26.05.2011

خطر بازی با تنور داغ انتخابات

بی‌بی‌سی: قرار است انتخابات مجلس ایران در ماه اسفند برگزار شود

قرار است انتخابات مجلس ایران در ماه اسفند برگزار شود و مصطفی محمدنجار، وزیر کشور آغاز مراحل اجرایی آن را اعلام کرده است.

اما حتی قبل از آن که آقای وزیر، برنامه دولت را اعلام کند، جناح های مختلف اصولگرا تنظیم استراتژی انتخاباتی خود و مبارزه شدیدی را برای تسخیر مجلس آغاز کرده بودند.

از سرگیری فعالیت های انتخاباتی بار دیگر سوال های تکراری از رقابت های قبل را زنده می کند. آیا باید این رقابت های گروهی، یا گرم شدن تنور انتخاباتی، را جدی گرفت؟ آیا رای مردم می تواند بر سرنوشت کشور تاثیر بگذارد؟ سیاست جمهوری اسلامی برای مدیریت انتخابات چیست؟

فرازهای تحلیل

بررسی مباحث و وقایع تنورهای انتخاباتی چند سال اخیر حکایت از آن می کند که:

– حکومت فضای سیاسی را قبل از انتخابات و برای مدت کوتاهی و به شکل محدودی باز می کند.

– باز شدن فضا از طریق اوج دادن به بحث های سیاسی، آزادسازی بخشی از رسانه ها و تشویق فعالان سیاسی است.

– باز شدن فضا موجب هیجان و تب سیاسی مردم و در نتیجه شرکت گسترده آنها در رای گیری می شود.

– این سیاست مخاطره آمیز است. از یک سو می تواند نظام را تحکیم کند و از سوی دیگر می تواند شرایط غیر قابل پیش بینی را برای آن به وجود آورد.

– گروه های داخل و خارج نظام این قضیه را یک “معمای سیاسی” می بینند.

– میزانی که فضای کشور طی ۱۰ ماه آینده احتمالا باز خواهد شد نشان دهنده درجه اعتماد به نفس حکومت است.

تنور انتخاباتی چیست؟

“تنور انتخاباتی” اصطلاحی است که از اواسط دهه ۱۳۷۰ در ادبیات اجتماعی رایج شد. تعریف دقیقی از لفظ تنور انتخاباتی، و گرم کردن و داغ کردنش، وجود ندارد.

به طور کلی منظور این است که حکومت تصمیم می گیرد فضای سیاسی کشور را قبل از انتخابات و برای مدت محدودی باز کند تا درگیری سیاسی شدت بگیرد و در نتیجه، میزان مشارکت مردم در رای گیری افزایش یابد. مشارکت گسترده مردم در رای گیری به معنای نیرومند بودن پایگاه حکومت تفسیر می شود.

نقش رسانه

انتخاباتی که محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری برد نشان داد که گرم کردن تنور پیامدهایی غیر قابل پیش بینی دارد

باز شدن فضای سیاسی و گرم شدن تنور ابعاد مختلف دارد. مهمترین آن، افزایش آزادی ارتباط علنی میان توده مردم و نخبگان سیاسی دولتی، هم با هم و هم میان خودشان، است. مهمترین ابزار پیشبرد این کار، رسانه ها هستند که از طریق آنها فضای سیاسی کشور باز و رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرد.

سخنان مقامات حکومتی در این مورد آموزنده و جالب توجه است. شاید یکی از صریح ترین سخنان را حمیدرضا خزایی، معاون رادیوی ایران، بیان کرده باشد. وی می گوید در این میان، رسانه ها نقش “پیشرو و انکار ناپذیری” بر دوش دارند تا “با تحرک و جنبش، یک موج فزاینده تبلیغی” برپا کنند و “فضای انتخاباتی را به اوج شور و بالندگی” برسانند.

رسانه ها “نظرها و نیازهای واقعی مردم را دسته بندی و منعکس” می کنند و “زمینه نقد غیر جانبدارانه” را فراهم می آورند. در نتیجه، “رای به صندوق ریخته” می شود و ارزش این “سرمایه گذاری ملی”، یعنی انتخابات، فزونی می یابد.

آقای خزایی تاکید دارد که این استراتژی را نباید به معنای رسانه سالاری – یا حکومت از طریق مدیریت زیرکانه و ابزاری رسانه ها – تفسیر کرد.

افزایش درگیری

جنبه دیگر تنور انتخاباتی، تشویق جناح های سیاسی به مبارزه است. این به معنای شرکت گروه های جدید در روند مبارزه و یا کم شدن خشونت سیاسی نیست. اما به این معناست که جدل و بحث میان جناح های موجود شدیدتر، علنی تر و بازتر می شود.

برخی ناظران معتقدند که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، مناظره نامزدهای انتخاباتی مهمترین عامل گرم شدن تنور و شدت گرفتن مبارزه بود.

مناظره های بی سابقه نمایندگان اصلاح طلب و محافظه کار تا حدی پیش رفت که فضای سیاسی کشور کاملا دو قطبی شد و سر انجام به حذف اصلاح طلبان از پست های حکومتی انجامید.

فعالیت سیاسی

داغ کردن تنور انتخاباتی به معنای منسجم شدن تشکل های سیاسی و فعال شدن کادرهای تشکیلاتی است

داغ کردن تنور انتخاباتی به معنای منسجم شدن تشکل های سیاسی و فعال شدن کادرهای تشکیلاتی است. این گونه فعالیت در انتخابات قبلی مجلس و ریاست جمهوری به وجود آمد و به شتاب همه گیر شد.

از جمله می توان به ایجاد ستادهای انتخاباتی، به خصوص در شهرستان ها، اشاره کرد که نشست های سیاسی و سخنرانی ها عمومی به راه انداختند.

به اضافه، کاروانهای انتخاباتی و پخش اقلام صوتی و تصویری، مانند پوستر، سی-دی و بروشور تبلیغاتی، از کارهایشان بود. از شخصیت های سیاسی و اجتماعی هم استفاده کردند.

شنا خلاف جریان حکومت

باز شدن جو اجتماعی و رسانه ای عمدتا خلاف روش کلی حکومت است. به عبارت دیگر، فراهم کردن ناگهانی و استثنایی زمینه گفتگوی سیاسی، بردن بحث به سطح خیابان و توده ای کردن مباحث، و در نتیجه هیجان و تنش های ناگهانی مردم، روشی نیست که حکومت آن را به طور عادی تشویق کند. اینها مختص دوره گرم شدن تنور است.

برای نمونه، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که تلویزیون ناگهان برای برگزاری مناظره های انتخاباتی باز شد، چهار سال بود که دولت آقای احمدی نژاد سیاست درهای بسته رسانه ای را دنبال می کرد. از جمله تعداد زیادی از نشریات اصلاح طلب را تعطیل کرده و فشار بر روزنامه نگاران را افزایش داده بود.

گلادیاتور های سیاسی و روانشناسی هیجان عمومی

جنگ و مبارزه هیجان می آورد، چه میان سیاستمداران باشد و چه ورزشکاران و قهرمانان. مطالعات دانشگاهی شرایط شکل گیری این هیجان و مکانیسم و اشکال قابل پیش بینی نمایش های رقابتی را مطالعه کرده اند.

تنور انتخاباتی ایران را می توان با جنگ های گلادیاتوری روم باستان و یا مسابقات قهرمانی فوتبال مقایسه کرد.

در اینجا، قهرمانان نمادی از قدرت، پیچیدگی و ابهت کشور هستند که کیفیت رزمی و شخصی خود را به نمایش می گذارند و در گرد و خاک رقابت، تماشاچیان را به هیجان می آورند.

مردم کوچه و بازار نیازهای واقعی و خیالی خود را در این قهرمانان می بینند و نه تنها خود را شریک، که ذینفع شکست و پیروزی آنها می شناسند.

پیامد دوگانه

گرم کردن تنور پیامد دوگانه و ظاهرا متناقض دارد.

از یک سو، افزایش شرکت مردم و تحکیم پایه نظام را به همراه می آورد، و از سوی دیگر، شرایط جدید و غیر قابل پیش بینی را رقم می زند که می تواند برای حکومت خطرناک باشد. به عبارت دیگر، روش تنور روش مخاطره آمیزی است که می تواند سود آور و یا زیان آور باشد.

تاکید بر سودآوری را آیت الله خامنه ای بهتر از هر کس بیان می کند. وی مکررا تاکید داشته که رای میلیون ها نفری که در انتخابات شرکت می کنند “در اصل قضیه، اعتقاد به نظام و پشتیبانی از جمهوری اسلامی” است. سخنان وی، که “رای مردم سی سال بعد از انقلاب، فوق العاده مهم و افتخار آمیز” است، حاکی از سودی است که انتخابات برای نظام می آورد.

اما انتخاباتی که محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری برد در عین حال نشان داد که گرم کردن تنور پیامدهایی غیر قابل پیش بینی و گاه غیر قابل کنترل برای حکومت دارد. در مورد اول، جناح نیرومند اصلاح طلب در داخل حکومت شکل گرفت و در مورد دوم جنبش گسترده جنبش اعتراضی، موسوم به “جنبش سبز” سرکشید.

معمای سیاسی تنور داغ

پیچیده بودن روش گرم کردن تنور انتخابات و مخاطره آمیز بودن آن به این معناست که احزاب جنبه های مختلف آن را به لحاظ سیاسی مطالعه می کنند و تصمیم می گیرند. اول، اینکه آیا در پخت تنور سهیم شوند و در انتخابات شرکت کنند یا خیر. دوم، اینکه تا چه حد قواعد نانوشته بازی را مراعات کنند و چقدر حرارت تنور را بالا ببرند. نظر هر گروه بسته به ملاحظات بالاتر و عمیقتر سیاسی آنها دارد. به برخی از آنها می پردازیم.

در داخل اردوی اصولگرایان، رویکرد در قبال بازی تنور به طور کلی مثبت به نظر می رسد.

تاکنون سیاست اصلاح طلبان خطر کردن و استفاده از فرصت انتخابات برای پیشبرد اهداف اصلاحی بوده است

از جمله، امیر محبیان که از نظریه پردازان جناح راست محسوب می شود می گوید که نظام “می داند چگونه با داغ کردن فضای تبلیغاتی … مشکل کاهش مشارکت” را حل کند. به عبارت دیگر، نظام آگاهانه این برنامه را پیش می برد و قادر به مدیریت پروسه برای تشویق مردم به شرکت در رای گیری است.

در اردوی اصلاح طلبان، مسئله مشکل تر است. تاکنون سیاست آنها خطر کردن و استفاده از فرصت انتخابات برای پیشبرد اهداف اصلاحی بوده است.

سخنان اخیر محمد خاتمی که “همه بیاییم عفو کنیم” و “عاقلان ساز و کاری برای انتخابات در نظر بگیرند” را باید در این چارچوب تحلیل کرد.

یک بار مهدی کروبی در این باره گفت: “ما برای داغ کردن تنور انتخابات نیامده ایم. آمده ایم انتخاباتی آزاد بدون دخالت بسیج و نیروهای خودسر انجام شود.”

مفهوم سخنش این بود که روشی به نام روش تنور داغ وجود دارد و اصلاح طلبان آمده اند در این بازی شرکت کنند ولی قواعد بازی آن را تغییر دهند.

نظر سوم متعلق به نیروهای برانداز جمهوری اسلامی است.

آنها معتقدند انتخابات فرصتی را برای تغییر واقعی فراهم نمی کند بلکه جنگی زرگری و ساختگی برای فریفتن عوام است. هدف از گرم کردن تنور انتخابات فریب و نیرنگ مردم است تا نظام سیاسی پایگاه اجتماعی خود را تقویت کند.

سازمان مجاهدین خلق آن را “مهندسی به اصطلاح انتخابات” می خواند و رضا پهلوی می گوید “انتخابات صحنه گردانی حکومت برای گمراه کردن جامعه جهانی” است.
پیشینه شرکت مردم در انتخابات

انتخابات مجلس، طبق آمار رسمی

مجلس ۱۳۵۹: مشارکت ۵۸ درصد از کل واجدین شرایط

مجلس ۱۳۶۳: ۶۴ درصد

مجلس ۱۳۶۷: ۷۳ درصد

مجلس ۱۳۷۱: ۵۸ درصد

مجلس ۱۳۷۵: ۷۱ درصد

مجلس ۱۳۷۹: ۶۷ درصد

مجلس ۱۳۸۳: ۵۱ درصد

مجلس ۱۳۸۷: ۵۸ درصد

متوسط: ۶۲ درصد

انتخابات ریاست جمهوری، طبق آمار رسمی

ابوالحسن بنی صدر: ۶۷ درصد از کل واجدین شرایط

محمد علی رجایی: ۶۴ درصد

علی خامنه ای: ۷۴ درصد

علی خامنه ای: ۵۴درصد

اکبر هاشمی رفسنجانی: ۵۴ درصد

اکبر هاشمی رفسنجانی: ۵۰ درصد

محمد خاتمی: ۸۰ درصد

محمد خاتمی: ۶۷ درصد

محمود احمدی نژاد: ۶۰ درصد

محمود احمدی نژاد: ۸۵ درصد

متوسط: ۶۵ درصد

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates