آقای مهاجرانی، شیر خر خوردن را آدابی است
خودنویس: دوستان زیادی پس از انتشار سخنان اخیر عطاالله مهاجرانی نگاههای انتقادی خود را به خودنویس فرستادهاند. ما از انتشار همه نگاهها، چه موافق و چه مخالف استقبال میکنیم. مطلب زیر نیز از سوی یکی از دوستان خودنویس ارسال شده است.
حرکتهای اعتراضی بعد از انتخابات در ایران، نگارنده را در دو مورد بسیار شرمنده کرد.
شرمندگی اول من مربوط شجاعت دختران و پسران ایران بود که با دست خالی، با روحیه قوی و با منشی مدنی در برابر نظام ایستادند و فریاد آزادگی سر دادند، حال آن که امثال بنده در خارج از مرزهای کشور نشستهایم و مدام برای آنها نسخه می
پیچیم.
شرمندگی دوم از آن عطا الله مهاجرانی است. چرا که از دوران دبیرستان خواننده نوشتههایش بودم و وقتی در دوران دانشجوییام وزیر ارشاد شد، از طرفدارانش. بعد از دیدن سخنرانی اخیر آقای مهاجرانی در کتابخانه کنزینگتون به شدت از خودم شرمنده شدم.
یادم نمیرود روزی را که مهاجرانی را استیضاح کردند و او در مجلس گفت که وزیر شده چون در کودکی شیر خر خورده و با چه شعفی این سخن و البته سایر حرفهای او را برای دوستان و آشنایان تعریف می کردم.
همان موقع حسین، کفاش دوره گرد افغانی محله ما چیزی گفت که تا دیروز، پریروز جدی نگرفته بودم. حسین می گفت نوشیدن شیر خر برای وزارت خوب است، اما آدابی دارد. جرعه اول را برای دفع سیاه سرفه تجویز کردهاند. جرعه دوم برای قوه باه خوب است و جرعه سوم برای وزارت. اما اگر پس از جرعه سوم، بقیه کاسه را یک نفس بالا بکشی، عوارضی دارد که کم کم در دهه پنجم زندگی نمایان میشود.
آقای مهاجرانی در صحبت های خود در لندن به دو نکته اشاره کرد که برایم جالب بود. اول این که جنبش سبز ایران با قیام مردم مصر تفاوت دارد و وجه تفریق آن هم در سلامت مالی رهبر ایران است. دوم تاکید بر ملی بودن جنبش سبز و بیزاری جستن از قدرت های سلطه گر با تاکید ویژه بر آمریکا.
صحبت های مهاجرانی درباره تفاوت داشتن حرکت های اعتراضی مصر و ایران جدید نیست. شرایط اجتماعی و سیاسی دو کشور تفاوت های کلان دارد. اما نقطه مشترکی وجود دارد که در به پا خاستن مردم در ایران، مصر، تونس، لیبی و دیگر کشورهای منطقه یک محور اساسی داشته است و آن هم اعتراض بی عدالتی و فقدان آزادی.
مهاجرانی میگوید رهبر ایران از فساد مالی منزه است. سوال اینجاست که آیا فساد مالی تنها خوردن مال مردم و بالا کشیدن پورسانت معاملات و رشوه گرفتن و این طور کارهاست؟ دزدیدن رای مردم پس چیست؟
راستی، آقای مهاجرانی که صحبت از جان به لب شدن مصریها از فساد مالی مبارک کرد، چرا از فساد اطرافیان هاشمی رفسنجانی حرف نزد؟ چرا فقط به احمدینژاد و اطرافیانش اشاره کرد؟ آیا فراموش کردن این موضوع عمدی بود یا سهوی؟ شاید این فراموشی از آثار شیر خر خوردن باشد.
صحبت های مهاجرانی من را به یاد صحبتهای سال گذشته آقای کدیور انداخت که گفته بود مردم ایران فریاد «هم غزه و هم لبنان» سر داده بودند. کدیور خود را به نشنیدن زد و مهاجرانی هم همین طور. گویی شعار «مبارک، بن علی، نوبت سید علی» را نشنیده که این طور خلط مبحث میکند.
اما درباره اهمیت استقلال جنبش سبز و تمامیت ارضی ایران:
آقای مهاجرانی عزیز، فرزندان شجاع ایران که در تظاهرات مختلف سینه خود را سپر گلوله های نظام قرار میدهند، آن لحظه که به خیابان ها میآیند چشم طمع به کمک هیچ کس ندارند، نه آمریکا و نه سیاستمداران سست عنصری که نه برای خودشان خیر دارند و نه دیگران. شما نگران نباشید، بچههای ایران بهتر از هر کسی بلدند که چگونه از استقلال مام میهن دفاع کنند.
در ضمن بهتر است آقای مهاجرانی دو خط توضیح دهند که چطور با این روحیه استکبارستیزی و ضدآمریکایی خود به واشنگتن سفر کرد تا در موسسه مطالعات خاورنزدیک در جمع نیوکان ها و مقام های اطلاعاتی و نظامی اسراییل درباره جنبش سبز سخنرانی کند. علاوه براین چرا آمریکا و صدای آمریکا برای آقای مهاجرانی بد است ولی او اشارهای به بیبیسی و سیاست های بریتانیا نکرد؟ آیا این فراموشی از آثار شیر خر خوردن است؟ شاید هم منافع محفلی این طور اقتضا کرده؟
صحبتهای مهاجرانی یک ضرورت مهم را گوشزد کرد: نیاز به ویرایش جدید جنبش سبز. ویراست جدید باید تکلیف جنبش سبز مردم ایران و فریاد عدالت طلبی آن را از جنبش سبز مغز پستهای و عافیتطلبی آن جدا کند. تا زمانی که سره از ناسره جدا نشود، این جنبش راه به جایی نخواهد برد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.