آیت الله مهدوی کنی:جلوی من می گویند روحانیت دیگر نفوذ ندارد
جهاننیوز: بعضی از اصولگراها در حضور خود من در یک جمعی اظهار کردند که روحانیت نفوذ خودش را از دست داده و دیگر نمی تواند مردم را جمع کند . پس باید چه کار بکنیم ؟ باید یک کاری کنیم که مردم را جمع کنیم . خوب حالا مردم را بخواهیم جمع کنیم چه کار کنیم ؟ باید شعارهای روحانی و شعارهای امام (ره) را عوض کنیم ؟ شعارهای اسلامی و انقلابی یا سنتی را حذف کنیم ؟ یک شعارهایی بدهیم که یک طبقه دیگری از مردم را جذب کنیم ؟ این مسئله ایران [و مکتب ایرانی] و این حرف ها شاید معلول همین فکر است … این مثل آن حرفی می ماند که در زمان رفراندوم جمهوری اسلامی امام (ره) فرمود جمهوری اسلامی. نگویید دموکراسی اسلامی . اسلامی را با دموکراتیک قاطی نکنید .
به گزارش جهان مهمترین بخشهای بیانات رئیس مجلس خبرگان که در اواخر فروردین ایراد گردیده و در آخرین شماره نشریه”شما”ارگان حزب موتلفه منتشر می شود به شرح زیر است:
*همیشه دغدغه حقیر به راهنمایی بنیانگذار انقلاب ، این بود که روحانیت در مسائل سیاسی حضور داشته باشد . گاهی اوقات به دلیل بعضی از حوادث و شکست های ظاهری بعضی می گفتند دوره روحانیت گذشته و بی مصرف شده است . ولی بنده از همان اول عرض می کرده ام که اینطور نیست . ممکن است نوساناتی در مسائل سیاسی پیش بیاید امّا نباید اصول را فراموش کنیم .
* در جلسه ای که بحث تشریح منشور دوازده گانه اصولگرایی بود گفتم ما نباید فقط برای مجلس و انتخابات بحث کنیم . بحث ما در منشور اصولگرایی این نیست که فقط در مجلس باشد.
* یکی از نمادهای حضور روحانیت در خود مجلس است . اگر که به تدریج روحانیت هر دوره ای کم بشود این نشان می دهد که انقلاب دارد از مسیر خودش منحرف می شود … نگویید که [اگر]فلان روحانی از فلان شهر انتخاب شود ، ممکن است در مجلس فعال نباشد و یک کلاهی تحصیل کرده امروزی ممکن است بتواند بیشتر فعال باشد . اینطور نباید فکر کرد . فعالیت در مجلس یک فعالیت جمعی است که راهنمایی آن به دست یک عده ای از نخبگان است . مجلس را نخبگان می گردانند . امّا یک عده ای باید باشندکه فعالیت این نخبگان را تأیید کنند و اگر روحانیت نباشد چیز بدی می شود .
* حضور روحانیت در همه نهادهای انقلاب یکی هم مجلس برای بقای انقلاب لازم است. همین طور که روحانیت در اصل انقلاب رشد نموده و نمی شود انکار کرد در بقاء انقلاب نیز باید حضور داشته باشد .
*روحانیت نمی خواهد خودش را تحمیل کند . نباید هم تحمیل کند . این معنایش این نیست که هر چیز که ما بگوییم مردم گوش کنند. در مصادیق انتخاب ما این را نمی گوییم ولی می گوییم روحانیت حضور داشته باشد؛ مشاوره ای ، بحثی ، صحبتی …
*بعضی از اصولگراها در حضور خود من در یک جمعی اظهار کردند که روحانیت نفوذ خودش را از دست داده و دیگر نمی تواند مردم را جمع کند . پس باید چه کار بکنیم ؟ باید یک کاری کنیم که مردم را جمع کنیم . خوب حالا مردم را بخواهیم جمع کنیم چه کار کنیم ؟ باید شعارهای روحانی و شعارهای امام (ره) را عوض کنیم ؟ شعارهای اسلامی و انقلابی یا سنتی را حذف کنیم ؟ یک شعارهایی بدهیم که یک طبقه دیگری از مردم را جذب کنیم ؟ این مسئله ایران [و مکتب ایرانی] و این حرف ها شاید معلول همین فکر است … این مثل آن حرفی می ماند که در زمان رفراندوم جمهوری اسلامی امام (ره) فرمود جمهوری اسلامی. نگویید دموکراسی اسلامی . اسلامی را با دموکراتیک قاطی نکنید .
* در آن مجلس صریحاً گفتم امام (ره) در انقلاب چه قبلش و چه در بعدش با چه اصطلاحاتی مردم را به میدان کشید؟ امام (ره) با سنتهای اسلامی و اعتقادی توانست مردم را جمع کند . با شعارهایی که ریشه محکم و ریشه فطری در دل ها ندارد در موقع خطر نمی توان مردم را نگه داشت . یک جوان ممکن است به اسم ایرانی در یک راهپیمایی شرکت کند اما وقتی خطر باشد خیلی هایشان فرار می کنند . ولی وقتی پای اسلام وسط باشد و به نام اسلام باشد با اعتقاد می ایستند…
* اگر بخواهیم اصول را حفظ کنیم ، انقلاب را حفظ کنیم باید گذشت داشته باشیم . این نمی شود که بنده یک اصولی را بگویم قبول دارم ولی در مقام پیاده کردن مصادیقش بگویم الا و لابد همینی که من می گویم باید باشد . من به آْن دوست دیگر هم که بحث همین نفوذ روحانیت را مطرح کرد گفتم مسائل اجتماعی ، سیاسی را در کوتاه مدت نگاه نکنید . همیشه در دراز مدت نگاه کنید . اگر در مشروطه این اشتباه شد که حتی بعضی از علمای بزرگ هم اشتباه کردند نگاه کوتاه مدت بود . همین که دیدند یک مخالفتی شد و آن مخالفت ضعف جریان شد خود آقایان اشتباه کردند و جریان مخالف را تأیید کردند . شهادت مرحوم شهید شیخ فضل الله نوری همین بود. به یک معنا خود روحانیت هم تقصیر داشت . باید می گفتند شیخ فضل الله یک مخالفتی کرده باید با او راه آمد نه اینکه به دست دشمن رهایش کنند و دشمن هم محکمه تشکیل بدهد و یک عالم بزرگوار ، مجتهد مسلم جامع الشرایط را با آن سوابق محکوم به اعدام کند بعد هم پای دارش کف بزنند . چه اشتباه بزرگی کردند . ولی بعد فهمیدند که این مسئله ای را حل نکرد و ضربه بزرگی به روحانیت زد. بعد مرحوم بهبهانی از بین رفت، بعد دیگران از بین رفتند . امروز ما مراقب باشیم این اشتباهات را نکنیم .
*ما طرفدار انقلاب و امام (ره) هستیم ، شاگردان او هستیم . بنا براین گذشت می خواهد .
*هدف اصلی ما حفظ انقلاب و نظام است که امام فرمود حفظ نظام از اوجب واجبات است و حفظ نظام وابسته به حفظ ستون آن است و ستون آن ولایت فقیه و ولی فقیه زمان است.در راهپیمایی بیست و دوم بهمن بعضی ها مرگ بر آمریکا را می گویند و بعد به ما هم که می رسند می گویند حاج آقا اوضاع هم خوب نیست . یک فکری برای اوضاع بکنید . می گویم چی شده که آمدی مرگ بر آمریکا می گویی ، نظام را تأیید می کنی ؟ من تحلیل خودم را به دوستان اینطور می گویم، مردم ما که انقلابی هستند قلبشان دو لایه دارد. لایه زیرین و لایه رویین . لایه رویین مشکلات را می بینداما لایه زیرین وابسته به اسلام و انقلاب است. مثلا روز نه دی، همین مردم که برخی از آنها شاید به جناح مخالف رای داده بودند وقتی دیدند مسئله اصل انقلاب و امام حسین(ع) مطرح است آمدند و از عمل مخالفان اظهار برائت کردند. این فرهنگ را باید حفظ کنیم و این نمی شود الا اینکه کسانی که مسوولیت دارند باید گذشت داشته باشند یعنی برای مصالح عالیه مصالح کوچکتر را فدا کنند . بنده اگر که در مقام ریاست در جمهوری اسلامی باشم اگر یک وقت احساس کنم که اگر الان بروم کنار به مصلحت است باید بروم . مردم که این را ببینند می گویند پس معلوم می شود یک چیزی هست که فلانی با همه این امکانات و با همه این چیزهایی که داشته و کسی هم نمی توانسته او را بیرون کند ولی خودش رفت .
* باید این انقلاب را حفظ کنیم و بدانیم برای حفظ انقلاب گذشت لازم است و اینطور فکر نکنیم که برای حفظ انقلاب باید من باشم . این یکی از اشتباهات است . امام (ره) همیشه توصیه می کرد انقلاب را حفظ کنید نمی گفت من را حفظ کنید . بعضی ها فکر می کنند واقعاً اگر بروند کنار هیچکس و هیچ چیز باقی نمی ماند . نه اینجوری نیست . بنده بروم کنار طوری نمی شود. ستون خیمه را باید حفظ کرد .
* نکته آخر من توصیه به دولتی ها و جناب آقای رئیس جمهور است که واقعاً یک وقت خدای ناکرده ، خود آقای رئیس جمهور را نمی گویم ، اطرافیان کاری نکنند که باعث جدایی بشود . این همان اشتباهی است که گاهی ممکن است بعضی بکنند ، خیال کنند که فعلاً که ما می توانیم ، یک کاری بکنیم و راه همین است . نه اشتباه است . راه کار جمعی با جمع است . نباید کار جمعی را فردی کرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.