“تنها راه مقابله با ایران،برقراری صلح میان فلسطین و اسرائیل است “
پارسینه: توماس فریدمن:
اگر گمان میکنید که مناقشه اخیر میان اسرائیل و فلسطین همان مشاجره قدیمی در باب شهرک سازیها است، باید اذعان کنم که سخت در اشتباه هستید . البته به باور من بسیاری از اعراب و اسرائیلیها و حتی یهودیان امریکا در این زمینه دچار اشتباه هستند.
این تنش نشان دهنده چرخشی است که در سطوح زیرین رابطه میان تلآویو – واشنگتن رخ داده است : در یک دهه گذشته، صلح میان فلسطین و اسرائیل برای اسرائیلی ها از جامه یک ضرورت خارج شده و به نوعی سرگرمی تبدیل شده است . برای امریکاییها همین مناقشه از قامت سرگرمی خارج و جامه ضرورت را بر تن کردهاست. مشکل از همینجا ریشه میگیرد.
شکست در مذاکرات صلح اسلو که با خروج یکجانبه اسرائیل از لبنان و غزه همراه بود، عزم اسرائیلیها برای برقراری صلح را کمرنگ کرد.همزمان اسرائیلیها برای ممانعت از ورود عاملان انتحاری از فلسطین به سرزمینهای اشغالی دورتادور کرانه باختری را دیوار حائل کشیدند که گویا این استراتژی جواب داده و از 2006 تاکنون هیچ عملیات انتحاری موفقیت آمیزی در سرزمینهای اشغالی رخ نداده است . همزمان اسرائیل پیشرفت در زمینه اقتصادی و تکنولوژی مدرن را آغاز کرده و بدین ترتیب نشان داد که اسرائیل میتواند بدون برقراری صلح هم از موجودیت مستقل خود لذت برده و استانداردهای بالای زندگی را برای شهروندانش به ارمغان آورد.
میتوان به گونهای دیگر نیز این بحث را مطرح کرد: شکست در مذاکرات صلح، بالا رفتن دیوار حائل و پیشرفت در تکنولوژی دست به دست هم داده و نیاز به برقراری صلح را به سرگرمی برای اسرائیلیها تبدیل کردهاست. اگاهانه یا ناآگاهانه بسیاری از اسرائیلیها باور دارند که میتوانند همه اینها را با هم داشته باشند: کشوری با موجودیت یهودی، دولتی دموکرات در سرتاسر اسرائیل از جمله کرانه باختری و البته زندگی در صلح.
چرا که نه؟ ستون نویس نیوزویک در شماره یازدهم ژانویه 2010 مینویسد: افزایش ضریب امنیتی ، بالا رفتن اعتماد به نفس با وجود عدم به رسمیت شناخته شدن از جانب اعراب و البته سیاست زدهگی دست به دست هم داده و نیاز به صلح را زیر سوال برده است . اسرائیلیها به جای تقلا برای صلح اکنون مرتبا این پرسش را مطرح میکنند: چه کسی به این صلح نیاز دارد؟ در سال 2008 میلادی صنعت توریسم در اسرائیل رکورد بیسابقهای را در قیاس با ده سال گذشته رقم زد. بر اساس گزارشهای اعلام شده میزان رشد تولید ناخالص ملی در سال 2010 در اسرائیل افزایش چشمگیری خواهد یافت . در حقیقت اسرائیلیها از مزایای صلح بدون عقد هیچگونه قراردا رسمی صلح بهرهمند هستند .
در همین برهه زمانی ، ایالات متحده از جامه کشوری که تنها تعدادی معدود سرباز در خاورمیانه مستقر کرده بود خارج و به دو جنگ عراق و افغانستان تن داده و البته مبارزهای جهانی برای ریشهکنی تندروی اسلامی را اغاز کرده است. در شرایطی که سربازان امریکایی کوچه و خیابانهای کشورهای عربی را با شنیدن زبانی که هیچ از آن نمیفهمند طی میکنند، امریکا برای تامین امنیت آنها به اطمینان مسلمانان به خود نیاز دارد . در این شرایط، برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین ر دستگاه دیپلماسی ایالات متحده تبدیل به یک ضرورت شده و امریکاییها دیگر به این مقوله به چشم یک سرگرمی نگاه نمیکنند.
همین اواخر بود که معاون باراک اوباما جو بایدن و ژنرال دیوید پترائوس تعارف را به کناری نهاده و تاکید کردند که ادامه بن بست در مذاکرات اسرائیل و فلسطین منجر به تحریک احساسات ضد امریکایی میشود. در جهان اسلام این پیشفرض وجود دارد که ایالات متحده همواره در کنار اسرائیل ایستاده است و همین امر میتواند منجر به خشم القاعده و دیگر مخالفان ایالات متحده در منطقه شود و نخستین قربانیهای این خشم هم سربازان امریکایی خواهند بود که در خاورمیانه یا کشورهای مسلمان در حال خدمت هستند .
تنها چیزی که صلح میان اسرائیل و فلسطین را تبدیل به یک ضرورت برای ایالات متحده میکند، مواجهه با ایران هستهایست. متاسفانه اسرائیل بحث مواجهه با برنامه هستهای ایران را از صلح با فلسطین جدا میداند. ایالات متحده اما این دو موضوع را منفک از هم نمیداند. در روزهایی که ایالات متحده برای رسیدن به اجماع بینالمللی علیه ایران دست به هر حربهای میزند ، در روزهایی که ایران از مناقشه میان فلسطین و اسرائیل برای برآشفتن احساسهای ضد امریکایی در جهان اسلام استفاده میکند و البته بر میزان نفوذ خود بر منطقه هم میافزاید، برقراری صلح راهکاری استراتژیک برای امریکا و اسرائیل است . ستون نویس روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارش اخیر خود پیشنهاد میکند که اسرائیل باید برای تحت فشار قرار دادن ایران ، توافقنامه موقتی را با فلسطینیها امضا کند و بر اساس آن کنترل کامل کرانه باختری را در اختیار فلسطینیها قرار داده و حتی تن به عقبنشینی یکجانبه نیز بدهد.حقیقت این است که بیتالمقدس ، شهرکسازیها، صلح و ایران همه زنجیروار به هم متصل هستند و شما نمیتوانید یکی از آنها را سرگرمی دانسته و برای دیگری ضرورتی الزام آور تعریف کنید.
منبع: نیویورک تایمز / ترجمه : سارا معصومی
پیام برای این مطلب مسدود شده.