21.07.2010

به بهانه سال‌روز کشته شدن «عباس دوران» «روزنگاشت/ عبور از خط سرخ»

رادیوکوچه: سی‌ام تیر برابر با سال‌روز مرگ «عباس دوران» از خلبانان نیروی هوایی ایران است او در طول دو سال اول جنگ، بیش از ۱۲۰ عملیات و پرواز برون مرزی داشت و در سال ۱۳۶۱ در چنین روزی بعد از انجام عملیاتی در آسمان بغداد مورد اصابت موشک‌های ضد‌هوایی قرار می‌گیرد. با صرف‌نظر کردن از بازگشت یا خروج اضطراری، با زدن هواپیمای صدمه‌دیده خود به هتل محل برگزاری اجلاس غیرمتعهدها، پایان عملیات را با مرگ خود انتخاب می‌کند.

«عباس دوران» در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز زاده شد. دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت. پس از بازگشت، به دلیل علاقه به یادگیری فن خلبانی در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده «خلبانی نیروی هوایی ارتش» شد و پس از طی دوره مقدماتی پرواز در ایران، برای ادامه تحصیل و فراگیری دوره تکمیلی خلبانی به کشور «آمریکا» اعزام شده و با اخذ نشان و گواهی‌نامه خلبانی به ایران بازگشت و با درجه «ستوان‌دومی» در پایگاه هوایی همدان مشغول به خدمت شد.

با شروع جنگ تحمیلی او در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری انجام وظیفه می‏کرد و پس از مدتی، برای ادامه پروازهای جنگی به پایگاه ششم شکاری بوشهر منتقل شد.

عباس دوران، در طول ۲۲ ماه حضور در جنگ، ۱۲۰ پرواز عملیاتی داشت. شاید هیچ خلبانی پیدا نشود که توانسته باشد از عهده این کار برآید و این در آن زمان یک رکورد در نیروی هوایی محسوب می‌شد او هم‌چنین در بین نیروی‌های دشمن نیز، خیلی معروف بود آن‌قدر که عراقی‌ها آرزو داشتند او را اسیر کنند.

بهار سال ۱۳۶۰ بود که مسوولان شهر شیراز تصمیم می‌گیرند به خاطر رشادت‌ها و دلاوری‌های عباس دوران، یکی از خیابان‌های این شهر را به نام او نام‌گذاری کنند لذا از دوران دعوت می‌شود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آن جا می‌رود و از او تقدیر می‌شود. از آن جایی که دوران ضربات مهلکی به دشمن وارد کرده بود، همیشه عوامل نفوذی از جمله سازمان مجاهدین، قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که این ترور ناکام بود.

به دلیل رشادت های فراوانی که عباس از خود بروز داده بود، علاوه بر یک درجه دوره‌ای که به او تعلق گرفت یک درجه تشویقی نیز به وی اهدا شد که به درجه سرهنگ دومی مفتخر شد. در همین اوصاف فرماندهان تصمیم می‌گیرند که با انتقال او و سپردن یکی از پست‌های حساس ستادی در تهران، از تجربیات او استفاده بیش‌تری کنند که دوران نمی‌پذیرد و می‌گوید: «پرواز نکردن، برای من مثل مردن است.»

هم‌چنین بسیاری از دوستانش از زبان او شنیده بودند که گفته اگر روزی هواپیمای من مورد هدف قرار گیرد، هرگز آن را ترک نمی‌کنم و با آن به قلب دشمن حمله‌ور می‌شوم.

پس از شکست نیروهای صدام در عملیات بیت‌المقدس، جایگاه سیاسی دشمن در جهان متزلزل شد. عملیات رمضان در حال شکل‌گیری و انجام بود که موضوع برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها در بغداد مطرح شد تا «صدام حسین» رییس این اجلاس باشد.

اما جمهوری اسلامی سیاست بی‌اثر کردن این اجلاس را در دستور کار خود قرار داد و در اولین گام، اجلاس غیرمتعهدها را تحریم کرد. بغداد از مدت‌ها قبل به کمک آمریکا به دژ، نفوذ ناپذیری تبدیل شده و تبلیغات بسیار وسیعی در این رابطه به راه افتاد و عنوان شد «هیچ‌کس توانایی ناامن کردن پایتخت عراق را ندارد.»

در این زمان بود که ایجاد ناامنی در بغداد در دستور کار نظامی، سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تاسیسات پالایش‌گاهی «الدوره» در جنوب شرقی این شهر، از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها در بغداد نیز جلوگیری شود و انجام این ماموریت را به نیروی هوایی ارتش واگذار کردند و سرهنگ خلبان عباس دوران برای این ماموریت انتخاب شد.

عباس دوران در سحرگاه سی‌ام تیر ماه ۱۳۶۱ بر فراز حریم هوایی بغداد به پرواز در می‌آید و پالایش‌گاه «الدوره» را نشانه می‌رود و تمام بمب‏های خود را بر آن هدف فرو می‏ریزد، اما هواپیما در آسمان بغداد مورد اصابت موشک‌های ضد‌هوایی قرار می‌گیرد.

با صرف نظر کردن از بازگشت یا خروج اضطراری، دوران با زدن هواپیمای فانتوم (اف۴) صدمه‌دیده خود به هتل محل برگزاری اجلاس غیرمتعهدها، با ناامن جلوه دادن شهر بغداد، مانع از برگزاری این اجلاس در کشور عراق می‌شود و زندگیش در چهل سالگی به پایان می‌رسد.

عباس دوران در ۲۲ تیر سال ۱۳۵۸ با «نرگس‌خاتون دلی‌روی‌فر» ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج یک پسر بود با نام «امیررضا» که وقتی پدرش کشته شد تنها ۸ ماه داشت.

همسر خلبان عباس دوران در گفت‌و‌گویى اظهار داشته:

عباس در طى دو سال اول جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز و عملیات برون مرزى داشته است که کارشناسان مسایل پروازى اذعان داشته‏اند این چنین آمارى حتا در جنگ هفت ساله ویتنام هم وجود نداشته است.

اما در حق عباس دوران بسیار کم ‏لطفى شده است. طى این سال‏ها کسى چندان به موضوع شهادت او نپرداخته و شما کم تر جایى یا برنامه و حتا نشریه‏اى مى‏بینید که در آن سخنى از عباس به میان آمده باشد. حتا آخرین عملیات او که به گفته بسیارى از صاحب‏نظران از لحاظ سیاسى، بین‏المللى و نظامى در درجه بسیار بالایى از اهمیت قرار داشت، هنوز هم ناشناخته مانده است.

سرانجام بقایای پیکر خلبان عباس دوران بعد از ۲۰ سال در تاریخ ۳۰ تیرماه ۱۳۸۱ به کشور بازگشت و در زادگاهش (شیراز) به خاک سپرده شد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

مهر

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates