بحث انتخابات، داغ میشود: رئیس جمهور آینده؛ منتخب الهی یا یهودی و بهایی
روز: اظهارات محمود احمدینژاد و فعالیت برخی از حامیان وی همچون اسفندیار رحیممشایی نشان میدهد بحث انتخابات یازدهم ریاستجمهوری از هم اکنون داغ شده است. احمدی نژاد، رییس جمهور آینده را “منتخب الهی” میداند اما محافظه کاران مخالف وی، کاندیداهای نزدیک به او را یهودی و بهایی میخوانند.
برخی از سایتهای اصولگرا خبر از آن دادهاند که علیاکبر صالحی، رییس پیشین سازمان انرژی اتمی و وزیر فعلی امور خارجه، از گزینههای مورد نظر اسفندیار رحیممشایی برای انتخابات آینده ریاستجمهوری است.همزمان با مطرح شدن چنین احتمالی، برخی از مخالفان رحیممشایی هم اعلام کردهاند صالحی اصل و نسبی بهایی داشته و صلاحیت لازم برای رسیدن به پست ریاستجمهوری را ندارد.
گمانهزنیها درباره حضور صالحی در انتخابات آینده ریاستجمهوری در حالی صورت میگیرد که طی ماههای گذشته برخی از اصولگرایان به شدت از فعالیتهای رحیممشایی برای حضور در انتخابات آینده ریاستجمهوری، ابراز نگرانی کردهاند. بنا به برخی از اخبار منتشر شده توسط سایتهای اصولگرا، رییس دفتر احمدینژاد مدتهاست که تلاش خود برای رسیدن به کرسی ریاستجمهوری را آغاز کرده است.
نگرانیها از حضور رحیممشایی در پست ریاستجمهوری زمانی قوّت گرفت که در اواخر سال گذشته، محمود احمدینژاد طی سخنانی به صراحت از “انتخاب رییسجمهور آینده” سخن گفت. در آن زمان سایت اصولگرای ابصارنیو سخنان احمدینژاد را منتشر کرد، اما پس از چند روز آن را حذف کرد. احمدینژاد گفته بود: “چند تا از دوستان آمده بودند میگفتند ما نگران آیندهایم، گفتم آینده تعیین شده؛ شما بروید کارتان را بکنید نتیجه حاصل میشود. گفت یعنی بعدی کیه؟! گفتم به نظر شما خدا نمیداند که بعدی کیست؟ گفت چرا. گفتم پس چه غصهای داری. دیگر گذشت که ملت را سرکار بگذارند و با این طرفی و اون جناحی بازی بر مردم حکومت کنند”.
به نوشته ابصار نیوز احمدینژاد در این جلسه همچنین خطاب به هواداران خود گفت: “نباید در جزئیات متوقف شویم، قبل از انتخابات سال ۸۴ هی میگفتم اتفاق بزرگی در راه است، اتفاق بزرگی در راه است، بعد از انتخابات یکی آمد گفت اون اتفاق بزرگ چی بود؟ گفتم اتفاق از این بزرگتر؟”
احمدینژاد سخنان مشابهی را نیز پیش از انتخابات ریاستجمهوری در سالهای ۸۴ و ۸۸ نیز بر زبان رانده بود و شاید به همین دلیل بود که این مساله با اضطراب اصولگرایان همراه شد.
اکنون اما با ورود علیاکبر صالحی به داستان ریاستجمهوری، به نظر میرسد بازی جدیدی آغاز شده است. نخستین بار بحث ورود صالحی به انتخابات ریاستجمهوری از سایت عماریون آغاز شد. یکی از خوانندگان این سایت، در کامنتی پای مطلبی درباره رحیممشایی نوشته بود: “مشايي ميداند که يک مهره سوخته است اما او با ادامه اين گونه اعمال قصد دارد تا رای جريان خاصی را جذب نمايد تا در زمان انتخابات چه صلاحيتش تاييد شود و يا نشود، به نفع دکتر علی اکبر صالحی کنار برود و ايشان را که ظاهرا فرد مقبولی براي جناحين است به کرسی رياست بنشاند”.
این کامنت دستاویزی شد برای عبدالله شهبازی تا با انتشار مطلبی، اعلام کند علیاکبر صالحی، وزیر فعلی امورخارجه جمهوریاسلامی، اصل و نسبی بهایی دارد. وی سایت منتشرکننده این مطلب را سایتی معرفی کرد که ” به يکي از محافل دارای ارتباطات امنيتی و اطلاعاتی تعلق دارد و به دليل درج برخی مطالب سخيف دارای شهرت منفی است”.
سخنان شهبازی درباره صالحی و اعلام این نکته که وی دارای اصل و نسب “بهایی” است و به “اصل و نسب خود افتخار میکند”، باعث شده است تا برخی اصولگرایان خبر از برنامه گروهی خاص برای تخریب حامیان احمدینژاد بدهند. آنان به برخی اخبار درباره حمید بقایی اشاره میکنند که پیش از این و همزمان با احتمال مطرح شدن وی برای پست ریاستجمهوری، در سایتها منتشر شده بود.
این تحلیلگر اطلاعاتی امنیتی، همچنین با انتشار مطلبی، درباره مدل آینده انتخابات ریاستجمهوری ایران نوشت: ” گفته ميشود که اسفنديار رحيممشايي يا يار نزديک او، حميد بقايي، نامزد نواصولگرايان براي رياست جمهوري خواهند بود و در انتخابات يازدهم طرحي مشابه با روسيه پس از فروپاشي اتحاد شوروي در ايران رقم خواهد خورد. اين طرح را، که به مدل پوتين- مدودوف معروف شده، مدل روسي ميخوانم… سخنان و مواضع جنجال برانگيز مشايي را بايد پيچيدهتر از آنچه تصوّر ميرود ارزيابي کرد. اين جنجالها بسيار سنجيده و عامدانه است و دامن زدن به آن نيز تعمدي است. تصوّر ميرود که «سناريو» اينگونه خواهد بود:در سال 1390 «مسئله مشايي» به جنجالي بزرگ بدل خواهد شد و در فضاي بحران شديد ناشي از نگراني اصولگرايان از رياست جمهوري مشايي، يا بقايي، چهرهاي مقبول اعلام نامزدي خواهد کرد که مورد قبول طرفين، اصولگرايان و نواصولگرايان، است و ميتواند در پيرامون خود اجماع نسبي پديد آورد. مقبولترين چهره براي تحقق سناريوي فوق دکتر علياکبر صالحي است”.
طرح مورد اشاره شهبازی، البته مدتی است که در محافل سیاسی مورد بحث قرار میگیرد و درباره آن تحلیلهای مختلفی انتشار یافته است. اما به نظر میرسد با توجه به هشدارهای شهبازی و سخنان برخی اصولگرایان همچون بادامچیان و زاکانی، این پروژه اکنون شکل جدیتری به خود گرفته است.
اسدالله بادامچیان، از اعضای حزب موتلفه و نماینده مجلس، در اینباره گفته است: ” احساس ميشود که برخي از گروههاي داخل اصولگرايان اصحاب قدرت شدهاند و ميخواهند حالا که بر رأس قدرت هستند به هر نحوي که شده اين قدرت را براي خودشان حفظ کنند. آدم شيوههاي گوناگوني را ميبيند. همين امسال نيز ميبينيد که طرف ميگويد من اصلاً کاري به انتخابات ندارم اما وقتي از ورای پرده ميبينيم متوجه ميشويم طرف، گروههای گوناگون انتخاباتي تشکيل داده”.
منصور ارضی، از مداحان نزدیک به لایههای قدرت در جمهوریاسلامی نیز درباره مشایی واحتمال کاندیداتوی وی گفته بود: “تو، رييس دفتر رييس جمهوري يا بنگاه معاملات ملكي داري؟ اين ملعون يهوديصفت الان دارد پول خرج ميكند براي يك روزي كه اگر بخواهد كانديد شود، آن هم با آن پروندهاش و متاسفانه آن آقا [احمدینژاد] ميگويد به او كاري نداشته باشيد. انشاءالله من به وقتش همه چيز را خواهم گفت”.
علیرضا زاکانی، از نمایندگان اصولگرای مجلس نیز چنین اظهارنظر کرده است که “آقاي مشايي به نظر بنده يک حلقه اساسي و نقشآفرين در فتنهگريهاي آينده خواهد بود… آقاي رئيس جمهور به طور حتم از اين اعتماد و اعتقاد به آقاي مشايي آسيب خواهد خورد”.
این اعتراضات در حالی صورت میگیرد که پیش از این برخی از رسانههای اصولگرا خبر از آن داده بودند که مواضع رحیممشایی در واقع، تدبیری است از سوی احمدینژاد تا باعث ریزش در جنبش سبز شود: “[رحیممشایی]مامور ویژه احمدینژاد برای فروپاشی جنبش سبز است که عهده دار حاشیهسازی است؛ خود او چنین پتانسیلی داشته و دارد و احمدینژاد هم از حاشیه سازیهای او نگران نیست چون معتقد است این حاشیه سازیها ولو به ضرر شخص احمدینژاد باشد، به نفع نظام و در راستای از بین بردن پایگاه اجتماعی طرف مقابل است”.
پیام برای این مطلب مسدود شده.