ایران لیبرال هپلی: الحمدالله اگر در صنعت پیکان سازی و غیره موفق نبودیم به همت ملی مذهبی ها توانستیم تمام مکاتب فلسفی یونان و غرب را در خیک پوستی اسلام جا کنیم به نحوی که حتا کارل مارکس هم جان بسلامت نبرد. کجای دنیا چنین مهارتی را سراغ دارید ؟ این تنها مربوط به فلسفه نیست مهارت این بزرگان در تطبیق همه ی علوم با اسلام است ولی بر هپلی معلوم نیست چرا قبلا این علوم را از اسلام استخراج نکرده اند و این وظیفه را به عهده ی کفار و مشرکین گذاشته اند.

ببینید مهندس بازرگان روح الفدا چه زحمتی کشید تا ترمودینامیک را وارد غسل و وضو کند و یا جن را با میکرب ، جبرئیل را با نیرو و سپاه ابرهه را با بیماری آبله تطبیق دهد؟ واقعا خیلی ظرافت می خواهد! شاگرد ان ایشان هم در سازمان مجاهدین به این بسنده نکردند و توحید را به معنای تکامل و … گرفتند اما شریعتی در یک ایه خطاب به قوم یهود کلمه ی جادویی « مستضعفین » را کشف کرد که فقط یک بار آمده بود ولی فی الفور آن را تا قرن بیستم و تمام اعصار بسط داد تا تبدیل به چیزی شبیه پرولتاریا شد، ابوذر غفاری اولین سوسیالیست جهان اسلام گردیدو بقیه ی قضایا که منجر به نشستن خمینی بر گرده ی مردم شد.

اما اگر فکر کنید تجربیات سی سال حکومت اسلامی موجب شده که دست از این صنعت مشابه سازی کشیده شود اشتباه می کنید باید به اطلاع علاقمندان برسانم که از شور و اشتیاق این جماعت هیچ کم نشد ه بلکه افزوده شده است و بسیار ی از دانشگاه ها و سالن های جهان را برای سخنرانی های خود قرق کرده اند . یکی از خوانندگان در نامه ای به پستخانه چنین نوشته است :

«در آغاز سال نو، خدای را صد هزار بار شکر که روشنفکران ملی، مذهبی به دنيای غرب کوچ کردند تا نام افراد گمنامی چون ؛ لاک ، کانت ، وبر ، پوپر و امثالهم را به گوش مردم مغرب زمين برسانند . اگر سير مهاجرت روشنفکران نظام مقدس اسلاميمان به ديار کفر ادامه يابد ، خدا را چه ديده ايد ؟ ، شايد روزی البرت انيشتن مظلوم نيز از گمنامی به درآيد و بر همگان ثابت شود که خورشيد تمدن از قم طلوع مي کند!»

حق با این دوست عزیز است ، این روزها سکولاریسم بازار داغی پیدا کرده است ، نه از جانب علاقمندان به سکولاریسم بلکه از جانب ملی مذهبی ها تا بلکه بتوانند همانطوری که سوسیالیسم اسلامی و جامعه ی مدنی اسلامی ( مدینه النبی ) ساختند از سکولاریسم هم شیر بی یال و دم واشکمی بسازند ار جمله در همایشی بنام [کنفرانس بین المللی ” آینده سکولاریزم و نقش اجتماعی دین در ایران پسا اسلامیزم] که ازطرف[مرکز مطالعات جهانی اسلام در کالج لیک فارست] به میمنت و مبارکی درماه مارس برگزارشد در این باب سخن ها راندند و مسایلی را از هر سو به خیال خود شکافتند. بنظر می رسد این جماعت تا زمانی که حکومت اسلامی هست نگران سکولاریسم هستند و هنگامی که خطر رفتن جمهوری اسلامی هست نگران اسلام ، به تیتر سخنرانی ها توجه فرمایید:

یکی از بازاندیشی سکولاریزم در بستر شکاف اسلام و غرب بافته دیگری از روش های تعامل با جهان ، مذهب و سکولاریزم و فمینیسم اسلامی!!؟ تازه این ها کافی نبوده بعد هم آمدند در رادیو فردا لنگر انداختند و به راهنمایی مردم پرداختند، آن هم چه راهنمایی های مدبرانه ای !؟ حمید دباشی توصیه کرد ه با طرح سکولاریسم نباید بین مردم دعوا راه انداخت!!؟ (همانطور که می دانید دباشی شاگرد سروش است و سروش شاگرد مکتب شریعتی ) چنانچه سروش در مصاحبه با خانم «نوشابه غیرالکلی» و با کمک میکروسکوپ رگه های سکولاریسم را در سنت تفکر اسلامی مثل معتزله و صوفیگری پیدا کرده است. اما حرف شخص تازه از گرد راه رسیده ای بنام حسین کمالی شنیدنی است که می فرماید : بحث سکولاریسم در اساس بی مورد است و به وحدت ملت ایران صدمه می زند!!؟ اما یکی دیگر بنام فرزین وحدت به خیال خود او را را خواست تصحیح کند گفت: نه آقا سکولاریسم اشکال ندارد این لائیسیته است که همچون کمونیسم با دین ضدیت دارد و ضد دین است !!! ؟

چند سال پیش آن هایی که عقلشان می رسید پیش بینی کرده بودند که این جماعت این بازی ها را سر سکولاریسم درخواهند آورد که پیشنهاد لائیسیته را کرد ند، بدیهی است این بازی ها را سر لائیسیته نمی توانند در بیاورند ولی می توانند تهمت بزنند که لائیسیته مثل کمونیسم است و دشمن مذهب .

حکایت ملت ما و ملی مذهبی حکایت بچه ای است که در آغوش دایه ای زشت و بد صدا گریه می کرد و هرچه دایه بیشتر لالایی می خواند برگریه ی بچه می افزود آخر ناصحان به او گفتند این بچه از دست توست که گریه می کند لطف کرده ساکت شو تا بچه تکلیف خودش را بداند. حالا از ملی مذهبی می خواهیم دست از سر ملت بردارند مردم می دانند که در اینده چگونه دخل حکومت دینی و حامیانش را با لائیسیته در بیاورند.