18.07.2010

شاهين در اغماء (هفته دوّم تا چهارم) – يادداشت دوّم

تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی من: (گزارش وتفسيرهایی از برنامه های تلويزيون بی بی سی فارسی توسط يک قربانی سانحه مشکوک رانندگی که فعلأ در بيمارستانی در انگليس در اغماء بسر مي برد، هر از چند گاه منتشر می شود.)ه

افتادن بر روی اين تخت بيمارستان بعد از آن تصادف مشکوک رانندگی و به اغماء رفتن، منجر به مرور تفکرات وسیر حوادث زندگي ام در طول نزديک به شصت سال شد. گرچه زمان ها و مکان هايش در هم آميخته اند امّا مثل يک روز روشن آفتابی بعداز یک باران مفصل در گیلان، صاف و شفاف است.ه

نمي دانم که درگيری هايم با ماموران حکومت نظامی در پس کوچه های خيابان ژاله تهران در آن جمعه سياه سال 57 خطرناکتر و وحشت آورتر بود يا اين بازی های موش و گربه ای با هم تانگويی های هک کننده اينترنتی من در کتابخانه های مختلف شهر لندن، که سر انجام منجربه آن تصادف مشکوک در “اسپنيارد کُرنر” منطقه “همستد” لندن و به اغماء رفتن من در اين بيمارستان گمنام شد که از آن در ياداشت های هفته اوّل بستري شدنم http://news.gooya.com/politics/archives/2010/05/105178.php نوشتم.ه

قبل از آن تصادف ناجوانمردانه وبا مطمئن شدن از هک شدن کامپيوترم توسط عوامل شناخته شده و با دادن این احتمال که مقاله هايم بدست سر دبير خبرنامه نخواهند رسید، تصمیم گرفته بودم برای ارتباطات اینترنتی، منجمله دستيابی به صفحه فيس بوک، از کتابخانه های مختلف لندن استفاده کنم. نمي دانم اين خانم ها و آقايان از چه امکانات فنی مدرن رديابی و مالی برخودار بودند که درعرض 6 دقيقه ردپای مرا در کتابخانه ای که هرگز از آن استفاده نکرده بودم، پيدا کردند و به کارهای تخريبی و غير قانونی خود برای جلوگيری از ارتباطات نامه نگاری و فيس بوکي من دست بکار شدند.ه

حتی يکبار که وقت اجاره کامپيوترم در يک کتابخانه در حال اتمام بود و ده دقيقه به پايان وقت استفاده از کامپيوترها باقی مانده بود، به سراغ مسئول کامپیوتر رفتم و تقاضای تمديد استفاده از کامپيوترم را برای ده دقيقه باقی مانده کردم که به من گفته شد که کامپيوتر من برای ده دقيقه آخر از طريق تلفن رزرو شده است! اين خيلی مشکوک و تعجب آور بود؛ با وجود آزاد بودن کامپيوتر های زياد ديگری برای کرايه، اين شخص مجهول فقط کامپيوتر مرا برای ده دقيقه آخر رزرو کرده بود! چه کسی فقط برای ده دقيقه مي خواهد از کامپيوتر خاص من استفاده کند و برای چه کاری؟ غير از اين که بخواهد تمام مطالب رد وبدل شده کامپيوتری مرا کپی کند؟ من هم بلافاصله تمام حافظه کامپيوتر را از تمام ارتباطاتم پاک کردم و از کتابخانه بسرعت خارج شدم. بعد راهی کافه ای اينترنتی در سوی ديگر لندن شدم که باز بعد از مدت بسيار کوتاهی آنجا هم مرا رديابی کردند… خدا آخر و عاقبتشان را بخير کند که کار ديگری غير از مزاحمت ندارند. البته به آنها نمي شود اشکال گرفت چرا که آنها عاملند ودنبال لقمه ای نان!ه

دوستانم که برای دیدنم به بيمارستان آمده بودند در باره ادامه هک کردن کامپيوترمن حتی بعد از تصادف با یکديگر گپ مي زدند بدون اين که بدانند که من هم يواشکی حرف های آنها را مي شنوم. بعد از بستری شدنم در بيمارستان، دوستانم لطف کردند و تلاش کردند که راه مرا ادامه بدهند و ارتباطاتم، منجمله صفحه فيس بوکم http://www.facebook.com/shahin.bostani

و وب سايتم

http://www.mybbcpersian.com

را حفظ کنند. آنها هم دچار اين هک شدن ها شدند و داستان های جالبی برای همديگر تعريف مي کردند که آن را مي گذارم برای وقتی ديگر.ه

گرچه گوش من به گفتگوهای اين دوستان بود اما چشمانم تمام وقت به صفحه تلويزيون روبرويم دوخته شده بود که برنامه های تلويزيون بی بی سی فارسی را پخش مي کرد. می خواستم برنامه ای پيدا کنم که ارزش نوشتن برای خوانندگان مقالاتم را داشته باشد اما دوستان مطلبی را مطرح کردند که توجه مرا خيلی به خود جلب کرد. گرچه اين سری مقالات من از اغماء برای ارزيابی و تفسير برنامه های اين شبکه تلويزيونی است اما ديدم که مطلب مطرح شده توسط دوستان از اهميت فراوان برخودار است و بايد درباره آن برايتان بنويسم.ه

انگار دوستان سردبير تلويزيون بی بی سی فارسی با توجه به بيمارستانی شدن من فرصت را غنيمت شمرده و بعد از يک ماه تأخير دوباره شروع به نوشتن مقالات متعدد در صفحات وب سايت بی بی سی کرده اند وطبق معمول، تعریف از خود و گفتن نيمی از حقايق را پيشه کرده اند. ازجمله این که آقای افشين مبصر، سر دبير بخش فيلم های مستند خارجی بی بی سی فارسی، در مقاله ای تحت عنوان “باز هم درباره مستندها”

http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/editors/2010/04/mobasser-documentaries.html

مطالبی نوشته اند که لازم دیدم در مقاله اين هفته ام آن ها را بررسی کنم، چرا که به انتخاب و کيفيت برنامه های مستند دوبله شده اين شبکه در آینده کمک خواهد کرد. نبايد نشست تا برنامه نا مناسب که می توان جلوی آن را گرفت پخش شود وبعد فقط از آن انتقاد کرد. همین حالا برای بهبود برنامه هایی که در دست تهیه است باید دست بکار شد. هر چند که بیمارم و باید ازروی تخت بيمارستان بنویسم ، اما باید نوشت.ه

آقای مبصر در پاسخ به انتقادات اوّليه من

http://www.mybbcpersian.com/_mgxroot/page_10734.html

در استفاده نکردن از دوبلورهای با سابقه قديمی سينمای ايران یادآور شده اند که در گذشته به سراغ بعضی از دوبلورهای قديمی که در انگليس زندگی مي کنند رفته اند اما آنها به دلايل اقتصادی وسایر دلایل از همکاری با اين شبکه سر باز زده اند. ايشان در اين مورد هیچ شفافیتی بخرج نداده اند و به نکات ريز اين عدم همکاری اشاره ای نکرده اند.ه

ايشان فکر نمي کنند که دادن يک روز کار در هفته به دوبلورهای باسابقه و آن هم روزی 100 پوند يک مقدار بی انصافی و بی حرمتی به سابقه اين هنرمندان باشد در حالی که اتحاديه های حرفه ای مربوطه مبلغ حداقل 150 پوند در روز را آن هم برای يک آدم کم سابقه! تعیین کرده اند، چه رسد به آنهايی که دهه ها تجربه کاری دارند؟

اين گونه بی انصافی در ديگر بخش های تلويزيون بی بی سی فارسی نيز وجود دارد، مثل پرداخت ناچيز به فيلمسازان ایرانی برای نمايش فيلم هايشان در برنامه آپارات، که در مقالات قبلی

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/04/103550.php

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/04/103926.php

به آن اشاره کرده بودم وبه دلايلش پرداخته بودم. همان مسائل و ديدگاه ها کم وبيش در بر خورد اين شبکه با دوبلورهای با سابقه مان نيز صادق است که لزومی به تکرارشان در اينجا نيست.ه

ضمنأ ايشان مطرح نکرده اند که آيا غير از استفاده از صدای اين دوبلورهای با سابقه، آن هم به قيمت ارزان، هدف ديگری هم از همکاری با این دوبلورها داشته اند یا نه. مثلا آيا توجهی هم به نقطه نظرات اين گروه با تجربه برای بهبود دوبله فيلم ها داشته اند یاخیر. آیا عدم تمایل به همکاری با تلویزیون بی بی سی فارسی فضايی نیست که درآن ايجاد شده است و باعث شده تا دوبلورهای باسابقه احساس کنند که فقط برای جارو کردن خاک پای آدم های بی تجربه ای که در استخدام اين شبکه هستند بکار گرفته خواهند شد؟ ايشان به اين فکر نمي کنند که با مسئول کردن اين گروه با تجربه غنی آن هم نه بعنوان “کارمند”، که مدام ايشان از آن دم مي زنند، بلکه بعنوان شرکت های مستقل که برای بی بی سی برنامه تهيه می کنند، تحولی در رقابت های سالم حرفه ای و نتيجتأ در کيفيت برنامه های دوبله شده بوجود خواهد آمد وما ديگر شاهد اين آش شلقلمکار فعلی نخواهيم بود؟

