توسل به رمز و راز زمامداری در جمهوری اسلامی
نیلگون: اکبر گنجی
محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۶ در دانشگاه علم و صنعت طی يک سخنرانی درباره ی سخنرانی اش در دانشگاه کلمبيای شهر نيويورک گفت:
بنده وقتی در آنجا حضور داشتم، يقين داشتم که با فضای مسمومی که آنان در دانشگاه ايجاد کرده اند مولايم[امام زمان] خواهد آمد و صحنه را اداره خواهد کرد”.
اين سخنان و مدعياتی مشابه آن، موجی از حملات را به احمدی نژاد معطوف کرد که مدعی ارتباط با امام زمان است.اولاً:مدعی ارتباط با امام زمان کذاب است. ثانياً:احمدی نژاد با اين مدعيات کليه ی خراب کاری های خود را به گردن امام زمان می اندازد.حداقل ۱۵ ميليون نفر زير خط فقر زندگی می کنند و اين مورد تأييد امام زمان است. مردم را در خيابان ها به گلوله می بندند و اين عمل مورد تأييد امام زمان است.آيت الله صانعی را امام زمان از مرجعيت خلع کرد.
محمود احمدی نژاد در ۲۷/۹/ ۱۳۸۹ در سيمای جمهوری اسلامی از آغاز اجرای طرح هدفمند سازی يارانه ها از ۲۸ آذر ماه خبر داد و گفت:
اين پولی که به حساب مردم ريختيم پول ويژه است،مملکت ما مملکت امام زمان است همه چيز متعلق به امام زمان و بيت المال است.اين پول امام زمان و با برکت است. اين پول حلال و پاک است”[۱].
اين سخنان بهانه ی تازه ای به مخالفان احمدی نژاد داد تا او را مورد تهاجم جديد قرار دهند.اما اينک او خبر داده است که در واقع اين مدعای آيت الله علی خامنه ای است و وی به عنوان زبان سلطان عمل کرده و نظر رهبر را به همه ابلاغ کرده است.احمدی نژاد در ۱۵/۱۰/۸۹ گفته است:
من يقين دارم حضرت ولی عصر(عج) اجرای موفق اين طرح را مديريت كرده و هدايت می كنند.عدالت صاحب دارد و صاحب طرح هدفمند شدن يارانه ها كه مبنای آن عدالت است حضرت مهدی (عج) است.من پيش از اجرای طرح هدفمند شدن يارانه ها خدمت مقام معظم رهبری رسيدم و ايشان فرمودند “پول يارانهها پول امام زمان است و بركت دارد”[۲].
معلوم نيست چرا اين سخنان تعجب آور يا نادرست است.اين مدعا ناشی از “اسلام فقاهتي” و نظريه ی “ولايت فقيه” است.مطابق اين نظريه دولت/حکومت/زعامت سياسی حق امام معصوم(امام زمان)است.در عصر غيبت، فقيه جامع الشرايط به نيابت از او قدرت را در دست گرفته و فقه را پياده می کند[۳]. اما مالک حقيقي/واسطه ی فيض/مدير امور هستی امام زمان است.هيچ عملی بدون اذن او انجام نمی پذيرد.اگر اين مدعيات صادق باشند،که عموم شيعيان بدانها باور دارند،سخنان زوج خامنه اي/احمدی نژاد نادرست نخواهد بود. تنها امر اختلافي،مسأله ی ولايت فقيه است که اگر کسی بدان باور داشته باشد واو را جانشين امام زمان بداند،مجبور می شود بقيه ی مدعيات علی خامنه ای را هم بپذيرد.
فقيهان ۱۲۰۰ سال است که به نام امام زمان از شيعيان پول می گيرند. ۳۲ سال است که به نام امام زمان حکومت می کنند. نظريه ی امام زمان برای فقيهان ثروت و قدرت به ارمغان آورده است. فقيهان تاکنون حتی يک دليل عقلي/تجربی بر وجود امام زمان اقامه نکرده اند. اين برساخته با منافع آنان سازگار است.هر جا پای منافع درميان بود، بايد به مدعيات بيشتر و بيشتر شک کرد.ابتدا بايد با شواهد و قرائن متقن نشان داد که امام زمان وجود دارد، سپس نوبت ادله ی جانشينی امام زمان فرا می رسد.اما هيچ ادله ای وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد.
به تعبير ديگر، فقيهان در خدمت امام زمان نيستند، امام زمان در خدمت منافع اقتصادی و سياسی فقيهان است.فقهيان هيچ کاری برای امام غائب نمی کنند و نمی توانند بکنند،اما برساخته ی امام زمان به کار فقيهان می آيد و ثروت باد آورده و قدرت سياسی را به “حق ويژه” ی آنان تبديل می کند.مسأله، مدعيات محمود احمدی نژاد نيست، مسأله برساخته/مدعيات فقيهان است که از زبان احمدی نژاد بيرون می آيد.
اسطوره ای کردن قلمرو سياسي،ارتباط با موجودات رازآلود و حل مسايل اساسی کشور از طريق اين نوع موجودات، سابقه ای چند دهه ای دارد و احمدی نژاد مبدع آن نبوده است. به عنوان نمونه، اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات دو بهمن ۱۳۶۲ نوشته است:
ظهر در دفترم چند ملاقات داشتم.شخصی بنام تقوی از تبريز آمد؛ از مريدان توبه کرده ی آقای شريعتمداری و مريدان بعدی آقای شهيد مدنی است. مدعی بود شخصی که با امام زمان(عج) رابطه دارد، پيامی از آن حضرت، برای امام دارد و به او فرموده اند تا از طريق من و [آيت الله]آقای خامنه اي، خود را به امام برساند.اگر درست باشد، برای ما افتخار بزرگی است.وقت ملاقات برای او می خواست. با[آيت الله]خامنه ای تلفنی صحبت کردم و وقتی معين کرديم”[۴].
بدينترتيب، هاشمی رفسنجانی و سلطان علی خامنه ای در سال ۱۳۶۲ به مدعی پيام آوری از امام زمان وقت ملاقات می دهند تا به “افتخار بزرگ” دريافت پيام امام زمان نائل شوند.ايندو نه تنها اين ادعا را کاذب به شمار نياوردند، بلکه منتظر دريافت پيام و افتخار بزرگ بودند و هستند.
چهار روز پس از اين ماجرا، دومين مدعی ارتباط با امام زمان و منشی گری آن موجود مقدس،به ديدار هاشمی رفسنجانی می رود.هاشمی در خاطرات ۶/۱۱/ ۱۳۶۲ نوشته است:
اول شب در دفتر رئيس جمهور[علی خامنه اي]…مشاوره داشتيم.سپس مهندس زاری و همسرش صبورا ردوبادی آمدند.همسرش مدعی است که امام زمان را زيارت می کند و منشی امام زمان شده است و پيامی برای امام خمينی دارد؛ گفته بودند از طريق ما ملاقات بگيرد. ظاهراً دچار خيال و واهمه است؛خودش معتقد و مومن است. شوهرش هم به او ايمان دارد. قرار شد به امام بگوييم. اگر صحت داشته باشد، خيلی مهم است”[۵].
کافی است آدمی کمترين بهره ی از عقل را داشته باشد،تا دريابد که مدعای منشی امام زمان بودن مدعايی کاذب است.امام زمان با آن همه قدرت که اداره ی امور عالم به دست اوست، چه نيازی به منشی گری خانم ردوبادی دارد؟ اما هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای می پذيرند که اين امر را به آيت الله خمينی اطلاع دهند و هاشمی اضافه می کند که “اگر صحت داشته باشد،خيلی مهم است”. در ۱۷/۱۱/ ۱۳۶۲ ، هاشمی رفسنجانی طی يک سخنرانی برای گروهی از پاسداران که عازم جبهه های جنگ بودند، به آنان می گويد شما “سربازان امام زمان” هستيد[۶]. آيت الله خمينی پرسنل وزارت اطلاعات را “سربازان گمنام امام زمان” به شمار می آورد.احمدی نژاد هم به همين ترتيب دولت خود را سرباز امام زمان قلمداد می کند.اگر شکنجه گران وزارت اطلاعات سربازان گمنام امام زمان باشند، احمدی نژاد و مشايی هم سربازان سرشناس امام زمان خواهند بود.در سال ۱۳۶۳ مجلس به رياست هاشمی رفسنجانی طرحی را به تصويب رساند که بر مبنای آن،ارتش به “ارتش امام زمان” تبديل شد[۷].
آدمی کمترین بهره ای از عقل داشته باشد
در همان دوران،آيت الله خمينی امور کشور را به سران قوا واگذار کرده بود. اين جلسات با شرکت علی خامنه اي، هاشمی رفسنجاني،مير حسين موسوي، احمد خمينی و آيت الله موسوی اردبيلی تشکيل می شد.بر اساس ضرورت، افراد ديگری هم در اين جلسات شرکت می کردند. آنان بايد مسايل کشور را عقلايی حل می کردند.اما وزير اطلاعات- ری شهري- توسل به امور رازآلود برای حل مسايل کشور را به جلسه ی سران کشور کشاند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۳ ارديبهشت ۱۳۶۶ نوشته است:
افطار با ديگر سران قوا، مهمان[آقای ری شهري]وزير اطلاعات بوديم. شخصی به نام علی بيات، از کارکنان ارتش را- که قدرت استفاده ی از هيپنوتيزم دارد- آوردند. دو نفر نوجوان همراه خودش آورده بود. او آنها را خواب کرد.آتش سيگار بر بدن آنها بی اثر بود. بدن آنها را مثل چوب، خشک و مقاوم می کرد، به گونه ای که سر آنها را روی يک صندلی و پای آنها را روی صندلی ديگر می گذاشت، مثل چوب می ماندند و خم نمی شدند. دو نفر روی آنها می ايستادند.آنها را در زمان به عقب و جلو می برد و درباره ی مقاطع مختلف تاريخ سئوالاتی می کرد؛ البته اين موضوع خيلی اطمينان بخش نبود. مدعی است با امواج کار می کند و امراض عصبی را خوب می کند. بايد بيشتر بررسی کنيم.برای اولين بار به چنين موردی برخورد کرده ام”[۸].
هاشمی رفسنجانی و ديگر سران کشور مفتون توسل به امور رازآلود شده و در جلسه ی ديگری از سران که اعضای شورای نگهبان قانون اساسی هم حاضر بودند،دوباره فرد ياد شده را حاضر می کنند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۶ ارديبهشت ۱۳۶۶ نوشته است:
افطار،سران قوا با علمای شورای نگهبان، مهمان رئيس جمهور بوديم…آقاي[علي]بيات،مدعی هيپنوتيزم آمد، کار مهمی نتوانست انجام دهد”[۹].
گويی اين امر هاشمی را بيشتر از بقيه جذب کرده بود. سه هفته ی بعد،در جلسه ی ديگری آن فرد به حضور هاشمی می رسد تا از نو هنرنمايی کند.هاشمی وی را در خواب به عراق می فرستد تا اخبار عراق صدام حسين را برايش بياورد.او در خاطرات ۸ خرداد ۱۳۶۶ نوشته است:
عصر آقاي[علي]بيات- دارنده ی قدرت هيپنوتيزم-آمد. يکی از پاسداران به نام حسين دانش راد را خواب کرد.نتوانست اميد خدا را خواب کند. دانش راد در خواب به مسائل قابل توجهی جواب می داد. مثلاً به اردوگاه های اسرا در عراق رفت و يا به منزل مادرم در نوق و يا در منزل آقای دکتر روحانی در سرخه ی سمنان و جواب سئوالات را مخلوطی از صحيح و غلط می داد. يک ماشين گم شده و چک گمشده ای از خود من را نشانی داد؛ قابل مطالعه ی بيشتر است.مدعی است امراض را با قدرت خاص از همين هنر معالجعه می کنند. مدتی است کتف راستم به خاطر ضربه ای که در اثر پرتاب سنگ ديده،درد می کند. او ماساژ داد و از دستگاهی که اشعه ای را می تاباند، استفاده کرد؛بی تأثير نيست. می گويد دو سه جلسه لازم است”[۱۰].
اين نوع بهره گيری ها از امور رازآلود فقط محدود به اين مصاديق نبود و نيست.در جمهوری فقيهان، مرده ها هم معجزه می کنند و گره از کار فرو بسته ی آقايان می گشايند. هاشمی در خاطرات ۱۲ تير ۱۳۶۶ نوشته است:
آشيخ محمد هاشميان[امام جمعه ی رفسنجان]آمد. اوضاع رفسنجان را گفت. ماجرای جسد تازه ای را که می گويند از قرن ها پيش در حومه ی رفسنجان دفن شده و اخيراً در اثر سيل، قبر باز شده و جسد کشف شده، تعريف کرد. گفت خود ايشان جسد را ديده و لمس کرده. کفن سالم است و آيات سوره ی جمعه را دارد.گوشت و استخوان بدن به حال طبيعی مانده ولی خشک است. چند نفر مريض های بی علاج را شفا داده که تعدادی از آنها را خود ايشان می شناسند و اين موضوع مورد توجه شديد مردم واقع شده است. جريان های سياسی بر سر مسأله اختلاف دارند. جناح محافظه کار، از من خواسته که به آشيخ محمد بگويم،زياد سر و صدا نکنيد”[۱۱].
علی خامنه ای خود را جانشين امام زمان می داند که بايد اين حکومت را مستقيماً به دست او بسپارد. می گويد:
چون حكومت حضرت مهدى يك حكومت اسلامى صد درصد مى باشد، قبل از اين صد درصد مى بايستى ده درصد، بيست درصد، سى درصد، هفتاد درصد، نود درصد بوجود بيايد تا اينكه به آن صد درصد برسيم و لذا شما الان مى بينيد حكومت ما چند درصد حكومت اسلامى است. هر چه هست به همين ترتيب پيش خواهد رفت تا اينكه حكومت مهدى برسد؛ كه آن حكومت صد درصد اسلامى است، آن هم نه فقط در اين نقطه از عالم بلكه در همه جا”[۱۲].
آيت الله کعبی نماينده خوزستان در مجلس خبرگان، نيز خبر جالبی در خصوص ارتباط علی خامنه ای با امام زمان، به نقل از خود او، بيان کرده است.خامنه ای مدعی است هر وقت کليه ی راه ها بر او مسدود می شود و هيچ راه حلی برای حل مسأيل کشور به ذهنش نمی رسد، به جمکران رفته و از طريق امام زمان به حل مسأله نائل می شود. می گويد:
يک دفعه به همراه شورای حزب الله لبنان محضر مقام معظم رهبری بوديم. اوج سختی و تنگنايی ما بود و خيلی به حزب الله سخت می گذشت. کنفرانس شرم الشيخ هم صورت گرفته بود، همه توطئه ها شده بود که حزب الله را نابود کنند. موقعی که ما با رهبر معظم جهان اسلام ديدار داشتيم، ايشان به ما اميد داد و فرمود:”شما پيروز می شويد، اين چيزها زياد مهم نيست”. سپس اضافه کردند:”من در اداره ی امور کشور بعضی وقتها حل مسائل برايم دشوار می شود و ديگر هيچ راهی پيدا نمی شود.به دوستان و اعوان و انصار می گويم که آماده شويد به جمکران برويم . راه قم را پيش می گيريم و راهی مسجد جمکران می شويم . بعد از راز و نياز با آقا، من احساس می کنم همانجا دستی از غيب مرا راهنمايی می کند و من در آنجا به تصميمی می رسم ومشکل بدين صورت حل می شود و همان تصميم را عملی می کنم”[۱۳].
سه دهه زمامداری براساس امور رازآلود(امام زمان،هيپنوتيزم،مرده ها،اجنه و…) نتايج خود را برملا کرده است.علم جديد جهان را اسطوره زدايی و افسون زدايی کرده است. سياست قلمرو عقلانيت و تجربه اندوزی است، نه حل مسائل و رفع مشکلات به کمک موجودات رازآلود.داستان امام زمان، داستان قدرت/ثروت است.احمدی نژاد و مشايی هم بخوبی اين را فهميده اند. قدرت که در دست فقيهان است.ثروت هم که در شيرهای نفت،شهرداری تهران، دانشگاه آزاد اسلامي، سفارتخانه ها و…است.احمدی نژاد و مشايی در توسل به امام زمان از فقيهان جلو زده اند.آنها که خود اين موجود مقدس را برساخته اند،بيش از هر کس از حقيقت برساخته ی خود اطلاع دارند. فقيهان که خود استاد اين کارند، مجبورند دائماً توضيح دهند که اين ديگر نمی شود و با اصل داستان/روايت ما سازگار نيست.اما اگر فقيهان مجاز باشند روايت/قصه ی خود را از امام زمان بسازند،چرا احمدی نژاد و مشايی مجاز نباشند.وقتی عقل پيشيني(فلسفه) و عقل پسيني(علم تجربي) ملاک داوری نباشند، همه روايت ها به يک ميزان معتبر خواهند شد.علی خامنه ای و مريدانش او را جانشين امام زمان معرفی می کنند،ديگران هم وی را جانشين شيطان يا خود شيطان قلمداد می کنند.براستی حقيقت کدام است، وقتی عقل و برهان تعطيل باشد؟
منبع، راديو بي. بي. سي، ۱۷/۱۰/ ۱۳۸۹.
پاورقی ها:
– متن کامل سخنان احمدی نژاد در لينک زير است:
http://news.gooya.com/politics/archives/2010/12/115000.php
– رجوع شود به لينک: http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=75126
– به عنوان نمونه، هاشمی رفسنجانی در سخنرانی در کنگره ی امام رضا، ولی فقيه را “نايب ائمه” قلمداد می کند( کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۳،به سوی سرنوشت ، دفتر معارف انقلاب، صص ۴۲۰- ۴۱۹).هاشمی رفسنجانی همين موضوع را در سخنرانی ۲۶/۱۰/ ۱۳۶۴ در جمع روحانيون حزب جمهوری اسلامی توضيح داده و گفته که حکومت اسلامی فقط مخصوص امام زمان نيست، در عصر غيبت نيز بايد حکومت اسلامی تشکيل داد و ولی فقيه در رأس اين حکومت قرار می گيرد.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۲ ، آرامش و چالش ، دفتر معارف انقلاب، ص ۳۴۲.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۲ ، آرامش و چالش ، ص ۳۴۶.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۲ ، آرامش و چالش ، ص ۴۳۹.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۱۳۶۳،به سوی سرنوشت ،ص ۴۳۸.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۱۳۶۶ ، دفاع و سياست ، دفتر معارف انقلاب، ص ۹۳.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۱۳۶۶ ، دفاع و سياست ،ص ۹۷.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۱۳۶۶ ، دفاع و سياست ، ص ۱۲۴.
– کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال۱۳۶۶ ، دفاع و سياست ،ص ۱۶۹.
– کتاب مصاحبههای رهبری ، ص ۲۲۳، ۱۳۶۰ش
– پايگاه اطلاع رسانی دولت: http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/?id=194432
www.nilgoon.org
اکبر گنجی
پیام برای این مطلب مسدود شده.