پالیزدار پشت پرده های ماجرایش را افشا کرد: احمدی نژاد خیانت کرد
روز: کمتر از دو سال پس از آنکه یکی از روحانیون بلندپایه و مشهور جناح راست، به صراحت از محمود احمدی نژاد و نزدیکان او به عنوان ترتیب دهندگان پروژه عباس پالیزدار نام برد و هدف از عملیاتی شدن این پروژه را بهره برداری رئیس دولت نهم از آن در انتخابات دهم ریاست جمهوری دانست، پالیزدارخود اذعان کرد که اتهامات احمدی نژاد علیه بسیاری از مقامات ارشد جمهوری اسلامی در جریان مناظره با میرحسین موسوی، تحت تاثیر حرف های او بوده است.
عباس پالیزدار، مرد جنجالی هیات تحقیق و تفحص از قوه قضاییه که سال گذشته از زندان آزاد شد و ماه قبل نیز از ناطق نوری به دلیل وارد کردن اتهام فساد اقتصادی به وی «حلالیت» طلبید، روز گذشته پشت پرده روند جمع آوری مدارک بر علیه رقبای انتخاباتی محمود احمدی نژاد برای انتخابات سال گذشته را فاش کرد و با بیان اینکه از سوی محمود احمدی نژاد به وی «وعده وزارت» داده شده بود، ماجرای شبکه ای از نیروها راکه در حال برنامه ریزی برای «نقطه اوج انتخابات و مناظره های انتخاباتی”» محمود احمدی نژاد بودند برملا کرد.
پالیزدار افشاگری های خود درباره شبکه پرونده سازی محمود احمدی نژاد را در گفت و گو با مجله “همشهری ماه”، ارگان شهرداری تهران بیان کرده است.او ماه گذشته نیز در گفت و گو با روزنامه سیاست روز، بخش هایی از پرونده خود و جریانات پشت پرده آن را افشا کرده بود، اما در گفت و گوی اخیرش که روز گذشته بر روی کیوسک های مطبوعاتی قرار گرفت، جزئیات بیشتری از حواشی این مسئله را مطرح کرده است.
او در این گفت و گو بار دیگر بر نزدیکی فکری اش قبل از افشاگری ها، به محافظه کاران تاکید کرده اما خود را عضوی از جریان سیاسی حامی محمود احمدی نژاد دانسته است، جریانی که به گفته پالیزدار به او “خیانت” کرده اند.
در گفت و گوی همشهری ماه با عباس پالیزدار که هم اکنون به اتهام “خیانت در امانت و افشاء اسرار حکومتی” به 6 سال حبس محکوم اما به قید وثیقه آزاد است، درباره تشکیلات پرونده سازی علیه منتقدان راستگرای محمود احمدی نژاد از جمله ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی آمده است:” جریانی سوار صداقت من شد که نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود. آمدند همان حرفهای من را تکرار کردند و در سخنرانیها همانها را گفتند ولی معلوم نشد چه کار کردند. اگر بحثها درست بود چرا هیچ اقدامی نشد. چرا کار را دنبال نکردند؟”
عباس پالیزدار درباره شاخه های مختلف این شبکه پرونده سازی علاوه بر نام بردن از برخی نمایندگان افراطی مجالس هفتم و هشتم از جمله فاطمه آجرلو، محمد دهقان، علیرضا زاکانی، حسن کامران و البته احمد توکلی که هم اینک از منتقدان جدی دولت است، از نحوه برنامه ریزی های این تشکیلات برای سخنرانی علیه منتقدان احمدی نژاد چنین می گوید :” میگفتند ابتدا باید افکار عمومی برای این کار آماده شود لذا اینجا از من خواستند که به دانشگاههای مختلف رفته و در آنجا سخنرانی کنم و برای قرائت گزارش به اصطلاح آقایان فضاسازی کنم. در این رابطه هم هماهنگیها از طرف این نمایندهها با جامعه اسلامی دانشجویان انجام شد و برایم به مجلس دعوتنامه فرستادند. برای شروع یک روز خانم آجرلو با من تماس گرفت و گفت هماهنگی لازم برای سخنرانی من در دانشگاه همدان انجام شده و فلان روز باید بروی همدان”.
گفتنی است او در سخنرانی اش در همدان علاوه بر ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از دهها روحانی طراز اول نظام به جز آیت الله خامنه ای و احمد جنتی به عنوان مفسد اقتصادی نام برد که هم اکنون نیز تنها برخی از آنان، از جمله ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی،را از اتهام هایی که به آنان وارد کرده مبرا می داند.
وی می گوید:” یک بار مدیران یک روزنامه با من تماس گرفتند که چرا درباره مثلا آقای رضوانی و موسوی بجنوردی و چند نفر دیگر حرف نمیزنی؟ گفتم من سندی ندارم که درباره اینها حرف بزنم. گفتند بیا ما سند به تو میدهیم.گفتم اگر سند دارید خودتان بگویید. گفت شما بگویید اثرش بیشتر است. بعد گفت بیا با ما مصاحبه کن. بعد از دستگیری ما آن وقت اینها ضد من شدند و کلی علیه من مطلب نوشتند.درباره برخی اصلا سندی نداشتم ولی به من میگفتند اسم اینها را بیاور ما سند داریم.خانم آجرلو بخصوص خیلی درباره خانواده آقای هاشمی و شخص ایشان تاکید داشت که من حرف بزنم. درباره آقای ناطق هم همینطور عنوان میشد. من هم متاسفانه تحت تاثیر القائات همین آدمها بعضی چیزها را اضافه کردم در حالی که سندی درباره آنها نبود. به همین دلیل من از آقای هاشمی عذرخواهی کردم چرا که ایشان حتی شکایت هم نکرد. درباره آقای ناطق نوری تنها با استناد به اظهارات یکی از همین آقایان که هرگز ثابت نشده است، گفته بودم که از بیان این حرفها پشیمان هستم.”
پالیزدار در ادامه، با انتقاد از عدم حمایت جریان سیاسی محمود احمدی نژاد از خود، چنین می گوید:” جریانی سوار صداقت من شدکه نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود. آمدند همان حرفهای من را تکرار کردند و در سخنرانیها همانها را گفتند ولی معلوم نشد چه کار کردند. اگر بحثها درست بود چرا هیچ اقدامی نشد. چرا کار را دنبال نکردند؟ حتی به اندازه رکسانا صابری جاسوس هم از منی که به اصطلاح مورد اعتماد بودم حمایت نشد. حکم یک جاسوس از هشت سال صفر شد و رفت آن وقت فقط از حرفهای من استفاده سیاسی شد. مگر ادعای مبارزه با مفاسد را نمیکردند میگویم اصلا عباس پالیزدار را مثلا نمیشناختید چطور همان حرفها در جاهای مختلف اما عملا پیگیری برای درستی یا نادرستی ادعاها نکردند. اگر درست بود چه کردند؟ حداقل میآمدند میگفتند این حرفهایی که پالیزدار زده این مقدار درست است این مقدار نادرست است. چرا وسط کار از من تعریف میکنند و بعد انگار نه انگار”.
وی درباره وعده وزارت صنایع و دیدارش با محمود احمدی نژاد نیز گفته است:” بارها از طرف آقای احمدینژاد و اطرافیان ایشان مطرح شده بود که بنده را به نوعی وارد سیستم اجرایی میکنند و بارها از من حمایت شده بود، با خود آقای احمدینژاد هم دیدار داشتم، بعضی از مباحثی که ایشان درباره مفاسد میگفت من منتقل کرده بودم که نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود.من قرار بود وزیر صنایع در دولت نهم بشوم.برای این پست به آقای احمدینژاد معرفی شدم.خانم آجرلو و خانم پروین احمدینژاد من را به کمیسیون مربوطه که وزرا را بررسی میکرد معرفی کردند و بنده دفاعیه تهیه کردم و کتابچه برنامههای خود را نوشتم و چند جلسه هم آقای خوشچهره که در کمیسیون مربوطه بود با بنده گفتوگو کرد. اتفاقا کمیسیون روی بنده نظر مثبت داشت ولی درنهایت به مجلس معرفی نشدم”.
وی در گفت گو با روزنامه سیاست روز نیز بخش های دیگری از شبکه پرونده سازی علیه منتقدان احمدی نژاد را فاش کرده و گفته بود:” بعد از سخنرانی در همدان با هماهنگی آقای زاکانی از اعضای کمیته تحقیق و تفحص در دانشگاه اصفهان نیز سخنرانی کردم. چند سخنرانی دیگر هم داشتم تا سخنرانی دانشگاه شیراز. باید متذکر شوم که در تمام این مدت تصور میکردم کار ما با اطلاع مجلس و حتی شخص دکتر احمدینژاد انجام میشود و هدف هم آماده کردن فضا برای قرائت گزارش تحقیق و تفحص و در نهایت مبارزه با فساد اقتصادی است.”
وی در آن گفت و گو درباره نحوه دستگیری اش چنین توضیح داده است:” بعد از سخنرانی دوم در همدان از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند بیا میخواهیم با تو صحبت کنیم.دو روز قبل از دستگیری، وزارت اطلاعات با من تماس گرفت. اما قبل از تماس از وزارت اطلاعات یک اتفاقی افتاد که شاید در تحلیل شرایط و علت دستگیری من مهم باشد. ماجرا از این قرار بود که آقای محسن خزعلی یکی از پسرهای آیتالله خزعلی با من تماس گرفت و پرسید چرا علیه آیتالله خزعلی حرف زدهام؟ با تعجب این موضوع را رد کردم. چرا که در سخنرانیها از سلامت اقتصادی ایشان تعریف کرده بودم. آقای محسن خزعلی گفت که {…} از مدیر مسئول {…} تماس گرفته و این طور گفته است. همان شب با {…} و {…}مدیر مسئول و سردبیر {…}تماس گرفتم که … بدون مقدمه گفت چرا همه مفسدان اقتصادی را معرفی نکردی؟ مثلاً چرا از تخلفات آقای {…}و یا آقای {…} یا {…} حرفی نزدی؟گفتم من از اینها سند نداشتم و اگر داشتم با کسی تعارف ندارم و میگفتم. {…}گفت سندها را ما در اختیارت میگذاریم. گفتم شما خودتان روزنامه دارید چرا سندها را خودتان منتشر نمیکنید؟ جواب داد که شرایط پذیرش حرفهای تو در جامعه خوب است. بعد پیشنهاد داد دیگر جایی سخنرانی نکنم و به جای آن بیا با ما مصاحبه کن. چون مصاحبه با {…}در حقیقت تأیید خودت میشود.من گفتم حرفی ندارم ولی اگر این کار را انجام دهم یکی از خلافهایی که میگویم ماجرای {…} است. که {…} گفت پس بعداً خبرت میکنیم”.
[لازم به توضیح است که نقطه چین ها مربوط به متن اصلی است]
وی افزوده است:”چند روز پس از این اتفاق بود که از وزارت اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند بیا میخواهیم با شما صحبت کنیم. جواب دادم چون {…} در جریان ماجراست بهتر است با ایشان صحبت کنید که گفتند ما با ایشان هماهنگ هستیم و فقط میخواهیم با تو صحبت کنیم. بلافاصله با {…} تماس گرفتم و ماجرا را مطرح کردم. {…} گفت مهم نیست برو و با آنها صحبت کن. من هم گفتم حالا که مهم نیست پس جلسه در دفتر شما باشد که قبول کرد. بنابراین جلسه اول در دفتر ایشان یعنی در دفتر {…}انجام شد.جلسه دوم در وزارت اطلاعات برگزار شد که چند نفر از مسئولان این وزارتخانه هم حاضر بودند. به من گفتند که ما درباره تو تحقیق کردیم و همه سوابقت را میدانیم. میدانیم نیت خیر داری اما راهی که در پیش گرفتی صحیح نیست و اشتباه میروی.فردای آن روز با من تماسی گرفته شد و دوستم تصور کرد از وزارت است و گوشی را به من داد که متوجه شدم آقای مرتضوی دادستان تهران است و مرا احضار کرد. پس از آن بود که دستگیر شدم”.
گفتنی است، پالیزدار یک روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم، با ارسال نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، به خاطر اتهاماتی که «به اتکای شنیدههای غیر مستند از نزدیکان آقای احمدی نژاد» علیه وی بیان کرده بود، از وی حلالیت طلبید.
سازماندهی گروه فشار برای حذف روحانیت
افشاگری های جدید عباس پالیزدار در شرایطی بیان می شود که بسیار پیش از آن یکی از روحانیون شاخص و بلندپایه متعلق به طیف راست سنتی، به صراحت گفته بود سخنان پالیزدار در دانشگاه همدان بخشی از پروژه ای است که محمود احمدی نژاد و نزدیکان او با هدف فریب افکار عمومی در انتخابات دهم ریاست جمهوری، سازمان داده اند.
محسن دعاگو، امام جمعه مشهور شمیرانات و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، در گفت و گویی که 19 تیر 1387 با روزنامه بعدا توقیف شده کارگزاران داشت، هشدار داد که: “سخنان پالیزدار در راستای پروژه گروه فشار برای حذف روحانیت است.”
سخنان دعاگو در آن مصاحبه از آن جهت اهمیت داشت که این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، تا پیش از آن یکی از منتقدان اصلی دولت سید محمد خاتمی و جریان اصلاح طلب بود. دعاگو حتی در دوران اصلاحات کتابی هم علیه سیاست های فرهنگی اصلاح طلبان نوشت اما این منتقد مشهور و جنجالی اصلاح طلبان با روی کار آمدن دولت محمود احمدی نژاد به یکی از منتقدان اصلی او در میان روحانیون ارشد جناح راست سنتی تبدیل شد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، در مصاحبه با روزنامه کارگزاران با بیان اینکه «من اصلا چیزی به نام جریان پالیزدار را به صورت مستقل به رسمیت نمیشناسم» اظهار داشت: “این توطئه توسط یك محفل خاص سیاسی طراحی شده و سه ركن اصلی دارد. ركن اول تخریب شخصیتهای دینی و ملی است تا این افراد در انتخابات آینده ریاستجمهوری در افكار عمومی اثرگذار نباشند. جریانی كه این توطئه را طراحی كرده به خوبی میداند كه مردم ما از شخصیتهای موجه دینی و ملی تاثیرپذیر هستند. به عبارت دیگر مردم به این اشخاص احترام میگذارند. این جریان خود را همسو با این شخصیتهای بلندپایه نمیداند و پیشبینی میكند كه این افراد در آینده در برابر جریان آنها خواهند ایستاد. برخی ها می دانند که برای موفقیت در انتخابات آینده باید از نفوذ و اثرگذاری این شخصیتهای دینی و ملی در جامعه كاست.”
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این پرسش که «آیا پروژه پالیزدار یک پروژه انتخاباتی است؟» با تاکید مجدد بر این مسئله، گفت: “دقیقا! این شخصیتها (روحانیت سنتی) باید تخریب شوند تا در انتخابات ریاستجمهوری اثرگذار نباشند. ركن دوم جریان توطئه ایجاد یك جریان تند و افراطی سیاسی است كه بتواند هم به كمك جریان تخریب بیاید و هم در مقابل مخالفان این پروژه بایستد. بالاخره جریان مقابل توطئهگران از خود دفاع میكند پس برای تهدید آنها و جلوگیری از ورودشان به میدان باید یك هسته تهدید تشكیل شود. امروز یك هسته تهدید از جوانان تندرو در حال سازماندهی است. برای این جوانان اینگونه تبیین شده كه جریان مقابل اجازه فعالیت و كار به جریان آنها نمیدهد.”
دعاگو این “جوانان تندرو و افراطی” را “گروه فشار” خطاب و احمدی نژاد و نزدیکانش را مسئول هدایت و سازماندهی آنها عنوان کرد و گفت: “آنهایی كه جبهه تندرو را سازماندهی و هدایت میكنند، به جوانانی كه نقش پیادهنظامشان را دارند اینگونه القا میكنند كه ما قصد كار و خدمت داریم ولی جبهه مقابل مانع این امر است. روحانیون بلندپایه هم در این جبهه قرار دارند. اینگونه است كه جوانان افراطی به عامل تهدید جبهه مقابل تبدیل میشوند.”
وی اضافه کرد: “اینها به یك گروه فشار واقعی تبدیل میشوند تا جریان مقابل را از مقابله با جریانی كه طرفدارش هستند، باز دارد. امروز جوانهایی مدام در حال توجیه شدن هستند كه ما میخواهیم كار كنیم، اینها اجازه نمیدهند. ركن سوم این جریان نیز فریب افكار عمومی از طریق تكیه برخدا، پیغمبر، امام زمان و دیگر مقدسات است. این جریان دنبال آن است كه به افكار عمومی اینگونه القا كند كه ما مورد عنایت ویژه امام زمان هستیم و پیامها را مستقیما از جانب امام عصر میگیریم. این جریان میخواهد به مردم بقبولاند آنچه انجام میدهد در حقیقت اجرای دستورات امام زمان است.”
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز رکن سوم جریان پالیزدار را “فریب افکار عمومی با پنهان شدن پشت نام امام زمان” عنوان و بیان کرد: “این جریان ادعا دارد كه ما باب ورود به ساحت مقدس امام زمان هستیم. اینها دنبال آن هستند كه برای كارها، ایدهها و نوشتههای خودشان یك تقدس ایجاد كنند تا كسی جرأت نكند كوچكترین انتقادی به آنها وارد كند. این بهترین روش برای لاپوشانی اشتباهات و ندانمكاریهاست. به نظر من ادعای حمایت مستقیم از طریق امام زمان تنها حربهای برای فریب افكار عمومی است. برای جلوگیری از مقابله روحانیت با نفوذ با این مسئله هم آنها را تخریب میكند. گروه فشار را هم سازماندهی میكنند تا اگر كسی اعتراض كرد، صدایش را در نطفه خفه كنند. نتیجه این میشود كه جریان مدعی ارتباط و مجری فرامین امام زمان، مسائلی را در آستانه انتخابات مطرح میكندو جریان مقابل هم به علت تخریبهای صورت گرفته، حرفشان اثرگذار نیست. گروه فشار هم كه در این میان كار خودش را میكند. این پروژه رمز پیروزی در انتخابات است.”
خوارج جدید به دنبال تقلب در انتخابات
دعاگو سپس جریان احمدی نژاد و حامیانش را به “خوارج جدید” تشبیه کرد و با بیان اینکه “این جریان می داند در انتخابات آینده از حمایت مردم بی بهره است” تاکید کرد: “به همین علت ممكن است حتی برای پیروزی در انتخابات دست به تقلبهای گسترده بزند.”
امام جمعه باسابقه شمیران افزود: “تحلیل من این است كه جریانی در حكومت در حال شكلگیری است كه قصد دارد دیدگاه، گفته، نوشته و عملكرد خودش را مقدس كند تا به افكار عمومی بقبولاند هر آنچه ما انجام میدهیم، مینویسم و میگوییم مورد نظر امام زمان است. تمام این مسائل هم با اهداف انتخاباتی انجام میشود. گروههایی هم كه با این جریان به مقابله بر میخیزند یا تخریب میشوند یا با تهدید ناچار به سكوت میشوند. پالیزدار تنها یك بخش از این قضیه است. جریان تخریبگر قصد دارد شخصیتهای بزرگ دینی و ملی را تخریب كرده و دایره نفوذ آنها را در جامعه محدود كند.”
اظهارات دعاگو در گفت و گو با روزنامه کارگزاران واکنش منفی و گسترده جریان حامی احمدی نژاد را به دنبال داشت تا جاییکه روزنامه کیهان در سرمقاله خود با عنوان “آقای دعاگو، شما دیگر چرا؟” از این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به شدت انتقاد کرد و بیان سخنان او را “بازی در زمین بیگانگان” دانست.
محسن دعاگو در جریان انتخابات ریاست جمهوری گذشته به حمایت از میرحسین موسوی برخاست و پس از آن هم حاضر به تایید نتیجه انتخابات و تایید دولت محمود احمدی نژاد نشد. این مسئله باعث شد تا او علاوه بر ملقب شدن به صفت “خواص بی بصیرت” توسط حامیان دولت از عضویت در هیات منصفه مطبوعات نیز برکنار شود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.