مصاحبه با خانواده زندانیان سیاسی، دو زندانی دیگر در آستانه اعدام
روز: فرشته قاضی: وکیل محمد علی حاج آقایاری در مصاحبه با “روز” اعلام کرد دیوان عالی کشور تقاضای اعاده دادرسی پرونده موکلش را رد کرده و دیگرهیچ راهکار قانونی برای جلوگیری از اعدام این زندانی سیاسی وجود ندارد.همزمان وکیل و پدر حبیب الله گلپری پور در گفتگو با “روز” از تایید حکم اعدام این زندانی سیاسی توسط دیوان عالی کشور خبر دادند. حکمی که علیرغم ابلاغ به آقای گلپری پور در زندان مهاباد، هنوز به وکیل او ابلاغ نشده است.
از سوی دیگر رضا خندان، همسر نسرین ستوده که به دادسرای اوین احضار شده به “روز” اعلام کرد تا سه روز بعد از رویت احضاریه باید خود را به دادسرای اوین معرفی کند.
ناهید کرمانشاهی، مادر هنگامه شهیدی نیز خبر از تعیین وثیقه 600 میلیون تومانی برای دخترش داد و به “روز” گفت توان تامین چنین وثیقه سنگینی را ندارد.
مرضیه پاسدار، همسر احمد قابل نیز از بازداشت مجدد همسرش و انتقال این پژوهشگر دینی به زندان وکیل آباد مشهد با “روز” سخن گفته است.
این در حالیست که با بازداشت مسئول دفتر میرحسین موسوی، حلقه امنیتی بر گرد نخست وزیر زمان جنگ تنگ تر می شود.
محمدعلی حاج آقایاری در آستانه اعدام
با رد درخواست اعاده دادرسی از سوی دیوان عالی کشور، محمدعلی حاج آقایاری در آستانه اعدام قرار گرفت. حاج آقایاری 62 سال سن دارد و روز عاشورا بازداشت و به اعدام محکوم شده است. پس از تایید حکم اعدام او از سوی دادگاه تجدید نظر، مهدی حجتی، وکیل این زندانی سیاسی تقاضای اعاده دادرسی کرد اما او روز گذشته به “روز” خبر داد که تقاضای اعاده دادرسی از سوی دیوان عالی کشور رد شده و موکلش در آستانه اعدام قرار گرفته است.
وکیل آقای حاج آقایاری توضیح داد: “متاسفانه از نظر قانونی هیچ کاری از ما به عنوان وکیل دادگستری ساخته نیست و آخرین راه تقاضای اعاده دادرسی بود که انجام دادیم و رد شد. در اصل هیچ راه قانونی برای جلوگیری از اعدام موکلم وجود ندارد.”
محمدعلی حاج آقایاری که سابقه محکومیت سیاسی در دهه شصت را دارد از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به محاربه و همکاری با سازمان مجاهدین خلق متهم و به اعدام محکوم شد؛ حکمی که توسط شعبه 36 دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد و اکنون با رد تقاضای اعاده دادرسی، این زندانی سیاسی به اتفاق جعفر کاظمی در آستانه اعدام قرار گرفته است.
جعفر کاظمی نیز که از 28 شهریور سال گذشته در زندان به سر می برد از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب به محاربه متهم و به اعدام محکوم شد و شعبه 36 دادگاه تجدید نظر این حکم را نیز عینا تایید کرد.
نسیم غنوی وکیل آقای کاظمی پیش از این از رد درخواست اعاده دادرسی برای موکلش از سوی دیوان عالی کشور خبر داده بود؛ پرونده این زندانی سیاسی اکنون در شعبه اجرای احکام است.
پدر و وکیل گلپری پور: حبیب کتاب داشت نه اسلحه
حبیب الله گلپری پور دیگر زندانی سیاسی است که با تایید حکم اعدام او در دیوان عالی کشور در خطر اعدام قرار گرفته است.این زندانی سیاسی کرد از یکسال پیش در زندان به سر می برد.
ناصر گلپری پور، پدر این زندانی سیاسی که روز دوشنبه با فرزند خود در زندان مهاباد ملاقات کرده به “روز” می گوید: “روز دوشنبه به اتفاق آقای بهرامیان، وکیل پسرم به دادگاه رفتیم و با قاضی پرونده پسرم دیدار کردیم یک صورت جلسه محلی درباره پسرم به قاضی ارائه دادیم که پسر من آدمی فرهنگی است و درگیر هیچ کار مسلحانه و سیاسی نبوده است. دو روز دیگر هم باید برویم تا ببینیم تکلیف درخواست عفوی که قبلا داده ایم چه می شود و چه پاسخی می دهند.”
آقای گلپری پور با رد اتهام محاربه فرزندش می افزاید: “این اتهامات به پسر من نمی چسبد. او یک جوان 25 ساله است که فقط کار فرهنگی میکرده و وقتی او را بازداشت کرده اند چند کتاب با خود داشته که کتاب ها را ضبط کرده اند. اسلحه ای نبوده و کار مسلحانه ای نکرده؛ جرم پسر من تنها داشتن چند کتاب بوده است و نمیدانم بر اساس چه قانونی به پسرکم چنین اتهامی زدند و بعد حکم اعدام دادند.”
پدر حبیب الله گلپری پور، روحیه فرزندش را خوب توصیف می کند و میگوید: “دوشنبه که او را دیدیم به او ابلاغ کرده بودند که حکم اعدام در دیوان عالی کشور تایید شده است. می گفت مرگ و زندگی دست خدا است. روحیه اش هم خوب بود. اما شنیدم برخی جاها نوشته اند که پسر من گفته است من خودم به زندگی ام خاتمه میدهم و از این حرفها، در حالیکه این ها دروغ است نمیدانم با چه منظوری و چگونه به نقل از پسر من که در زندان است دروغ نوشته اند. من خودم از حبیب پرسیدم و خیلی هم نگران بودم اما گفت چنین حرفی نزده و وقتی حکم را به او ابلاغ کرده اند اعتراض کرده و گفته تا روشن شدن تکلیفش اعتصاب غذا میکند. بعد هم که به او گفتند حکم اولیه است و در دیوان عالی کشور می شکند، پسرم هم اعتصابش را شکست. اما دیدید که حکم نشکست و تایید شد با این حال روحیه اش خوب است و می گوید که زندگی و مرگ دست خدا است و هر چه خدا بخواهد پیش می آید.”
وی می افزاید: “حبیب امانت خدا بود و من او را به خدا سپرده ام. یکسال است گرفتارمان کرده اند. باور کنید فقط برای خودم و بچه ام نمی گویم بلکه از خدا میخواهم چنین گرفتاری برای هیچ انسانی پیش نیاید و من آخرین پدری باشم که چنین گرفتاری دارم. از تمام انسان های خدا پرست و وجدان های بیدار و سازمان های حقوق بشری و سازمان بین الملل و کسانی که کار خیر میکنند هم میخواهم کمک کنند و اجازه ندهند این حکم اجرا شود.”
خلیل بهرامیان، وکیل حبیب الله گلپری پور نیز که بعد از صدور حکم اعدام برای این زندانی سیاسی، وکالت او را بر عهده گرفته است به “روز” می گوید: “روز دوشنبه با موکلم دیدار کردم و متوجه شدم که به او ابلاغ شده که دیوان عالی کشور حکم اعدام را تایید کرده اما تا این لحظه این حکم به من به عنوان وکیل آقای گلپری پور، ابلاغ نشده است.”
آقای بهرامیان در پاسخ به این سئوال که با توجه به تایید حکم اعدام، چه راهکار قانونی برای جلوگیری از اجرای این حکم وجود دارد می گوید:” من صورت جلسه ای دادم و خواستار اعمال ماده 18 قانون دادگاههای عمومی و انقلاب شدم که بر اساس آن، در احکامی که مخالفت آشکار با ضوابط شرعی داشته باشد میتوان از رئیس قوه قضائیه درخواست تجدید نظر کرد. تمام راههای قانونی را می روم تا از حکم اعدام جلوگیری کنم.”
وکیل آقای گلپری پور می افزاید: “اتهام موکل من محاربه است در حالیکه محاربه، به اقدامات مسلحانه بر علیه حکومت اسلامی گفته می شود اما موکل من به هیچ عنوان اقدام مسلحانه انجام نداده و هیچ مدرکی هم در این زمینه وجود ندارد. از موکل من فقط چند کتاب گرفته و او رابه محاربه متهم کرده اند. البته در پرونده موکلم اقرار ایشان وجود دارد که با پژاک همکاری داشته اما خود او می گوید زیر فشار و شکنجه مجبور به اقرار دروغ شده است.”
احضار همسر نسرین ستوده به دادسرای اوین
در حالیکه افکار عمومی نگران وضعیت نسرین ستوده، وکیل و حقوقدانی است که از دو هفته پیش در بازداشت به سر می برد، همسر این حقوقدان به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شد.
رضا خندان، که دیروز ضمن نامه ای به رئیس قوه قضاییه خواستار رسیدگی به وضع همسرش شده بود، پیش از این به اتفاق وکیل همسرش از مصاحبه درباره وضعیت خانم ستوده منع و تهدید به بازداشت شده بود. او به “روز” می گوید: “به طور شفاهی گفته بودند که حکم جلب صادر شده و اگر مصاحبه کنید بازداشت می کنیم. تا اینکه روز دوشنبه کتبا احضاریه ای برای من فرستادند که در آن نوشته شده برای پاره ای از توضیحات تا سه روز پس از رویت احضاریه به دادسرای اوین مراجعه کنید.”
آقای خندان که نگران وضعیت همسرش است می افزاید: “از زمان بازداشت همسرم تاکنون فقط یکبار با ما تماس کوتاهی گرفته و گفته است که مصاحبه نکنیم بعد از آن تلفن دیگر هیچ اطلاعی از وضعیت او ندارم و به شدت نگران ام. با اینکه به ما گفته بودند بعد از این امکان تماس تلفنی را افزایش میدهند اما متاسفانه وضعیت بدتر شده و ما در بی خبری مطلق از خانم ستوده قرار داریم و ارتباط ایشان با ما مطلقا قطع شده است.”
همسر خانم ستوده در ادامه می گوید: “هیچ کاری هم از دست ما ساخته نیست. نامه ای به رئیس قوه قضائیه نوشته ام و دیروز هم برای آقای جندقی، رئیس کانون وکلای دادگستری که قرار است با دادستان تهران ملاقات کند نامه ای نوشتم و درخواست کردم که قضیه را پی گیری کنند؛ هم وضعیت خانم ستوده و هم وضعیت خانواده را که تحت فشار هستند. از طرفی اموال ما را برده اند. کامپیوتر ها و تمام وسایل کاری مرا برده اند و عملا هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. پرونده های خانم ستوده را برده اند در حالیکه این پرونده ها جنبه خصوصی دارد و بین وکیل و موکل است اما به این مسائل توجه نکردند. با شرایط فعلی هم کاری از دست ما بر نمی آید و نمیدانم چه کاری باید انجام دهم.”
نسرین ستوده، وکیل خانواده های میثم عبادی و احمد نجاتی کارگر، دو تن از جان باختگان وقایع بعد از انتخابات و همچنین وکیل بسیاری از زندانیان سیاسی، مدنی و مطبوعاتی است.
اعدام های مشهد و بازداشت احمد قابل
احمد قابل، پژوهشگر دینی که 30 آذر سال گذشته بازداشت و سپس با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی آزاد شده بود، روز گذشته مجددا بازداشت شد.
مرضیه پاسدار، همسر آقای قابل در مصاحبه با “روز” ضمن تایید بازداشت مجدد همسرش، توضیح میدهد: “هفته گذشته یک احضاریه به داخل حیاط ما انداخته بودند. حتی دست ما هم ندادند که از ما امضا بگیرند. احضاریه را که دیدم نوشته بود آقای قابل باید خود را به دادگاه سلیمان معرفی کند. ایشان رفتند و در این دادگاه به ایشان گفتند که باید روز سه شنبه یعنی دیروز، به دادسرای مشهد مراجعه کند. ما دیروز با هم رفتیم و آنجا ایشان را بازداشت کردند.”
خانم پاسدار می افزاید: “آنها سخنرانی آقای قابل در نجف آباد و همچنین مسائلی راکه ایشان درباره وضعیت زندان مطرح کرده بودند به عنوان دو دلیل برای احضار آقای قابل عنوان کردند که ایشان هم گفتند درباره سخنرانی نجف آباد باید کل نوار را بگیرید و گوش دهید تا مشخص شود چه گفته ام نه اینکه بخش هایی را ببرند و به شما گزارش دروغ بدهند.”
خانم پاسدار در پاسخ به اینکه گفته می شود مصاحبه های آقای قابل در خصوص اعدام های اخیر مشهد دلیل بازداشت ایشان بوده است می گوید:” بله دومین دلیل همین بود. در اصل آن چیزهایی که درباره وضعیت زندان گفته و منتشر کرده را عنوان کردند که دلیل احضار بوده است و بعد هم که ایشان را بازداشت کردند.”
همسر آقای قابل سپس می گوید که این پژوهشگر دینی آمادگی بازداشت مجدد را داشت: “حاج آقا همان اول که احضاریه را دید گفت که بنا بر دستگیری من است و برای همین مطلبی با عنوان «آنچه گذشت و آنچه لازم است» نوشت که برای انتشاردر اختیار سایت ها قرار گرفته است.”
خانم پاسدار سپس با اشاره به وضعیت جسمی و بیماری همسرش می گوید: “ایشان تحت درمان هستند و دارو مصرف میکنند. این نکته را هم در دادگاه گفتیم اما گفتند تحت مراقبت های ویژه قرار خواهند داد و قرص هایشان هم همراهشان بود. به هر حال باید منتظر باشیم ببینیم چی پیش می آید، اما واقعا امیدوارم همه انسان های بی گناهی که در زندان هستند آزاد شوند و تمام کسانی که بی گناه گرفتار بند هستند رهایی یابند.”
سنگ بزرگ برای آزادی هنگامه
مادر هنگامه شهیدی هم در گفتگو با “روز” از تعیین وثیقه 600 میلیون تومانی برای این روزنامه نگار خبر داد و گفت توان تامین چنین مبلغ سنگینی را ندارد.
ناهید کرمانشاهی به “روز” می گوید: “این وثیقه برای مرخصی برای یک روزنامه نگار خیلی سنگین و بی سابقه است. آن هم یک زندانی که در زندان به بیماری مبتلا شده و نیاز به درمان دارد و حق دارد از مرخصی استفاده کند. اما متاسفانه با تعیین چنین وثیقه سنگینی در اصل از آزادی و مرخصی هنگامه جلوگیری می کنند.”
مادر هنگامه شهیدی می افزاید: “من و پدر هنگامه هر دو فرهنگی هستیم و امکان تامین چنین وثیقه ای را نداریم حتی ده درصد این وثیقه نیز در توان ما نیست. دو ماه است که دوندگی میکنم تا به بچه ام مرخصی بدهند و به بیمارستان ببرم تا معالجه شود اما نمی گذارند اکنون هم با این وثیقه، در اصل سنگ جلوی پای من میندازند.”
خانم کرمانشاهی که روز گذشته با دخترش در زندان اوین ملاقات کرده می گوید: “هنگامه در زندان دچار روماتیسم قلبی شده، مشکل کمر و گوارش دارد و حتی خودشان برای ام آر آی او را به بیرون زندان برده بودند و پزشکان گفته اند باید بیرون از زندان درمان شود اما متاسفانه توجهی نمی کنند و من مانده ام اگر مشکل حادی برای هنگامه پیش بیاید چه کسی جوابگوی ما خواهد بود؟ آخر مگر چه جرمی مرتکب شده؟ من خواهر دو شهید هستم.هنگامه بچه همین انقلاب است. چگونه من که فرهنگی هستم چنین وثیقه ای تهیه کنم؟ از کجا 600 میلیون تومان بیاورم؟ تمام دارایی من یک خانه بود که در بازداشت اولیه هنگامه به عنوان وثیقه دادیم. این ظلم است به خدا که به ما می کنند.”
مادر هنگامه شهیدی که از دو ماه پیش تقاضای دیدار با دادستان را کرده، می گوید: “تاکنون هیچ جوابی به ما نداده اند. نمیدانم چه باید بکنم. بچه ام مریض است و هیچ کاری از دست من بر نمی آید، فقط با بار سنگین میروم او را می بینم که رنگش روز به روز پریده تر می شود و با بار سنگین تر برمیگردم. دیروز هم او را دیدم و وقتی قضیه وثیقه را فهمید خیلی ناراحت شد.”
خانم کرمانشاهی می افزاید: “هنگامه 6 سال محکومیت دارد و الان برای مرخصی 600 میلیون خواسته اند گویا برای هر سال، صد میلیون حساب کرده اند. نزدیک یک ماه هم هست که تماس تلفنی اش را قطع کرده اند و نمی گذارند به ما زنگ بزند. می گویند در زندان فعالیت میکرده و…”
مادر این روزنامه نگار سپس خبر میدهد که بعد از خروج محمد مصطفایی از کشور، اکنون علیزاده طباطبایی وکالت هنگامه شهیدی را بر عهده گرفته است: “آقای علیزاده طباطبایی هم مانده که چه کنیم. پی گیری میکند اما فعلا به هیچ جا نرسیده. من هم یکسال و نیم است زندگی ام این شده که از صبح راه می افتم تا پایان ساعت های اداری در کوچه ها و دنبال کار هنگامه هستم اما هنوز نتوانسته ام بچه ام را برای معالجه به بیرون بیاورم واقعا این 600 میلیون تومان را از کجا بیاورم؟ این سنگ بزرگ را انداخته اند که هنگامه مرخصی نیاید.”
خانم کرمانشاهی در پایان با بغض می گوید: “نمیدانید یک مادر چه حالی دارد وقتی بچه اش بیمار است و توان مالی برای بیرون اوردن و درمان او را ندارد و…”
پیام برای این مطلب مسدود شده.