البته استفاده از شرکت های مستقل و اثرات مثبت آن در کيفيت تهيه برنامه ها برای آقای مبصر و اکثر کسانی که در تلويزيون بی بی سی فارسی کار مي کنند غير قابل درک است زيرا آن ها تمام عمرشان کارمند بوده وتجربه و دانش چندانی از فعاليت های شرکت های مستقل در تلويزيون انگليس وديگر نقاط دنيا ندارند. از اينروست که آقای مبصر در مقاله شان از عدم امکان “کارمند” کردن اين دوبلورهای با سابقه، بدليل نيمه وقت بودن اين کارها و مشکلات مالی، ياد مي کنند. متأسفانه اين تفکر کارمند منشی در تمام ساختار تلويزيون بی بی سی فارسی ريشه دوانده است.ه

ايشان ضمنأ یکی از دلايل استفاده نکردن از دوبلورهای با سابقه را زندگی نکردن آنها در لندن ويا حداقل در انگليس بدلايل مالی ذکر مي کنند. ايشان از خدا ياری مي خواهند که اين امکان برايشان بوجود بیاید که از “همکاری اين هنرمندان ارزنده برخوردار شوند.” البته هيچ لزومی به اين التماس از درگاه الهی وجود ندارد؛ ايشان فقط باید از بنده خدایی که تجربه ودانش در اين کارها دارد سئوال کند بدون اينکه يک قران برايشان خرج بردارد. اشکالی ندارد شما حقوق بگيريد ما به شما پيشنهاد مجانی مي دهيم:ه

با استفاده از فن آوری مدرن هيچ ضرورتی وجود ندارد که فقط از دوبلورهايی که در لندن ويا در انگليس زندگی مي کنند، استفاده شود؛ مي توان از تمام دوبلورها در تمام دنيا و حتی در نقاط دور افتاده استفاده کرد بدون اينکه مبلغ چندانی به هزينه ها اضافه شود. البته برای اين کار بايد از اشخاص با تجربه در مدیریت استفاده شود و برای هماهنگی میان دوبلورها در نقاط مختلف دنيا باید برنامه ریزی دقیقی صورت بگيرد.ه

در حالت عادی حتی وقتی تمام دوبلورها در يک شهر زندگی مي کنند، بسياری اوقات به دلايل مشکلات زمانبندی ضبط صدا وصرفه جويی مالی، هيچ اجباری نیست که تمام دوبلورها زير يک سقف برای ضبط صدا جمع شوند. بعضی وقت ها يک دوبلور تمام کارهای خود را در يک جلسه ضبط مي کند و ديگر دوبلورها هم جداگانه کارهای خود را انجام مي دهند. بعد در ميکساژ، اين صداهای جدا ضبط شده دوبلورهای مختلف را کنار هم مي گذارند ونتیجه آن می شود که انگار آنها همه يک جا بوده اند وبا هم گفتگو مي کردند. اين کار به این دلیل بخوبی انجام می شود که اين اشخاص حرفه ای هستند و مي دانند چگونه با نبود ديگر دوبلورها کيفيت کارشان را حفظ کنند. اما متأسفانه در تلويزيون بی بی سی فارسی بدليل استفاده از افراد غير حرفه ای اين کار مشکل ساز است.ه

اگر آقای مبصر از اشخاص با تجربه و حرفه ای در زمينه های مختلف استفاده کنند ايشان هم مي توانند با يک برنامه ريزی دقيق

“MP4”

فيلم ها را به دوبلورها در نقاط مختلف دنيا از طريق اينترنت بفرستند و آنها هم در ساعت مقرر در استوديوی ضبط صدا در نزديکی محل زندگي شان حاضر شده وقسمت های مربوط به خودشان را ضبط کنند. مسئول مربوطه هم اين صداها را از طريق اينترنت برای ميکس نهايی به لندن مي فرستد. حتی اگر ضرورت گفتگو با دوبلورها ضمن ضبط از راه دور وجود داشته باشد این کار خيلی ساده از طريق سرويس مجانی “اسکايپ” مي تواند انجام شود.ه

اين روش نبايد تفاوت چندانی در هزينه دوبله برای تلويزيون بی بی سی فارسی بوجود بياورد. تنها مي بايد از وجود مديران دوبله حرفه ای و افراد متخصص فنی در ميکساژ بهره گرفت. به این ترتیب خواست آقای مبصر بدون دخالت خدا بوقوع مي پيوندد اگر ايشان و سردمداران شان از تفکر کارمند منشی بيرون بيايند واز اشخاص حرفه ای مستقل استفاده کنند. با اين روش، تلويزيون بی بی سی فارسی مي تواند از بهترين دوبلورهای با سابقه در تمام دنيا استفاده بکند و اين بی شک در کيفيت و بالا بردن استانداردهای فيلم های دوبله شده تاثیر بسزایی خواهد داشت.ه

آقای مبصر دوست دارند که شفاف باشند ولی متأسفانه توضيح ايشان در مورد انتخاب شرکتی که کارهای فنی دوبله در آن انجام مي شود نا کامل است. ايشان اسمی از اين شرکت و مديران آن نمي برند و نمی گويند که آيا اين شرکت از طريق مضايقه عمومی و آزاد اين امتياز را بدست آورده يا نه. البته بايد در اینجا اين نکته را یادآور شوم که اين طريق بيشتر مورد تأييد شرکت های مستقل، اتحاديه های حرفه ای و خود بی بی سی مادر است.ه

ضمنأ ايشان در مقاله شان از خريد چهار سری ديگر از برنامه تازه های ماشين های جديد، “تخت گاز”، اظهار خوشحالی کرده اند . گرچه اين سريال يکی از موفق ترين و پر بيننده ترين برنامه های بی بی سی مادر است و من شخصأ از آن بدم نمي آيد امّا دليل پخش اين سريال از تلويزيون بی بی سی فارسی با تماشاچيان 100 ميليونی اش را هرگز درک نمی کنم ؛ 97 در صد تماشاچيان اين شبکه حتی امکان نگاه کردن به اين ماشين ها را ندارند چه برسد به خريد آن! شايد اين سريال برای جلب توجه آقازاده هاست.ه

البته متوجه اين موضوع هستم که اين سريال فقط اطلاع رسانی در مورد تکنولوژی ماشين های جديد نيست بلکه خيلی سرگرم کننده و هيجان انگيز است. حتی با اين آگاهی هم نمي توانم اهميت آن را جز برای آقا زاده ها و آب انداختن دهان 97

در صد تماشاچيان بی بی سی فارسی ببينم. اين بودجه مي توانست صرف خريد برنامه های جالب ديگری بشود تا اکثر تماشاچيان از آن بهره مثبت ببرند.ه

آقای مبصر در جوابگويی به تقاضای تماشاچيان خود برای پخش مستندهايی درباره انقلاب فرانسه و روسيه خيلی ساده مي گويند که اين فيلم ها در ليست فيلم های بی بی سی نيست! مشکل اساسی من با ايشان اين است که چرا تمام فيلم های دوبله شده بايد در بی بی سی تهيه شده باشد. بازار آزاد است و شما مي توانيد مثل خود بی بی سی مادر از ديگر کانال های تجارتی انگليس و دنيا فيلم خريداری کنيد.هيچ محدوديتی در اين مورد نيست ونبايد باشد، مگر اينکه برای شما “کارمندان” اين کارها راحت تر و کم دردسرتر بنظر برسد؛ مثل خريد از بقال سر محلتان که با او خوش وبش داريد و آنها هم بطور متقابل از منافع شخصی شما حمايت مي کنند.ه

با بکاربردن این روش های ارائه شده دیگر نبايد بهانه ای در پر بار نکردن برنامه های دوبله شده وجود داشته باشد. البته اين امر مستلزم استفاده از محققان با تجربه مستقل است که دانش آنها فقط محدود به فيلم های تهيه شده در بی بی سی نمي شود و اطلاعات و تجربيات آنها باید بین المللی باشد.ه

اميدوارم اين مطالب بنده از بستر بیماری در اين بيمارستان بتواند به اين درخواست مصرانه آقای مبصر برای دريافت اظهار نظرات وانتقادات برای ياری دادن به بهبود کارشان موثر واقع شود؛ البته اگر ايشان گوش شنوايی داشته باشد و از اغمای کارمند منشی خود بيرون بيايد و درهای بسته تلويزيون بی بی سی فارسی را برای ورود هوای تازه باز کند. آنگاه ما تماشاچيان صد ميليونی شاهد برنامه های فوق العاده ای از حوزه کارهای ايشان خواهيم بود. به اميد آن روز روشن شفاف!ه

شاهين بوستانی – تير 1389 – لندن

shahinbostani@hotmail.com

http://www.facebook.com/shahin.bostani

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates