27.04.2010

آیت الله مصباح یزدی: اگر مردم فقیه را قبول نکردند، او نمی‌تواند حاکمیت را بر عهده بگیرد

خبرآنلاین: آیت الله مصباح یزدی گفت: حق حاکمیت تنها از آن خداست و دلیل عقلی و شرعی برای حاکمیت از آن کسی است که از طرف خدا اذن داشته باشد.

به گزارش فارس از قم، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی دوشنبه ‌شب در مدرسه فیضیه قم در جمع طلاب علوم دینی گفت: حق حاکمیت تنها از آن خداست و دلیل عقلی و شرعی برای حاکمیت از آن کسی است که از طرف خدا اذن داشته باشد.

اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید.

* فقیه در زمان غیبت حق حاکمیت دارد. زمانی که دسترسی به امام معصوم وجود ندارد، فقیه واجد شرایط حق حاکمیت دارد.
* اگر شرایطی پیش آید که مردم حاضر باشند حاکمیت فقیه را بپذیرند و اگر او این حاکمیت را بر عهده نگیرد، حاکمیت به غیرفقیه می‌رسد، در این شرایط اقامه حکومت برای فقیه به یک امر واجب تبدیل می‌شود.
* آنچه برای فقیه واجب است، آن است که برای تصدی پست حاکمیت اعلام آمادگی کند، اما اگر مردم او را قبول نکردند، او نمی‌تواند حاکمیت را بر عهده بگیرد چراکه از یک نفر اجرای تمام قوانین ساخته نیست.

مصباح یزدی خطبه شقشقیه امیرالمومنین(ع)‌ را موید این مطلب دانست و اظهار داشت: این وظیفه‌ای بر دوش علماست تا نسبت به سیری ظالم و گرسنگی مظلوم بی‌تفاوت نباشند.

* مقابله با ظالم یک واجب متعین عمومی است که اگر کسانی آن را انجام دهند از دیگران ساقط می‌شود.
* در زمان حضور امام معصوم قطعا این امام معصوم است که حق حاکمیت دارد، اما وقتی شروطی برای تصدی یک پست تعیین می‌شود و شروط به صورت کامل مسیر نمی‌شود، کسی که اقرب واجد این شروط است، باید متصدی آن پست شود.
* اگر شخصی در جامعه حضور دارد که هیچ خطایی از او سر نمی‌زند و در واقع معصوم است نباید از حکومت کنار گذاشته شود اما اگر مصلحت صد درصد قابل تعیین نبود، باید 99 درصد مصلحت را به دست آورد.
* کسی می‌تواند به جای معصوم حکومت کند که شبیه‌تر به معصوم باشد. کسی که برای رای آوردنش صدها نفر کشته می‌شوند و کسی که اموال بیت‌المال را خود و خانواده‌اش بلعیده‌اند حق حاکمیت ندارد.
* برای آن که کسی مجری قانون باشد باید در سه چیز مهارت داشته باشد، نخست آن که عالم به قانون (الهی) باشد و دوم آن که مورد اعتماد و باتقوا باشد.
* تشخیص مصالح مردم بعد سوم اقربیت به عصمت است . به دلیل آنکه تشخیص مصالح مردم به آشنایی با مسائل اجتماعی، فردی و عبادی نیاز دارد، حاکم باید به جز فقاهت حدنصابی از مدیریت و کارآمدی را نیز دارا باشد.
* کسی که نه روزنامه می‌خواند، نه تلویزیون می‌بیند و نه در مباحث سیاسی شرکت می‌کند، چگونه می‌خواهد جامعه را اداره کند.
* امام راحل(ره) در اوایل نهضت خود مرجعیت کلی نداشت. در آن زمان در کنار امام خمینی(ره) مراجع دیگری هم بودند و علما از آن مراجع تقلید می‌کردند.
* نمی‌توان گفت یک نفر همزمان هم افقه باشد، هم اعلم باشد و هم در تشخیص مسائل جامعه برتر باشد. نمی‌توان گفت امام راحل(ره) صرفا به دلیل افقه بودن رهبر شد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates