آقای احمدی نژاد! لطفاً به وعده های خودتان بسنده کنید
عصرایران: حال از آقای رئیس جمهور که این دو مثال را مطرح کرده اند ، می پرسم آن بنده خدایی که 18 شناسنامه اعضای خانواده اش را نزد شما آورده بود ، بعد از آن که از عیالواری اش گفت و شناسنامه ها را نشان تان داد ، چه چیزهای دیگری گفت؟ حتم دارم که آمده بود و انتظار مساعدت داشت و از خرج سنگین زندگی آن هم با 18 نان خور گلایه می کرد!
آقای دکتر محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور ، روز گذشته در جمع کارگران نمونه ، بار دیگر درباره لزوم افزایش جمعیت کشور سخن گفته و مطالبی را بیان داشته اند که به نظر می رسد قابل نقد و تأمل باشد.
به گزارش عصرایران، البته تا کنون بسیاری از کارشناسان ، در این خصوص نظرات خود را ارائه داده و نسبت به احتمال بازگشت به سال های انفجار جمعیتی هشدارهای لازم را داده اند .
همچنین نسبت مسائل معیشتی و تعداد افراد خانواده نیز به حدی واضح و ملموس است که ذکر مجدد آن لزومی ندارد.
بنابر این فارغ از بحث های تکرار شده ، آن چه در این نوشتار مورد توجه ویژه قرار دارد ، دو مثالی است که آقای احمدی نژاد در خصوص جمعیت بالای خانواده ها مطرح کرده اند و نیز اشارت ایشان به کشورهای با رشد منفی جمعیت.
ایشان بعد از آن که شعار “دو تا بچه کافی است” را مورد انتقاد قرار داده ، گفته اند: “یک مشت آدم خیال میکنند که آنها روزی مردم را میدهند و به محض اینکه خانوادهای دارای سه فرزند و یا چهار فرزند میشود به آن خانواده اعتراض میکنند، انگار که آنها میخواهند روزی این خانواده را بدهند. به شما چه که چند بچه کافی است؟ چرا قانون میگذارید که کسی از سه بچه بیشتر حق ندارد داشته باشد؟” و سپس افزوده اند:”من به شهری رفته بودم که یک نفر 18 شناسنامه از اعضای خانواده خود مقابل من قرار داد. یا شنیدهام در نقطهای از کشور خانوادهای فرزند چهلمش به دنیا آمده است.”
حال از آقای رئیس جمهور که این دو مثال را مطرح کرده اند ، می پرسم آن بنده خدایی که 18 شناسنامه اعضای خانواده اش را نزد شما آورده بود ، بعد از آن که از عیالواری اش گفت و شناسنامه ها را نشان تان داد ، چه چیزهای دیگری گفت؟
حتم دارم که آمده بود و انتظار مساعدت داشت و از خرج سنگین زندگی آن هم با 18 نان خور گلایه می کرد!
راستی اوضاع آموزشی ، تربیتی و شغلی آنها چطور بود؟ پاسخ نخواهید داد که همه شان دکتر و مهندس و وکیل و تاجر و معلم شده اند و اوضاع شان ا زنظر مادی و معنوی و تربیتی بسامان بوده است!
آقای احمدی نژاد عزیز!
شما در سخنان خودتان برغم آن که نگاه مادی به بچه دار شدن را نکوهش کرده اید ، موضوع را به صورت مادی صرف بررسی کرده اید و گفته اید خدا روزی رسان است و نباید جلوی بچه دار شدن را گرفت.
فارغ از مسائل اجتماعی و سیاسی “جمعیت” ، دو نکته فردی در این خصوص نباید مورد غفلت قرار بگیرد: اول قدرت مالی والدین و دوم توانایی آنها در تربیت.
متاسفانه آقای رئیس جمهور ، فقط بخش اول را دیده و از قسمت دوم موضوع صرفنظر کرده اند. “نان” فقط بخش مادی ماجراست و وجه مهم دیگرش “تربیت” است. بنابراین حتی اگر کسی میلیارد باشد و بتواند خرج زندگی هزاران نفر را تمام و کمال بپردازد ، باز هم نمی توان او را در داشتن بچه های پرشمار محق دانست.
به راستی در شرایط کنونی که زوج های تحصیل کرده و متعهد به خانواده – حتی به فرض تمکن مالی – به سختی از عهده “تربیت واقعی” یک یا دو فرزند بر می آیند ، چگونه می توان به آنها گفت “فرزندان بیشتری بیاورید ، خدا روزی رسان است؟”
آیا فقط به صرف داشتن روزی ، باید زاد و ولد کرد یا آن که باید در اندیشه تربیت نیز بود؟
اصلاً بیایید ساده ترین بخش تربیت را در نظر بگیریم که عبارت است از گفت و گوی روزانه والدین با بچه هایشان.
آیا کسی که تعداد زیادی فرزند دارد واقعاً در همین حد که بتواند با بچه های خودش فقط حرف بزند ، زمان خواهد داشت؟! به ویژه آن که هر کدام از آنها جنسیت ، سن ، روحیات و نیازهای جداگانه ای دارند.
بنابراین چه لزومی دارد مردم که طبیعتاً از عهده تربیت صحیح تعداد زیاد فرزندان بر نمی آیند ، بچه دار شوند تا در آینده عده ای انسان بی تربیت ، خلافکار ، معتاد و عقده ای و … تحویل جامعه دهند؟ و آیا تولید بچه ، بدون تربیت اصولی آنها ، ظلم به خود این بچه ها نیست؟!
حتی به فرض نیاز جامعه به کثرت جمعیت ، قطعاً باید این جمعیت ، توانمند و آموزش دیده باشند و الا پیکرهای متحرکی که به نام انسان ، فقط مصرف کننده و هزینه زا هستند به چه دردی می خورند؟
آقای احمدی نژاد!
ترک ها ، ضرب المثلی دارند که بی مناسبت با این موضوع نیست: ” بچه عزیز است ، تربیت اش عزیز تر”.
حالا شما کسی که 18 فرزند دارد را الگوی زاد و ولد معرفی کنید بی آن که بگویید چطور می شود این همه بچه را به معنای کامل کلمه “تربیت” کرد؟!
باور کنید با نسل “باری به هر جهت” ، نمی توان کشور را ساخت.
اما این که آقای رئیس جمهور به برخی کشورها اشاره کرده اند که از خارج نیروی کار وارد می کنند نیز چند نکته قابل ذکر است تا مشخص شود مقایسه آن کشورها با ایران ، مصداق قیاس مع الفارغ است.
ایشان گفته اند:کسانی که شعارهایی میدادند که رشد جمعیت کم شود، امروز رشد جمعیتشان منفی شده و تبلیغ میکنند تا خانوادهها دارای فرزند شوند و مجبور هستند که جمعیت از جاهای دیگر دنیا وارد شود. اینها سی سال دیگر چیزی از جمعیتشان باقی نمیماند.
در این باره باید گفت اولاً رشد منفی جمعیت در این کشورها ، نه فقط به دلیل سیاست های جمعیتی سال های گذشته ، بلکه به علت مسائل فرهنگی آنهاست که رفته رفته به سمت ازدواج زدایی رفته اند.
این در حالی است که در جامعه اسلامی – شرقی ما ، خانواده همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است و اگر مسوولان به جای نسخه پیچی برای افزایش تعداد فرزندان ، سر و سامانی به اوضاع معیشتی بدهند ، روند تشکیل خانواده که اکنون با مشکل “تاخیر” و روند استمرار آن که با معضل “طلاق”مواجه شده ، بهبود می یابد و نگرانی از کاهش جمعیت به طور ریشه ای حل می شود.
ثانیاً کشورهایی که جمعیت وارد می کنند ، با توجه به رشد بالای اقتصادی ،با معضل کمبود نیروی کار مواجه اند.
این در حالی است که ما با مازاد نیروی کار مواجه هستیم و حتی به خارج از کشور نیز نیروی کار می فرستیم.
حال این سوال مطرح است که با توجه به چشم انداز اقتصاد ایران در دهه های آینده ، آیا واقعاً قرار است آنقدر رشد کنیم که نیروی کار کم بیاوریم و جمعیت ده ها میلیونی ایران کفاف نیازهای مان را ندهد؟!
اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد ، چه خوب است آقای رئیس جمهور مختصات آن دوران طلایی را مستنداً به مردم اعلام نماید تا از هم اکنون در اندیشه تولید نیروی کار سال های آینده باشند!
… و سخن پایانی این که جناب آقای رئیس جمهور ! از شما خواهش می کنیم به همان وعده هایی که در دوران تبیلغات انتخاباتی داده اید بسنده و سعی نمایید همان ها را اجرایی کنید و از پیش کشیدن مباحثی که باعث فراموشی وعده ها می شود ،خودداری کنید .
باور بفرمایید مردم ایران ، دغدغه هایی بسیار جدی تر از “تعداد فرزندان” دارند که شما دارید آن را به مساله اول کشور تبدیل می کنید.
پیام برای این مطلب مسدود شده.