لقب جدید برای رهبر جمهوری اسلامی: خامنه ای “امام المسلمین” شد
روز: لقب “امام المسلمین” هم به فهرست نسبتا طولانی القاب رهبر جمهوری اسلامی اضافه شد. سایت خبری “جهان” در گزارشی که از سخنان روز جمعه آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز عید فطر منتشر کرد، رهبر جمهوری اسلامی را “امام المسلمین” خطاب کرد.
حامیان و طرفداران آقای خامنه ای تاکنون القاب زیادی به او نسبت داده اند. از “ولی امر مسلمین جهان” گرفته تا “رهبر فرزانه انقلاب”. حتی برخی از دوستداران رهبر جمهوری اسلامی پا را از این هم فراتر گذاشته و او را مصداق “سید خراسانی” دانسته اند که بر طبق برخی منابع تشیع، شخصی است که در زمان ظهور امام زمان در پیشاپیش سپاهی با پرچم های سیاه، از سمت خراسان ایران برای جنگ با دشمنان او، به حرکت در می آید. این افراد معتقدند که نشانه های سید خراسانی کاملا بر آیت الله خامنه ای منطبق است و این مسئله نشاندهنده نزدیک بودن زمان ظهور امام دوازدهم شیعیان است.
همچنین بر مبنای این روایت اینگونه تبلیغ می شود که فرمانده سپاه “سید خراسانی” که “شعیب بن صالح” نام دارد، همان محمود احمدی نژاد است.
اطلاق واژه “امام المسلمین” به رهبر جمهوری اسلامی در شرایطی صورت می گیرد که افکار عمومی ایران و بسیاری از چهره های هر دو جناح سیاسی داخل کشور عموما تاکنون عنوان “امام” را به صورت انحصاری به آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی اطلاق می کرده اند.
نخستین فردی که از عنوان “امام” در توصیف آیت الله خامنه ای استفاده کرد، حشمت الله طبرزدی بود که در اوایل دهه 70 نشریه “پیام دانشجوی بسیجی” را به تریبونی برای نقد شدید سیاست ها و برنامه های دولت هاشمی رفسنجانی و حمایت از رهبر جمهوری اسلامی تبدیل کرده بود.
طبرزدی در اواخر دهه 70 با تاسیس “جبهه متحد دانشجویی” و سپس “جبهه متحد دموکراتیک ایران” به یکی از منتقدان جدی نظام جمهوری اسلامی بدل شد. او پس از شرکت در تظاهرات عاشورای 88 جنبش سبز توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و اکنون بیش از هشت ماه است که در زندان به سر می برد. اتهامات او “توهین به رهبری، اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع وتبانی برای ارتکاب جرم و تشویش اذهان عمومی به قصد تخریب اموال عمومی” اعلام شده است.
از امامت تا رهبری، از امت تا ملت
با روی کار آمدن دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد، شرایط تغییر کرد. محمدعلی رامین، که در ابتدای دولت نهم از مشاوران و نزدیکان احمدی نژاد محسوب می شد اما در دولت دهم به عنوان معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد، فردی بوده که بیشترین مباحث را درباره امامت آقای خامنه ای مطرح کرده است.
آقای رامین در مصاحبه ای که اردیبهشت ماه 1386 با سایت خبری آفتاب انجام داد، “استمرار اصل امامت توسط ولی فقیه” را یکی از “مولفه های ایدئولوژیک حکومت اسلامی” برشمرد و گفت: “اگر برادران و خواهران دینی نسبت به هم مسئول و طبق اصول قرآنی موظف به «امر به معروف و نهی از منکر» برای اصلاح امت اسلامی هستند، به جای تعابیر قرآنی واژهای به نام «شهروند» طبق اصول غربی ترویج شد تا جامعه را از انجام این تکلیف الهی بازدارد. به این ترتیب جامعه اسلامی از یک اصل توحیدی و الهی یعنی داشتن مسئولیت و رسالت متقابل محروم شد.”
وی در تشریح بیشتر این مسئله افزود: “هنگامی که واژه «امامت» به واژه «رهبری» تقلیل داده شد، کلمه «امت» هم به کلمه«ملت» تبدیل شد. در نتیجه عناصر امت اسلامی که خواهران و برادران دینی محسوب میشوند، به عناصری با نام «شهروند» تبدیل شدند که این واژه براساس مکتب اومانیسم غربی و مغایر با نگرش اسلامی بازتعریف و بر جامعه اسلامی ما تحمیل شد.”
اما در شرایطی که حتی طرفداران آقای خامنه ای در میان فرماندهان نظامی و امنیتی، احزاب سیاسی و چهره های شاخص جناح راست هم توجه چندانی به پیشنهاد آقای رامین برای “امام” خطاب کردن رهبر جمهوری اسلامی نشان ندادند، خردادماه سال جاری بود که برخی سایت های منتسب به جناح اصولگرا، در اقدامی مشترک مطلبی را منتشر کردند که طی آن مبانی نظری بحث “امامت” آقای خامنه ای شرح داده شده بود.
یکی از روزنامه نگاران نزدیک به حزب موتلفه اسلامی که در هفته نامه “شما” (ارگان رسمی موتلفه) و روزنامه هایی مانند ایران و وطن امروز قلم می زند، در مطلبی با عنوان “بیعتی نو با امام خامنه ای” با تشبیه فضای بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری به عرصه جنگ، نوشت: “اگر باور داريم كه در ميانه معركه نبرد نرم قرار داريم،اگر باور داريم كه به كارگيري واژگان بخشي از جنگ خاموش دشمن است، اگر امامت امت را پذيرفتهايم و امت امام هستيم ، خطايمان را بپذيريم. از شماتت دوستان نادان و دشمن دانا و كساني كه جوزده بازي دشمن گشتهاند، نترسيم و در سالروز سوگمان بر عروج بزرگ مردي كه عصر حاضر را به دليل انديشه بلندش عصر خميني ناميدهاند در بيست و يكمين بيعتمان با خلف او، نقش خويش را به درستي ايفا نموده و از اين پس بگوييم امام خامنهاي.”
این روزنامه نگار حامی جریان حاکم با بهره گیری از نظرات رامین درباره “امامت و رهبریت” و با اشاره به آنچه “دشمن” نامید، افزود: “آنها جمهوريت ما را دموكراسي خود ترجمه كردهاند و رهبر را براي ما جايگزين امام كردهاند، زيرا در ادبيات غرب، رهبر يادآور نظامي متفاوت است و هنگامي كه در دانشگاههاي ما متون غربي تدريس شد، باور مردم به رهبر، به مطلوب آنها و مشابه سازي نظام فكري برتر ما با نظام شكست خوده فاشيسم، نزديك خواهد گرديد.”
وی نیز واژه “امام” را “یکی از واژگان کلیدی در تفکر اسلام ناب” برشمرد و نوشت: “واژهاي كه ما بعد از رحلت حكيم بزرگ حضرت امام خميني آن را بدو منحصر كرديم تا بدين شكل پويايي انديشه امام را گرفته، و در او متوقف كنيم.”
وی سپس با اذعان به عدم اقبال نیروهای سیاسی داخلی به استفاده از عنوان “امام” برای آیت الله خامنه ای پس از درگذشت آیت الله خمینی، نوشت: “اينكه خطيب جمعه هفته پس از رحلت امام از روي احساسات از دست دادن آن پير فرزانه چنين خطاي راهبردي و استراتژيكي را مرتكب شد كه گفت «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان امام بگوییم» يا دليل ديگري داشت موضوع بحث نيست؛ مهم اين است كه اين خطاي راهبردي ما را بدان سو برد كه به اسم اعزاز امام خمینی، انديشهاي را كه امام از نجف در پي تثبيت آن بود، مورد هجمه قرار داديم. امروز جداي از بزرگاني همچون سيد حسن نصر الله و شهيد آيت الله سيد محمد باقر صدر كه از خارج از ايران در مكاتباتشان «امام خامنهاي» به كار بردهاند، همواره به كار بردن پيشوند امام براي خلف خميني كبير، تعبير تندروانه تلقي شده است.”
این روزنامه نگار عضو حزب موتلفه ادامه داده: “در اين نبرد نرم، بسيار طبيعي است كه براي سياهنمايي اين واژگان تلاش بسيار شود. گاهي آن را به جاي مانده از ادبيات عناصر تندرويي كه اينك در دامان غرب پناهندهاند همچون حشمت الله طبرزدی ميدانند – كه جاي بررسي دارد كه چرا چنين عنصري از اين ادبيات استفاده ميكرد و آيا به عمد قصد تخريب نداشت؟- و گاه آن را نشان از تلاش ما براي معصوم انگاري رهبري نظام تلقي ميكنند و خبر از فاشيسم ميدهند. بدون آنكه ابعاد گسترده نظام امامت امت را بررسي نمايند و بخوانند كه از حقوق مسلم امام بر امت نصيحت او است و در چنين نظامي كه نصيحت به ائمه مسلمين يكي از فرائض باشد، ديكتاتوري را در آن راهي نيست.”
وی افزوده: “آنها جمهوريت ما را دموكراسي خود ترجمه كردهاند و رهبر را براي ما جايگزين امام كردهاند، زيرا در ادبيات غرب، رهبر يادآور نظامي متفاوت است و هنگامي كه در دانشگاههاي ما متون غربي تدريس شد، باور مردم به رهبر، به مطلوب آنها و مشابه سازي نظام فكري برتر ما با نظام شكست خوده فاشيسم، نزديك خواهد گرديد.”
این روزنامه نگار اصولگرا البته در پایان مطلب خود مدعی “ناخرسندی” آقای خامنه ای از اطلاق این عنوان به خود شد و نوشت: “اين به يقين بيانگر زهد ايشان است و سببي است براي قوت قلب ما در حمايت از امامت امت و از شروط امامت؛ اما مگر امام خميني راضي به چنين بياني بود، مگر نه آنكه امام خميني ميفرمود به من خادم بگوييد بهتر است و همواره خود را خادم ميخواند. آيا اگر در چنين شرايطي كه واژه امام مهجور واقع شده است، ما وظيفه خويش در احياي اين فرهنگ را ايفا نماييم، عمل به تكليف نكردهايم؟ آيا از اين طريق به بصيرت افزايي اقدام نكردهايم؟”
ناتوان در داخل، مدعی در خارج
ملقب شدن آیت الله خامنه ای به عنوان “امام المسلمین” توسط طرفداران وی در شرایطی صورت می گیرد که پس از سرکوب گسترده و خشونت بار معترضان به نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری، مباحث گسترده ای درباره افزایش قدرت رهبر جمهوری اسلامی و حرکت او به سوی استبداد و دیکتاتوری توسط منتقدانش مطرح شده است.
این مباحث بخصوص پس از آنکه دفتر آقای خامنه ای در اواخر تیرماه گذشته، پاسخ به استفتایی از او را منتشر کرد که طی آن رهبر جمهوری اسلامی به عنوان “ولی امر مسلمین” جهان معرفی و اطاعت از دستورات حکومتی وی برای همه “واجب” بیان شده بود، افزایش یافتند.
پاسخی که انتقادات زیادی را متوجه آیت الله خامنه ای کرد؛ هرچند دفتر او پس از یک هفته با صدور اطلاعیه ای، آنچه را «عکس العمل و تحرک رسانه ای زیادی از سوی رسانه های ضد انقلاب در فضای مجازی» خوانده مورد انتقاد قرار داد و این رسانه ها را متهم کرد که سعی داشتند «در سه حوزه، فعالیت تخریبی خودشان را آرایش دهند.»
به نوشته سایت دفتر حفظ و نشر آثار آقای خامنه ای، این سه حوزه عبارت بوده اند از توصیف این فتوا به عنوان بدعتی در احکام صادره از سوی مرجعیت شیعه، تمرکز بر تخریت اصل 109 قانون اساسی (شامل ویژگی های رهبری جمهوری اسلامی)، و سرانجام، تاکید بر بخشی از متن فتوا که ولایت فقیه را، که آیت الله خامنه ای تصدی آن را برعهده دارد، به عنوان «شعبه ای از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله است» تعریف کرده بود.
دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای در این پاسخ توجه گسترده رسانه های مجازی به این فتوا را غیرعادی دانسته و پرسیده : “چه پیامی در این استفتا وجود داشت که این گروه را نگران کرد؟ چه نتایجی در انتشار این مطلب بود که رسانه های غیرخودی این چنین با این مطلب برخورد کردند؟”
این بیانیه کسانی را که “دشمن” می خواند متهم کرد که «به خیال خود می خواهند با هو و جنجال رسانه ای کاری کنند که حرف ها شنیده نشود و یا ناقص و تحریف شده به گوش مردم برسد.»
تمام این تلاش ها برای اثبات امامت آقای خامنه ای بر مردم ایران و مسلمانان جهان، به دنبال آن صورت می گیرد که برخی چهره های شاخص اصولگرا نیز در ماه های گذشته به ناتوانی او در حل مشکلات کشور اذعان کرده اند.
آیت الله امامی کاشانی امام جمعه تهران و از روحانیون بلندپایه جریان راست سنتی مرداد ماه گذشته در مسجد جمکران قم خطاب به امام زمان گفته بود: “نور ولایت فقیه کم شده و نمی تواند مشکلات کشور را حل کند.”
وی افزوده بود: “ای امام زمان، اگرچه در عصر غیبت تو ولایت فقیه حاکم است، اما ولایت فقیه نور کمی است که از آن دور سو سو می کند.”
وی سپس با اشاره به کم سو شدن نور ولایت فقیه در ایران خطاب به امام زمان ادامه داده بود: “او که نمی تواند مشکل را حل کند، این است اوضاع کشور، این است اوضاع دنیا، تو باید بیایی، تو باید مشکل را حل کنی.”
چندی پیش هم امیر محبیان، از تئوریسین های جناح راست و عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت در مقاله ای با عنوان “اقتدار یا مشروعیت حاکم” را “نخستین منبع قدرت در جمهوری اسلامی” خوانده و با اشاره به “صدماتی” که وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری به این منبع وارد کرده، از اصولگرایان خواسته بود به “بازسازی” آن بپردازند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.