین منصب انتخاباتی خود را به بالاترین منصب انتخاباتی – بعد از ریاست جمهوری- تبدیل کرد)
در اولین موضع گیری به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، علی لاریجانی شب انتخابات به میرحسین موسوی تبریک گفت (خبری که اصولگرایان بعدها در صدد تکذیب آن برآمدند) و پس از حمله به کوی دانشگاه و سرکوب دانشجویان که در اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری رخ داد، لاریجانی کمیته ویژهای برای تحقیق پیرامون این حوادث تشکیل داد.
وی حملات زیادی را نیز متوجه مهدی کروبی ، بدلیل نامه نگاری و انتقادات وی از نحوه رفتار با بازداشت شدگان نمود. علی لاریجانی، در ماههای گذشته از منتقدان مهم سیاستهای دولت احمدینژاد در زمینه لایحه بودجه، سیاست خارجی، طرح هدفمند کردن یارانهها و قانون شکنی در مصوبات بود.
او طی ماههای اخیرهم به رهبران و حامیان جنبش اصلاحات وهم به طرفداران افراطی دولت،حملات زیادی را وارد نمود.
علی لاریجانی انتقاد مقامات غربی از برخورد خشن ماموران دولتی با معترضین عزادار (عاشورای ایران) را نیز محکوم کرد و و از رهبران جنبش سبز خواست “دست از اعتراضات بردارند.”
این سیاستمدار محافظه کار، بدلیل اینکه معمولا در محافل پشت پردۀ قدرت بازی سازی خود را صورت می دهد، بنابراین از رو بازی کردن پرهیز کرده و مراقب است تا موج تخریب های سیاسی به وی نرسد یا حداقل بتواند آنها را با سیاست، دفع و خنثی نماید.
علی لاریجانی در سال ۱۳۸۲ طی سخنانی در دانشگاه صنعتی شریف گفته بود: “ایرانیان قبل از اسلام مردمانی بیسواد، بی فرهنگ و وحشی بودند و خود نیز علاقه داشتند بی سواد بمانند.”
وی علاقۀ وافری به ایجاد دیپلماسی همزمان با دولت داشته و سفرهای گوناگونی نیز در همین رابطه انجام داده است.
برادر سوم خانواده؛ قاضی القضات نورسیده ای که معتقد است مردم به حکومت مشروعیت نمی دهد
این برادر روحانی خانواده که سابقۀ عضویت در کادر فقهای شورای نگهبان (از سال ۸۰) و مجلس خبرگان (از سال ۷۷) را یدک می کشد، متولد ۱۳۳۹ و شهر نجف است که برعکس برادران دیگر، بعد از دیپلم ترجیح داد به حوزه علمیه برود.
صادق لاریجانی در سالهای اولیۀ بعد از انقلاب به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و با قائل بودن به نظریه مطلقه ولایت فقیه، بعد از اینکه توسط آقای خامنه ای به عضویت شورای نگهبان منصوب شد، در یکی مباحثاتی که در سال ۱۳۸۵ درباره “منشاء حقانیت و مشروعیت دولت و حکومت در ایران” صورت گرفت، اعلام کرد “کارآمدی حکومت ها به رای مردم بستگی دارد اما رای مردم به حکومت مشروعیت نمی دهد.”
تنها خاطره و بحث پیرامون صادق لاریجانی در دوران حضورش در شورای نگهبان، زمانی بود که نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم و هشتم شورای اسلامی در ساختمان شورای نگهبان به دیدار ایشان رفته تا برگه ای امضا کنند که نشان می داد “ولایت مطلقۀ” آقای خامنه ای مورد پذیرش آنها می باشد تا متقابلا توسط شورای نگهبان تعیین صلاحیت شوند.
شاید قبل از انتصاب وی به ریاست قوه قضائیه در تابستان ۸۸ توسط آقای خامنه ای، نامی از صادق مطرح نبود؛ اما با این انتصاب و اقدامات و اظهارات چکشیِ اولیۀ وی، این برادر سوم خانواده را نیز وارد بحث جدی خاندان قدرت کرد.
اولین اقدام صادق لاریجانی در بدو انتصاب به ریاست دستگاه قضائی، توقف دادگاههای تلویزیونی متهمان حوادث بعد از انتخابات و لغو حکم اعدام هفت متهم عادی بود .
معترضین بازیچه دست غرب هستند// از سانسور حمایت می کنم
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضو فقیه شورای نگهبان و رئیس دستگاه قضائی جمهوری اسلامی، در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، مردم معترض در خیابانها را “بازیچه دست غرب” خواند و خاطرنشان کرد “مردم به خیابانها نیامدند بلکه کسانی آنها را به خیابان آوردند. کمپین انتخاباتی موسوی توسط کسانی اداره میشد که هدف آنان گسیل مردم به خیابان بود؛ والا مگر به خاطر یک نامزد انتخاباتی که از نتیجه انتخابات راضی نبوده، میشود در مملکت جنبش ایجاد کرد؟ اگر قرار است جنبش سبز بهخاطر تظاهرات خیابانی حمایت از موسوی اتفاق بیفتد این همان پروژهای است که دشمنان نظام کلید زدهاند.”
صادق لاریجانی پیرامون عدم مجوز برای مراسم ترحیم نداآقاسلطان گفته بود “اجازه برگزاری مجلس ختم به خانواده ندا داده نشد، چون اصلاح طلبان از هر فرصتی برای برپایی اعتراضات استفاده میکند و تلویزیون باید نمایش این گونه مراسم را سانسور کند چون از آن برای روشن نگاهداشتن شعله حوادث بهرهبرداری میکنند.”
ما پنج برادر هستیم// ماجرای میتیتگ های دو هفته یکبار
علی لاریجانی مرداد ماه امسال خطاب به خبرنگاران پارلمانی خاطرنشان کرده بود “برادران لاریجانی پنج تن هستند” و پیش از آن صادق به روزنامه اعتماد گفته بود “هر دو هفته یک بار در منزل «مادر» جمع می شویم و آنجا هم که جمع می شویم مادر توصیه می کند درباره مسائل کلان حرف بزنیم.”
با ذکر این نکته به سراغ برادر چهارم خانواده، فاضل لاریجانی می رویم که در سالهای پایانی دهه ۷۰ و آغاز دهه ۸۰، معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد و مسئولیت وابستگی فرهنگی واحدهای دانشگاه آزاد در خارج از كشور را بر عهده داشت و البته مدتی نیز رایزن فرهنگی جمهوی اسلامی در کانادا بود که پس از بازگشت به ایران، با حضور در شوراهای راهبردی مراکز علمی و همکاری با دانشگاه پیام نور، خود را کمی دور از درگیری های سیاسی نگاه داشت. شاید مهمترین تفاوت فاضل با دیگر برادران لاریجانی، آرامش گزینی وی و دورماندن از تیررس مناصب کلان سیاسی بود که البته معروف است فعالیت خود را صرفا در بخش “دیپلماسی نرم” معطوف می کند.
کوچکترین برادر خانوادۀ فرصت و قدرت
باقر لاریجانی، کوچکترین برادر خانوادۀ لاریجانی ها (متولد ۱۳۴۰)، در طول فعالیتِ خود، پستهای دانشگاهی را به سِمَتهای سیاسی ترجیح داده و در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ به معاونت علیرضا مرندی در وزارت بهداشت دولت هاشمی رسید و با انتخاب محمد خاتمی و اصلاح طلبان، مجددا به اشتغالات پژوهشی خود بازگشت. باقر با پیروزی احمدی نژاد در سال ۸۴، نامزد تصدی وزارت بهداشت در دولت نهم بود که ناگهان خود را کنار کشید. البته وی پس از دولت نهم، به عنوان معاون وزیر بهداشت به فعالیت مشغول شد و در طرحهای تحقیقاتی «سلولهای بنیادی» پژوهش آغاز کرد. باقر لاریجانی هم اکنون رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
نامه اعتراضی جمعی از اعضاء هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
از آنجا که کوچکترین لاریجانی، ریاست بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی کشور را بر عهده دارد، هفته گذشته جمعی از اعضاء هیأت علمی آن دانشگاه، با ارسال نامه ای سرگشاده به وی، نسبت به “احضار، دستگیری، ادامه بازداشت، بازجوئی و ایجاد محدودیت و محرومیت برای تعدادی از دانشجویان پزشکی” ابراز نارضایتی کرده و متذکر شدند “نوع رفتاری که با برخی از اساتید و دانشجویان صورت گرفته و می گیرد، موجب سرخوردگی و نگرانیست…همانطور که لابد آگاهید اخیراً تعدادی از دانشجویان پزشکی که بعضاً پدرانشان اعضاء هیأت علمی همین دانشگاه هستند بازداشت شده اند و در یک مورد که در تاریخ دانشگاه بیسابقه است دانشجو را از سر کلاس درس و در حضور استاد بیرون کشیده و بازداشت کرده اند. همجنین تعدادی از اساتید احضار قضایی یا امنیتی شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند و در یک مورد یکی از آنها را به یک سرباز سپرده اند تا با چشمان بسته جابجایش کند و بیش از سه ساعت با چشم بسته در پشت اطاق دادسرا منتظر بازپرسی نگهش داشته اند در حالیکه بیماران وی در انتظار حضور او در مطب بوده اند…”
مروری بود بر حضور برادرانی در قامت یک حکومت… مردانی برای تمام فصول یا شاید با تاریخ مصرفی معین
پیام برای این مطلب مسدود شده.