07.02.2011

اخوان‌المسلمین: گذشته، حال، آینده

رادیوفرانسه: جماعت اخوان‌المسلمین که هشتاد سال قبل در مصر، توسط حسن البناء پایه‌گذاری شد و قدیمی‌ترین حزب اسلام گرای منطقه محسوب می‌شود، درعین حال نیروی اصلی اپوزیسیون در صحنۀ سیاسی مصر است. اینک آیندۀ مبهم مصر با آیندۀ این تشکل سابق‌دارسیاسی گره خورده است. این درحالی است که آمریکا و اسراییل به شدت به اخوان‌المسلمین بدبین‌اند.

درجریان بحران سیاسی عظیمی که مصر را فرا گرفته، عملکرد اخوان‌المسلمین، به عنوان سازمان یافته‌ترین نیروی مخالف، کنجکاوی همۀ کارشناسان منطقه را به خود جلب کرده است.
این سازمان اسلام‌گرا، در آغاز ناآرامی‌های مصر، بسیار محتاطانه رفتار کرد و حتی در نخستین تظاهرات مردمی حضور نیافت. اما پس از چند روز، فعالانه به میدان آمد و سرانجام در آخرین بیانیۀ خود رسماً اعلام کرد که باقی ماندن حسنی مبارک را تا پایان دورۀ ریاست جمهوری‌اش نمی‌پذیرد.

این درحالی است که آمریکا و اسراییل از هم اکنون از احتمال کسب قدرت سیاسی توسط اخوان‌المسلمین ابراز نگرانی می‌کنند. آنان از شکل‌گیری یک جمهوری اسلامی به شیوۀ ایرانی در هراسند.
درمقابل، بسیاری ازمفسران معتقدند که مصر کنونی، با ۱۲ میلیون جهانگرد خارجی در سال و روابط گستردۀ اقتصادی و بازرگانی با دنیای غرب، نمی‌تواند با ایران سی سال پیش قابل مقایسه باشد.
هرچه هست، جماعت اخوان‌المسلمین، سابقه‌دارترین تشکل اسلام‌گرای خاورمیانه و به طور کلی یک از ریشه‌دارترین سازمان‌های سیاسی منطقه است که تجربۀ هشتادسالۀ آن انکارناپذیر است.

حسن البناء، بنیانگذار جماعت
مؤسس جماعت اخوان‌المسلمین، حسن البناء (۱۹۰۶-۱۹۴۹)، ادامه‌دهندۀ راهی است که توسط سیدجمال‌الدین اسدآبادی (۱۸۹۷-۱۸۳۸) آغاز شد و سپس توسط کسانی مثل محمد عبده (۱۸۴۹-۱۹۰۵) و رشیدرضا (۱۹۰۶-۱۹۳۵) ادامه یافت.
وی در جوانی به قصد آموزگار شدن از شهرستان به قاهره رفت و خیلی زود فعالیت‌های مذهبی خود را شروع کرد. پدرش از مریدان محمد عبده بود و خود وی با رشیدرضا ارتباط یافت.

البناء در ابتدا گرایش‌هایی هم به تصوف داشت. اما به تدریج تحت تأثیر اندیشه‌های اصلاح‌طلبانۀ اسلامی قرار گرفت. این جریان فکری که آغازگر اصلی آن اسدآبادی بود، اعتقاد داشت که با بازگشت به اصول اسلام واقعی، می‌توان جوامع خواب‌زدۀ مسلمان را بیدار کرد و به پیشرفت وا داشت. وی نیز مثل هم‌فکرانش علیه اروپایی شدن شیوۀ زندگی، کفر و مادی‌گرایی شورید.

البناء بالاخره در ماه مارس سال ۱۹۲۸ در شرایطی که مصر همچنان زیر سلطۀ بریتانیا بود، جماعت اخوان‌المسلمین را با شش عضو پایه‌گذاری کرد. در پایان همان سال تعداد طرفدارانش به هفتاد نفر رسید و ده سال بعد، در تظاهراتی در قاهره، توانست حدود بیست هزار نفر را به عنوان هوادار بسیج کند.
در جامعۀ مصری آن سال‌ها که لیبرالیسم غربی الگوی پذیرفتۀ نخبگان و قشر مرفه بود، البناء برنامۀ اجتماعی-سیاسی اخوان‌المسلمین را با پنجاه پیشنهاد ارائه کرد که از جمله انحلال همۀ احزاب سیاسی، تقویت ارتش، آماده کردن جوانان برای جهاد، مبارزه با فحشا و قمار و الکل و تحت نظر گرفتن سینما و مطبوعات و رادیو را شامل می‌شد.

او درسال ۱۹۳۲ دو نشریۀ تبلیغی هم به راه انداخت و بعد از مرگ رشید رضا در سال ۱۹۳۵، نشریۀ معروف او یعنی “المنار” را به دست گرفت و برای مدتی به انتشارش ادامه داد. رشیدرضا به نوبۀ خود، “المنار” را ادامۀ منطقی نشریۀ “عروة‌الوثقی” می‌دانست که توسط جمال‌الدین اسدآبادی بنیان نهاده شده بود.

اندیشه‌های حسن البناء معجونی بود از اصلاح‌طلبی و بنیادگرایی. در برخی موارد، بیش از هرچیز بر اهمیت آموزش و پرورش تأکید می‌کرد و به پیشرفت‌های دنیای غرب غبطه می‌خورد. اما در مواردی دیگر، اعتقادات مذهبی‌اش شکل شدیداً سنتی‌ به خود می‌گرفت.
از یک سو برای مبارزه با خمودگی جوانان مسلمان انجمن پیشاهنگی تأسیس می‌کرد و تفریحات سالم و ورزش را برای آنان واجب می‌دانست و از سوی دیگر از همین جوانان می‌خواست که نماز جماعت برگزار کنند.
حمادی ردیسی*، پژوهشگر تونسی حکایت می‌کند که روزی البناء که به میهمانی به منزل یک قاضی مسلمان رفته بود، از خوردن غذای صاحب خانه امتناع کرد زیرا غذا را در ظرف نقره کشیده بودند. در مواردی دیگر، وی اطرافیانش را قانع کرده که انگشتر طلای خود را برگیرند.

حمادی ردیسی همچنین از علاقۀ غریب البناء به برخی ظواهر فراماسونری می نویسد و می افزاید که اعضاء اخوان‌المسلمین برای شناختن یک دیگر، انگشتری بر انگشت کوچک داشتند که نشان یک ده ضلعی داشت که ظاهراً اشاره‌ای به “ده فرمان” بوده است. ردیسی نمی نویسد که این انگشترها امروزهم میان اعضاء جماعت رایج است یا خیر.

از خشونت کور تا مبارزۀ دموکراتیک
نگاه ضد استعمار و در نهایت ضدغربی حسن‌البناء، واکنش تعصب‌آمیز علیه برخی اصول مدرنیته و انتقادهای تند او از رکود جوامع مسلمان و بالاخره ایمان به ارزش‌های اسلام راستین، ترکیب ایدئولوژیکی را شکل داد که لغزش به سوی خشونت را تسهیل کرد.
این شیوۀ تفکر عاقبت کار را به جایی رسانید که در سال ۱۹۴۸، یکی از اعضاء اخوان‌المسلمین، نخست وزیرمصر، محمود فهمی نقراشی را به قتل رساند.
کمترازیک سال بعد، درعصر روز ۱۲ فوریه ۱۹۴۹ حسن البناء درمقابل دفتر سازمان جوانان مسلمان در حال سوار شدن به تاکسی هدف گلوله قرار گرفت و ساعتی بعد دربیمارستان درگذشت. گفته می‌شود که دستورترور وی را نخست وزیر وقت (جانشین محمود فهمی) صادر کرده بود.

دوران بعد از حسن البناء
بعد از مرگ بنیانگذار، اخوان‌المسلمین تغییر روش داد و نسبتاً خیلی زود و از همان اوایل دهۀ پنجاه میلادی، اصل مبارزۀ مسلحانه را کنار گذاشت و از آن زمان به بعد کوشید تا از طریق صندوق رای، به قدرت برسد.

در دوران جمال عبدالناصر، ضربات سختی به جماعت اخوان‌المسلمین وارد آمد. به ویژه بعد از یک سوءقصد بی‌نتیجه به جان ناصر، اخوان‌المسلمین به عنوان مسئول اصلی معرفی شد و هزاران نفر از طرفداران آن به زندان افتادند. تا این که در سال ۱۹۷۰، انور سادات که تازه جانشین عبدالناصر شده بود، عفو عمومی اعلام کرد و بسیاری از مسئولان جماعت را آزاد کرد.

موقعیت سیاسی اخوان‌المسلمین دردهۀ هشتاد دگرگون شد و بالاخره در سال ۱۹۸۷، یعنی در زمان ریاست جمهوری حسنی مبارک، این جماعت به عنوان نیروی اصلی اپوزیسیون پذیرفته شد و ۳۷ نماینده روانۀ پارلمان کرد.

اخوان‌المسلمین: حزب سیاسی
در حال حاضر اخوان‌المسلمین دارای دو شاخۀ اصلی اصلاح‌طلب و محافظه‌کار است. در حالی که جناح اصلاح‌طلب خواهان مشارکت در بازی سیاسی بر اساس قواعد دموکراسی است، محافظه‌کاران به فعالیت‌های درازمدت عقیدتی و تربیتی، و اسلامی کردن ریشه‌ای جامعه معتقد هستند. رهبر کنونی اخوان‌المسلمین، دکتر محمد بدیع، به شاخۀ محافظه‌کار جماعت تعلق دارد.

با وجود این که در میدان سیاسی مصر، جماعت اخوان‌المسلمین همچنان نیروی اصلی اپوزیسیون و در واقع تنها نیروی سازمان یافته به حساب می‌آید، اما رسماً به عنوان حزب سیاسی شناخته نمی‌شود. چرا که در قانون اساسی مصر، اصول لائیسیته همچنان معتبر است و در نتیجه، سازمان‌هایی که هویت مذهبی دارند نمی‌توانند حزب شناخته شوند. اما در عمل، اخوان‌المسلمین تفاوت چندانی با یک حزب سیاسی ندارد. تنها برای حفظ ظاهر، نمایندگان آن تاکنون به عنوان نامزدهای “مستقل” در انتخابات شرکت کرده‌اند.
با همین برچسب بود که طرفداران اخوان‌المسلمین در سال ۲۰۰۵ بهترین نتیجۀ انتخاباتی تاریخ خود را به دست آوردند و ۸۸ کرسی پارلمان، یعنی تقریباً یک پنجم کرسی‌ها را تصاحب کردند.
شاید همین موفقیت چشمگیر بود که صاحبان قدرت را به طور جدی نگران کرد تا جایی که در دور بعدی، یعنی درسال ۲۰۱۰، هزاران نفر از طرفداران اخوان‌المسلمین بین دور اول و دوم انتخابات بازداشت شدند.

اخوان‌المسلمین: سازمان خیریه
جدا از نفوذ سیاسی، اخوان‌المسلمین در طول هشتاد سال فعالیت، پایگاه محکمی در بطن جامعۀ مصر به دست آورده است. گفته می‌شود که در حال حاضر، نزدیک به صدهزار نفر از این جماعت حمایت مالی می‌کنند، و طرفدارانش نیز چندین میلیون هستند.
فعالیت‌های خیریه و آموزشی جماعت نیز در تحکیم جایگاه اجتماعی آن بسیار مؤثر بوده است. اخوان‌المسلمین جمعیت دیگری به نام “جمعیت شریعت” نیز بنیان نهاده که بنا بر آمار تأییدنشده، دارای ۴۵۰شعبه، ۶۰۰۰ مسجد و دو میلیون عضو است. این جمعیت، مهم‌ترین انجمن خیریۀ مصر است.

در منطقه
جماعت اخوان‌المسلمین به تدریج و طی هشت دهه فعالیت، در اکثر کشورهای عرب نفوذ کرده، و در هر کشور بنا بر موقعیت داخلی، ترکیب خاصی از دین و سیاست را عرضه داشته است. برخی از شعبه‌های این جماعت به تدریج مستقل شده و گرایش‌های گوناگون یافته‌اند.
به عنوان مثال، جنبش فلسطینی حماس که از نظر اروپا و آمریکا یک سازمان تروریست محسوب می‌شود، در واقع انشعابی از اخوان‌المسلمین است. البته خود اخوان‌المسلمین هیچگاه یک سازمان تروریست شناخته نشده است.
سازمان جهاد اسلامی مصر نیز که متأثر از اخوان‌المسلمین شکل گرفت، در مرحلۀ بعد، الگویی برای تأسیس سازمان جهاد اسلامی فلسطین شد.

آینده…
اینک آیندۀ جماعت اخوان‌المسلمین با آیندۀ مبهم مصر گره خورده است. بعد از برکناری حسنی مبارک، صحنۀ سیاسی مصر به چه شکلی درخواهد آمد؟ اکثر ناظران معتقدند که در هر صورت، نقش اخوان‌المسلمین در این صحنه تعیین‌کننده خواهد بود.

پرسش مهم اینست که اخوان‌المسلمین تا چه حد درجامعۀ امروز مصر محبوبیت دارد. اما در کشوری که حدود پنجاه سال هیچ همه‌پرسی یا انتخابات واقعاً آزادی به خود ندیده است، ارزیابی جایگاه یا تعداد طرفداران یک تشکل سیاسی کاری تقریباً محال است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates