29.06.2010

روزهای تلخ ۵۰ هزار چایکار

خودنویس: ارديبهشت و خرداد در طول یکصد سال گذشته برای چای‌کاران روزهای خوش کاری را نويد مي‌داد. اما چند سالي است كه سوء مديريت و بي توجهي دولتمردان به اين نوشيدني باارزش كار را به جايي رسانده است كه بيش از ۵۰ هزار خانوار چايكار گیلانی و مازندرانی هيچ ابايي از تشريح وضعيت‌شان با گريه نداشته باشند.

تعدادی از مدیران دولت مدعی‌اند که کارخانه‌داران از سهل‌گیری‌های بی‌حد دولت خاتمی سوء استفاده کرده و چای را به این روز انداخته‌اند.

اواسط فرودین ماه بود که مدیرکل هماهنگی امور اقتصادی استانداری گیلان از خرید چای‌های باقی مانده در کارخانجات چایسازی استان خبر داده بود. حسین کاووسی در گفت و گو با ایرنا اعلام کرده بود که براساس مصوبات نشست کمیته بازرگانی و تجارت چای هفدهم فروردین، مقرر شد تا برای حل مشکل چای و کارخانه‌داران، چای خشک تولید شده در سال ۸۷ کارخانجاتی که موفق به فروش چای خود نشده‌اند، توسط تجار و اصناف خریداری شود.

وعده‌ای که با گذشت بیش از یک ماه عملی نشد و در حد همان حرف باقی ماند. این مقام مسوول در حالی مقدار چای موجود در انبارهای کارخانجات چای گیلان را بین هزار تا دو هزار تن عنوان کرد که طبق برآوردها این رقم تا۲۰۰ هزار تن می رسد. رقمی که مورد تایید رییس هیات مدیره سندیکای کارخانجات چای شمال هم قرار می‌گیرد.

به دفعات اتفاق افتاده است که کشاورزان به دلیل ازدحام جمعیت و محدود بودن ظرفیت خرید روزانه، برگ سبزهایی که طی ساعات طولانی و شرایط طاقت فرسا چیده‌اند را دور می ریزند.

نكته‌ي جالب در مورد وضعيت چايكاران اين است كه آنها اين شرايط دشوار را در حالي تحمل مي‌كنند كه یک ماه بعد از آغاز فصل برداشت چاي هنوز قيمت خريد اين نوشيدني اعلام نشده است. سوالی که اغلب چایکاران طرح می‌کنند این است این چگونه مدیریتی است که با گذشت یکصد سال از کاشت یک محصول پرطرفدار و مشخص بودن فصل برداشت آن حداقل در داخل کشور دولتمردانش از تعیین قیمت هم برای آن عاجز هستند؟

آیا تامین هزینه‌ی بیش از ۵۰ هزار خانوار چایکار مساله‌ای پیش پاافتاده است که آنان از کارخانه‌‌ای به کارخانه‌ی دیگر پاس داده می‌شوند؟

سال گذشته برگ سبز درجه يك به قیمت ۵۲۰ تومان و درجه ۲، ۲۹۰ تومان خریداری شد. اين در حالي است كه به دليل وضعيت تشريح شده و پروسه‌ي سخت تحويل برگ سبز،چای خریداری شده اغلب درجه ۲ محسوب شده و پول اندکی نصيب چايكار مي‌شود.که اصلا با تورم دو رقمی موجود در ایران هم همخوانی ندارد.

بدون هيچگونه مبالغه‌اي در تمام مناطقي كه باغات چايكاري قرار دارد مردم اين روزها خشمگينند. خشمگين از تمام وعده‌هايي كه طي دو سفر احمدي‌نژاد به گیلان به آنها داده شده است.

احياي سازمان چاي كه به صورت «اتفاقي» تنها چند روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته خبرش عمومي شد و تعدادي از چايكاران را اميدوار كرد كه شايد احياي اين سازمان بتواند بخشي از مشكلاتشان را حل كند، وقتي گفته شد كه اين فقط يك مانور تبليغاتي صرف است پاسخ شنيدند كه براي احياي كل ساختار نيازمند زمان هستيم اما با وجود آنكه يك سال از اين ماجرا گذشته است اما هيچ اتفاق جديدي براي چايكاران روی نداده است.

چايكاران نااميدند آنان مي‌گويند هيچ حق انتخابي ندارند كه اگر داشتند هيچگاه براي مبالغی اندك، بيشتر از ۱۲ ساعت را در باران و آفتاب در انتظار خريد برگ سبزشان منتظر نمي‌ماندند. تازه در شرايطي كه نمي‌دانند نتيجه‌ي زحماتشان را به چه قیمتی از آنان خواهند خريد!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates