موسوی معصوم پانزدهم !
خودنویس: بیانیه شماره ۱۸ موسوی نیز منتشر شد و به جز تکرار همان نکات همیشگی مورد جدیدی نداشت. ولی یک نکته در آن به چشم میخورد که جای اندکی بحث دارد. آقای موسوی اشاره به تکثرگرایی و مخالفت با انحصار طلبی میکنند. اتفاقا این همان نکتهای است که طرفداران افراطی ایشان یا همان سبزاللهی های خودمان به آن توجهی ندارند.
بر روی کاغذ، جنبش سبز تکثرگرا و مخالف با انحصارطلبی است ولی در عمل لابی قدرتمند آن در بالاترین طاقت کوچکترین انتقاد یا حتی یک کاریکاتور ساده از معبودش را ندارد و با امتیاز منفی و فحش و ناسزا و تهمت پاسخ میدهد. این افراد از موسوی شخصیتی پرستیدنی و بسیار محبوب در حد یک قدیس ساختهاند که مانند امام راحلش کسی جرات ندارد بگوید بالای چشمش ابرو است. اگر برخی ملاحظات مذهبی نبود چه بسا او را «معصوم شماره ۱۵ » پس از چهارده معصوم که مورد احترام شیعیان هست نیز مینامیدند.
پرسشی که بدون پاسخ میماند این است که این چه جنبشی است که فقط برپایه بیانیههای رهبر مقدسش که هرگز اشتباه نمیکند و ما هم حق انتقاد از اورا نداریم استوار شده و چگونه این جنبش میخواهد به آزادی و دموکراسی برسد وقتی اینگونه رهبرش را آنهم در جهان امروز که دیگر هیچ چیز مقدس نیست وهمه چیز و همه کس را باید نقد کرد تقدیس و تطهیر میکند؟ بهراستی دوستان سبزاللهی آیا هرگز جرات نقد موسوی و عملکرد او را به خود میدهند یا همچنان او را مجازأ به عنوان «معصوم پانزدهم » میشناسند؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.