سر شکستگی جمهوری اسلامی در آفریقا
رادیوفرانسه: پس ازقطع روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای گامبیا و سنگال، حضورسیاسی ایران درآفریقا درشرایطی بسیاردشوارقرارگرفته است. هدف اصلی تهران از گسترش مناسبات با آفریقا پرهیز از انزوای سیاسی و برخورداری از حمایت سیاسی کشورهای آفریقایی درمجامع جهانی بود. اما اینک به نظر میرسد که با شکست این تلاشهای پرهزینه، انزوای سیاسی ایران در جامعه جهانی بازهم پررنگ تر شود.
بدنبال اعلام قطع کامل مناسبات سیاسی سنگال با جمهوری اسلامی، و درپی اقدام مشابهی درماه دسامبر سال گذشته از سوی کشور گامبیا و همچنین کاهش عملی سطح مناسبات و سردی آن با نیجریه، پر جمعیت ترین کشور قاره سیاه، اینک وضعیت حضور سیاسی جمهوری اسلامی در آفریقا درشرایطی بسیار دشوار قرار گرفته است.
صدوربیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به اعلامیه رسمی سنگال، که پیشتر قطع کامل مناسبات کامل داکار با تهران را اعلام داشته بود، و ابراز “تعجب” نسبت به این گونه “برخورد تند” حاکی از ابعاد گسترده شکستی است که جمهوری اسلامی درپیشبرد هدفهای سیاست تامین جای پای مناسب در آفریقا” متحمل شده است.
بدنبال کشف یک محموله بزرگ اسلحه قاچاق، شامل 13 کانتینر، در بندر لاگوس، دولت نیجریه در 26 اکتبر گذشته ایران را به ارسال آن متهم و متعاقباً موضوع را به شورای امنیت گزارش کرد. بدنبال کشف ماجرای ارسال اسلحه قاچاق به آفریقا، سنگال سفیر خود را از تهران فراخواند و گامبیا، کشور دیگر غرب آفریقا مناسبات خود را با تهران قطع کرد.
منوچهر متکی وزیرخارجه سابق جمهوری اسلامی ابتدا ازموضوع قاچاق اسلحه ابراز بی اطلاعی کرد و متعاقباً آنرا “سوء تفاهم” خواند. وزیر خارجه سابق جمهوری اسلامی، در ادامه تحمل شکستهای متعدد دیگری در عرصه مناسبات خارجی، طی آخرین ماموریت خود و ضمن تلاش برای رفع “سوء تفاهم” پیش آمده با سنگال، توسط همتایان کشور میزبان، از برکناری خود مطلع شد و دست خالی به تهران باز گشت.
میانجیگری ترکیه
کشورسنگال نه به دلیل عذرخواهی متکی و یا در نتیجه سفر عجولانه علی اکبر صالحی، سرپرست وقت و وزیر خارجه بعدی به داکار، که براساس اظهارات مقامات سنگال تنها با پا درمیانی وزارت خارجه ترکیه، به خودداری از قطع مناسبات با تهران رضایت داد.
تهران نیزهمزمان با سفر صالحی به داکار رسما اعلام داشت که مقصد سلاحهای ارسالی کشور گامبیا بوده است. با این اقدام، جمهوری اسلامی که گامبیا را کاملا از دست رفته میدید و عادی ساختن مناسبات با نیجریه را نیز کاملا دشوار، امیدوار بود که با نسبت دادن مقصد نهایی سلاحهای ارسالی به کشور کم اهمیت تر گامبیا، بتواند به حفظ مناسبات با سنگال و داشتن جای پایی در غرب آفریقا امیدوار بماند.
درگیری های داخلی سنگال
در روزسه شنبه 22 فوریه، و ظاهرا پس از درگیری روز یکشنبه 20 فوریه مابین نیروهای نظامی سنگال و جدایی طلبان “کازامانس” در مناطق نزدیک به جنوب کشور همسایه گامبیا که به کشته شدن سه سرباز سنگالی منجر شد، تلویزیون سنگال سلاحهای بکار برده شده توسط شورشیان را ساخت ایران معرفی کرد و همزمان قطع مناسبات با جمهوری اسلامی را رسما اعلام داشت.
با قطع مناسبات سنگال و ایران، سیاست خارجی پرهزینه جمهوری اسلامی برای حضور در آفریقا اینک با شکستی جدی روبرو شده است. هدف اصلی تهران از تعقیب سیاستهای گسترش مناسبات با آفریقا در مرحله اول نمایش حفظ مناسبات دوستانه با خارج و پرهیز از انزوای سیاسی در جامعه جهانی و در مرحله بعد برخورداری از حمایت سیاسی کشورهای آفریقایی در مجامع جهانی بود.
مشابه این هدف را جمهوری اسلامی با کشور های عضو جنبش عدم تعهد نیز دنبال میکند. عضویت بسیاری از کشور های آفریقایی در جنبش عدم تعهد (نم) یکی از جاذبه های تشویق تهران برای ادامه تلاش در جهت توسعه مناسبات با آفریقا بوده است.
استراتژی غلط
بمنظور هموار ساختن راه حضوردر آفریقا، جمهوری اسلامی به دلیل نداشتن ظرفیتهای کافی اقتصادی، قابلیتهای سرمایه گذاری مستقیم و یا برخورداری از دانش فنی و صنعتی و یا آمادگی افزایش مناسبات طبیعی تجاری، که در جهت توسعه مناسبات با کشور های آفریقایی شرطهایی ضروری به نظر میرسند، گرایشهای سیاسی و مذهبی در کشورهای یاد شده و اختلافهای درون گروهی، و دربهترین وضعیت، آرایش جغرافیایی آنها را هدف قرار داده بود.
درشمال آفریقا مناسبات ایران با لیبی همواره درشرایطی دشوار قرار داشته است. بی ثباتی در رفتارهای قذافی با جمهوری اسلامی، موضوع ناپدید شدن امام موسی صدر در لیبی و نبودن جاذبه طبیعی برای توسعه مناسبات اقتصادی دو جانبه، از جمله عوامل بازدارنده در راه توسعه مناسبات تهران با طرابلس بوده است. لغو غیر منتظره سفر محمود احمدی نژاد در آذر ماه سال 1988 به طرابلس که قرار بود به بهانه شرکت در سیزدهمین اجلاس کشور های عضو اتحادیه آفریقا صورت گیرد، از جمله نشانه های راه ناهمواری است که همیشه مابین لیبی و جمهوری اسلامی وجود داشته است.
در شمال آفریقا، کشور مصر همچنان در شرایط قطع مناسبات با ایران قرار دارد. روابط جمهوری اسلامی با تونس هرگز گرم نبوده و بعد از کنار گذاشته شدن بن علی این مناسبات سرد تر از پیش خواهد شد. مناسبات ایران با مراکش به دلیل بی تفاوتی رباط همواره در حد حفظ تشریفات باقی مانده است. در این منطقه گرم ترین مناسبات را ایران با الجزایر دارا است که دلیل عمده آن نیز حضور نظامیان و دولت اقتدار گرای بوتفلیقه در الجزیره است. با این وجود مناسبات تهران با الجزیره تنها در حد بده بستانهای سیاسی باقی مانده و فاقد ابعاد تجاری و اقتصادی قابل ملاحظه است.
در مرکز آفریقا، ایران بیشتر چشم به کشور زیمبابوه دوخته ولی بجای داشتن مناسبات طبیعی با کشور یاد شده، مناسبات تهران با هراره بر اساس مناسبات شخصی با رابرت موگابه رییس جمهور 87 ساله آن کشور و گرایشهای ضد آمریکایی و ضد غربی وی تنظیم شده است. بعد از موگابه، مناسبات جمهوری اسلامی با زیمبابوه در همان مداری قرار خواهد گرفت که اینک مناسبات با بوتسوانا زامبیا موزامبیک قرار دارد.
جاذبه های غرب آفریقا
درغرب آفریقا، تلفیق اختلافهای قبیله ای، جنگ داخلی، پاره ای از گرایشهای ضد آمریکایی، جمهوری اسلامی را به حضور فعال تر در این منطقه تشویق کرد. نزدیک بودن مناطق غربی به کشور های مرکز آفریقا، دسترسی داشتن احتمالی به منابع طبیعی منطقه، بخصوص منابع اورانیوم خام، و امکان مراودات آبی و دسترسی های بندری و کشتیرانی، تهران را به توسعه مناسبات با کشورهای این منطقه متوجه ساخت.
درغیاب ظرفیتهای اقتصادی و تجاری و فنی، جمهوری اسلامی برای نفوذ در آفریقا به سیاست دهه شصت و هفتاد جمهوری خلق چین و صدور اسلحه به آفریقا و حمایت از یک دولت علیه دیگری و یا یک گروه از گروه دیگر پرداخت.
در دوران ریاست دولت توسط احمدی نژاد و با افزایش نفوذ عوامل و طرز فکر نظامی و امنیتی در تصمیم گیری های سیاست خارجی، استفاده از اهرم صدور جنگ افزار به بخشی از کشورهای غرب آفریقا مورد توجه خاص قرار گرفت.
ظاهرا با استفاده از تسهیلات بندری در کشورهایی مانند نیجریه، و استفاده از راههای زمینی متصل به آن کشور که کمتر بر آنها نظارتی اعمال میشود، جمهوری اسلامی در گذشته حداقل دو محموله نظامی دیگر را به منطقه ارسال داشته است. ادعای دولت سنگال دایر بر ایرانی بودن سلاحهایی که توسط جدایی طلبان علیه سربازان آن کشور بکار برده شده، با توجه به کشف محموله سوم و طبیعتا خودداری از ارسال آنها، حاکی است که ایران در گذشته نیز به ارسال اسلحه به منطقه مبادرت ورزیده است.
شواهد موجود حاکی است که ارسال محموله سوم که شاید با توافق صوری با دولت گامبیا صورت گرفته بود، با اعمال نظارت بیشتر جامعه جهانی بر فعل و انفعالات جمهوری اسلامی در منطقه لو رفته و در نتیجه آن اینک مناسبات ایران با منطقه وسیعی در غرب آفریقا دستخوش بحرانی جدی شده است.
نگاهی به آینده
بی شک تحولات سیاسی کنونی در شمال آفریقا، مناسبات جمهوری اسلامی را با کشورهای آفریقایی -در صورت حفظ وضع موجود در تهران و تا مدتی مصون ماندن نظام سیاسی ایران از لرزه های سیاسی شدیدتر در خاورمیانه- دشوار تر از پیش خواهد ساخت.
قطع مناسبات سنگال با جمهوری اسلامی عقب گردی است که دولت تهران با خجالت در منطقه ای با اهمیت از قاره آفریقا مجبور به تحمل و پذیرفتن میشود. همراه با تحول تازه در مناسبات تهران و داکار و شکست تلاشهای بسیار پرهزینه جمهوری اسلامی برای توسعه نفوذ در قاره آفریقا، انزوای سیاسی ایران در جامعه جهانی پر رنگ تر از پیش خواهد شد.
با خارج شدن سنگال، گامبیا و نیجریه، از مدار مناسبات خارجی جمهوری اسلامی، ایران از غرب آفریقا خارج و در مرکز آفریقا مجبور ادامه نمایش اهمیت مناسبات با موگابه و در شمال آفریقا قناعت به دوستی با بوتفلیقه خواهد شد. عقب گرد اخیر جمهوری اسلامی در غرب آفریقا ضربه سنگینی است که تاثیر سنگین آن را، در صورت باقی ماندن فرصتی کافی، نظام سیاسی ایران تدریجا در سایر نقاط قاره سیاه نیز تجربه خواهد کرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.