احمدی نژاد: حمله به دو کشور در سه ماه آینده/ زمین خدا وسیع است، آنقدر ملتها هستند که با ما همکاری میکنند
شفاف: سرزمین خدا وسیع است، آنقدر ملتها هستند که با ما همکاری میکنند. همین الان چقدر از ملتها به ما پیام دادند که ما مطلقا کاری به این تحریمها نداریم. شما نگران نباشید ما هر کالایی که بخواهید، به شما میدهیم، هر چی ندادند ما به شما ارزانتر میدهیم.
عصرایران: محمود احمدی نژاد با بیان اینکه صدور قطعنامهها سرعت پیشرفت ملت ایران را بیشتر میکند گفت: ملتها به ما پیام دادند که ما مطلقا کاری به این تحریمها نداریم، شما نگران نباشید ما هر کالایی که بخواهید، و به شما ندادند ما به شما ارزانتر میدهیم.
متن کامل مصاحبه دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور با شبکه تلویزیونی پرس تی وی به این شرح است:
در ابتدا درباره آخرین تحولات درباره موضوع هستهای ایران و نامه این کشور به مسئول سیاست خارجی اروپا توضیح دهید؟
احمدینژاد: چندی پیش قرار شد با پذیرش تبادل سوخت به سوی تعامل پیش رویم و با کنار رفتن بدبینیهای دوطرفه، تقابل به تعامل تبدیل شود اما طرف مقابل مشکلاتی را پیش آورد که مسیر به این سمت نرفت اما همیشه برای تبادل آماده بودهایم.
این وضعیت ادامه یافت تا اینکه آقای اوباما رئیس جمهور امریکا از رئیس جمهور برزیل و نخست وزیر ترکیه درخواست کردند که این دو با ایران صحبت کنند و راه تعامل و تبادل را دوباره باز کنند. این خواسته ما نیز بود. ما در تهران با این دو مذاکره کرده بودیم که نتیجه آن بیانیه تهران است. این بیانیه دارای چهارچوبی بسیار منطقی، قانونی و عادلانه برای دوستی و تبادل هستهای است و بسیار روشن و شفاف هم هست. اما برخی از این نتیجه خوشنود نشدند و نخواستند چنین اتفاقی رخ دهد. دولت امریکا با همراهی انگلیس و برخی کشورها به جای پاسخ مثبت به این اقدام بسیار بزرگ و گام بلند ایران که حاضر شد مواد هستهای را به خارج از این کشور بفرستد و با کسانی قرارداد ببندد که بارها توافق خود با ایران را به طور یک طرفه نقض کردهاند، دست به تصویب قطعنامه زدند.
هر چند این قطعنامه اثر گذار نیست ولی نفس این رویکرد بد است زیرا این کشورها هر زمان که منطقی ندارند فوراً دست به اسلحه میبرند یا قطعنامه تصویب میکنند. این در حالی است که مناسبات جهانی را باید با منطق و گفتوگو حل کرد.
این قطعنامه در شرایطی تصویب شد که رژیم صهیونیستی کشتی کمکهای انسانی را در دریای آزاد مورد هجوم قرار داده بود. این کشورها نسبت به رژیم اسرائیل عکس العملی نشان ندادند ولی با ایران که دست همکاری دراز کرده است چنین برخوردی کردند.
ما همان زمان زشتی این اقدام و بیاثر بودن اقدام این کشورها را به آنان یادآور شدیم و برای اینکه تنبیه شوند و یاد بگیرند چگونه با ملتها رفتار کنند به آنها گفتیم که تا نیمه ماه رمضان (اواسط سپتامبر) گفتو گو نمیکنیم.
بعد از آن بعضی از این کشورها در تماس خود با ما پذیرفتند که بعد از این زمان گفتو گو را آغاز کنند اما (کاترین اشتون) مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در 3 تا 4 ماه گذشته در پاسخ به تماسهای آقای جلیلی برای مذاکرات جواب درستی نداده بود و گفته بود فعلا آمادگی برای مذاکره ندارد روز بعد از قطعنامه در مصاحبه و نامه خود برای مذاکره اعلام آمادگی کرد. آقای جلیلی در پاسخ ضمن اعلام آمادگی همیشگی ایران برای گفتوگو، یادآور شد که مذاکرات پس از زمان اعلام شده آغاز خواهد شد.
برخی از رسانهها معتقدند ایران در پی تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه اروپا و برخی کشورها، نامه اخیر خود برای مذاکره را ارسال کرده است؟
– به هیچ وجه. قبلا هم گفتهایم که این منطق که تصور کنند با صدور قطعنامه ما را وادار به مذاکره خواهند کرد از ابتدا شکست خورده است. ما از ابتدا همیشه گفتگو کرده و هیچگاه آن را تعطیل نکردهایم. مذاکرات همیشه از جانب طرف مقابل زمانی که منطقی برای پاسخ نداشتند و می خواستند کاری غیرقانونی کنند، متوقف شده است.
این بار هم بلافاصله پس از قطعنامه، خانم اشتون که 3 ماه حاضر به مذاکره نبود اعلام کرد آماده گفتوگو است. آقای جلیلی هم در پاسخ گفتند ما آماده گفتوگو هستیم امارئیس جمهور به علت رفتار بدی که مرتکب شده اید مذاکرات را 2 ماه به تعویق انداخته است. این یعنی ما اواسط سپتامبر آماده گفتو گو هستیم.
ما پیش از این قطعنامه هم آماده گفتو گو بودیم اما آنچه مهم است مبنا و چهارچوب گفتوگو است. به نظر ما گفتو گو باید بر مبنای احترام و عدالت باشد. ما چهارچوب را در بسته پیشنهادی برای آنان مشخص کرده ایم که شامل مسائل بینالمللی و دغدغههای مشترک جهانی است.
این کشورها میدانند که در صحنه واقعی نمیتوانند ایران را به عقب نشینی وادار کنند و به همین علت در فضای خیال و خبرسازی میخواهند بگویند که ایران در این جریان یک قدم عقب نشینی کرده است. این رویکرد اشتباه است. لازم نیست هیچ کس عقب نشینی کند همه میتوانند رو به جلو حرکت کنند ولی بر مبنای دوستی و صلح که در آن همه سود میبرند و کسی ضرر نخواهد کرد.
شما گفتید ایران آمادگی دارد بر مبنای عدالت و تساوی در ماه سپتامبر مذاکرات را آغاز کند. سوال اول این است که آیا شما اعتقاد دارید که مذاکره با این شرایط رخ خواهد داد؟ سوال بعدی این است که شما گفتهاید پرونده هستهای بسته شده است اما اگر گروه 1+5 خواستار ادامه بحث در این باره باشد ایران تا چه حد حاضر به این کار است؟
ما گفتهایم که حاضریم از اواسط سپتامبر گفتوگو کنیم ولی چند شرط داریم. اولین شرط این است که باید کشورهای دیگری هم حضور داشته باشند. به چه دلیل ما باید فقط با 1+5 گفتوگو کنیم؟ این گروه چه مبنایی دارد و بر اساس چه قانونی تعیین شده است؟ اگر شامل 5 عضو شورای امنیت است پس آلمان اینجا چه میکند؟ ما از حضور آلمان استقبال میکنیم ولی میگوییم به همان دلیلی که آلمان در مذاکرات حضور دارد کشورهای دیگری هم باید در گفتوگوها حاضر باشند.
شرط دوم این است که این کشورها نظر خود را درباره چند موضوع اعلام کنند. بگویند که نظر آنها درباره بمبهای اتمی رژیم صهیونیستی چیست؟ فقط در این حد پاسخ میخواهیم که با وجود این بمبها موافقند یا مخالف؟ باید مشخص کنند که هدفشان از این مذاکرات دوستی است یا دشمنی؟ باید مشخص کنند که درباره انپیتی و اصلاحاتی که در اجلاس نیویورک درباره آن انجام شده موافقند یا مخالف؟ آیا با همه این تغییرات موافقند؟ همینطور این کشورها باید اعلام کنند که در گفتوگو میخواهند از قانون منطق و عدالت پیروی کنند یا زور؟ آیا هر جا که استدلالی نداشتند از منطق پیروی میکنند یا دوباره متوسل به قطعنامه میشوند؟ پاسخ آنان به این سوالات فضای مذاکرات را مشخص میکند. هر پاسخی بدهند برای ما تفاوتی نمیکند زیرا ما مذاکرات را بر اساس این پاسخها تنظیم میکنیم ولی ترجیح ما این است که پاسخهای این کشورها منطقی باشد.
در زمینه موضوع هستهای چیزی به نام پرونده هستهای وجود ندارد. این نام ساخته دست این کشورها است. ما طبق قانون عمل میکنیم و بیشترین همکاری را با آژانس کردهایم. تا امروز فوق قانون با آژانس همکاری کردهایم تا جایی که آژانس تا امروز تمام اطلاعات هستهای ما را بر خلاف قانون منتشر کرده است. ما هر گزارشی که به آژانس میدهیم روز بعد در رسانههای امریکایی منتشر میشود این امر صریحا بر خلاف قوانین است. آژانس باید اسرار کشورها را حفظ کند. ایران تنها کشوری است که اطلاعات هستهای آن در روزنامهها منتشر شده است. ما تا امروز در این باره اعتراضی نکردهایم ولی این حق برای ما محفوظ است.
ادعاهای خلاف قانون این کشورها ( 1+5 ) بر ما تاثیری ندارد ما در زمینه مسائل بینالمللی، دغدغههای مشترک و اختلافاتی که با یکدیگر داریم با این کشورها گفتوگو میکنیم. من حتی اعلام کردم آمادهام با آقای بوش گفتوگو کنم. با این که به علت شخصیت ویژهاش کسی حاضر به مذاکره با وی نبود. سال گذشته گفتم حاضرم با آقای اوباما هم مذاکره کنم. به نظر من این کشورها گفتوگو را هم نوعی ابزار سلطه میدانند. ما این نگاه را نداریم و معتقدیم گفتو گو برای تفاهم ، صلح و تعمیق دوستیها است.
میخواهم درباره دیدگاه شما در زمینه شکل گیری معادلات جدید قدرت در جهان و تحولات سیاسی جهان بپرسم. برای مثال ترکیه و برزیل سعی میکنند در سطح جهانی ایفای نقش کنند. جایگاه ایران را در این معادلات جدید چه میبینید؟ آیا شما تحقق این تغییر را در آینده نزدیک قابل تحقق میبینید؟
– روشن است که معادلات سیاسی جهان به سرعت در حال تغییر است. البته این معادلات خود تابع معادلات اندیشه و فرهنگ است. فرهنگ و اندیشه در جهان به سرعت در حال تغییر است. نگاه مردم دیگر نگاه قومی، منطقهای و حتی ملی نیست بلکه جهانی شده است. تمایل مردم به مطالبه عدالت روزافزون است و دیگر مناسبات تبعیض آمیز را نمیپسندند. همه به دنبال احترام و حقوق برابرند و این نشانه تغییر فکری است. تغییرات سیاسی تابع تغییرات فکری و فرهنگی است.
زمانی جهان شامل دو بلوک شرق و غرب بود و همه دنیا زیر سلطه این دو بود. ملتها در آن شرایط اطلاعات و ارتباط با یکدیگر نداشتند و سطح مطالبات پایین بود. این شرایط اکنون عوض شده و یکی از این بلوکها در تاریخ محو شد. بلوک دیگر گمان کرد که میتواند جای شوروی را بگیرد غافل از اینکه ذهنیتها عوض شده و این را نمیپذیرد. ما فکر میکنیم بلوک دوم هم در حال محو شدن در تاریخ و افول است. این بلوک در همه حوزهها در بن بست است. در سیاست، اقتصاد و مدیریت امنیتی دنیا در بن بست است.
آنها هم دارند میروند و به طور طبیعی دیگران جای آنها را میگیرند. ما فکر میکنیم این دیگران همه هستند. درست است که بعضی مثل ترکیه، برزیل و ایران از بقیه جلوترند ولی ما فکر میکنیم دیگران هم خواهند آمد. ما فکر میکنیم در آینده نزدیک جهان همه باید مشارکت فعال بر پایه عدالت و احترام داشته باشند و هیچ کس خود را برتر از دیگران ندارند و روابط براساس احترام باشد. در این تحول فکری که در جهان در حال رخ دادن است برخی کشورها مثل ایران پیشتازند.
روشن است که ایران استقلالی واقعی به دست آورد و در برابر هم شرق و هم غرب ایستاد و خود را از دایره تاثیر گذاری آنها خارج کرد. به همین دلیل توانست در محیط بین الملل تاثیر بگذارد و عمده آن تاثیر فکری و فرهنگی است که ادامه دارد. جایگاه ایران به لحاظ مناسبات معمول سیاسی مثل بقیه جایگاه عادلانه و احترامآمیز است. اما آنچه در حال رخ دادن است و برای ایران اهمیت دارد این است که ایران اکنون در دل ملتها جا دارد. رابطه ایران با ملتها قلبی و محبتآمیز است. ما چنین رابطهای را برای همه کشورها خواهانیم .طبیعی است که این جایگاهی است که این معادلات معمول سیاسی قابل سنجش نیست.
یک سؤال دیگر داشتم راجع به ترکیه و برزیل و دور چهارم تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران، این دو کشور با این تحریمها مخالفت کردند اما روسیه و چین به این تحریمها رای منفی ندادند. آیا این رویکرد مسکو باعث خواهد شد که ایران در روابطش با روسیه بازنگری کند یا خیر؟
در قطعنامههای قبلی هم روسیه رای مثبت داده بود. این مسأله جدیدی نبوده است. البته هماکنون در روسیه نظرهای متفاوتی مطرح است. آن چیزی که رئیس جمهور روسیه میگوید، آشکارا خلاف منافع این کشور است و یک نوع همنوایی با امریکاست. قبلا روسیه در قطعنامهها مشارکت میکرد و در این رابطه نیز همین حرف را به ما زدند و گفتند که ما قطعنامه را طوری تنظیم میکنیم که مشکل جدی ایجاد نشود، ما نمیخواهیم که مشکلی ایجاد شود و خواستار آن هستیم که با گفتوگو مسائل حل شود. اما اخیرا برخی از حرفهای رئیس جمهور روسیه در حقیقت میدان دادن به امریکاست و این چراغ سبز نشان دادن به امریکا برای اعمال فشار بر ایران و کارهای دیگر است. در واقع فروختن منافع روسیه به امریکاست. این مسأله جدیدی است، البته پیش از آنکه به ضرر ما باشد این مسأله به ضرر روسیه است.
فرض کنید این چهار قطعنامه سه تا صفر هم بیاید جلوش و چند سال دیگر بگویند که ما چهار هزارمین قطعنامه را علیه ایران صادر کردیم. این مسأله تقریبا تبدیل به یک لطیفه شده است.
البته این بدان معنا نیست که ما از این مسأله استقبال کنیم، بالاخره آنقدر قطعنامه صادر میکنند که اینها هم از تاریخ خارج شوند.
دقت کنید؛ اتفاق مهمی که در دنیا میافتد و شما در سؤال قبلیتان هم بر این مسأله تاکید داشتید، این است که جریان جدیدی در دنیا در حال روی کار آمدن و جریانی دیگر در حال رفتن است. آنهایی که با جنگ جهانی دوم روی کار آمدند و بر دنیا حاکم شدند، ادبیات، اقتصاد و فرهنگشان را در دنیا حاکم کردند، دوره اینها دیگر تمام شده است، اینها وقتشان در این هتل تمام شده است، اینها باید ساکهایشان را جمع کنند و بروند و البته در حال رفتن هستند.
یک موج جدیدی در حال روی کار آمدن است که این موج دیگر موج سلطه، موج دروغگویی و موج فریبکاری نیست. این یک موج انسانی و فرهنگی است و ایران در قلب این موج حضور دارد.
میتوانیم بگوییم که ملتها در حال آمدن هستند و سلطهگران در حال رفتن هستند. حالا با صدور دو قطعنامه این معادله عوض نخواهد شد زیرا این معادله گسترهاش جهانی است. اصلا با صدور قطعنامه این معادله عوض نخواهد شد. مانند این است که یک رودخانه عظیمی که در هر ثانیه هزار تا دو هزار متر معکب آب را منتقل میکند را بخواهید با یک کامیون خاک یا زباله جلوی این جریان عظیم و زلال آب را بگیریم. هر کس این موضوع را ببیند، میخندد. مسخره است که شما بخواهید با یک کامیون زباله جلوی رودخانه زلال را بگیرید.
امروز ایران ترجمان خواسته ملتهاست. ما خواسته ملتها را بیان میکنیم. فرقی با بقیه نداریم و همه به احترام و عدالت وابسته است. ایران این مسأله را میگوید و یک حقیقت را فریاد میزند. فرض کنید یک کامیون زباله جلوی درب خانه ایرانیها ریختیم، حقیقت که هست و تغییر نمیکند.
شما گفتید که اگر چهار هزار تحریم هم علیه ایران صادر شود، فایدهای نخواهد داشت و رئیس جمهور ایران خیلی محکم ایستاده و میگوید که این تحریمها بیتاثیر هستند و آیا این مسأله به نشانه آن است که طبلهای جنگ با صدای بیشتری شنیده میشود یا خیر؟
– نه آنها انتظار دارند که ما بگوییم که این تحریمها تاثیر گذار هستند، آنها فکر میکنند به محض اینکه تحریمی صادر شود، ملت ایران میمیرد. آنها در برآورد توانایی خود دچار اشتباه شدهاند. آنها خیال میکنند که همه ملتها به آنها نیاز دارند و ملتها بدون آنها نمیتوانند زندگی کنند و به محض اینکه رابطه را قطع کنند، دستگاه تنفسی ملتها از کار میافتد. این اشتباه است.شاید 60 سال قبل بعضیها این مسأله را میپذیرفتند، 30 سال قبل نیز این مسأله پذیرفتنی بود اما الان دیگر اینطوری نیست آنهم درباره ایران. آنها راجع به یک کشور کوچک دو میلیونی هم نمیتوانند این کار را انجام دهند چه برسد به ایران.
آنها اصلا تاریخ، جغرافیا و سیاست نمیدانند. ایران یک میلیون و 750 کیلومتر مربع وسعت دارد. با چهارده پانزده کشور همسایه است. با 180 تا 190 کشور جهان رابطهای بسیار صمیمی دارد. تمام راههای ترانزیتی شرق و غرب دنیا از ایران گذر میکند. ایران یک قدرت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بزرگ است. ایران یک ملت بزرگ است و 75 میلیون جمعیت دارد. متوسط ضریب هوشی جمعیت ایران بالاتر از متوسط دنیاست. ایران جایی است که همیشه پرچمدار تاریخ و تمدن بوده است.
آنها در حقیقت خودشان را تحریم میکنند. دولت امریکا چون 30 سال است که با ما رابطه اقتصادی ندارد، ناراحت است و میخواهد این اروپاییهای بیچاره را هم به همین سرنوشت دچار کند.
فرض کنیم اروپاییها هم به ما جنس نفروشند، چی میشود؟ واقعا چه اتفاقی میافتد؟ تاحالا هم که هیچ جنس اساسی به ما نمیفروختند؛ مثلا یک قطعهای یا دستگاهی که مشکلی از کشورمان حل کند. ما خودمان همه این دستگاهها را ساختیم. اینها الان 15 تا 20 سال است که در سرمایهگذاری در بخش نفت با ما بازی میکنند.
از سال 1372 که آقای کلینتون ایران را تحریم کرد و قانونی گذاشت که کسی 20 میلیون دلار بیشتر سرمایهگذاری کند، تحریم میشود، در حقیقت دیگر سرمایهگذاری در ایران نکردند و تنها با ما بازی کردند.
امسال تصمیم گرفتیم که خودمان سرمایهگذاری کنیم و در این یک سال به اندازه همه این سی سال سرمایهگذاری کردیم.
این ادبیات تحریم برای آدمهای شکستخورده و ضعیف است. اگر میگوییم که تحریمها اثر ندارد، معنایش این نیست که قرار است جنگ شود. من گفتم چهار هزار قطعنامه، اینها سه تا قطعنامه صادر کرده بودند و برای فرار از آنها چهارمین قطعنامه را علیه ایران صادر کردند و برای فرار از این قطعنامه پنجمین قطعنامه را صادر خواهند کرد.
خب سه تا قطعنامه اول که اثری نکرد قطعنامه چهارم هم اثر نخواهد کرد، بعدش چی کار میخواهند بکنند؟ آیا مجدد میخواهند به ادبیات آقای بوش بازگردند یعنی رئیس جمهور امریکا میخواهد به دوران بوش بازگردد. خب سیاستهای بوش که شکست خورده است. یعنی دوباره میخواهند سیاستهای شکست خورده را تجربه کنند. آیا میخواهند گفتوگو کنند؟ با صدور قطعنامه پیش از گفتوگو میخواهند از ما امتیاز بگیرند؟ ملت ایران کسی است که با صدور قطعنامه در گفتوگو امتیاز بدهد؟ چنین چیزی نیست.
فرض کنیم صد تا قطعنامه علیه ایران صادر کردند، اصلا همهشان کلیه ارتباط اقتصادیشان را با ما قطع کردند، آیا جلوی آن موج فرهنگی جهانی را که در حال آمدن است و اینها را پارو میکند، میتوانند بگیرند؟ مسلما نخواهند توانست.
اینها یک راه دارند، اینکه خود را با این موج همراه کنند و کنار دیگر ملتها بایستند. به جای اینکه روبروی ملتها بایستند، کنار ملتها بایستند و عدالت و احترام را بپذیرند.
اینکه ما میگوییم گفتوگو برچه مبنایی است، همین موضوع را مد نظر داریم. اگر میخواهید با ما دشمنی کنید، به ما بگویید با شما گفتوگو میکنیم اما بدانید که چیزی عاید شما نخواهد شد. اما اگر میخواهید دوستی کنید، آن موقع همراه ملتها خواهید شد و هرچه دیگر ملتها سود بردند، شما هم سود خواهید برد.
اتفاقا آنها دوست دارند که فضای دنیا را با واژه جنگ پر کنند و بهخصوص امریکاییها یعنی لابیهای پشت صحنه امریکاییها، صهیونیسمها، دوست دارند فضای دنیا همیشه پر از ادبیات جنگ باشد. البته بعضی از آنها ارزو دارند شب که میخوابند، صبح از خواب بیدار شوند و ببینند که ایران دیگر روی نقشه نیست. آنها این آرزو را دارند. اما اینها عینیت بیرونی پیدا نمیکند و ایران حقیقتی است که در حال آمدن است. ایران در حال بزرگتر شدن است و آنها نمیتوانند جلوی بزرگتر شدن یک ملت را بگیرند که این مسأله نیز تجلی بزرگتر شدن همه ملت هاست.
فکر میکنند با تکرار موضوع جنگ، عدهای در ایران میترسند البته به شما بگویم که این مسأله را با برخیها هماهنگ کردند و من در آینده خواهم گفت. با برخیها که فکرشان مثل خود آنهاست، هماهنگ کردند که ما از این طرف میگوییم و شما هم از آنطرف بگویید، سرو صدا میکنیم، شلوغ میکنیم تا ملت ایران بترسند.
این مسأله اشتباه است. تاکید میکنم که ملت ایران از هیچ چیز نمیترسد، شما که کاری نمیتوانید انجام دهید، فقط حنجرههایتان را تحت فشار قرار میدهید. ما از این موارد خوشحال نیستیم، ما از روز اول بر منطق و گفتوگو تاکید کردیم اما شما میخواهید در مسیر دیگری قدم بردارید. آنقدر در این مسیر بروید تا خسته شوید.
آقای رئیس جمهور، شما معتقدید که حتی اگر چهار قطعنامه کنونی به چهار هزار قطعنامه برسد، اصلا مهم نیست. میتوانید صادقانه بگویید که این تحریمها هیچ تاثیری ندارد و ضرری به دولت و ملت ایران وارد نمیکند. در صورتیکه هواپیماهای ایرانی نمیتوانند در آنجا سوختی دریافت کنند. میتوانید در این رابطه توضیح دهید؟
چرا این مسأله خیلی تاثیر دارد و سرعت پیشرفت ملت ایران را چند برابر میکند. اثر دیگرش این است که آنها را محروم میکند.
من سؤال میکنم، فرض کنید هواپیمای ایرانی، فرض کنید چنین چیزی که تاکنون اتفاق نیافتاده است، در کشوری اروپایی فرود آید و سوخت به این هواپیما ندهند، اصلا اروپاییها به ایرانیها ویزا ندهند، چه اتفاقی میافتد؟ چه کسی ضرر میکند؟
ایرانیها در اروپا پول خرج میکنند. پول که از آنجا نمیآورند؛ پول به آنجا میبرند. خب اگر آنها این روابط را قطع کنند، چه کسی متضرر میشود؟ البته آنها قصد قطع این روابط را ندارند و ما فقط این مسأله را فرض میکنیم. چه کسی ضرر میکند، آیا ما ضرر میکنیم؟ دنیا که فقط اروپا نیست، دنیا خیلی وسیعتر از اروپا و آمریکاست.
سرزمین خدا وسیع است، آنقدر ملتها هستند که با ما همکاری میکنند. همین الان چقدر از ملتها به ما پیام دادند که ما مطلقا کاری به این تحریمها نداریم. شما نگران نباشید ما هر کالایی که بخواهید، به شما میدهیم، هر چی ندادند ما به شما ارزانتر میدهیم.
ما نگرانی نداریم. ایران را با بنزین تحریم میکنند؛ اینها نمیفهمند چه میگویند؛ کشوری که تولیدکننده نفت است، این کشور را به محدودیت صادرات بنزین تهدید میکنید.
ما روزی 4 میلیون بشکه نفت تولید میکنیم ، دهها پالایشگاه داریم با یک تغییر در خط تولید روزی 20 میلیون به تولید بنزینمان اضافه خواهد شد. الان این کار را انجام نمیدهیم چون که کالایی دیگر تولید میکنیم که قیمتش از بنزین بالاتر است. خب اگر شما صادرات بنزین به ایران را متوقف کنید، ما تولیدمان را تغییر میدهیم.
اگر ما کشوری بودیم که نفت، پالایشگاه، 100 سال سابقه صنعت نفت، دانشگاه، صنعت، دانشمند و تکنولوژی نداشتیم، میتوانستید بگویید که بنزین به شما نمیدهیم و مردم به خاطر بنزین میمردند. ما که خودمان تولیدکننده هستیم. اینها اصلا متوجه نمیشوند. اینها توی یک فضای بسته یا اتاقی نشستهاند و دیوارهایش را نقشه دنیا زدهاند و فکر میکنند که دنیا را میبینند. به دیوارهای این اتاق نقشه دنیا را چسباندهاند و فکر میکنند که دنیا را میبینند. ما میگوییم این دیوار را بشکنید و بیایید بیرون، هوای آزاد تنفس کنید و دنیا را ببینید و بفهمید که دنیا عوض شده است.
البته بدانید ما از این کارها استقبال نمیکنیم. ما به آنها گفتهایم که کار بدی میکنید و به جای آن بیایید و گفتوگو و همکاری کنید، چرا به دنبال تقابل هستید؟ ما استقبال نمیکنیم اما معتقدیم که همکاری به نفع همه است. اما اگر عدهای اصرار دارند، خیال میکنند که هیتلر هستند، خیال میکنند ناپلئون هستند، میخواهند شمشیر بکشند و فریاد بزنند، در این صورت ما منتظر میمانیم تا اینها از خر شیطان بیایند پایین.
پرس تیوی: در اظهارات اخیر شما یک سناریویی اخیرا توسط امریکا مطرح شده که در آن سناریو اقدامات احتمالی امریکا علیه ایران و متحدانش در منطقه است. در این رابطه اگر مطلبی دارید، بفرمایید.
احمدینژاد: ما الان اطلاعات دقیقی داریم که امریکاییها یک سناریویی نوشتهاند که جنگ تبلیغاتی سنگینی علیه ایران راه اندازند و این حرفهایی که رئیس جمهور روسیه زد، در واقع آگهی پخش آن نمایش است.
در این سناریو به گستردگی وارد میشوند و برخی از افرادی را که دزدیدهاند و به امریکا بردهاند و حرفهایی از آنها کشیدهاند و این به تصور خودشان یک نمایشنامه کامل است. شروع میکنند به جنگ سنگین تبلیغاتی و افراد مختلف پشت سرهم حرف میزنند و بعدش هم برخی از کشورهای منطقه را مورد هجوم قرار بدهند برای اینکه ما را تحت فشار قرار دهند. این کلیت این سناریوست. همچنین با برخیها در منطقه ما هماهنگی کردهاند، با برخیها در داخل کشور هماهنگ کردهاند و این مسأله را کلید زدهاند.
اظهارات اخیر رئیس جمهور روسیه که ایران در حال دستیابی به فنآوریهایی است که به ساخت بمب نزدیک میشود، این در واقع کلید زدن این سناریو بود.
ما فکر میکنیم تماشاچی این سناریو فقط خود امریکا و متحدانش هستند. یعنی کسی در دنیا پول نمیدهد که برود و این نمایشنامه را ببیند و تاثیری هم نخواهد داشت. واقعا تاثیری ندارد. راه، غلط است. راهی که انتخاب کردهاند، غلط است.
ببینید اگر کسی مسیری را انتخاب کند که برود ته دره، هرچه قدر با سرعت بیشتری برود، بیشتر به انتهای دره نزدیک میشود و از این مسیر به قله نمیرسد. اشتباه اینها این است که ما هرچه میگوییم مسیرتان اشتباه است، نمیفهمند.
پرس تیوی: شما ابتدا میگویید که اینها تبلیغاتی بیش نیست و از سناریوی احتمالی سخن به میان میآورید، اگر چنین چیزی پیش آید ممکن است برخی از دولتهای منطقه مورد حمله قرار گیرند.
احمدینژاد: بله این تبلیغات علیه ماست. همانطور که گفتم یک تبلیغات سنگین علیه ایران است و برخی از کشورهای منطقه را تحت هجوم قرار بدهند. این تبلیغات علیه ماست چون نمیتوانند این اقدامات را علیه ما انجام دهند.
دقت کنید، میخواهند فضایی درست کنند و بگویند که ایران خطری در منطقه است و ما خیلی در رابطه با این مسأله مصمم و جدی هستیم. این یک سناریوی تبلیغاتی است. خودشان هم میدانند برای اینکه راه درگیری با ایران بسته است. البته اینها همانطور که گفتم دوست دارند صبح بیدار شده و متوجه شوند که ایران وجود ندارد. اما این اتفاق نمیافتد چون ایران هست.
اشتباه نکنید، ایران احمدینژاد نیست و اگر احمدینژاد را از صحنه خارج کنیم، تمام است. ایران 75 میلیون انسان مؤمن، شجاع و آگاه دارد که همه با هم متحد هستند. آنها خیال میکنند که ملت ایران دو شاخه شده است. خودشان میگویند و خودشان هم باور میکنند. اشتباهشان این است که نمیآیند در خیابانهای ایران تا ببینند چه خبر است.
ملت ایران یک ملت است، ملتی واحد که همه دوست هم هستند. در زمان انتخابات هر کسی به کسی رأی میدهد این مسأله موجب دشمنی بین ملت نمیشود. ملت ایران یک خانواده است. اینها فکر میکنند که ملت ایران حزبی است و یک عده دموکرات و بقیه جمهوریخواه هستند و این دو گروه به جان هم میافتند. این نیست. اینجا دموکرات و جمهوریخواه بیمعنی است و همه با هم هستند.
اجازه دهید این سؤال را مطرح کنم، براساس این سناریو، رژیم صهیونیستی ممکن است مستقیما به ایران حمله نکند و به یکی از دوستان ایران در منطقه نظیر سوریه یا لبنان حمله کند، آیا در این صورت ایران به کمک آن کشورها که مورد تهاجم قرار گرفتهاند، خواهد رفت یا خیر؟
این احتمال نیست، آنها تصمیم گرفتهاند که این کار را انجام دهند. من اطلاع میدهم، آنها تصمیم گرفتهاند تا سه ماه آینده علیه حداقل دو کشور منطقه عملیات انجام دهند. روشن هم هست که همه این بازیها برای نجات رژیم صهیونیستی است. یعنی تمام این فشارها و موضوع هستهای 2 هدف را دنبال میکند؛ اول جلوگیری از پیشرفت ملت ایران. آنها با پیشرفت ما مخالف هستند. دروغ میگویند که با بمب مخالف هستند به همین علت من به آنها گفتم نظرتان را درباره بمب هستهای رژیم صهیونیستی اعلام کنید که آنها نمیگویند. آنها مخالف نیستند، آنها به بهانه هستهای میخواهند جلوی پیشرفت ما را بگیرند. ما در پزشکی، ریاضیات، مهندسی، هوا فضا، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و دیگر زمینهها در حال پیشرفت هستیم. این پشرفت انسانی است و آنها مخالف هستند. آنها میخواهند که ما همیشه به آنها محتاج باشیم. هیچ کشوری خارج از دایره آنها نباید پیشرفت کند این منطق زور است به همین خاطر نمیخواهند که ما پیشرفت کنیم.
دوم اینکه میخواهند رژیم صهیونیستی را نجات دهند. خود رژیم صهیونیستی هم فکر میکند که با جنگ جدید میتواند نجات پیدا کند. چون همه جا این رژیم به بنبست رسیده است. این رژیم با چه کسی در منطقه میخواهد زندگی کند؟ با کدام کشور میتواند همکاری کند؟ با کدام ملت میتواند همکاری کند؟ همه جا بسته است و کسی حاضر نیست با رژیم صهیونیستی همکاری کند. آنهایی هم که همکاری میکنند، به صورت مخفی همکاری میکنند. پس این بدان معناست که مشروعیت عمومی ندارد. فلسفه وجودیشان هم زیر سؤال رفته است. اینها 60 سال با قدرت نظامی بلامنازع حاکم بودند و میگفتند هیچکس نمیتواند بر آنها غلبه کند. اینها هر تصمیم بگیرند عمل میکنند. به لبنان حمله کرد، شکست خورد. به غزه حمله کرد شکست خورد. الان میخواهد این مسأله را جبران کند. اینها میخواهند به ما فشار سیاسی بیاورند تا نتوانیم به این کشورها کمک کنیم؛ و (اینها میخواهند) با هدف قرار دادن این کشورها، رژیم صهیونیستی دوباره احیا شود.
اگر چنین چیزی روی دهد، آیا شما به این کشورها کمک میکنید؟
نیازی نیست. برای ما بسیار روشن است که در هر تحرک نظامی جدید، رژیم صهیونیستی شکست خورده قطعی صحنه است. معادلاتی که امروز در منطقه تنظیم شده هر جوری که رژیم صهیونیستی وارد این معادلات شود، شکست خورده بیرون خواهد آمد. تابع رژیم صهیونیستی روبه پایین است. تابع نزولی است و تابع صعودی نیست. هر دست و پای جدیدی بزند، سرعت نزولش را بیشتر میکند.
میخواهد به لبنان حمله کند؛ خب معلوم است که نتیجهاش چیست. 33 روز که قبلا حمله کرده بود. من فکر میکنم که اگر این بار تحرکی را انجام بدهد پاسخ ملت لبنان دهها برابر شدیدتر است.
به هرکشوری در منطقه حمله کند، پاسخ همین است. بنابراین ما نگرانی نداریم و نیازی نیست ما کمک کنیم. همین که ما هستیم، کمکی برای همه ملتهاست. برای اینکه ایران کشوری است که جلوی سیاستهای سلطه و توسعهطلبانه و غیرقانونی ایستاده است. این بزرگترین کمک به سایر ملتهای منطقه است. ضمن اینکه امروز ملت لبنان یک ملت زنده و قدرتمند است.
فکر میکنم اگر چنین خطایی را مرتکب شوند، قطعا اصل موجودیت رژیم صهیونیستی به خطر میافتد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.