متن يکی از مقالات مورد اعتراض جمهوری اسلامی که به نام دانشجويان امير کبير منتشر شد
پیک ایران: هيچكس مقدس نيست!
دانشگاه در فضايي ملتهب و هيجان زده بسر ميبرد. ظاهرا ديگر فرصتي باقي نمانده تا حاكميت دينزده بتواند از حربههاي تبليغاتي و يا بايكوت رسانهاي خود سوءاستفاده كند و دانشجويان را منفعل سازد. اندك اندك به زمان تحقق آرزوي ديرينه خود نزديك ميشويم.
امروز تمامي خرده جنبشهاي اجتماعي ايران در كنار يكديگر و در يكصف متحد قرار گرفتهاند: جنبش دانشجويي، جنبش كارگري، جنبش معلمان، جنبش قوميتها، جنبش زنان و … تمامي مطالبات در يك خطاند و ديگر جايي براي تعارف و سازش باقي نمانده است. كافي است بيش از دو دهه سركوب و خفقان و استبداد!، دوستانمان در بند زندانهاي جهنمگونه جمهوري اسلامي اسيرند و يكي يكي جان ميسپارند و ما تنها نظارهگر هستيم! چه شده كه شهامت و جسارت خويش را در مقابل بيدادهاي رژيم ارتجاعي از دست دادهايم! در انتظار ظهور كسي نشستهايم كه مملكتمان را با نام او مزين كردهاند. اينها فقط مشتي اوهام و اسطوره است كه در كام انديشه امان سرازير كردهاند!
بس است سلب آزادي، دخالت در حريم خصوصي، اختناق، ايجاد رعب و وحشت، تعليق، توقيف، سركوب و … ديگر نميتوان اميد به اصلاح داشت، كدام اصلاح؟! رژيمي كه عاليترين منصبش پسوند «مطلقه» دارد ميتواند اصلاح و دموكراتيك شود؟! رژيمي كه تنها بر اساس نظرات يك فرد خودكامه اداره ميشود و مردم،هيچ گونه نقش واقعي در حاكميت ندارند؛ اصلاح پذير است؟!
دموكراسي نه با ولايت و قيوميت سازگار است، نه با مطلقه بودن حاكم،نه با نظارت استصوابي و نه با حاكميت قواعد شرعي كه قرائتپذير است!
دموكراسي يعني نقد آشكار و بي پرده! اما ديديد كه در قبال چند نقد كوچك و محافظهكارانه به ولي فقيه، چماق به دستان چه آشوبي به راه انداختند! دموكراسي يعني هيچ كس مقدس نيست؛ نه رهايي، نه زاهدي،نه احمدي نژاد و نه شخص رهبري،كدام قداست؟! اگر اينان به تبعيت از الگوي علوي معتقدند مگر نميدانند كه علي منتقدان و مخالفان را بر ميتابيد. علي نه نور بود و نه آسماني و نه مقدس و نه معصوم! اگر اين گونه بود مردم را دعوت به انتقاد از خود نميكرد! علي يك انسان خطاپذير و غير معصوم بود. فراتر از او،محمد نيز چنين بود. حال تكليف ولي فقيه بسيار روشنتر است!
آيا اگر ولي فقيه بخواهد بدون كوچكترين توجهي به نظرات كارشناسان بي طرف، كشور را به ورطه جنگ و نابودي بكشاند و يا با بي تفاوتي و خونسردي كامل، شاهد تضييع حقوق قشرهاي مختلف باشد، باز هم ميتوان از نقد كردن وي صرف نظر كرد؟! رهبري كه در سالهاي اخير، تمام همتش صرف حمايت پدرانه! از رئيس جمهور بي كفايت و مضحكي شده كه الفباي سياست و ديپلماسي را نميداند،خطاكار نيست؟ دانشجويان اميركبير! نبايد در انتظار آيندهاي موهوم بنشينيم و زمام خود را به دست افرادي بدهيم كه با غرض ورزي و سوء نيت، «آحاد مردم»را استحمار ميكنند و دانشجو را تنها به «تحصيل، تهذيب و ورزش» سرگرم ميسازند! جنبش دانشجويي، مستقل است و خود رسالت خود را تعريف ميكند و ديكته حاكميت را نميپذيرد، در روزهاي آينده جنبشهاي گوناگون اجتماعي ايران به يكديگر ميپيوندند و تجربه سياسي جديدي را براي ايران رقم ميزنند تا همگي در برابر حاكميت اقتدارگر و مطلقه، عرض اندام نموده و نظام سياسي دموكراتيك و سكولاري را خلق كنند.
دموكراسي و آزادي، بدون هزينه به دست نميآيد و البته در هر فرصتي هم محقق نميشود. زمان آن امروز و اكنون است و فردا بسيار دير است. بايد برخاست و قداستهاي تصنعي و مقدسان مردم فريب را ساقط كرد. آري بايد برخاست و حكومتي از جنس دموكراسي ناب مستقر ساخت.
پیام برای این مطلب مسدود شده.