03.03.2011

حسین قدیانی در وبلاگ خود هویت کسی که به فائزه هاشمی فحاشی کرده را سعید تاجیک اعلام کرد

وبلاگ حسین قدیانی: صاحب کتاب فاخر و دوست داشتنی “جنگ دوست داشتنی” همیشه برایم عزیز بوده است، اما وقتی فهمیدم سعید تاجیک در شهرری همان را که لایقش بود نثار “ف. ه” کرد، ارادتم به او ۲ صد چندان شد. بسی بیش از قبل. هم الان مجسمه ساز بودم تندیسش را می زدم ورودی سیدالکریم. سعید تاجیک نه فقط بسیجی ۸ سال دفاع مقدس، که بسیجی ۸ ماه دفاع مقدس است و مثل بعضی ها در لاک سابقه اش فرو نرفته و آن عهد که با شهدا در شلمچه بسته، فراموش نکرده. غیرت دارد و اگر چه مرز فحاشی و هتاکی را با خشم انقلابی، بهتر از من و شما آگاه است، اما برایش غیر قابل باور است که دور و بری های همین “ف. ه” علیه رهبرش نامه سرگشاده بنویسند، مرگ بر اصل ولایت فقیه گویند، خیمه عباس را آتش بزنند، تمثال خمینی را پاره کنند و سیدعلی را با بن علی مقایسه کنند. آنکه عهدی با شهدا دارد، دق می کند از این همه غصه و آن می گوید خطاب به فاحشه ها که در نگاه اول به ناسزا می ماند ولی در نگاه پر از آه، سزای فائزه همین فاحشه است و آن دیگر چیزهایی که سعید و اطرافیانش کف دست این آقازاده ولگرد و همه جا اهل خرید، گذاشتند.
عده ای که خود را نماد شعور فرض کرده اند، ادب را با هالو بودن اشتباه گرفته اند. تا وقتی قوه قضائیه به هر دلیلی با “ف. ه” برخورد نمی کند، لحن سخن ما هر جا که فاحشه های سیاسی را ببینیم، به خصوص “ف. ه” را، همان لحن خشن مولاست در نهج البلاغه. قطعا سعید تاجیک از عده ای وبلاگ نویس ۲ زاری بهتر می داند که فحش چیز بدی است و نباید زبان را آلوده به ناسزا کرد، اما هر آنچه این بسیجی به آن فاحشه سیاسی گفته، حق “ف. ه” بوده است. اینکه یک بسیجی از آقازاده بودن این و آن نترسد و کاری کند که “ف. ه” خاک پاک و مقدس شهرری و سیدالکریم را ترک کند و در این راه ۲ تا درشت هم بار این فاحشه سیاسی کند، قطعا جگر این فرد را باید طلا گرفت. عده ای از دوستان متاسفانه باادب نیستند، بلکه هالو هستند و هالو بودن اتفاقا نه فقط نشانه خرد نیست که بارزترین نشانه خریت و بی شعوری است. سعید تاجیک مسئول سردرد عده ای مومن مسجد ندیده و بسیجی پایگاه نرفته نیست، موظف به خشم انقلابی خویش است. در نظر بگیرید حال این جماعت هالو را وقتی که مولای متقیان عده ای را زنازاده خطاب کرد یا اصلا خود خدا را که عده ای از علمای احمق را در کتاب خود قرآن رسما خر خواند. آیا باز هم مثلا به این “یوزارسیف زشت” که آبرو از اهل فضل برده، نباید از گل نازک تر گفت؟! عده ای مع الاسف دیر دچار سردرد شده اند! اینکه نباید در زمین هاشمی بازی کرد و از وی چهره مظلوم ماجرا ساخت، حرفی بود که ما پیشتر زده بودیم اما این حرف قطعا به آن معنی نیست که تو وقتی “ف. ه” را در سیدالکریم می بینی، در اعتراض به این فاحشه بی عفت بگویی: “سرکار خانم! لطف کنید و قدوم مبارک را از شهرری، بر سر ما منت نهاده، خارج نموده، در غیر این صورت به ریش ما بخندید”!
در عجبم وقت هرزگی های اجتماعی-سیاسی “ف. ه” چرا این جماعت هالو به فکر ادب اسلامی نبودند؟… و فقط هنگامی که خشم بسیجی ها را می بینند، مبادی آداب می شوند؟ چرا وقتی سایت بالاترین به همین بچه بسیجی ها فحش ناموس می دهد، آقایان در مقام دفاع بلند نمی شوند، اما وقتی آقاسعید سزای “ف. ه” را کف دستش می گذارد، با چنین هجمه ای مواجه می شود؟
آن روز که عده ای خود را در پستو مخفی کرده بودند، سعید تاجیک، بسیجی عملیات کربلای ۵ بود و هنوز هم بسیجی است. اثبات بسیجی بودن آقاسعید، یکی هم به زبان سرخش برمی گردد علیه “ف. ه”. در مذمت ناسزا می توانم قصه حسین کرد بنویسم، اما آنچه آقاسعید خطاب به “ف. ه” گفت، سزای دختر بی شرم و حیای آقای هاشمی است و آن جماعتی که این سزا را ناسزا می دانند، بروند به خمینی گیر بدهند، آنجا که “سگ زرد” و “شغال” را وارد ادبیات سیاسی ما کرد و بروند به “آقا” گیر بدهند که چرا اسرائیلی ها را “سگ” خواند.
“ف. ه” از آنجا که مورد حمایت یک مشت صهیونیست سگ صفت است، قطعا وقتی پا به سیدالکریم مقدس می گذارد، آنجا را نجس می کند و سعید تاجیک به خوبی، این لکه نجس را از شهرری پاک کرد. دمش گرم! جز این می کرد سعید تاجیک ما از او گلایه می کردیم و من هم اگر “ف. ه” را هر کجا ببینم دقیقا با همان لحن آقاسعید می نوازمش. اگر این کار مصداق بی ادبی است، من ترجیح می دهم بی ادب باشم تا هالو. سر من بر خلاف بعضی دوستان نازنازو آن وقتی درد می گیرد که می بینم “ف. ه” راست راست دارد می چرخد و کسی چون سعید پیدا نمی شود که با خشم انقلابی تشرش زند که این چه آتشی بود که با آن خانه عزای سیدالشهدا را آتش زدی؟
حال بیاییم فرض کنیم که سعید تاجیک در این مورد اشتباه کرده است. آقایان نگران ادب و شعور آیا درباره همه اشتباهاتی که یک فرد می کند، اینچنین رگ گردن کلفت می کنند؟ وزن اشتباه فرضی سعید تاجیک در برابر این همه خبط و خطای امثال “ف. ه” و نحوه واکنش برخی ها نسبت به این ۲ موضوع مقداری عجیب نیست؟! گیرم که آقاسعید این یک مورد را اشتباه کرده باشد. شما چند بار در برابر اشتباهات ریز و درشت “ف. ه” و خود آقای هاشمی و دیگران و دیگران و ابلهی مثل علی فریمانی و خائنی مثل ولایت مترو واکنش نشان داده اید، که حالا دور ادب و آداب برتان داشته است و اینقدر منظم و بابرنامه و همه جانبه علیه آقاسعید محبوب جبهه ها بلند شده اید؟! چطور است که این همه اهانت شما به این سابقون جبهه های خیبر و بدر، اهانت و بی ادبی نیست؟! چگونه است که همرزم همت و متوسلیان را “بچه ریشو” خواندن، بی ادبی نیست؟! پس شما دغدغه ادب ندارید که اگر داشتید مودبانه حرف می زدید و خود در نقد مثلا فحاشی و بی ادبی، آلوده به همین فحاشی و بی ادبی نمی شدید.
و باز گیرم که سعید دوست داشتنی ما اشتباه کرده است. اگر در برابر مطالبه محاکمه سران فتنه، ما را به قوه قضائیه ارجاع می دهید و از ما رعایت حرمت قانون را می طلبید، چرا به بچه حزب اللهی های اصیل و با ریشه و جنوب شهری که می رسد، خود در مقام قاضی، حکم صادر می کنید؟! مگر مملکت قوه قضائیه ندارد؟! سعید تاجیک هم مثل سران فتنه آیا باید حق شهروندی داشته باشد یا خیر؟!
و باز فرض کنیم که کار آقاسعید نادرست بوده. در این صورت فرق شما با سعید تاجیک این است که او علیه آقازاده مورد حمایت سگ صفتان اسرائیلی ناسزا گفته و شما علیه یک بچه حزب اللهی. اگر این اوج شعور شماست، خاک بر سر شعورتان… و اگر ما به جرم احساس و محبت و شور نسبت به خامنه ای باید متهم به بی شعوری شویم، خاک بر سر کسی که در مواجهه آقازاده ظالم و ویلاباز و مورد حمایت آمریکا و اسرائیل با یک بچه بسیجی یک لاقبای اهل شهرری، طرف “ف. ه” را می گیرد و اسم این را منافقانه بی طرفی و جانبداری از شعور و ادب می گذارد. خاک بر سر این ادب. خاک بر سر این شعور.
آنانکه با اصول ریاضی ولایت فقیه را پذیرفته اند، روزی با قواعد علمی دیگر ولایت فقیه را پس می زنند. محبت و معرفت نسبت به ولایت فقیه اگر از دل برنیامده باشد و اگر با اشک چشم گره نخورده باشد، همین می شود که تو برداری در اوج این خمسه خمسه جنگ تحلیلی، که ۲۵۰۰ ماهواره جاسوسی دشمن، سیدعلی را همان بن علی می خوانند و هر ۵ روز یک بار به آشوبی تازه دعوت می کنند، شمر را در گودی قتلگاه روی سینه حسین رها کنی و گیر بدهی به عباس که چرا جواب امان نامه شمر را با بی ادبی داد و پهن هم بار آن خر نکرد به فامیل خود سلام نکرد!
به اینکه دوستان با سعید تاجیک کردند، شعور نمی گویند، می گویند خریت. خریت محض. کاش به جای این همه بغض نسبت به حزب الله، کمی شعور داشتید. شما به محبت ما نسبت به ولایت یقین دارید اما ما شک داریم به شعورتان.
کسانی که سعید تاجیک و همرزمانش را یک مشت ریشوی چفیه به دوش می خوانند، هاشمی و دخترش را می توانند پاچه خواری کنند اما غلط کرده اند خودشان را جزء حزب الله بدانند. هالوهایی که در نقد فحش و ناسزا، خود زبان به فحش و ناسزا باز می کنند باید جداگانه برای خود حزبی دست و پا کنند؛ حزب هالوها.
در مرام حزب الله، عالم بی عمل یعنی همان که قرآن گفت، “خر” و در مرام حزب الله، آنکه علی، “زنازاده” اش خواند، قطعا زنازاده است. در مرام حزب الله، “ف. ه” فاحشه ای سیاسی-اجتماعی است که سزایش همان ناسزاهایی بود که سعید تاجیک از زبان ما بارش کرد. کسی در فاحشه بودن “ف. ه” شک دارد؟! در بسیجی بودن سعید تاجیک همین بس که یاسر هاشمی از ترس، اینکه فرزند آقای هاشمی است را کتمان می کرد! در بسیجی بودن سعید تاجیک همین بس که عده ای هالو به او بی ادبی می کنند. در بسیجی بودن سعید تاجیک همین بس که خوب می داند فرق باادبی و هالو بودن چیست.
فائزه هاشمی آنقدر قدرتش را دارد که از خودش دفاع کند. آنکه بی دفاع است و مظلوم، سعید تاجیک دوست داشتنی ماست. آنانکه از نزدیک دریده بودن آقازاده اهل خرید را دیده اند، هر جا آقاسعید را ببینند می گویند؛ دمت گرم پهلوان!

***
فحش خیلی بد است. من موافقم. سعید تاجیک لااقل اندازه فائزه هاشمی حرمت دارد. اگر ناسزا بد است، به هیچ کدام شان نباید فحش داد. بگذریم که نویسنده کتاب “جنگ دوست داشتنی” کلی هم سابقه دارد. از طرفی باید قوه قضائیه را درک کرد. شاید برخورد با سعید تاجیک به مصلحت دستگاه قضایی نباشد. به قانون اساسی باید احترام گذاشت. اگر آقاسعید مجرم است، ما در این مملکت قانون داریم. پس لطفا به سعید تاجیک فحش ندهید!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates