26.05.2010

عقابهای آسمان ایران

کاملیا آنتخابی فرد: روز دوشنبه 25 ماه می ( سوم خرداد) سالگرد آزاد سازی خرمشهر در سال 1361 بود. خرمشهری که من در سال 1373 هفت سال پس از پایان جنگ دیدم، دشتی بود مسطح خالی از سکنه با نخلهایی سوخته که همچنان چشم انتظار رویشی دوباره و زندگی مجدد در جای خود باقی مانده بودند. از خرمشهر هیچ نمانده بود بجز مردم دلیر و شجاع آن که آرام آرام از اردوگاههای مهاجرین در بندرعباس و دیگر نقاط کشور به امید بازسازی و از سر گرفتن کار و زندگی خود به آبادان و اهواز برگشته بودند. من و خانواده ام را دوستان اهوازی امان برای دیدن خرمشهر با اتومبیل به نقطه ای آوردند که تا چشم کار می کرد دشتی بود خاکی که به ما گفتند:” اینجا خرمشهر بوده است!” و روی پارچه ای آن بالا نوشته شده بود:” شهر خون و قیام، شهر مردم آزاد، خرمشهر”.

ناتوان از دیدن ویرانی که مقابل چشمانمان بود روی ویرانه ها نشستیم و سخت گریستیم. برای فرزندان برومندی که برای آزادی این خاک سوخته، قدم به قدم جان باخته بودند. برای تمامی جان باختگان و مجروحین و آوارگان جنگ. مادر من گفت که طاقت پیاده شدن و راهپیمایی بر روی خون جوانان را ندارد. بغض کرده و دردمند به یاد روزهای جنگ؛ روزهایی که تمام مردم ایران همدرد یکدیگر بودند و موشک و بمب بر سرمان می ریخت و هر روز خبر اسارت و شهدات عزیزی را می شنیدیم، سوار خودروی دوستمان شدیم و به سمت اهواز حرکت کردیم.

ما در تهران زندگی می کردیم و جدای از سلایق سیاسی و اجتماعی که داشتیم به عنوان هم میهن همه در یک درد- جنگ- و یک شادی – پایان آن- شریک بودیم و باز پس گیری خاک خرمشهر از عراقی های متجاوز جزو آن دسته از بزرگترین جشنهای ملی مردم بود که قبل از پایان جنگ قلب تک تک ایرانیان را تکان داد. شهدای جنگ از بسیجی و پاسدار گرفته تا نیروهای ارتش متعلق به هر گروهی که باشند برای یکایک ایرانیان بزرگ بوده و همواره از آنها به نیکی یاد خواهد شد. اما آنچه که به نظرم کمی زشت و عجیب آمده است، ارجعیت دادن به یک گروه و کم ارزش نشان دادن رشادت و قهرمانی گروه دیگر است. منظور من از این نوشته، کم مهری است که به ارتش قهرمان و همیشه دلاور ایران می شود و نقش آنها و دلیری اشان با کم لطفی مواجه شده است. این روزها که از هر سو درباره فتح خرمشهر سخن می گویند تنها سخن از شهید محمد علی جهان آرا، فرمانده پاسداری است که در سال 1361 آهنگران نوحه ای به نام وی ” ممد نبودی ببینی” را نیز سرود که روز سوم خرداد ( روز آزاد سازی خرمشهر) بی وقفه از تمامی شبکه های سراسری صدا و سیما پخش شد. سوم خرداد هر کجا را که نگاه می کردیم تصویر شهید جهان آرا را پخش می کردند تا به آنجا که پدر شهید جهان آرا را نیز به مسابقه جام حذفی باشگاههای ایران ( پرسپولیس و فولاد تبریز) برده بودند تا از مقام شهدای خرمشهر تجلیل کنند.

همچنین روز سوم خرداد که به مناسبت آزاد سازی خرمشهر مراسم اهدای سردوشی به دانش آموختگان دانشکده افسری و تربیت پاسداری امام حسین با حضور آیت الله خامنه ای برگزار شد، دوربین صدا و سیما گه گاه تصویر شهید جهان آرا را که بر دیوارهای این مکان نقش بسته بود نشان می داد. در سایت کلمه نیز مقاله ای از خانم دکتر ابتکار با عنوان ” ممد نبودی ببینی ” خواندم که شهید جهان آرا را از شهدای فتح و پیروزی خرمشهر نامیده بود در حالی که شهید جهان آرا ماهها جلوتر از فتح خرمشهر شهید شده بود و این نوحه معروف نیز اشاره به همین نکته می کند که هنگام آزادسازی خرمشهر ایشان ( جهان آرا) حضور نداشتند که این پیروزی را ببینند.

تکریم و ادای احترام به جان باختگانی که در راه آزادی و میهن و دفاع از مردم کشور جان خود را از دست دادند، زمان و مناسبت احتیاج ندارد. اما در سانحه ای که شهید جهان آرا در آن جان باخت قهرمانان بزرگ شهید دیگری نیز با او بودند. ارتشیان دلاور و فرماندهان بزرگی که هر کدام سابقه وزارت دفاع و فرماندهی نیروی هوایی را در کارنامه خود داشتند اما در این مناسبتها از آنها نامی برده نمی شود. شهید جهان آرا یکسال قبل از فتح خرمشهر در هفتم مهر ماه 1360 بر اثر سقوط هواپیمای سی 130 ارتش که از اهواز به مقصد تهران در حال پرواز بود در نزدیکی تهران کشته شد. این سانحه درست پس از شکسته شدن حصر آبادان اتفاق افتاد و آنطور که روزنامه های آن زمان نوشته بودند ایشان عازم تهران بودند تا گزارش شکسته شدن حصر را به آیت الله خمینی بدهند که در نزدیکی قم هواپیمایی که صد سرنشین داشت دچار سانحه گردید و تنها بیست و دو نفر از مسافرین آن جان سالم بدر بردند.

در این هواپیما تعداد دیگری از فرماندهان برجسته جنگ نیز حضور داشتند. قهرمانانی همچون شهید سرتیپ جواد فکوری، امیر سرلشگر ولی الله فلاحی و همچنین موسی نامجو جزو کشته شدگان سانحه هوایی بودند. فرماندهان برجسته ای که از دست رفتن آنها لطمه جدی به فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران وارد کرد. پس چرا در مناسبتهایی که سخن از شهید جهان آرا فرمانده سپاه به میان می آید سخنی از عقابهای آسمان ایران سرتیپ جواد فکوری و فلاحی به میان نمی آید؟ سرتیپ فکوری فرمانده نیروی هوایی و وزیر پیشین دفاع در کابینه شهید رجایی طراح بزرگترین عملیات هوایی در دو سال اول جنگ تحمیلی تا هنگام شهادتش بود. طراحی عملیات کمان 99 و عملیا ت”اچ-تری” و “اوسیراک” از شاهکارهای فرماندهی این سرتیپ شهید بود. سرتیپ فکوری خلبان با مهارت جنگنده های شکاری اف-چهارده به گواهی محمد خرم دل کمک خلبان پرواز هرکولس- سی صد و سی ارتش ایران در هفتم مهر ماه 1360 به محض آنکه برق هواپیما به طور ناگهانی در هشت شب در نردیکی کوههای حسن آباد قم قطع شد، به داخل کابین خلبان آمد و چراغ قوه را از دست کمک خلبان گرفت تا مشکل رل حل کند و بعد برای باز کردن دستی چرخهای هواپیما بیرون رفت. کمک خلبان در ماهنامه صنایع هوایی شماره 176 واقعه را اینگونه نقل می کند:” چنین احساس می‌شد که فکوری فهمیده‌است مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و به طور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخ‌ها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد”

کمک خلبان با بازکردن پنجره از هواپیما خارج شد و لحظاتی بعد هواپیما با ۸۰۰۰ پوند سوخت منفجر گردید و چهل و پنج دقیقه بعد یک هلیکوپتر برای کمک به بازماندگان حادثه به محل آمد و بدینگونه محمد جهان آرا، جواد فکوری، ولی الله فلاحی و موسی نامجو و دهها مجروح جنگی که در این پرواز بودند به همراه بیست و دو پیکر شهید و دهها رزمنده غیر سرشناس، همگی با یکدیگر شهید شدند. تا آنجایی که امکان جستجو از طریق سایتها برایم مقدر بود نتوانستم هیچ اطلاعی کارشناسی درباره علت فطع برق این هواپیما و سقوط آن بدست بیاوردم توضیحی که حکومت ایران به مردم بدهکار است تا بگوید که چگونه بزرگترین عقاب های آسمان ایران در حساس ترین روزهای بعد از انقلاب و ابتدای جنگ اینگونه از دست رفتند؟ شهید جهان آرا متولد خرمشهر بود و به یاد آوری وی در روزهای آزادسازی خرمشهر به دلیل بومی بودن وی و البته رشادتهای وی می باشد. اما آیا تفاوتی بین یاد و خاطره شهیدان سپاه و ارتش و یا بسیج برای مردم ایران وجود دارد؟ شاید برای گروهی و قومی این تفاوت مهم باشد اما برای مردم قلبی که برای ایران و به عشق خاک و آسمان این سرزمین می تپد ارزشمند و قابل ستایش است حتی اگر برای این شهدا سرودی گفته نشده و مکانی به نام آنها نباشد. مردم ایران بی نیاز از تبلیغات تلویزیونی و دولتی آنها را می شناسند و به آنها ادای احترام می کنند.

منبع: نشریه سعودی الوطن- انتخابی فرد

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates