14.03.2010

ناگفته های فتاح درباره جداشدنش از دولت

بازتاب: پرویز فتاح وزیر سابق نیرو بااشاره به بازگشتش به سپاه و عدم حضورش در دولت دهم گفت :

‌ مسوولیت‌های دولت‌ها هیچ گاه دائمی و ماندگار نبوده، هر آمدنی رفتنی را هم به دنبال دارد. در دولت آقای احمدی‌نژاد بسیاری وسط راه رفتند و به خط پایان نرسیدند اما خوشبختانه من جزو کسانی بودم که از اول تا آخر دولت نهم حضور داشتم.

وی در گفت و گو با روزنامه جام جم به پرسش های دیگری هم جواب داده که در پی می آید :‌

• دوستی و رفاقت قبل از دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و وزارت بنده اگرچه مهم است اما در سطح رئیس‌جمهوری یا وزیر موضوع به طور کلی فرق می‌کند و نمی‌شود این دو را با هم قیاس کرد. چرا که ما هیچ وقت در این سطح با هم کار نکرده بودیم

• آقای رئیس‌جمهوری نه از من بلکه از بسیاری از دوستان قدیم خودشان در دوره انتخابات دوره نهم جدا شدند. در طول دوره فعالیت دولت نهم نیز برخی اعضای دولت ریزش داشتند که از آن جمله برادر ایشان است.

• اگر مطلبی بین ما وجود داشت، بروز نمی‌دادیم. نه ایشان درباره من صحبت خاص رسانه‌ای داشت و نه من در مورد ایشان.

• تا حالا چیزی هم نگفته‌ام که کسی استنباط کند من با ناراحتی از ایشان جدا شدم.

• آقای رئیس‌جمهور یک سبک خاصی دارد و نشان داده‌اند رودربایستی با کسی ندارد و بر همین اساس در دولت نهم به دلایل مختلف جابه‌جایی‌های زیادی صورت گرفت.

• قبل از انتخابات هم برای من مسلم بود که دیگر همکاری نخواهم داشت و این بحث را با همکاران وزارت نیرو هم در میان گذاشتم.

• توافق ما این بود که من نباشم و به همان توافق پایبند ماندیم.

نظر ایشان این بود که من به دولت کمک کنم. یک پیشنهاد ایشان این بود. یک پیشنهاد هم سفیر شدن در برخی کشورهای مهم یا رفتن به سازمان انرژی اتمی بود که این سازمان‌ها همه جزو دولت هستند؛ اما باب طبع من نبود .

• آقای احمدی‌نژاد برای سفارت10 کشور خیلی مهم را پیشنهاد کردند که درست نیست اسم آنها را ببرم.

• روحیه احمدی نژاد زیاد این‌طور نبود که کسی را تشویق عام کند. اما مواردی بوده که در دولت و بازدیدها ابراز لطف داشته اند.

• برخی مصوبات استانی آنی بود متن مصوبات قبلا در تهران تهیه می‌شد و نمایندگان استان‌ها می‌آمدند در حضور آقای سعیدلو پیش‌نویس آنها نوشته و بعد در جلسات استانی مطرح و تصویب می‌شد.

• ورود من به دولت خیلی عجیب بود هرچه فکر می‌کنم، می‌بینم هدایتی در واقعیت قضیه وجود داشت. من دوستی 30 ساله با آقای احمدی‌نژاد داشتم ولی 6 ماه قبل از انتخابات، ایشان را اصلا ندیده بودم.

• نکته عجیب این بود که 20 روز پس از انتخابات و پیروزی آقای احمدی‌نژاد که حتی آن موقع هم ایشان را ندیده بودم یکی از دوستان جبهه‌ای ما صبح آمد دفترم و گفت شما وزیر می‌شوید و من این موضوع را در خواب دیدم، اول صبح آمد این را گفت و رفت.

• 10 روز بعد باز یکی از دوستان دیگر آمد و گفت، خانم من در یکی از شهرهای جنوبی طلبه است و صبح زنگ زده و گفته به آقای فتاح بگویید من خواب دیدم ایشان وزیر می‌شوند.

• رفتم ریاست جمهوری، اولین بار در طول عمرم بود که آنجا می‌رفتم، از در عادی هم رفتیم. هیچ کس ما را نمی‌شناخت. به هر کسی گفتم رئیس‌جمهور ما را می‌خواهد،‌ یک ساعت ما را معطل کردند. خدا لطف کرد و بنده خدایی آنجا مرا شناخت و راهنمایی‌ام کرد و رفتیم خدمت آقای رئیس‌جمهوری. ایشان یک جمله گفت: دیروز جمعه عصر من لیست را بسته بودم، بعد گفتم یک‌بار دیگر نگاه کنم و امروز (شنبه)‌ آن را بفرستم مجلس.دیدم جای شما خالی است.

• آقای احمدی‌نژاد تا اسم بنده را مطرح کردند، اولین کاری که کردم این بود که رفتم پیش آقای مهندس بیطرف.

• من ارتباط زیادی با آقای جلال طالبانی، رئیس‌جمهوری عراق داشته و دارم.

• آقای احمدی نژاد که شهریورماه رفته بود نیویورک ، طالبانی آنجا گفته بود که کاک فتاح کجاست، چرا نیست. الان هم دعوت کرده که با خانواده برویم عراق.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates