03.05.2007

اكبر هاشمي‌‏رفسنجاني: به ناحق اسم حكومت جمهوري اسلامي را «حكومت آخوندي» گذاشته‌‏اند

خُسن آقا: به چشم از این به بعد حکومت ایران را حکومت دزدان، کلاشان، حرامزادگان و آدمخواران نامگذاری می‌کنیم!
ایلنا: رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت‌‏: «مردم روحانيت را به خاطر دين مي‌‏شناسند و اصالت با دين است و اين مسووليت عظيمي براي روحانيت به وجود آورده است.»
به گزارش خبرنگار «ايلنا», «اكبر هاشمي‌‏رفسنجاني» رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ششمين گردهمايي روحانيون غرب استان تهران در مصلي شهر كرج، گفت‌‏: «من جزو وظايف خود مي‌‏دانم كه در مواجهه با روحانيون درباره نقش دين و مفسران دين كه روحانيت هستند، صحبت كنم.»
وي افزود: «محور اساسي منظومه شمسي انسان است و در ميان تمام موجودات انسان مورد توجه خداوند است كه خدا براي خلق انسان به خود لقب «احسن‌‏الخالقين» را داده است. انسان با شرافت و كرامت و ارزشي كه پيدا كرد، خدا او را محور قرار داد و انسان امكان پيدا كرد كه خدايي كند و كارهاي خالق را انجام دهد و خلاقيت داشته باشد كه عالي‌‏ترين رتبه ارزش انساني است كه خدا از روح الهي خودش در ما دميده است.»
رفسنجاني گفت: «انساني كه بايد محور عالم خلقت باشد، انساني عالم, مومن به خداوند و آشنا با آفرينش و خلقت است. اديان الهي تقريب به خدا را براي انسان‌‏ها آسان مي‌‏كنند و علوم انساني كه امروزه در تمام دانشگاه‌‏ها تدريس مي‌‏شود هر جا كه به آن عميق نگريسته شود، به سابقه انسان و اديان الهي بازمي‌‏گردد و ريشه‌‏اش در آنجاست.»
وي تصريح‌‏كرد: «امروز كامل‌‏ترين مركز, مركز علوم انساني را كه مي‌‏توان ريشه‌‏يابي كرد، در قرآن است و روحانيت مسلمان حقيقتا در تاريخ اسلام از 1400 سال پيش تا كنون نقش بي‌‏بديلي در تربيت انسان‌‏ها و حفظ ارزش‌‏هاي ديني داشته است. اوج حضور روحانيت در ولايت واقعي جامعه را در نيم قرن اخير در ايران ديده‌‏ام. در تمام تاريخ ايران روحانيت با مردم بوده است البته گاهي روحاني مقتدري پيدا شده است كه مناسب رسمي داشته است اما مجموعه روحانيت با توده مردم عجين بوده است و اين امتياز بزرگي است كه در دوران ما هم حفظ شده است و حتي امروز كه به ناحق اسم حكومت ما را حكومت آخوندي گذاشته‌‏اند. روحانيت ما بخشي از توده مردم و محل رجوع مردم است.»
رفسنجاني با بيان اينكه «روحانيت در طول تاريخ پناهگاه مردم بوده است و به خاطر تعليم و تربيت ديني اثري خاص در مردم دارد كه باعث اعتماد بين مردم و روحانيت است»، افزود‌‏: ـمردم در تمام مسائل سياسي, اجتماعي‌‏, شخصي و مشكلات روحي و رواني به روحانيت پناه مي‌‏برند. در مواقع مختلف تاريخي هر وقت حكومت‌‏ها به مردم فشار آورده‌‏اند، خانه علما جايگاه امني براي مردم بوده است و هر جا بين قدرت و مردم نزاع بوده است، روحانيت طرفدار مردم بوده است.»
نائب رئيس مجلس خبرگان رهبري تصريح‌‏كرد: «روحانيت در كشاكش تاريخ، كنار مردم ايستاده است و نوعا در خطرناك‌‏ترين نقطه حركت مردمي يعني پيشوايي حركت بوده‌‏اند. در طول تاريخ به خصوص در تاريخ ايران، هنگام نفوذ خارجي‌‏ها و سلطه استعمار روحانيت با نفوذ و سلطه خارجي مقابله كرده و در مقابل آن قرار گرفته است و گاهي هم در جنگ‌‏ها شركت كرده و شهيد داده است. حركت واقعي عليه نفوذ استعمار در ايران با پيشتازي روحانيت است و هر جا كه بن‌‏بست به وجود آمده و طلسمي به وجود آمده، روحانيت آن را شكسته است.»
وي گفت‌‏: «استكبار در عصر ما به فكر افتاده است كه چرا اين مساله وجود دارد. آنها متوجه شده‌‏اند اگر روحانيت در بين مردم مقبوليت دارد، به خاطر دين است و اگر دين عزت نداشته باشد روحانيت هم نفوذ نخواهد داشت.»
هاشمي‌‏رفسنجاني با بيان اينكه «اصول دين در مردم ايران عميق و ريشه‌‏دار است و مثل شيره جان براي تمامي انسان‌‏هاست»، ادامه داد: «ما اصالت را به دين مي‌‏دانيم و اگر هم روحاني حساب خودش را از دين خارج كند، آن وقت چيز ديگري غير از روحاني است. البته منظورم آن نيست منظور كساني كه لباس روحاني ندارند، كم كنيم و چه بسا بسياري از دانشگاهيان و مسوولان ما وجود دارند كه در خدمت دين هستند.»
وي افزود: «مردم صنف روحانيت را به خاطر دين مي‌‏شناسند كه اين مسووليت عظيمي را براي روحانيت به وجود آورده است و از وقتي كه برنامه‌‏هاي استعماري براي در مملكت ما پياده شد، استعمار هميشه به فكر اين بوده است كه اين سد بزرگ را از پيش روي خود بردارد.»
هاشمي‌‏رفسنجاني با اشاره به سوابق مبارزاتي مردم ايران و روحانيت از سال 42 تا انقلاب سال 57، گفت: «وقتي كه محمدرضا شاه انقلاب شاه و ملت را راه انداخت، امواجي سهمگين از تبليغات مردم را تحت فشار قرار داد اما طلبه‌‏هاي روحاني توانستند نقطه‌‏ مقابل اين تبليغات را در مساجد تقويت كنند و در نهات اين مساجد بودند كه پيروز شدند.»
وي تاكيد كرد: «بر خلاف آنچه كه كساني طراحي كرده بودند دين از زندگي مردم بيرون برود، امروزه دين به صورت قوي‌‏تر و ساماندهي شده وارد زندگي مردم شده است و در قانون اساسي آيين‌‏نامه‌‏ها و قوانين عرفي جامعه ايران وجود دارد. استكبار هنوز به دنبال آن است كه دين را در كشورهاي اسلامي سركوب كند و روحانيت را منزوي كند. شايد آنها از زاويه دين مسيح به اسلام نگاه مي‌‏كنند البته دين مسيح دين مقدسي است اما آنها خودشان هم معترفند كه احكام ديني براي تشكيل حكومت در دين آنها وجود ندارد.»

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates