21.07.2010

چرا حمله نظامی به ایران دوباره روی میز قرار گرفته است

رادیوفردا: یکی از تحلیلگران مجله « فارین پالیسی» در بررسی دلایل مطرح شدن مجدد گزینه حمله نظامی به ایران ابتدا به یک نظر سنجی جدید در آمریکا اشاره می کند که در آن ۵۶ درصد از پاسخ‌دهندگان موافق حمله اسراییل به ایران بوده‌اند. نویسنده البته خاطر نشان می‌کند که با توجه به علاقه وافر افکار عمومی آمریکا به طور کلی به حمله نظامی و بمباران، این درصد چندان چشمگیر نیست.

نویسنده در ادامه به گزارش رسانه‌های اسراییل اشاره کرده که مدعی شده‌اند دولت آن کشور مقامات آمریکا را در مورد موثر بودن حمله نظامی به ایران قانع کرده است. و بالاخره انتشار چندین مطلب و تحلیل در روزنامه‌های معتبر آمریکا در دفاع از گزینه حمله نظامی نشان می‌دهد که گروهی مجددا در فکر مطرح کردن آن هستند.

نویسنده فارین پالیسی معتقد است که دفاع از گزینه حمله نظامی در شرایطی افزایش یافته که استدلال‌های واقعی و شرایط عملی برای چنین اقدامی از گذشته بسیار ضعیف‌تر و نامناسب‌تر است.

به اعتقاد نویسنده یکی از دلایل مهم این است که حکومت ایران در شرایط فعلی بسیار ضعیف‌تر از چند سال پیش است. در فاصله سال‌های ۲۰۵ تا ۲۰۰۷ زمانی که دولت جورج بوش می‌کوشید با دیپلماسی قطبی کردن منطقه، ایران را منزوی و ضعیف سازد، حکومت اسلامی ایران و گروه‌های همفکر و متحد آن مثل حزب الله و حماس پرچمداران فعال مبارزه به اصلاح ضد آمریکایی درمنطقه بودند.

در آن سال‌ها ایران و گروه‌های متحد آن در عراق بازیگر اصلی سیاست آن کشور بودند. در آن زمان دولت‌های عربی منطقه از آمریکا می‌خواستند تا به نحوی با ایران مقابله کند و رسانه‌های دولتی این کشورها از تبلیغات ضد ایرانی لبریز بود.

اما هیچیک از این اقدامات نتوانست در سطح گسترده و افکار عمومی منطقه کارساز باشد و بنابراین مانعی بر سر راه پیشرفت‌های استراتژیک ایران ایجاد نکرد. حقیقت این است که سیاست قطبی کردن منطقه خاورمیانه که از سوی دولت جورج بوش تعقیب می‌شد در نهایت به نفع ایران تمام شد.

نویسنده فارین پالیسی در مقایسه با آن سال‌ها می‌گوید که در یک سال و نیم ریاست جمهوری باراک اوباما موقعیت ایران در منطقه بسیار ضعیف شده است. تحت تاثیر سیاست باراک اوباما برای جلب افکار عمومی جهان عرب و خاورمیانه دولت ایران نقش سردمداری خود در مقابله با آمریکا را از دست داده و اکنون برای بسیاری از کشورهای منطقه ترکیه یک الگو و سرمشق جذاب‌تری به نسبت ایران است. و بالاخره بحران سیاسی پس از انتخابات سال گذشته نارسایی‌ها و ضعف‌های سیستم سیاسی ایران و نارضایتی عمومی مردم آن کشور را به خوبی برای منطقه عریان ساخت.

به نوشته تحلیلگر فارین پالیسی تحت تاثیر موفقیت‌های استراتژی آمریکا در عراق موضع ایران در این کشور تضعیف شده و در لبنان حزب الله بخشی از موقعیت ممتاز خود را در نتیجه تحولات سیاسی اخیر از دست داده است. در مجموع افکار عمومی و رسانه‌های عربی به نسبت چند سال پیش تمایل و حمایت کمتری از ایران نشان می‌دهند.

با وجودیکه اعمال تحریم‌های جدید بعید است رفتار حکومت ایران را تغییر دهد – هر چند ممکن است اختلافات درون حکومت را تشدید کند – این تحریم‌ها نشان می‌دهند که حکومت ایران در عرصه بین‌المللی نتوانسته است یارگیری و حمایت موثری را جلب کند.

تحلیلگر مجله فارین پالیسی سپس می‌پرسد که با وجود تضعیف ایران چرا دوباره موضوع حمله نظامی در رسانه‌ها مطرح می‌شود؟ طرح مجدد این مباحث به این خاطر نیست که استدلال‌ها و شواهد جدیدی افزوده شده است.

مدافعان حمله نظامی به ایران استدلال‌هایی ارائه می‌دهند که در هر شرایط زمانی و مکانی دیگری قابل طرح است. استدلال‌هایی نظیر اینکه راه دیگری برای مهار برنامه هسته‌ای ایران وجود ندارد و یا اینکه دولت‌های عربی منطقه به شکل پنهانی از آمریکا می‌خواهند که چنین کاری را بکند.

به اعتقاد نویسنده هنوز هم گزینه‌ها و سیاست‌های دیگر در برخورد با ایران کارایی دارند، فوائد حمله نظامی بسیار اندک‌اند و در مقابل خطرات آن بسیار فراوان و واقعی‌اند. در مورد فوائد حمله نظامی معمولا اغراق می‌شود و بعید است که مردم ایران یا حتی بخشی از آن و جهان عرب از حمله نظامی به ایران دفاع کنند.

تحلیلگر فارین پالیسی می‌نویسد که طرح مجدد گزینه حمله نظامی به این دليل است که تندروها در سیاست آمریکا بر این باورند که تحت تاثیر تبلیغات و فشارهای آنها بالاخره سیاست تحریم ایران به نتیجه رسید و اکنون با شروع کارزار تبلیغاتی برای حمله نظامی امیدوارند که روزی در پایان این تبلیغات استراتژی حمله نظامی نیز مقبول واقع شود.

نویسنده ابراز امیدواری می‌کند که فشارهای تبلیغاتی تندروها به نتیجه نرسد و موفقیت ناشی از تحریم ها در تضعیف ایران ممکن است بتواند برای مدتی همه را قانع کند. همزمان وزارت دفاع آمریکا در همکاری نزدیک با اسرائیل سعی دارد از نظر امنیتی به آن کشور اطمینان خاطر داده و مانع اقدام نظامی یک جانبه اسراییل علیه ایران شود.

تحلیلگر فارین پالیسی در پایان خاطر نشان می‌کند که حمله نظامی به ایران، اقدامی غیرسازنده و غیرضروری با عواقب منفی فراوان است و کاخ سفید به خوبی این را می‌داند و بعید است چنین حمله‌ای در آینده نزدیک اتفاق بیفتد.

اما خطر اصلی در این است که مباحث عمومی و علنی در مورد حمله به ایران به مرور ممکن است یک چنین سیاستی را خیلی عادی و شدنی جلوه دهد و در آن شرایط دولت فعلی آمریکا ممکن است تحت فشار شدیدی قرار بگیرد. نباید اجازه داد که یک چنین وضعیتی پیش بیاید.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates