میانه روها فعلاً شانس زیادی ندارند ؛ “جریان سوم” قربانی می خواهد
عصرایران: اگر بتوانیم سخنان سید محمد خاتمی را به عنوان جمع بندی جریان اصلاح طلب در قبال موضوع مورد بحث به حساب بیاوریم باید این نتیجه را بگیریم که جریان اصلاح طلب نتیجتاً با هر گزینه ای که تیغ حذف و طرد را از جناح حاکم مستثنی کند ، کنار نخواهد آمد و طبیعی است که جناح حاکم نیز حاضر نخواهد بود به نفع منتقدان اصولگرا و مخالفان اصلاح طلبش کنار برود و قدرت را دو دوستی تقدیم آنها نماید.
موضوع تشکیل یک جریان سوم در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران که متشکل از جریان ها ، احزاب ، جناح ها و گروه های معتدل و میانه رو اعم از اصلاح طلب یا اصولگرا باشد چند صباحی است که از سوی برخی جریان ها یا شخصیت های متعلق به جریان اصولگرای منتقد دولت از جمله علی مطهری مطرح می شود .
به گزارش عصر ایران شاکله این پیشنهاد این است که هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب با طرد و کناره گیری از طیف تندروی خود در نقطه میانه گرد هم آیند و بدین وسیله کشور را از خطر سقوط در ورطه تندروی نجات دهند .
این پیشنهاد طبیعتا مثل هر پیشنهاد یا طرحی دارای مخالفان و موافقان و نیز دارای لوازم و مقدماتی است که بدون فراهم آمدن آنها امکان تشکیل چنین جریان سیاسی مقدور نیست .
مخالفان این ایده در جریان “اصولگرایان حاکم” بر این باورند که اساسا نیازی به تشکیل چنین جبهه ای نیست . این افراد که در واقع طیف حامیان دولت را شامل می شوند ، نه به کسانی که پیشنهاد دهنده این ایده هستند اعتماد دارند و نه اینکه اساسا معتقدند که نیازی به تشکیل چنین جبهه ای سیاسی وجود دارد .
این طیف هدف اصلی از ارایه چنین ایده ای را مقدمه سازی برای حذف جناح حاکم می داند و معتقد است در صورت تشکیل چنین جبهه ای فضای مانور آنها تنگ تر شده و جناح حاکم ، باید عرصه را برای جناح اصولگرای منتقد خالی کند تا این ایده شکل اجرایی به خود بگیرد .
به بیان ساده و روشن ، در فرهنگ سیاسی ، هدف ازتشکیل گروه های سیاسی برای دستیابی به قدرت رسمی است و اصولگرایان حاکم که قدرت را در دست دارند ، قاعدتاً نیازی به تشکیل تشکل های جدید ندارند چه آن که این کار را یا “تحصیل حاصل” می دانند و یا ریسک و زنگ خطری برای حذف خود و لذا طبیعی است که از وضع موجود خرسند باشند و به حفظ آن مُصر.
اما منتقدان این ایده تنها در بین اصولگرایان حاکم نیستند و طیف گسترده ای از اصلاح طلبان نیز با این ایده چندان موافق نیستند یا لااقل معتقدند که این ایده در مقام اجرا دارای لوازم و تبعاتی است که بعید به نظر می رسد از سوی جناح حاکم پذیرفته شود .
بخشی از اصلاح طلبان بر این باورند که اگر قرار است اصلاح طلبان تندرو مورد حذف قرار بگیرند باید طبیعتا اصولگرایان تندرو نیز طرد شوند ، چه در غیر این صورت و در صورتی که “طرد افراطیون” تنها دامنگیر اصلاح طلبان شود ، در این صورت با اتمام کار ” اصلاح طلبان رادیکال ” فردا نوبت “جریان های اصلاح طلب میانه رو “خواهد بود که هدف حذف قرار گیرند .
از نظر این اصلاح طلبان ، این پیشنهاد بیشتر به نفع جریان اصولگرای منتقد دولت تمام می شود و در صورت حذف بدنه رادیکال جریان اصلاح طلب این گروه ها و شخصیت های میانه رو بدون حفاظ و بدون دفاع تمام قد در مقابل تیغ حذف جریان حاکم قرار خواهند گرفت .
به باور آنان، شخصیت های اصلاح طلب زندانی ، یا خانه نشین شده در حکم ضربه گیر و سپر جریان های اصلاح طلب ریشه دار تر و خط امامی هستند و در صورتی که این جریان های ریشه دار در برابر حذف بدنه رادیکال حفاظ خود تماشاچی باشند ، فردا نوبت خود آنها و حتی برخی از شخصیت ها و جریان های اصولگرای منتقد دولت خواهد رسید .
اما عده ای دیگر از اصلاح طلبان بر این باورند که طرح “جریان سوم” ، ابداع خود جناح حاکم است و این جناح با ارایه این ایده در صدد بازسازی صحنه رقابت های سیاسی آینده و بیرون کشیدن یک جریان اپوزیسیون از درون جریان اصولگرا است تا ” زینه المجالس ” انتخابات و رقابت های سیاسی آینده باشد .
از نظر این گروه با توجه به اینکه جناح حاکم در صدد است تا رقابت را به درون اردوگاه خود ببرد ، ارایه این ایده برای ” فریب ” جریان اصلاح طلب ارزیابی می شود تا جریان های میانه روی اصلاح طلب با چشم بستن در مقابل حذف طیف رادیکال اصلاح طلب ، هزینه حذف این گروه ها و جریان ها ، برای طیف حاکم کاهش یابد .
بنابراین در جمع بندی مواضع اصلاح طلبان باید گفت که این جریان تنها در یک صورت موافق اجرایی شدن این ایده خواهد بود و آن شرط حذف اصولگرایان تندرو از بدنه تصمیم گیری کشور است .
این سخنی است که حتی به صراحت چند بار از سوی حجه الاسلام ” سید محمد خاتمی ” از رهبران اصلی جریان اصلاح طلب و رییس جمهور سابق کشورمان نیز ، مورد اشاره قرار گرفته است .
خاتمی در سخنان ماه گذشته خود گفته بود : نمی گوییم افراطی ها حذف شوند بلکه سخن ما این است که به حاشیه رانده شوند و در تصمیم گیری ها نقش اساسی نداشته باشند .( نقل به مضمون)
اگر بتوانیم سخنان سید محمد خاتمی را به عنوان جمع بندی جریان اصلاح طلب در قبال موضوع مورد بحث به حساب بیاوریم باید این نتیجه را بگیریم که جریان اصلاح طلب نتیجتا با هر گزینه ای که تیغ حذف و طرد را از جناح حاکم مستثنی کند ، کنار نخواهد آمد و طبیعی است که جناح حاکم نیز حاضر نخواهد بود به نفع منتقدان اصولگرا و مخالفان اصلاح طلبش کنار برود و قدرت را دو دوستی تقدیم آنها نماید.
جریان اصولگرای منتقد دولت نیز حتی اگر تمایلی هم داشته باشد توان طرد اصولگرایان معروف به رادیکال را ندارد و چه بسا خود جریان اصولگرای منتقد در معرض حذف و طرد جریان حاکم قرار داشته باشد .
بنابراین و با توجه به این ملاحظات ، موضوع تشکیل جریان سوم از هر منظری که به آن نگریسته شود ، نیازمند قربانیانی از هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب است و به نظر می رسد اجرایی کردن آن با توجه به شرایط موجود در کشور چندان عملی به نظر نرسد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.