19.09.2010

احمدی‌نژاد تیر خلاص را شلیک می‌کند؟

خودنویس: احمدی‌نژاد و تیم تازه به دوران رسیده‌اش با ادامه روند فعلی و پشتیبانی قدرت نظامی سپاه، با شتاب به سمت برقراری یک دیکتاتوری ریاست جمهوری به سبک پینوشه یا صدام و یا شکل مدرنترش در ونزوئلا حرکت می‌کنند، البته به شرط آنکه آمادگی رویارویی با آخرین سد قانونی اشان را نیز داشته باشند. سدی به نام رهبری که مواضع‌اش هنوز آنچنان مورد حمله تیم کودتا قرار نگرفته است.

هر دو طیف اصول گرایان سنتی و معتدل، خطر را بیخ گوش خود حس کرده‌اند. احمدی‌نژاد و سپاه پس از کودتای انتخاباتی و حذف گسترده اصلاح طلبان، حالا به نظر آماده حذف ارکان دموکراسی نیم بند جمهوری اسلامی هستند. پروژه‌ای که شاید با سخنان جدید احمدی‌نژاد کلید خورده باشد.

به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ای اختصاصی با روزنامه ایران در مورد قوای سه گانه در ایران گفت: «بعضی‌ها یک جمله حضرت امام متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده را برجسته می‌کنند، آن زمان رئیس جمهور مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست‌وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می‌شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند».

وب سایت الف متعلق به احمد توکلی، در مقاله ای تحلیلی به این سخنان پرداخته و با تحلیل قانون اساسی به این نتیجه رسیده که جمهوری اسلامی نه نظامی ریاستی به سبک امریکاست و نه نظامی صرفا پارلمانی. تحلیلی که به نظر صحیح‌تر از برداشت احمدی‌نژاد است. تاکنون هم هیچ کدام از مقام‌های رده بالای کشور در هیچ مقطعی به مقابله با جایگاه مجلس برنخاسته بودند. ولی به واقع هدف احمدی نژاد از این سخنان چیست؟ آیا واقعا این اظهارات به معنی عبور او از خمینی است یا اهداف دیگری در پشت آن خوابیده است؟

احمدی‌نژاد و تیم کودتاچیش به نظر نمی‌رسد در حال حاضر نیازی به درگیری با خمینی و اندیشه‌های او داشته باشند. ورود به این حوزه علاوه بر اینکه موجب مخالفت های گسترده در میان حتی حامیانشان خواهد شد، به همان اندازه نیاز به توان تئوری و اجرایی برای ساختار شکنی دارد. دولت فعلی در وضعیت متزلزلی که در داخل و خارج دارد، در عالم واقع نیازی به یک رودررویی جدید نخواهد داشت. رویارویی که در بعد اجرایی نیز در حال حاضر فایده ای برای تیم احمدی نژاد در پی ندارد.

شاید اولین دلیل این گفته‌های احمدی‌نژاد می‌تواند نگرانی او باشد از مسایل پشت پرده‌ای که احتمالا در میان رده‌های بالای نظام وجود دارد مبنی بر پارلمانی کردن انتخاب ریاست جمهوری. مسایل مطرح شده پشت پرده‌ای که به طور ناگهانی توسط یکی از نمایندگان خبرگان در آخرین اجلاس این مجلس علنی شد. دومین دلیل هم می‌تواند تقابل آشکار مجلس در مقابل گردن کشی های دولت باشد. اتفاقی که در این چند ماهه اخیر بارها و بارها تکرار شده است.

اما اگر کمی بازتر به مسایل نگاه کنیم، و علاوه بر این چند ماه یک پروسه ۲ تا ۳ ساله را بررسی کنیم، شاید بتوانیم به این نتیجه برسیم، که حذف یا تضعیف مجلس می تواند در ادامه طرح یک دست سازی قدرت باشد، که یکی از مهم ترین بخش هایش کودتای انتخاباتی ۸۸ بوده است. احمدی نژاد در این چند ماه گذشته به چهار جز اصلی قانون اساسی تاخته است. مجمع تشخیص مصلحت، شورای نگهبان ، قوه قضائیه و مجلس. تمام بخشهایی از نظام ایران که به طور قانونی آمادگی ایستادگی در مقابل رئیس جمهور را دارند. اتفاقا این بخش‌ها کمابیش در حوزه قدرت اصولگرایان سنتی یا معتدل قرار دارند. احمدی نژاد و تیم تازه به دوران رسیده‌اش با ادامه روند فعلی و پشتیبانی قدرت نظامی سپاه، با شتاب به سمت برقراری یک دیکتاتوری ریاست جمهوری به سبک پینوشه یا صدام و یا شکل مدرنترش در ونزوئلا حرکت می‌کنند، البته به شرط آنکه آمادگی رویارویی با آخرین سد قانونی اشان را نیز داشته باشند. سدی به نام رهبری که مواضع‌اش هنوز آنچنان مورد حمله تیم کودتا قرار نگرفته است.

با نزدیک شدن به نیمه دور دوم ریاست جمهوری، باید منتظر باشیم که احمدی نژاد سرانجام تیر خلاص را بر پیکر دموکراسی نیم بند نظام اسلامی ایران شلیک کند و با حذف نهادهای تصمیم گیری موازی یا به تعبیری مزاحم دولت، پایه گذار سبک جدیدی از دیکتاتوری‌های ریاست جمهوری از نوع ایدئولوژیک و اسلامی‌اش باشد. اتفاقی که ممکن است زمان بر باشد اما با پشتیبانی قدرت فراوان نظامی، اقتصادی و سیاسی سپاه امکان پذیر است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates