11.05.2007

رامین در گفتگو با آفتاب تشریح کرد: مختصات جامعه امام‌زمانی از نگاه احمدی‌نژاد

آفتاب– محمدرضا یزدان‌پناه: «ماموریت داریم، کشور را به کشور امام زمان تبدیل کنیم». این جمله‌ای بود که «محمود احمدی‌نژاد» رئیس جمهور در جریان آخرین سفر استانی هیئت دولت به کرمان بیان کرد. عبارتی که شاید بتوان آغاز مطرح شدن آن را در روزهایی جستجو کرد که در بدو شهرداری احمدی‌نژاد از چاپ «نقشه مسیر عبور امام زمان در ایران هنگام ظهور» خبر رسید و بعدها، با شایعه نامه هیات دولت در چاه جمکران و ماجرای «هاله نور» و «قرائت دعای فرج در ابتدای هر سخنرانی بین‌المللی» ادامه یافت.

واقعیت این است که هیچ شکی در انتظار مومنین به ظهور ولی‌عصر (عج) و حقانیت فلسفه درخشان «انتظار» در مکتب ناب شیعی وجود ندارد. این فلسفه همانی است که از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی در شعار «تا انقلاب مهدی» متجلی شده است. اما به راستی، کارکرد و نقش دولت نهم و شخص «محمود احمدی‌نژاد» در تبدیل ایران به کشور امام زمان (عج) چیست؟ پرسشی که برای پاسخ به آن شاید شخصی مناسب‌تر از «محمدعلی رامین» وجود نداشته باشد. مردی که گفته می‌شود در قامت یکی از نزدیک‌ترین مشاوران و حامیان احمدی‌نژاد، بیشترین تاثیر را بر او در پرداختن به مسائلی مانند «انکار هولوکاست» یا «ترویج عدالت جهانی» و نیز «وظیفه دولت نهم برای زمینه‌سازی ظهور امام زمان» داشته‌ است.

رامین در این گفت‌وگو اعتقاد دارد که «پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز حرکت به سوی جامعه امام زمانی بود اما پس از رحلت امام خمینی، برخی جریانات و گروه‌ها که وی تعدادی از روحانیون شیعه را هم جزو آنها می‌داند، با واردات مفاهیم غربی به فرهنگ سیاسی جامعه، کشور را از نیل به این هدف دور نمودند». او اعتقاد دارد که «پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری، نشانه‌ای از خواست و اراده مردم ایران برای دستیابی به جامعه‌ای امام زمانی بود و احمدی‌نژاد حق ندارد این مطالبه ملت ایران را فراموش نماید». گفت‌وگوی تفصیلی آفتاب با مردی که اصرار دارد در توصیفش از واژه «مشاور رئیس جمهور» یا «مسئول سیاسی ستادهای رایحه خوش خدمت» استفاده نشود را در این خصوص بخوانید:

——————————————————————————–

«محمدعلی رامین» در تشریح مختصات و مشخصات کشور و جامعه امام زمانی، گفت: طبق اصول و مبانی اسلام، سیره پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت عصمت (ع) و نیز مقدمه و اصول دوم، پنجم و 57 قانون اساسی، امامت امت اسلامی در زمان غیبت معصوم برعهده ولی‌فقیه به عنوان نایب امام زمان است. همچنین در اصل 177 قانون اساسی آمده که برخی اصول قانون اساسی از جمله اصل اعمال امامت امت اسلامی توسط ولی‌فقیه در زمان غیبت غیرقابل تغییر است.

وی ادامه داد: تمام کسانی که پس از رحلت امام خمینی این اصول را نادیده گرفتند، در جهتی مغایر و مخالف قانون اساسی و اندیشه‌های امام خمینی حرکت کردند، زیرا نظام جمهوری اسلامی ایران که بر اساس اندیشه‌های امام خمینی و منتج از اصول و مبانی اندیشه شیعه شکل گرفته، به منظور استمرار امامت در دوران غیبت توسط ولی‌فقیه بوده است.

مؤلفه‌های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی
رامین مولفه‌های ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی را «استمرار امامت توسط ولی‌فقیه»، «پیگیری و استقرار عدالت در تمام امور» و «تلاش در جهت تشکیل امت واحده اسلامی» دانست و اضافه کرد: فلسفه تشکیل حکومت جمهوری اسلامی با انگیزه تلاش برای ظهور امام زمان است. بنابراین، هیچ نهادی در این نظام وجود ندارد که وظیفه اولی یا ثانوی آن در راستای نیل به این هدف نباشد. این مساله، بنیان اندیشه شیعه و قانون اساسی است.

وی سپس به «تغییر برخی از کلیدواژه‌های ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی پس از رحلت امام خمینی» اشاره کرد و افزود: از جمله این کلیدواژه‌ها، کلیدواژه «امامت»، «امت» و «عدالت» است.

وی در تشریح این تغییرات اظهار داشت: هنگامی که واژه «امامت» به واژه «رهبری» تقلیل داده شد، کلمه «امت» هم به کلمه‌ «ملت» تبدیل شد. در نتیجه عناصر امت اسلامی که خواهران و برادران دینی محسوب می‌شوند، به عناصری با نام «شهروند» تبدیل شدند که این واژه براساس مکتب اومانیسم غربی و مغایر با نگرش اسلامی بازتعریف و بر جامعه اسلامی ما تحمیل شد.

این فعال فرهنگی و سیاسی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال اگر برادران و خواهران دینی نسبت به هم مسئول و طبق اصول قرآنی موظف به «امر به معروف و نهی از منکر» برای اصلاح امت اسلامی هستند، به جای تعابیر قرآنی واژه‌ای به نام «شهروند» طبق اصول غربی ترویج شد تا جامعه را از انجام این تکلیف الهی بازدارد. به این ترتیب جامعه اسلامی از یک اصل توحیدی و الهی یعنی داشتن مسئولیت و رسالت متقابل محروم شد.

وی دیگر کلیدواژه تغییر یافته را «عدالت» بیان کرد و گفت: کلیدواژه دیگری که پس از رحلت امام خمینی تغییر یافت، «عدالت» بود که از متن قرآن و سیره و سنت پیامبر اسلام و اهل بیت استخراج شده بود و پیگیری آن یکی از اهداف اصلی تشکیل حکومت جمهوری اسلامی اعلام شده بود، اما این کلیدواژه پس از رحلت امام خمینی به کلمه «توسعه» تغییر پیدا کرد.

به گفته رامین، ترویج و تبلیغ واژه توسعه بر مبنای استانداردهای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و با اهدافی خاص که با بینش توحیدی و عدالت‌محور مخالف بود، پس از رحلت امام خمینی پیگیری و اجرا شد. در این میان تمام مخالفت‌های شخص امام خامنه‌ای هم مانع اقدامات آقایان نشد.

وی در ادامه سخنان خود، اظهار داشت: از سویی دیگر دو کلیدواژه قرآنی یعنی «مستکبرین» و «مستضعفین» هم که روابط بین‌المللی ما را تنظیم می‌کردند، دچار نوساناتی شدند به طوری‌که کلیدواژه مستضعفین به «قشر آسیب‌پذیر» و کلیدواژه مستکبرین به «قدرت‌های جهانی» تغییر یافتند.

این کارشناس مسائل استراتژیک با بیان اینکه «با این تغییرات دیگر ما برخلاف نظر قرآن موظف به حمایت از مستضعفین و مقابله با مستکبرین نبودیم»، اظهار داشت: در این حالت شرایطی پیش آمد که ما باید قشر به اصطلاح آسیب‌پذیر جهان را که حامیان ما بودند به حال خود رها می‌کردیم و با قدرت‌های جهانی که دشمنان ما بودند، با تواضع و همزیستی مسالمت‌آمیز به تنش‌زدایی و اعتمادسازی تا حد پذیرش سلطه آنان بر خویش، پیش می‌رفتیم.

وی در پاسخ به این پرسش که «دلیل این تغییرات مورد اشاره چه بوده و آیا این تغییرات اقتضای تغییر شرایط و گفتمان جهانی نبوده‌اند؟» اظهار داشت: بنده به دنبال طرح انگیزه افراد در این تغییرات نیستم، اما به هر حال این اتفاقات به وقوع پیوسته و به وقوع پیوستن آنها، باعث به وجود آمدن انحرافاتی در نظام جمهوری اسلامی شده است.

راه اصلاح، بازگشت به مبانی توحیدی است
به گفته رامین، تنها راه اصلاح و نجات کشور و نظام از این انحرافات «بازگشت به اصول قانون اساسی و مبانی فکری توحیدی و قرآنی است.»

وی در تشریح این مساله توضیح داد: تغییر این کلیدواژه‌ها که به تغییر روش‌ها و منش‌ها منجر شد، سبب گشت تا ما در محاصره قدرت‌های مستکبر قرار بگیریم و برخی از نیروهای سیاسی ما آنچنان گرفتار خود کم‌بینی شوند که هویت دینی خود را رها کرده و همانند عناصر شبه‌غربی درصدد تحمیل اراده ناشی از اصول و اندیشه‌های صهیونیستی در کشور ما برآمدند.

این فعال سیاسی اصولگرا سپس در بیان دلایل و مستندات تغییر شرایط و لزوم بازگشت به گفتمان اصیل قرآنی و انقلابی، خاطرنشان کرد: امروز شرایط 20 سال گذشته کاملا تغییر کرده است. امروز هم جمهوری اسلامی ایران به یک قدرت برتر منطقه‌ای تبدیل شده و هم مستکبران جهانی در وضعیت بحرانی ملی و بین‌المللی خود قرار دارند، پس ما می‌توانیم با واقع‌گرایی به اصلاح اشتباهات گذشته خود بپردازیم و بنیان‌های فکری وعقیدتی خویش را اساس سیاست‌گذاری‌ها و سیاست‌ورزی‌های خود قرار دهیم.

رامین در پاسخ به این پرسش که «مکانیسم‌ها و راهکارهای عملی برای دستیابی به جامعه امام زمانی چه هستند؟» گفت: نیل به این هدف نیاز به مکانیسم خاصی ندارد، تنها کافی است ما آموزه‌های پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) را ملاک اندیشه، انگیزه، گفتار و رفتار خود در تمام امور فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و روابط بین‌الملل قرار دهیم، آنگاه به طور طبیعی به زمینه‌های مساعد برای ظهور امام زمان (عج) نزدیک خواهیم شد.

وی در توضیح بیشتر این مطلب، تاکید کرد: با همین امکانات و ظرفیت‌های موجود، کافی است که نگرش و گرایش خود را براساس موازین اسلامی تنظیم کنیم و به جای فرصت سوزی، به ظرفیت سازی بیشتر در جهان اسلام و در روابط میان ملت‌ها و نه ارتباط با دولت‌های مستکبر بپردازیم.

چرا روحانیت را در سیاست دخالت «دادیم»؟
رامین در ادامه به دلایل دخالت روحانیت در سیاست اشاره کرد و افزود: در حقیقت ما که روحانیت را در سیاست و حکومت خود دخالت داده‌ایم، برای پیگیری اهداف و آرمان‌های دینی بوده که آنان اسلام را برای ما اجرا کرده و ما را در مسیر رسیدن به حکومت امام زمان قرار دهند و یاری رسانند.

وی ادامه داد: به جز هدف فوق، هیچ علت دیگری برای حضور روحانیت در سیاست از منظر عقل و شرع وجود ندارد. به عنوان مثال اگر بنا باشد اقتصاد، فرهنگ و سیاست ما مطابق با مفاهیم غربی باشد، دیگر چه نیازی به حضور روحانیت شیعه در مصدر امور است؟ ما انتظار نداریم که ارزش های غربی از زبان روحانیان شیعه به جای باورهای توحیدی به جامعه اسلامی القاء شوند.

این محقق مسائل فرهنگی و سیاسی از سخنان خود نتیجه گرفت «حتی فلسفه وجودی ولی‌فقیه در جایگاه نایب امام زمان و نیز مشارکت روحانیت عظیم‌الشان در تمام امور حکومتی فقط و فقط برای تحقق اسلام و آرمان‌های اسلامی و در نهایت کمک و هدایت امت اسلامی در راستای زمینه‌سازی برای ظهور امام زمان است.»

رامین در پاسخ به این پرسش که «به اعتقاد وی چه اشخاص یا جریان‌هایی مسبب بروز این انحرافات در مبانی انقلاب پس از رحلت امام خمینی شدند؟»، گفت: با توجه به نامگذاری سال جاری به عنوان سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» ضرورتی به بازخوانی پرونده عوامل این انحرافات فعلا به صورت مصداقی و با نام بردن از اشخاص و جریانات مذکور نمی‌بینم.

وی در عین حال تصریح کرد: ممکن است اشخاص و جریاناتی که این تغییرات و انحرافات آشکار را در مبانی نظام اسلامی ما ایجاد کردند، در ابتدا انگیزه‌های خیرخواهانه‌ای داشتند و به عنوان مثال به خاطر ترس از قدرت‌های بیگانه از مواضع اسلامی خود عقب‌نشینی کرده و به اصطلاح در آن شرایط خاص «تقیه» کرده باشند.

رامین اضافه کرد: بنابراین من انگیزه آنها را در آن شرایط فعلا مورد بحث قرار نمی‌دهم، اما ضرورت اصلاح شرایط کنونی که نتیجه عملکرد روند گذشته می‌باشد را به عنوان یک ضرورت قطعی و حتمی برای پیشرفت جامعه و نظام اسلامی لازم می‌دانم.

نقش مردم در جامعه امام زمانی
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که «جایگاه آرای مردم در حرکت جامعه به سوی جامعه امام زمان چیست و آیا با بازگشت به مفاهیم ایدئولوژیک، رای مردم تنها به عنوان بیعت درنظر گرفته نمی‌شود؟» اظهار داشت: رای به معنای نظر است و بیعت به معنای عهد و پیمان. ضمن اینکه عرصه انتخابات و ابراز آرای مردم، ‌نمودار اعلام نظر آنها در امور خاص و به نوعی تجدید بیعت مکرر با اهداف و آرمان‌های انسانی نظام اسلامی است.

این کارشناس سیاسی حامی احمدی‌نژاد با این مقدمه توضیح داد: بستر تشکیل حکومت جمهوری اسلامی رای مردم است و این مساله تا ظهور امام زمان خدشه ناپذیر است و اتفاقا امروز براساس اراده ملت است که دکتر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران است و حرکت به سوی جامعه انسانی، عادلانه و پرعطوفت امام زمانی را دنبال می‌کند.

وی تاکید کرد: مردم در 27 خرداد و سوم تیر 1384 از میان آن همه کاندیدای متنوع با شعارهای مختلف، شخصی را انتخاب کردند که حتی از یک مفهوم غربی هم در سخنان خود استفاده نمی‌کرد و مبانی خود را براساس اعتقاد و پیروی از ولایت فقیه به جامعه ارائه می‌کرد. بنابراین، احمدی‌نژاد به عنوان فردی که با شعارهای ارزشی و توحیدی بر سر کار آمده، موظف است تا آرمان‌های فراموش شده جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی را احیا کند و مطالبات دینی مردم را به فراموشی نسپارد.

رامین در عین حال توصیه‌ای هم به رقبا و منتقدین احمدی‌نژاد دارد: رسم جوانمردی و مردم دوستی ایجاب می‌کند تا همه جریان‌های سیاسی و شخصیت‌هایی که در انتخابات ریاست جمهوری 84 مطلوب مردم واقع نشدند، از اراده ملی تبعیت کنند و رئیس‌جمهور منتخب ملت را در پیگیری همه امور و مطالبات دینی یاری کنند یا حداقل در برابر تلاش‌های او خصمانه عمل نکنند.

این محقق مسائل سیاسی خصومت‌ها با احمدی‌نژاد را القا کننده نوعی انتقام‌گیری جریانات و اشخاص شکست خورده از ملت ایران دانست و گفت: این افراد و گروه‌ها می‌توانند با بهره‌گیری از فرصتی که احمدی‌نژاد در روابط بین‌الملل ایجاد کرده، دولت منتخب ملت را در تامین نیازمندی‌های جامعه یاری کنند و فرصت پیش آمده را برای کسب رضایت خداوندی و تعالی روحی و معنوی خود و نیز پیشرفت روزافزون ملت بزرگ ایران و همچنین حضور گسترده خویش در عرصه‌های بین‌المللی و به خصوص منطقه‌ای، مغتنم بشمارند.

وی در پاسخ به آخرین پرسش آفتاب مبنی بر اینکه «اگر رای و خواسته مردم خلاف آنچه که شما بیان کردید را مطالبه کند، تکلیف چه خواهد بود؟» اظهار داشت: این فرض که مبتنی بر مخالفت جامعه ما با اندیشه‌های اسلامی است، توهین به ملت ایران و همان مساله‌ای است که توسط برخی افراد موسوم به جناح دوم خرداد در زمان سلطه خود، مطرح می‌شد.

رامین ادامه داد: ملت ما از آغاز انقلاب اسلامی تا امروز در تمام صحنه‌های حضور خود علاوه بر مناسبت‌های مذهبی تلاش کرده تا در مناسبت‌های سیاسی مانند انتخابات، اشخاصی را انتخاب کند که صادقانه هم هویت جامعه اسلامی را حفظ کنند، هم از نجابت، شرافت و کرامت انسانی ملت ایران پاسداری کنند، هم از عزت ملی ما در برابر بیگانگان حراست نمایند و هم در اجرای عدالت و پیشرفت امور کشور تلاش صادقانه داشته باشند.

این کارشناس سیاسی اصولگرا تاکید کرد: اگر در این میان گروه یا جریانی در گذشته مورد پذیرش مردم قرار گرفته که خلاف مصالح اسلامی عمل کرده، به مفهوم عدم تمایل مردم به ارزش‌های اسلامی نیست، بلکه به معنای خیانت کسانی است که از سوی یک ملت مسلمان برگزیده شدند، اما ارزش‌های اسلامی را نادیده گرفتند.

رامین سخنان خود را این گونه به پایان برد: هر مساله‌ای که مبتنی بر فرضیه غیراسلامی بودن جامعه ما مطرح شود، توهین آشکار به هویت تاریخی ملت مسلمان ایران است که در دوره‌های گذشته هر روز و در هر شرایطی آشکارا به اثبات رسیده است، به گونه‌ای که حتی مغول‌ها هم تسلیم هویت اسلامی ملت ایران شدند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates