22.06.2010

و اما کارتون ادیتوریال و مسائل مرتبط

خودنویس: میزان آشنایی بعضی از دوستانی که در باره کارتون قضاوت می‌کنند، معمولا در حدی نیست که به راحتی قضاوت کنند. مثلا وقتی بسیاری از سردبیران رسانه، فرق کارتون و کاریکاتور را نمی‌دانند و بر اساس همین عدم شناخت ارزش‌گذاری هم می‌کنند، نمی‌توان انتظار زیادی داشت. گناه این کم اطلاعی با ما کارتونیست‌هاست.

هفته گذشته همراه با تعدادی از کارتونیست‌های مطبوعاتی آمریکایی و کانادایی در شهر پورتلند، محل برگزاری کنفرانس سالانه کارتونیست‌های ادیتوریال آمریکا، در باره مسائل مختلف بحث می‌کردیم. سانسور کارتون «بیانیه ۳۰۰ میرحسین» و اعتراض‌های بخشی از هوادارن جنبش، باعث شد سوال‌های بیشتری از گذشته درباره تاریخ کارتون ادیتوریال داشته باشم.

کالوم راجرز، یکی از کارتونیست‌ها و مورخین کارتون می‌گوید: «از قدیم، کارتون ادیتوریال، بیانیه‌ای بوده در نقد صاحبان قدرت و شخصیت‌های عمومی». از او پرسیدم که آیا کارتونیست حق مسخره کردن افراد معروف را دارد؟ با تعجب نگاه کرد و گفت: «مسخره کردن جزئی مهم از کارتون ادیتوریال و کارتون و کاریکاتور است.»

مایک فیوری، برنده جایزه پولیتزر امسال می‌گوید که بدون مسخره کردن بزرگان و شخصیت‌های اجتماعی، این افراد زمینی نمی‌مانند.»

میلت پریگی، کارتونیستی که برنده نخستین دوره «فلسطینی خانه ندارد» در ایران بوده، مسخره کردن را عنصر مهم کارتون مطبوعاتی می‌داند.

راب راجرز، کارتونیست و رئیس اسبق انجمن کارتونیست‌های مطبوعاتی آمریکا معتقد است که هر کارتونیستی با کارش، عملا بیانیه‌ای می‌دهد که انتقادی از مساله‌ای محلی تا ملی یا بین‌المللی است.

درو روژیه چپمن، عضو هیات مدیره شبکه دفاع از حقوق کارتونیست‌ها معتقد است که نمی‌توان کارتونیست را محدود کرد. حتی در موارد مربوط به شخصیت‌های دینی و پیامبران.

اما مشکل کار کجاست؟

اما منتقدین مسخره کردن و انتقاد مضحک از سیاسیون نیز بر اساس انتظارهای خود از کارتونیست‌ها، می‌گویند که کارتونیست خطوط قرمز فراوانی دارد. اینکه باید با توجه به حساسیت‌های طرفداران یک رهبر سیاسی قلم بزند و فقط نقد کند، بدون اینکه کارتون، مسخره کردن سیاستمدار تعبیر شود. به عبارت دیگر، به زبان بی‌زبانی برای شخصیت‌های سیاسی، نوعی تقدس قائل شده‌اند.

در طول ۴ سالی که از ماجرای کارتون‌های پیامبر اسلام می‌گذرد، حرف‌های زیادی زده شده. اما منتقدین از توجه به چند بحث غافل هستند که می‌تواند ناشی از عدم آشنایی‌شان با مسائل رسانه‌ای هم باشد:

۱- کارتون‌های پیامبر اسلام در روزنامه دانمارکی، به سفارش دبیر روزنامه برای انتقاد از ترس طراحان کتاب کودک از کشیدن چهره «محمد» کشیده شده‌اند. کارتونیست ادیتوریلا، با سفارش گیرنده فرق می‌کند.

۲- اگر سردبیر روزنامه، برای نشان دادن اعتدال، کارتون‌های پیامبران دیگر را هم در همان شماره یا شماره‌های بعدی می‌گذاشت، کاری قابل درک‌تر از جانب مدیریت انجام شده بود.

۳- استفاده از کارتون پیامبر، اقلیتی را در دانمارک ناراحت کرده است. این اقلیت به خاطر هویت و روابط دیگر، در موقعیت مناسبی نسبت به دیگر گروه‌ها به سر نمی‌برد.

۴- بحث کلی‌تر در باره کارتون‌های پیامبر اسلام، این است که جامعه بزرگ مسلمانان هنوز برای این مساله آماده نیستند. ایجاد آمادگی فرایندی کوتاه مدت نیست. کارتون پیامبران دیگر قرن‌هاست که کشیده می‌شود، و خطر جانی هم برای طراحان ندارد.

به هر شکل، کارتون مقدسات، می‌تواند در جایی تنها اتنقاد و درجایی توهین به نظر آید. این بستگی به میزان تحمل مخاطبان دارد.

من منتقد کشیدن کاریکاتور هیچ کسی نیستم. بحث انتشار کارتون و کاریکاتور با کشیدنش فرق می‌کند. اگر در چارچوب‌های رسانه‌ای، با لحاظ کردن همه حساسیت‌ها و رعایت حقوق شهروندان، به این نتیجه برسند که باید منتشر کرد، چرا که نه! اما خود من به عنوان یک کارتونیست که مخاطبانم اکثرا مسلمانند و هنوز چهره طنز آمیز پیامبر را برنمی‌تابند، وارد این مقوله نخواهم شد.. این انتخابی شخصی هم هست.

اما در باره کارتون مراجع نیز سوال‌های وجود داشته است. مرحوم کیومرث صابری معتقد بود که زمان این کار فرا نرسیده است. سال پیش در گفتگوهایی با اهالی فلسفه و حکمت و دین و رسانه، با این پیشنهاد روبرو شدم که از مراجع بپرسم. چه آنها می‌توانستند درکی بیشتر از فضای تقلید و حساسیت‌های دینی داشته باشند، و پاسخ‌شان برای مقلدین، امکان درک مساله را بیشتر از پیش فراهم می‌کرد.

من مقلد کسی نیستم، پس سوالم از یک مرجع بر خلاف نظر کسانیکه خارج از «کانتکست» نظر می‌دهند، استفتا نیست. از مرحوم آیت‌الله منتظری در این باب پرسیدم که پاسخ دادند از نگاه ایشان، کشیدن کاریکاتور اگر «اهانت آمیز» نباشد، بلا اشکال است.

یکی از دلایلی که این سوال را مطرح کردم، باز کردن فضا برای خودم هم بود. اینکه می‌خواستم در «روزآنلاین» کاریکاتور رهبری را هم وارد کارتون‌هایم کنم، اما به هرشکل، سردبیر روزآنلاین من نیستم و تصمیم در باره آزاد کردن فضا برای انتشار چهره رهبری با سردبیری خواهد بود.

به نظر من، کشیدن کارتون رهبران سیاسی، مسخره کردن ایشان و باز کردن فضای انتقاد از سیاسیون و حاکمان، گرچه ممکن است از سوی منتقدین، فعالیتی سیاسی ارزیابی شود، اما باز فعالیتی رسانه‌ای است. ا

از طرف دیگر، مرور کارتون‌های بزرگانی چون «دومیه»، «ناست»، «الیفانت»، «هربلاک» و خیلی‌های دیگر به عنوان الگوهای کارتون ادیتوریال شاید باعث شود نگاه محدود کننده سردبیران و مخاطبان طرفدار سیاسیون، و کسانی که تفاوت فعالیت رسانه‌ای و فعالیت سیاسی را گاه مخلوط می‌بینند، اندکی گشایش یابد.

جالب‌تر اینکه خیلی از طرفداران نمی‌دانند که کارتونیست‌ها، متخصص اسم‌گذاری بوده‌اند. «مک‌کارتیسم» برایتان آشناست؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates