آيتالله هاشمي رفسنجاني: دشمنان ميخواهند اسلام را در تعارض با جمهوريت نشان دهند
خُسن آقا: گویا صلح وتوافق پشت پرده بین سید علی و اکبرشاه برقرار شده
زمانه: رئيسمجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: مطمئناً مردم فهيم ايران، خوب ميدانند دشمنان دوستنماي ما در داخل و خارج با برنامه شوم «تفرقهانداز و حكومت كن» كه ترجمه سياست شيطاني «فرّق تسد» استعمار پير است، درصددند تا با ناكارآمد جلوه دادن جمهوري اسلامي در اداره جامعه، اسلام را در تعارض با جمهوريت نشان دهند و با حمايتهاي خويش از متحجرين افراط گرا كه نمونه آن را در خلق القاعده و طالبان ديديم، چهره لطيف اسلام را با نسبت دادن خشونتها به مسلمانان مخدوش نمايند.
به گزارش ايلنا، آيتالله هاشمي رفسنجاني در نوشتاري به مناسبت 29 اسفند، روز ملي شدن صنعت نفت به بيان ديدگاههاي خود پرداخته است. متن اين ديدگاه در ادامه ميآيد:
ايران اسلامي در ميان كشورهاي اسلامي و غيراسلامي دنيا، ويژگيهاي منحصر به فردي دارد كه به مصداق شعر «دشمن طاووس آمد پر او» از گذشتههاي دور مطمع نظر يغماگران و چپاول پيشگان بود است.
دين مبين اسلام، مكتب متعالي تشيّع، مقبره شناسايي شده 16 پيامبر خدا، قدمت توحيدگرايي و دينداري، تمدن باسابقه طولاني، فرهنگ غني مردمي، سوابق حاكميتهاي مثبت و منفي در طول تاريخ، قوميتهاي گوناگون و زبانهاي متفاوت، وجود اماكن باستاني و زيارتگاههاي متعدد، تاريخ مشعشع علم و دانش، وجود مراكز دانشگاهي مانند جنديشاپور و زيج ايلخاني، حضور مؤثر پزشكان ايراني در اقصي نقاط معموره دنياي قديم، استعدادهاي درخشان، دستاوردهاي خيرهكننده دانشهاي جديد، همچنين برخورداري از جغرافياي راهبردي به عنوان چهارراه ارتباطي جهان، بهترين، كوتاهترين و امنترين مسير لولههاي انتقال انرژي به غرب و شرق جهان، وجود دو دريا در شمال و جنوب، مناطق كويري، كوهستاني، جنگلي و جلگهاي، وجود همزمان چهار فصل سال در مناطق مختلف كشور، معادن گوناگون و منابع مختلف، به خصوص منابع انرژي و به ويژه نفت و گاز، ايران را كلكسيوني از انواع موهبتهاي الهي كرده و اين همه امتيازات براي اينكه از يوغ استعمارگران رهايي يابد و به معناي كامل كلمه در خدمت مردم باشد، برخلاف دولتهاي مستعجل حاكميتهاي قلدرمأبانه، نياز به يك ساختار پايدار و مترقي داشت كه الحمدلله همزمان با زمزمه دمكراسي در جهان، در قرن گذشته انقلاب مشروطه و در اين قرن انقلاب اسلامي بهترين نوع آن، يعني مردمسالاري ديني را در اين سرزمين پهناور پايهريزي كرد.
انقلابي كه با همراهي مردم، رهبري امام راحل و پيشتازي روحانيت، روح استقلالطلبي و آزاديخواهي را نه تنها به ايران، بلكه در كالبد استبداد زده ملتهاي مسلمان و ستمديده منطقه و جهان دميد كه نمونههاي آن را امروزه در كشورهاي تونس، مصر، الجزاير، ليبي، يمن، اردن، بحرين و… ميبينيم. انقلابي كه با نواختن آهنگ بيداري در جان خوابآلود ملتها، روياي استيلاي تفكرات ليبرالي و ماركسيستي غرب و شرق بر كشورهاي مسلمان را براي چپاول منابع، به كابوسي وحشتناك براي آنها مبدّل كرد و به روند تدريجي حركت جوامع براي حذف ديكتاتوري و دخالت مردم بر سرنوشت خويش سرعتي مضاعف بخشيد.
از ميان عوامل متعدد تسريع در سقوط رژيم پهلوي و پيروزي انقلاب اسلامي، به مناسبت روز ملي شدن صنعت نفت در ايران، به اعتصاب كاركنان شركت نفت اشاره ميكنم كه با حكم امام(ره) براي عضويت در هيأت حل مشكل سوخت مردم در زمستان سرد قبل از طلوع خورشيد پيروزي در بهمن 57، شاهد عيني اهميت اين ماده براي سقوط يا بقاي حكومت نامشروع پهلوي بودم. اعتصابي كه به دليل اختلال در توليد و توضيع صدور نفت، نه تنها رژيم پهلوي را به خاطر خوشخدمتيهاي سابق در تقديم نفت فراوان و ارزان به غرب، از چشم قدرتهاي استكباري انداخت، بلكه ماشين جنگي ژاندارم پرطمطراق منطقه را در سركوب راهپيماييهاي مردم در شهرهاي مختلف زمينگير و مستأصل كرد.
نفت، اين ماده طبيعي و موهبت خداوندي كه اكتشافش در ايران تاريخي صد ساله دارد، استكباريون را بر آن داشت تا براي استثمار آن، در اجراي نقشههاي شيطاني خويش در جهت انتخاب حاكمان غيرمردمي و دستنشانده دقت كنند تا به قول آن مورخ انگليسي مبادا ايرانيان مانع رسيدن «اين مايع سياه شوند كه خون رگ اقتصاد بريتانياست» و چرچيل، صريحاً ميگفت: «بقاي عظمت امپراطوري ما ايجاب ميكند كه مالكيت يا حداقل كنترل منابع نفتي ايران را به هر قيمتي كه شده، به دست آوريم.» (29 اسفند، سالروز ملي شدن صنعت نفت، انتشارات وزارت نفت، 1365، ص 18)
نگاهي از سر تأمل به اتفاقات مهم تاريخ ايران در يك قرن گذشته نشان ميدهد كه نفت و منابع ديگر انرژي فسيلي، محور تصميمسازان و تصميمگيران در خارج از مرزهاي ايران براي استيلاي بر اين سرزمين خدا خوب كرده، بود.
از سال 1278 كه اولين چاه نفت ايران در مسجد سليمان كشف شد، غرب با طمع چپاول و به لطايف الحيل قراردادهاي استعماري را بر دولتهاي غيرمردمي تحميل كرد و اوج همكاري استعمار و استبداد معاهده 1312 بود كه اتفاقاً به مصداق مثل معروف «عدو شد سبب خير اگر خدا خواهد» همان يكي از دلايل زمينهساز شكلگيري نهضت ملي شدن صنعت نفت بود.
قرارداد الحاقي را به مجلس بردند، ولي نمايندگان مجلس تحت فشار افرادي چون آيتالله كاشاني و دكتر مصدق از تصويب آن امتناع كردند. عدم تصويب اين لايحه و مباحثاتي كه درباره آن در گرفت، باعث آگاهي مردم از ماهيت استعماري قراردادهاي پيشين شد و زمينه را براي مخالفتهاي بعدي و تلاش براي ملي شدن صنعت نفت فراهم ساخت. اما نفت سرمايهاي نبود كه استعمارگران دست بردارند و ديديم كه براي تداوم حضور خويش در منطقه و ايران، شولاي ژاندارمي را بر اندام نارساي رژيم پهلوي دوختند تا بشكه بشكه نفت را زير لواي آن ببرند و اين روند تا مقطع تاريخي پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت و نقطه انقطاع آن اعتصاب كاركنان نفت بود كه پيش از اين گفتم.
از همان روزهاي اول پس از پيروزي انقلاب معلوم بود قدرتمندان آن روز جهاني و سردمداران دو بلوك شرق و غرب، پيروزي يك انقلاب، آن هم با ماهيت واقعي اسلامي و مردمي را در مهمترين زنجيره سياستهاي خويش برنميتابند و با همه تضادها، براي تأمين منافع حياتي خويش، هم رأي و همراه ميشوند.
لغو قراردادهاي علمي، اقتصادي و نظامي، بلوكه كردن داراييهاي ايران، تحريمهاي همهجانبه، تسليح گروهكها، شورشهاي كور، غائلههاي منطقهاي، كوبيدن بر طبل اختلافات قومي و قبيلهاي، القاي تجزيهطلبي، ناامنيهاي اجتماعي و سياسي، حذف شخصيتي و فيزيكي شخصيتهاي مقبول و مؤثر در بسيج مردم، بزرگنمايي بعضي از تندرويها، ترويج ايرانهراسي و تبليغ خطرهاي خودساخته بنيادگرايي اسلامي و… از جمله دسيسهها و توطئههاي دشمنان در نخستين سالهاي پس از پيروزي بود كه وقتي با ثبات وفاداري مردم به انقلاب و روحانيت، نااميد شدند، بر غرور كاذب يك ديكتاتور خونآشام در همسايگي ايران سوار شدند و ارتجاع را به خدمت گرفتند و يك جنگ تمام عيار و نابرابر را عليه يك انقلاب نوپا تحميل كردند كه از ميان قواي نظامياش، ارتش با قطع لجستيك، سرگرم تصفيه امراي خويش بود و سپاه پاسداران نهال كوچكي بود كه فقط با ايثار جوانانش مشغول تأمين امنيت در داخل و بعضي از مناطق مرزي بود.
دشمنان استكباري كه با هدف چنگاندازي مجدد بر منابع غني نفت و گاز ايران، مترصد فرصتي براي انحراف انقلاب و برگشت خويش بودند، حزب بعث عراق را با وعده فتح يك هفتهاي تهران يا حداقل الحاق خوزستان به خاك آنها، چنان ترغيب كردند كه بخشهاي مهمي از پنج استان كشور در سراسر مرز شمال غرب، غرب و جنوب، به ويژه مناطق نفت خيز در نفت شهر و خوزستان به اشغال آنان درآمد.
خداي بزرگ را سپاس كه در كنار همه منابع و امكانات مادي و معنوي، جواناني با شور و مردمي باشعور را به ايران اسلامي داد كه فوج فوج به سوي جبههها رفتند و در تاريخ 8 سال دفاع مقدس، صحنههايي رقم زدند كه هنوز دشمنان در دانشگاههاي جنگ خويش تجزيه و تحليل ميكنند.
در طول سالهاي جنگ، نفت محور برنامههاي دشمنان براي تحت فشار قرار دادن جمهوري اسلامي بود كه علاوه بر بمباران مناطق نفتخيز و تلاش براي اخلال در صدور نفت، جنگ نفت كشها مقطعي بسيار مهم است.
مخصوصاً آمريكاي مغرور با نصب پرچم خويش بر كشتيهاي كشورهاي جنوب خليجفارس و اسكورت نظامي آنها، درصدد تحقير ايران بود كه لحظههاي اصابت موشك به نفتكش غولپيكر و اصابت يكي از كشتيها به مين، اصابت اشتباهي موشك عراق به ناو نظامي آمريكا، آن هم در مقابل چشم خبرنگاران فراواني كه براي ترسيم اقدامات خويش آورده بودند، از لحظات ماندگار تاريخ دفاع مقدس است.
به هر حال جنگ با همه فراز و فرودهاي خويش با پيروزيهاي نظامي و پيروزي سياسي ايران به پايان رسيد و انقلاب اسلامي براساس منويات معمار كبير خويش كه دستور تدوين سياستهاي سازندگي را صادر فرموده بودند، آستين همت خويش را بالا زد تا در كنار عقبافتادگيهاي 8 سال جنگ و عقبماندگيهاي دوران سلاطين مستبّد، ايران اسلامي را آنگونه بسازد كه در شأن ايران و ايراني است.
از سال 1368، دولت، مجلس و همه مسئولان با تدوين برنامههاي اول و دوم پنج ساله به سوي زيرساختها و زيربناها رفتند كه به گواه دوست و دشمن قدمهاي بزرگي برداشته شد.
نكته حائز اهميت در اين برنامهها كه شايد نكتهاي بسيار ظريف در عنوان روز 29 اسفند هم ميباشد «روز ملي شدن صنعت نفت» است. اما بايد اعتراف كرد كه تا آن روز تمام دانش ما از «صنعت نفت» در استخراج نفت خام به كمك اجانب خلاصه ميشد و براي تصفيه آن هم فقط چند پالايشگاه محدود داشتيم. حال آنكه نفت در پايين دست خويش صنعتهاي فراواني دارد كه اگر به آن توجه شود، ارزش افزوده توليد اين ماده خام را چندين برابر ميكند.
يكي از برنامههاي دولت سازندگي در برنامههاي اول و دوم، توجه به اين نكته مهم بود كه پالايشگاهها و پتروشيميهاي متعدد، از جمله در نقاط محروم و مرزي كشور ساخته شود كه نتايج امروز از دستاوردهاي اين توجه بود.
اواخر سال 1375 بود كه رهبر معظم انقلاب طي حكمي جديد به اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، تدوين سياستهاي كلي نظام را كه براساس قانون اساسي پس از مشورت با مجمع از وظايف ايشان بود، سرلوحه كارهاي برنامه نويسي كشور قرار دادند و در اين رهگذر در مجمع تشخيص با استفاده از تجربيات ارزنده دوران سازندگي، برنامه 25 ساله «طرح ايران 1400» يا «تمدن بزرگ ايران اسلامي»، تدوين «چشمانداز 20 ساله نظام» و به تبع آن «اصلاح سياستهاي صدر و ذيل اصل 44» آغاز شد كه ميتوانست «يك انقلاب اقتصادي» را به دنبال داشته باشد.
يكي از رويكردهاي مهم سند چشمانداز، انقطاع بودجه كشور از وابستگي به نفت بود كه رهبري نظام با بيان آرزوي بستن آخرين چاه نفت، ضرب الاجلي مشخص كردند، اما با بحثهاي كارشناسي در مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار شد، اين مهم سالي 10 درصد و طي 10 سال انجام شود كه متأسفانه به دلايلي كه در اين مجال نميگنجد، عملي نشد.
به عنوان يكي از مسئولان جمهوري اسلامي كه از آغاز تاكنون در عرصههاي تقنيني، دفاعي، اجرايي و بعدها تصويب سياستهاي كلي و چشمانداز در رأس تصميمگيريها بودم، با علم به زمينهها و ظرفيتها، اعلام ميدارم كه ايران با لحاظ همه ويژگيها، از سرآمدترين كشورهاي جهان است و احراز رتبه اول در ميان 28 كشور منطقه كه هدف چشمانداز است، طبيعيترين حق است و اگر چنين نباشد، مطمئن باشيد آيندگان ما را نميبخشند و خداوند هم كه با فرصت انقلاب اسلامي، حجت را بر ما تمام كرد، نميبخشايد.
مهم نيست كه در چه مقام و منصبي باشيم، آنچه مرا ميتواند خشنود كند، رويش انقلاب و تعميق ارتباط مردم با آن است كه ميدانم اگر چنين باشد، عنودترين دشمنان داخلي و خارجي با شيطانيترين ترفندها نيز نميتوانند در راه پيشرفت كشور مانعتراشي كنند.
حال كه به پايان سال 1389 نزديك ميشويم، دعاي آغاز سال را يادآوري مينمايم و از درگاه خداي «محوّلالاحوال» و «مقلّبالقلوب والابصار» ميخواهم كه در تمام «ليل و النهار» زندگي مردم و ما را «احسنالحال» گرداند تا همراه با بيداري زمين و رويش گل و گياه، همدلي ملي و تقويت ايمان قلبي، برگ و بار ما در سال آينده باشد.
مطمئناً مردم فهيم ايران، خوب ميدانند دشمنان دوستنماي ما در داخل و خارج با برنامه شوم «تفرقهانداز و حكومت كن» كه ترجمه سياست شيطاني «فرّق تسد» استعمار پير است، درصددند تا با ناكارآمد جلوه دادن جمهوري اسلامي در اداره جامعه، اسلام را در تعارض با جمهوريت نشان دهند و با حمايتهاي خويش از متحجرين افراط گرا كه نمونه آن را در خلق القاعده و طالبان ديديم، چهره لطيف اسلام را با نسبت دادن خشونتها به مسلمانان مخدوش نمايند.
توصيهام به مردم شريف و كمال جوي ايران، به خصوص جوانان پرشور و نشاط اين است كه با تقويت روح اسلامي و ايراني، بر صفا، صميميت، يكدلي و يكرنگي خويش بيفزايند و نگذارند كدورتهاي فردي، باعث مرارتهاي اجتماعي شود و در هر مسئوليت و در هر مرحله از شغل و تحصيل هستند، براي افزايش توان ايران اسلامي در همه ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي بكوشند.
در پايان به عنوان كسي كه نيم قرن از عمر 77 ساله خويش را در سطوح مختلف مبارزه و مسئوليت ها، گذرانده و همه تجربهها از بدترين بازجويي، زندان، شكنجه، متواري بودن، توهين و تهمت گرفته تا شهرت، مقبوليت، محبوبيت، حكومت و قدرت را در عاليترين درجات چشيده، ميگويم كه خداوند و قرآن بهترين پناهگاه و صداقت در گفتار و رفتار، بهترين جايگاه براي انسان در زندگي است و سعي كنيد براي خوش آمد شخص يا گروه، دروغ نگوييد و از ريا و تملّق بپرهيزيد و خدا و خلق خدا را از خود نرنجايند كه پايان كار آن«خسر الدنيا و الاخرة» است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.