جریان شناسی خانواده وزیر ارشاد
پیک ایران: روزنامه تهران امروز : «سياست و اقتصاد»؛ اين دو عرصه همواره پيوندي ناگسستني با هم داشتهاند و در هيچ برههاي از يكديگر مجزا نشدند. چه بسيار اقتصادداناني كه پس از چند سال فعاليت و تجارت سر از نهادهاي سياسي درآوردهاند و چه سياسيوني هستند كه سياست با خون آنها عجين شده و در عين حال به فعاليت اقتصادي روي آوردهاند.
در اين ميان، نكته قابل توجه وجود خانوادههايي است كه برخي فرزندان آنها دستي در سياست و برخي ديگر دستي در اقتصاد دارند، خانواده حسيني از جمله اين خانوادهها است.
شايد تا روز شنبه كه مراسم ترحيم مرحوم علي حسيني برگزار نشده بود، كمتر كسي به جايگاه سياسي و اقتصادي اين خاندان توجه داشت. تنوع مهمانان در مسجد نور تهران نشان داد كه اين خاندان جايگاهي خاص در ميان گروههاي مختلف اجتماعي دارند.
حضور همزمان دولتيها به علاوه اقتصاددانان منتقد دولت و حتي اصلاحطلباني مانند كروبي نشان داد كه خانواده حسيني متشكل از مواضع سياسي گوناگون و بعضا مخالف يكديگر است. مرور مواضع و عملكرد هر يك از اين برادران به خوبي نمايان ميكند كه چرا محمدرضا رحيمي، احمد توكلي ، مهدي كروبي و غلامحسين كرباسچي در مراسم آنها در كنار يكديگر مينشينند.
در خانواده حسيني چهار پسر به نامهاي محمد، حميد، محمود و احمد حضور دارند كه هر يك مشياي را براي حضور در عرصههاي سياسي و اجتماعي كشور انتخاب كردهاند. در عرصه سياست سيد محمد و در عرصه اقتصاد سيد حميد از دو برادر ديگر معروفتر هستند و محمود و احمد ترجيح ميدهند بر خلاف دو برادر ديگر نقشي پررنگ در رسانهها نداشته باشند.
سيد محمد حسيني از جمله پسران خاندان حسيني است كه از ابتدا مشي اصولگرايي را انتخاب و در مسير مواضع حزب موتلفه اسلامي حركت كرد هر چند هيچگاه به عضويت رسمي اين حزب در نيامد اما در اكثر نشستهاي اين تشكل حضوري فعال داشت و حضور او در كابينه دهم را ميتوان سهميه اين حزب اصولگرا دانست. محمد حسيني در طول فعاليتهاي جدي خود هيچگاه رسما به فعاليت سياسي نپرداخت و همواره با چراغ خاموش در اين عرصه حضور يافت البته برخي اوقات نشاني از خود بر جاي ميگذاشت.
اين پسر خاندان حسيني، تمام فعاليتهاي خود را معطوف به عرصه فرهنگي نمود و به غير از حضور در كميسيون امنيت ملي در مجلس پنجم، ديگرفعاليتهاي سيد محمد حسيني در عرصه فرهنگي تعريف ميشود كه از نمونه آنها ميتوان به رايزن فرهنگي بودن در كنيا، مديرعاملي انتشارات سروش، معاونت صدا و سيما در دوره لاريجاني ، رياست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و … اشاره كرد.
او در دولت نهم بارها در دانشگاههاي مختلف به سخنراني پرداخت و بر اصولگرايي و لزوم اصولگرا بودن دانشجويان تاكيد كرد تا جايي كه به رياست دانشگاهي رسيد كه تنها نزديكان احمدينژاد به رياست آن انتخاب ميشدند مانند علي احمدي و اينگونه شد كه سيد محمد حسيني مدتي را نيز در اتاق رياست دانشگاه پيام نور گذراند. با اين انتصاب مشخص شد كه او هم به سرنوشتي مشابه علي احمدي ميرسد يعني وزارت در كابينه دهم. در باب فعاليتهاي اقتصادي در پرونده سيد محمد حسيني بر خلاف سه برادر ديگر، هيچ سابقهاي وجود ندارد و مشخص است كه او تمام هم و غم خود را معطوف به فعاليتهاي فرهنگي كرده است.
پرونده سياسي خاندان حسيني با محمد حسيني آغاز و با او به انتها ميرسد چرا كه سه برادر ديگر راهي بر خلاف برادر وزير خود انتخاب كردهاند و آن هم راه اقتصادي است. تنها تفاوت محمد حسيني با برادرانش بيتوجهي او به عرصه اقتصادي نيست چرا كه مشي سياسي اين برادر با سه برادر ديگر هم مانند اختلاف بين سياست و اقتصاد است. وزير ارشاد همواره خود را اصولگرا ميداند اما سه برادر ديگر هر يك جهتگيري سياسي خاص خود را دارند كه در طيفي شامل اصولگرايان منتقد تا اصلاحطلب قابل دسته بندي است.
از جمله اين برادران، سيد حميد حسيني است كه با نگارش مقاله در روزنامههاي غير اصولگرا نشان داد كه مسير سياسي سيد محمد را انتخاب نكرده است. او بر خلاف ديگر برادر راه اقتصادي را دنبال كرد و به مناصب بالايي هم در اقتصاد رسيد و اكنون رئيس اتحاديه صادركنندگان فراوردههاي نفتي و از نمايندگان اتاق بازرگاني تهران است.
هر چه سيدمحمد حسيني براي همراهي با دولت نهم و دهم تلاشهاي زيادي كرده است اما برادر او يعني حميد حسيني بارها به انتقاد از سياستهاي اقتصادي و فرهنگي دولت احمدينژاد پرداخته است. او در زمان توقيف روزنامه سرمايه اينگونه در رسانهها به انتقاد از مشي برادر پرداخت: توقیف هیچ نشریه ای صحیح نیست و بهتراست اگر روزنامهای تخلف میكند، با متخلف برخوردشود نه اينكه كل روزنامه توقیف شود.
وی گفته بود: هنگامی كه یك روزنامه تخلفی را مرتكب می شود درست نیست كه آن را تعطیل كنیم دولت می تواند با سردبیر یا خبرنگار آن نشریه برخورد كند و یا اقداماتی از این قبیل به عمل آورد.
وی افزود: این مراكز نیز به هر حال بنیادهای اقتصادی هستند و افرادی از طریق آن امرار معاش می كنند ضمن این كه این نشریات با حداقل كمك های دولتی به فعالیت ادامه می دهند وشایسته است با رویه یكسانی باآنها برخورد شود. حميد حسيني در اواخر سال 87 هم در همايشي، به انتقاد از برنامه پنجم توسعه پرداخت و گفت : در این برنامه، برنامهنویسان کوشیدهاند تا دست مجریان را باز بگذارند.
سيد احمد حسيني يكي ديگر از برادران حسيني است كه مشي اصلاحطلبي خود را به وضوح بيان ميكند. او هم همانند محمود و حميد مشي انتقادي خود نسبت به سياستهاي دولت را در قالب مقاله و يادداشت به مطبوعات ارايه ميدهد. شركت بازرگاني مرآت كه در سال 82 و يك سال ديگر از دولت اصلاحات ، رتبه دوم صادر كننده نمونه كشور را كسب كرده است هم با مديريت اين عضو خاندان حسيني اداره ميشود.
البته سيد حميد يعني برادر ديگر هم در اداره اين شركت بزرگ بازرگاني به او كمك ميكند. سيد محمود حسيني هم از جمله اقتصاديهاي خاندان حسيني است. او اگر چه تمايل زيادي ندارد كه مواضع سياسي و اقتصادياش رسانهاي شود. وي عضو مرکز مطالعات و بررسیهای اقتصادی اتاق بازگانی تهران است اما فعاليتهاي اقتصادياش بسيار محدودتر از دو برادر اقتصادي ديگر است و ترجيح ميدهد مسايل اقتصادي را به صورت علمي و دانشگاهي دنبال كند لذا بيشتر وقت خود را در دانشگاه شهيد بهشتي ميگذراند و به تدريس اقتصاد مشغول است.
اكنون با توجه به اينكه فرزندان خاندان حسيني هر يك جايگاهي مشخص در جريانهاي سياسي كشور دارند، حضور مهماناني مانند مشايي، رحيمي و ديگر دولتمردان را ميتوان به حساب او گذاشت. حضور كروبي ، كرباسچي، عارف ، راه چمني و ديگر اصلاحطلبان هم به نظر ميرسد بواسطه دوستي آنها با سه برادر ديگر بوده باشد.
به هر حال مراسم ختم علي حسيني محلي شد تا دوباره در اتفاقي نادر فعالان اجرايي و سياسي كشور در يك سالن حاضر شوند و بعضا با يكديگر به خوش و بش بپردازند؛ موضوعي كه از چشم دوربينها مخفي نماند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.