21.07.2010

مشایی: روند جهانی شدن امری الهی است

خبرگزاری لیمو فروشان ایران: لمون پرس- رییس مرکز ملی جهانی شدن گفت: انسان‌ها در آینده حاکمیتی را که شان و عزت او را رعایت نکند، آن را بزرگ نشمارد و ضمن درک ابعاد نیازهای جدید او بر آن صحه نگذاشته و در مقام تحقق آن اقدام نکند، نخواهد پذیرفت.
به گزارش ایسنا، اسفندیار رحیم مشایی در نشست علمی تبیین مطالعات جهانی‌سازی و جهانی شدن ـ که با حضور معاونین پژوهشی وزارتخانه‌ها و دانشگاه‌ها برگزار شد ـ اظهار کرد: جهانی شدن به معنای ارتباط ارگانیک، سازمان یافته، منسجم و معناداری است که از دیرباز در حرکت جامعه بشری در حال تحقق بوده و امروز که تکنولوژی در ارتباطات و اطلاعات امکان وقوع آن را بیشتر فراهم کرده است، بیش از پیش قابل فهم است.

وی افزود: از آموزه‌های فکری و فلسفی در حوزه معارف حقه اسلامی و مکتب جعفری این معنا به درستی دریافت می‌شود که حقیقت و قیمت انسان به عنوان برترین موجود آفرینش در تعامل جمعی‌اش با سایر انسان‌هاست. همه آفرینش با آفرینش انسان معنا پیدا می‌کند و رابطه انسان با همه آفرینش امری ضروری و بر اساس حکمت بوده که در این حوزه ارتباط وسیع، آن‌چه بیش از همه اهمیت دارد، رابطه انسان با انسان است.

وی با بیان این‌که « همه موجودات عالم برای انسان و انسان‌ها برای یکدیگر خلق شده‌اند» تصریح کرد: پس بودن انسان‌ها کنار یکدیگر یک ضرورت حکمی بوده که مقدمه‌ای برای وجود انسان‌ها برای یکدیگر است و تصوری خلاف این موضوع غیرحکیمانه است.

رییس مرکز ملی جهانی شدن با اشاره به این‌که « ضرورت حکمت در آفرینش است» خاطرنشان کرد: کمال انسان در راه انسان به سمت خدا از مسیر انسان عبور می‌کند، به این معنی که آن‌ها برای رسیدن به کمال به یکدیگر نیازمند هستند و مسیر کمال بشریت این است که امکان ارتباط همه‌جانبه و کامل بین آحاد انسانی در یک مجموعه‌ای به نام نظام باید فراهم شود. به هر اندازه که این امکان ارتباط بین عناصر انسان در زندگی بیشتر فراهم شود، امکان سیر کمالی انسان هم بیشتر و به هر میزان که در این راه مانعی وجود داشته باشد، به همان اندازه امکان سیر تکاملی بشر هم کمتر می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: اگر انسان در زندگی و روی زمین کار خود را از تفرق و پراکندگی آغاز کرده است، این به معنای اصالت و تفرق و پراکندگی نیست، بلکه اجتناب و گریزی از آن نبوده؛ چراکه ماهیت حرکت انسان در تاریخ، مفهوم به هم رسیدن، با هم بودن و شناخت یکدیگر را تبیین می‌کند، یعنی منطق حرکت به سمت تفرق نیست، بلکه در مسیر به هم رسیدن است.

وی با اشاره به این‌که « آسمان و زمین مسخر انسان است » اظهار کرد: در مسیر حرکت انسان جریانی وجود دارد که موید به هم رسیدن، انسجام، اتحاد و یکپارچگی انسان بوده است و جامعه جهانی در راه به هم رسیدن و نزدیک شدن به یکدیگر در حال حرکت است. امروز مفهوم رویایی، قدیمی، تاریخی بشر که همه اعضای بشر با هم مرتبط باشند و انسان‌ها تابع یک نظام واحد در دنیا زندگی کنند، قابل فهم است و به دلیل رشد علمی در حوزه ارتباطات و امکاناتی که برای برقراری ارتباطات فراهم آمده است، این اندیشه را که انسان می‌تواند در کل جهان و در سایه یک نظام حرکت کند، در ذهن عموم مردم امری قابل تحقق شده است.

مشایی خاطرنشان کرد: خوب یا بد بودن زندگی کردن انسان‌ها در سایه یک نظام بحثی مستقل، ‌اما موضوع اصلی امکان وقوع آن است؛ چراکه ممکن بود در هزار سال گذشته مدینه فاضله و اتوپیا در ذهن اندیشمندان مطرح شده باشد، اما امکان وقوع آن موضوعی متفاوت است و اساسا در مورد جامعه جهانی و مردمانی که در هزاران سال پیش می‌زیستند ـ روزگاری که حتی روستاهای دور دست خود را نمی‌شناختند ـ این مفهوم، مفهوم انتزاعی است.

وی افزود: در حال حاضر که در اروپا، اتحادیه به وجود آمده و در آفریقا و در نقاط دیگر در حال شکل‌گیری است، جامعه جهانی می‌تواند یک هویت یکپارچه را داشته باشد؛ چراکه دامنه تصمیمات و برنامه‌ریزی‌ها مثل گذشته به جغرافیایی خاص محدود نبوده و اثرگذاری آن تحت تاثیر یک جغرافیا نیست.

وی با اشاره به این‌که « در همه دنیا و همه حوزه‌ها شاهد تغییری فراگیر هستیم‌» اظهار کرد: موضوع اصلی در این تغییر اثر جمعی جهانی بر همه مولفه‌هاست؛ چراکه یک جریان موثر، تعیین کننده،‌ خستگی‌ناپذیر و توقف‌ناپذیر است که از اعماق تاریخ آغاز شده و حرکتش آشکارتر و تعیین کننده بوده و هیچ‌کس نه می‌تواند مانع این تغییر شود و نه عامل آن . این تغییر به جوهر آفرینش مرتبط است.

رییس دفتر رییس‌جمهور ادامه داد: گویی انسان‌ها در تاریخ ماموریتی داشته‌اند و هرکس به نقطه‌ای در جهان رفته و نهایتا به وعده تاریخی خود که به هم رسیدن است، رسیده‌اند، اما این به هم رسیدن به معنای جمع شدن در یک جا و زمان واحد نبود، بلکه هر واحد انسانی در هر نقطه‌ای که ایستاده باشد، ایستادگی‌اش در جغرافیایی زیر پای او نیست، بلکه او در تمام نقاط دنیا ایستاده است، چون جغرافیا با گوش شنیده می‌شود و این چشم و گوش است که تعیین کننده جغرافیای مطلق به انسان است و دامنه و برد گوش، چشم و هوش است که توسعه پیدا می‌کند.

وی گفت: اگر روزی در مورد عظمت انسان صحبت می‌شد، انسان تا این حد حقیر نمی‌شد و دیگر شاهد جنگ، ستیز، کلاهبرداری، قتل، غارت و فساد نبودیم، اما این‌ها همه ناشی از توقف انسان، کوچک دیده شدن انسان و فقر نشناختن عزت و عظمت انسان است.

وی با اشاره به این‌که « جهانی شدن یعنی انسان‌ها متعلق به جهان و جهان متعلق به هر انسان است» ادامه داد: چگونه است که در قرآن آمده است که «هر کسی یک نفر را بکشد ، مانند این است که همه را کشته و اگر کسی را یک نفر زنده کند ، مانند آن است که همه را زنده کرده است» و این که امام صادق (ع) می‌فرمایند « بدترین نوع کشتن گمراه کردن انسان و هدایت او بهترین زنده کردن و احیای اوست» و نیز فهم این موضوعات یک دنیا روشنی ایجاد می‌کند؛ چراکه همه دنیا به شرط روشن شدن انسان معنی پیدا می‌کند و بدون انسان دنیا هیچ قیمتی ندارد.

مشایی خاطرنشان کرد: این آیه قرآن در فضایی که جامعه انسانی جهانی نباشد و در فضایی که نقش جهانی یک انسان قابل فهم نیست، توضیح ندارد، اما این آیه پیام بزرگی دارد و آن این است که همه انسان‌ها باید به جایی برسند که هر انسان معادل همه انسان‌ها باشد و اثر آن باید جهانی باشد. اگر شان انسانی از نظر اثر و عملکرد به افق انسانی و اعلای خودش برسد، یعنی دیدش، تصمیمش، عملکردش و افق نگاهش لایتناهی شود، آن وقت است که انسان معادل همه است.

وی خاطرنشان کرد: انسان در آینده حاکمیتی را که شان و عزت او را رعایت نکند، آن را بزرگ نشمارد و ضمن درک ابعاد نیازهای جدید او بر آن صحه نگذاشته و در مقام تحقق آن اقدام نکند، نخواهد پذیرفت. نظامی که می‌گوید انسان‌ها باید متفرق بوده و با هم ارتباط نداشته باشند، در برابر نظامی که طرفدار ارتباط، تعامل و همکاری و نشستن در کنار یکدیگر انسان‌هاست، بسیار متفاوت است. یک جریانی که مرزها را پر رنگ‌ می‌شمار و جریانی که مرزها را قبول ندارد، با یکدیگر متفاوتند. مشخص است که آرای انسانی در منطق فطری بی‌مرزی را می‌پذیرد؛ چراکه در بی‌مرزی توسعه حوزه حرکت و زندگی انسان را تثبیت می‌شود.

رییس مرکز ملی جهانی شدن با بیان این‌که « جهانی شدن امری در حال وقوع است و هیچ‌کس نمی‌تواند مانع آن شود » افزود: هر روز که می‌گذرد، فهم این موضوع برای بخشی از مردم، جوامع و ملت‌ها روشن‌تر می‌شود و باید پذیرفت که کسانی دیگر در فهم این ماجرا از ما سبقت گرفته و زودتر دریافته‌اند که جهان امروزی به چه سمت و سویی پیش می‌رود. تسلط بر دنیا و امپریالیسم در قرن گذشته این معنا را فهمید و جامعه غربی به دلیل این‌که در صحنه تکنولوژی پیش رفته بود، مفهوم جهانی شدن را زودتر دریافت و برای این‌که اندیشه سلطه‌جویانه و منویات خود را در دنیا مستقر کرده و روند جهانی شدن را مدیریت کنند، تلاش کردند.

وی با بیان این‌که « آن‌چه که غربی‌ها خواسته و می‌خواهند، سوءاستفاده از جریانی است که انسان‌ها را می‌خواهد به هم نزدیک کند » اظهار کرد: آن‌ها می‌خواهند برای سلطه خودشان از فرایند این حرکت استفاده کرده و منافع همه دنیا را قبضه کنند و از سرباز، کارگر، تصمیم‌ساز و یا متفکر هم در این راه بهره می‌برند.

به گزارش ایسنا وی خاطرنشان کرد: پیشرفت‌هایی که برای کشورهای پیشرفته دنیا مانند آمریکا رخ داده است، زاده اندیشه‌هایی است که از سراسر دنیا رصد، جمع و مورد بهره‌برداری قرار گرفته و امروز استیلای قدرت‌های بزرگ نظام سیاسی و اقتصادی بر دوش همین جریانی است که در طول تاریخ خودش را به جلو می‌برد.

مشایی با اشاره به این‌که « روند جهانی شدن امری مقدس و الهی است » تصریح کرد: اما این روند جهانی‌سازی، طبیعی و خواست خدا نبوده است؛ چراکه انبیاء و مصلحان آسمانی آمده‌اند تا روند تاریخی را مدیریت کنند، تا این جریان تفرق و پراکندگی را با عافیت بیشتر و هزینه‌ای کمتر به سر آورند و جدایی بشر را به پایان برسانند، تا انسان‌ها در مقیاس بی‌نهایت در کنار یکدیگر بایستند و جهانی عاری از ظلم، فقر و ستم را بنیان نهند، اما شیطان و هوای نفس انسان در برابر انبیاء و اولیای الهی ایستاد و مانع از اعمال مدیریت آن‌ها شد؛ چراکه بسیاری از آن‌ها اصلا مدیر نشدند و فرصت مدیریت در جامعه را پیدا نکردند. کسانی که این موضوع را متوجه نمی‌شوند، باید بگویند 25 سال خانه‌نشینی حضرت علی(ع) با چند سال حاکمیتش هیچ تفاوتی نداشته و این‌که او استخوان در گلو و خار در چشم باشد، خواست خدا بود.

وی با بیان این‌که « غربی‌ها زودتر متوجه این روند شدند » یادآور شد: آن‌ها می‌دانستند که اگر مدخلیتی داشته باشند، می‌توانند اثرگذار بوده و بر حرکت طبیعت انسان در سیر کمالی را به نفع خود مصادره کرده و از آن ابزار و امکانات در حال توسعه، وسیله و ابزار، سلطه و قدرت را بسازند؛ لذا با فهم این موضوع شعار جهانی شدن را مطرح کرده و سعی کرده‌اند، جهان آینده را آن‌طور که می خواهند عرضه کنند.

وی خاطرنشان کرد: افتخار بزرگ انقلاب اسلامی ایران و به ویژه چند سال دولت فعلی، این بوده است که برنامه سلطه جهانی را بر هم زده است؛ چراکه جهانی‌سازی بر خلاف جهانی شدن که امری مقدس و برنامه خدا بوده خواسته غربی‌هاست، اما جهانی شدن برای تحولاتی که موانع تعالی، رشد و بالندگی انسان را از میان بردارند و فرصت‌های رشد و تعالی و بالندگی را در دسترس همگان قرار دهند، است و عدالت غیر از این نیست.

رییس مرکز ملی جهانی شدن هم‌چنین با بیان این‌که « عدالت علمی ، فرهنگی و معنوی از عدالت اقتصادی برتر است » ادامه داد: عدالت اقتصادی پایه است؛ چراکه اگر مشکلات اقتصادی جامعه جهانی را حل کرده و فقر را برداریم، معضلاتی همچون دزدی، فحشاء و غیره بسیار کاهش پیدا می‌کند، اما عدالت اقتصادی پایان کار بشر نیست. جامعه ایده‌آل، جامعه‌ای که در آن قتل، تجاوز و … نباشد، نیست، بلکه این پایه جامعه ایده آل است و اساسا باید چنین جامعه‌ای باشد که انسان در آن متولد شود تا بتواند خود را بشناسد و بفهمد که باید خدا باشد و جانشین و خلیفه خدا باشد.

وی با اشاره به این‌که « غربی‌ها به دنبال جهانی‌سازی هستند و می‌خواهند از آن ابزار و پلی بسازند» ‌خاطرنشان کرد: ایران در بین همه جوامع پیشروترین و آشناترین تاریخی نسبت به حقیقت دنیای زیبای متحد یکپارچه آینده است و انسان‌ها فطرتا نسبت به آینده خوشبین بوده است. همه ادیان به آینده بشر نوید داده‌اند و مکتب ما، مکتب آینده است و از آن‌جا که حقیقت ولایت و مدیریت امامان از ابتدا تا امروز تحقق نیافته، تمام حقیقت تشیع و ولایت در آخر متمرکز شده است، چون فرصت مدیریت را به ائمه ما نداده‌اند ، فرصت‌هایی مانند اقتصاد، سیاست و امنیت در دست آن‌ها نبود و بهترین دلیل این‌که آن‌ها خود شهید شدند.

وی به مدیریت امام زمان(عج) در حال حاضر و در عین حال شرایط این زمان اشاره کرد و گفت: مکتب ما در همه مکاتب عالم آشکارتر و روشن‌تر نسبت به آینده صحبت کرده و تنها مکتبی که مکانیزم تحقق این آینده روشن را عرضه می‌کند، مکتب حقه جعفری است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران در کنار همه ملت‌هایی که به آینده روشن فکر می‌کنند، از همه موظف‌تر و محقق‌تر برای ترسیم چنین آینده‌ای است و مکتب و فلسفه مهدویت مکانیزمی است که می‌تواند انسان‌ها را برای ساختن آینده در کنار یکدیگر قرار دهد.

مشایی با بیان این‌که «مرکز جهانی شدن باید مبنای این نظریه را در دنیا بسط و نشر دهد » خاطرنشان کرد: هر اندازه که این مبانی را در دنیا آشکارتر عرضه کنیم، نخبگان و فرهیختگان با این مساله آشنا می‌شوند و چون این حقیقت منافع همه انسان‌ها را تضمین می‌کند، علقه، محبت و معرفت انسان‌ها با یکدیگر مشترک می‌شود. مرکز ملی جهانی شدن، ساختار و ساختمان کوچکی داشته، اما ماموریت بزرگی دارد و همه اندیشمندان دنیا می‌توانند با این مرکز فعالیت داشته باشند.

وی ادامه داد: ایران باید خود را به فن‌آوری‌های نوین مجهز کرده و به تولید علم در دنیا کمک کند که این خود به تسریع در فرآیند جهانی شدن از نوع مقدس کمک می‌کند و هر اندازه اقتدار ایران افزایش یابد و اقتصاد ملی را تقویت کنیم در مدیریت جهانی اثر بهتری را خواهیم داشت که به تضعیف غیرواقعی تصنعی و جهانی‌سازی و به فرایند پاک و مطهر جهانی شدن واقعی کمک می‌کند.

وی تاکید کرد: کشور را باید بسازیم، انسجام ملی ایجاد کنیم و اندیشه‌ها را به کار بگیریم؛ چراکه بدون توان ملی ما در عرصه بین‌الملل توانمند نخواهیم بود و باید بکوشیم که هویت مشترک را به همه دنیا تبیین کرده و به موازات استفاده از ظرفیت‌های درون زیستی در داخل کشور احساس هم‌زیستی، همدلی و همکاری در دنیا پدید آوریم.

رییس مرکز ملی جهانی شدن با اشاره به بحران اقتصادی به وجود آمده در جهان نیز اظهار کرد: بحران فرهنگ، معنویت، اجتماع و سیاست عمیق‌تر از بحران اقتصادی به وجود آمده است، اما موضوعی که این بحران را به وجود آورد، این بود که می‌خواستند یک چیز جعلی را به جای یک موضوع واقعی محقق کنند و بحران جهانی محصول این تضاد آشکار است، بین یک اراده طبیعی فراگیرنده انسانی، الهی و مقدس در برابر یک اراده‌ای که می خواستند منویات پلید و کثیف، ضد انسانی و ضد الهی خودشان را به کل جهان تحمیل کنند، تنها راه‌حل‌ این بحران متوقف کردن این اراده پلید است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates