بازداشت اسرارآميز حسين موسویان
بیبیسی: احمد زیدآبادی: اینکه چه روندی منجر به بازداشت حسین موسویان شده است، اهمیتی بیش از اصل بازداشت او دارد
سعید مرتضوی دادستان دادگاههای عمومی و انقلاب تهران خبر بازداشت حسین موسویان معاون رئیس مرکز پژوهشهای استراتژیک وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای پیشین ایران را تأیید کرده، اما از نسبت دادن اتهام خاصی به وی خودداری کرده است.
پیش از این، رسانه های نزدیک به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به نقل از منابعی که هویت آنها را فاش نکرده بودند، اتهام آقای موسویان را “ارتباط با بیگانگان و ارائه اطلاعات به آنها” اعلام کرده بودند، اتهامی که از نظر نهادهای امنیتی ایران جاسوسی تلقی می شود.
اما آقای مرتضوی از تأیید یا تکذیب چنین اتهامی علیه حسین موسویان خودداری کرده و مسئله را به تکمیل تحقیقات و صدور حکم در این باره موکول کرده است.
آقای موسویان برجسته ترین مقام جمهوری اسلامی است که در دوران اخیر بازداشت و خبر بازداشت او نیز اعلام شده است.
از همین رو، دستگیری و بخصوص اعلام علنی آن، از نظر سیاسی اهمیت ویژه ای دارد.
در طول بیست سال گذشته حسین موسویان سمتهای مهمی در نظام سیاسی ایران به عهده داشته که مهمترین آنها عهده داری سفارت ایران در آلمان و عضویت در شورای عالی امنیت ملی و حضور در هیئت مذاکره کننده هسته ای ایران است.
از نظر موضع سیاسی نیز آقای موسویان از همکاران نزدیک حسن روحانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران و حامیان اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام محسوب می شود.
در واقع همین نزدیکی به حسن روحانی و آقای رفسنجانی، بازداشت آقای موسویان را به مسئله ای پیچیده و اسرارآمیز تبدیل کرده است.
سکوت نزدیکان سیاسی حسين موسويان شاید ناشی از رایزنيهای پشت پرده آنان با مقامهای ارشد نظام برای آزادی او باشد، اما اگر چنین رایزنيهایی در کار نباشد، در آن صورت ادامه اين سکوت یا به معنی پذیرش خطاهای امنیتی آقای موسویان است یا اینکه آنان خود را نیز در معرض خطر می بینند
اگر اتهامی که رسانه های نزدیک به آقای احمدی نژاد علیه حسین موسویان مطرح کرده اند، دلیل اصلی بازداشت وی باشد، در آن صورت، بازداشت وی ابعاد بغرنجتری نیز پیدا می کند.
مسئله “ارتباط با بیگانگان” که برخی محافل رسانه ای و امنیتی جمهوری اسلامی در ماههای اخیر نسبت به آن هشدار می دهند، در واقع نمی تواند برای فردی با موقعیت حسین موسویان امری غیرعادی و شگفت انگیز باشد چراکه هر خبرنگار یا هیئت خارجی که از ایران دیدار کند، طبیعی است که خواستار دیدار با وی و آشنایی با نقطه نظراتش در باره برنامه هسته ای ایران باشد.
آیا دیدارهایی از این دست، سبب بازداشت آقای موسویان شده است؟
قاعدتاً تا زمانی که اتهام وی به صورت رسمی اعلام نشود، نمی توان در این باره با قاطعیت داوری کرد، اما از نوع خبررسانی رسانه های نزدیک به دولت ایران می توان پی برد که دخالت نوعی تسویه حساب سیاسی و جناحی در بازداشت حسین موسویان منتفی نیست.
آقای موسویان در طول دولت آقای احمدی نژاد یکی از منتقدان رویکرد این دولت در مورد برنامه هسته ای ایران بوده و به دلیل تسلطش بر پرونده هسته ای ایران، معمولاً انتقادهایش در این باره در افکار عمومی بی اثر نبوده است.
نقد صریح سیاست هسته ای دولت آقای احمدی نژاد توسط آقای موسویان با ادعای برخی سایتهای نزدیک به دولتی مبنی بر اینکه وی اطلاعات پرونده هسته ای ایران را به بیگانگان انتقال داده است، مغایرت دارد، چراکه عموم کسانی که درگیر جرمهای امنیتی اند، برای دور نگه داشتن خود از چشم سازمانهای امنیتی، از نقد صریح سیاستهای دولت حاکم پرهیز می کنند.
سرنوشت آقای موسویان جهتگیری سیاست در ایران را تا اندازه زیادی روشن خواهد کرد
نکته مهمتر در بازداشت آقای موسویان اما نزدیکی سیاسی وی به آقای رفسنجانی و حسن روحانی است، افرادی که به نظر می رسد آقای احمدی نژاد و هوادارانش آنها را مؤثرترین نیروهای مخالف خود در نظام سیاسی ایران تلقی می کنند.
صرف بازداشت آقای موسویان و اعلام علنی آن، از نظر سیاسی هشداری به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مرکز پژوهشهای استراتژیک قلمداد می شود، از همین رو، اینکه چه روندی منجر به بازداشت حسین موسویان شده است، اهمیتی بیش از اصل بازداشت او دارد.
اگر مجموعه نظام سیاسی ایران در تصمیم مربوط به بازداشت آقای موسویان سهیم باشد، در آن صورت باید بازداشت وی را آغاز روندی برای حذف نیروهای وفادار به آقای رفسنجانی از درون نظام حاکم تلقی کرد، روندی که به تحکیم موقعیت محمود احمدی نژاد و مشی سیاسی او منجر می شود و فضای سیاسی ایران را افراطی تر می کند.
اما اظهار بی اطلاعی علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران از اتهامهای آقای موسویان نشانگر آن است که مسئله بازداشت وی دست کم در شورای عالی امنیت ملی مطرح نشده و از همین رو ممکن است تصمیم کل نظام سیاسی نباشد.
چنانچه بازداشت آقای موسویان اقدامی جناحی از سوی حامیان آقای احمدی نژاد و به قصد تضعیف آقای رفسنجانی باشد، در آن صورت، بازداشت وی قاعدتاً نباید به طول انجامد، موضوعی که به نوبه خود می تواند به تقویت آقای رفسنجانی و تضعیف آقای احمدی نژاد بینجامد.
نکته شگفت در این میان، سکوت نزدیکان سیاسی آقای موسویان نسبت به بازداشت وی است.
این سکوت شاید ناشی از رایزنيهای پشت پرده آنان با مقامهای ارشد نظام برای آزادی او باشد، اما اگر چنین رایزنيهایی در کار نباشد، در آن صورت ادامه سکوت نزدیکان سیاسی وی یا به معنی پذیرش خطاهای امنیتی آقای موسویان است یا اینکه آنان خود را نیز در معرض خطر می بینند.
به هر حال، سرنوشت آقای موسویان جهتگیری سیاست در ایران را تا اندازه زیادی روشن خواهد کرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.