روایتهای متفاوت از مرگ هاله سحابی
خودنویس: امروز یکی از سختترین روزهای کاری برای بسیاری از همکاران روزنامهنگار بوده است. چه، گروهی از ایشان خاطراتی را با مرحوم عزتالله سحابی داشتهاند. سحابی چه به عنوان سیاستمدار و چه به عنوان روزنامهنگار، مورد احترام همهگان بوده است. اما چیزی که داغ خیلیها را بیشتر کرد، مرگ هاله سحابی درست در روز خاکسپاری پدرش بود. اما رسانهها بیشتر روایتهای متفاوتی را از کسانی که در لواسان حاضر بودهاند مخابره میکنند…کدام روایت صحیحتراست؟
دو نفر از کسانی که امروز در محل بودهاند، تاکید کردند که ضرب و شتم هاله سحابی را ندیدهاند.
یکی از منابع به خودنویس گفت که در فاصله دو قدمی خانم سحابی بوده از نزدیک شاهد برخورد نامناسب ماموری بوده که عکس مرحوم سحابی را از دست هاله میگیرد و پاره میکند. هاله سحابی هم در مقابل این رفتار و تلاش ماموران برای بردن جنازه اعتراض میکند و «حالش بد میشود» و به زمین میافتد.
یک منبع دیگر نیز تاکید کرد که به هیچ عنوان چیزی به عنوان لگد خوردن و ضربه به هاله سحابی را ندیده است.
همچنین حسین شاهحسینی، عضو شورای مرکزی جبهه ملیایران نیز به خودنویس گفت که صحنه را ندیده است و تنها شنیده که به خانم سحابی ضربه وارد شده. این در حالی است که دویچهوله در گفتگو با ایشان چنین آورده بود: «آقای شاهحسینی آن لحظه را اینگونه توصیف میکند: «نزدیک سر کوچه که شدیم، یک آمبولانس بهداری شهر لواسان در آنجا گذاشته شده بود و تعدادی از همان عوامل داخل جمعیت ایستاده بودند و یکباره کسانی را که مشغول حمل جنازه بودند و با تنها شعار لااله الاالله، محمد رسولالله، علی ولیالله میگفتند، این را صریح به شما عرض کنم هیچ شعار دیگری نمیدادند، همه را کنار زدند و مرحوم مهندس سحابی را گرفتند. عدهای که جلوی جنازه بودند ممانعت کردند، اعتراض کردند که ناگهان به دختر مهندس حمله کردند، دختر زمین خورد و پنج شش لگد به پهلویش زدند. مردم عقبنشینی کردند و آقایان جنازه را از دست مردم گرفتند و در حینی که میگرفتند، مختصر توهینی شد، جنازه به زمین افتاد که مجدداً جنازه را بلند کردند و در داخل آمبولانس گذاشتند و آمبولانس را به سرعت به طرف قبرستان لواسان حرکت دادند. البته به طبع مردمی که آنجا بودند، تا به دختر رسیدند و همچنین به برادر مهندس سحابی که اسمشان مهندس سعید سحابیاست و به دختر ایشان هم چندین لگد به پهلوهایش زدند و مردم سروصدا کردند و محمد رسول الله گفتند ولی آقایان جنازه را برداشتند و رفتند».
اما انتشار خبر حمله به هاله سحابی با پنجه بوکس که از سوی سایتهای مختلفی نقل شد فضای خبری امروز را اندکی به هم ریخت. این نخستین بار در طول سالیان اخیر بود که با پنجه بوکس باعث مرگ یک زن شده بودند. سایتهای دیگر نیز این خبر را از «جرس» نقل کردند؛ خبر سایت «ادوارنیوز» از جرس نقل شده است: «ادوارنیوز: هاله سحابی در مراسم تشییع پدرش در اثر پنجه بوکس لباس شخصی ها درگذشت. به گزارش جرس، هاله سحابی که صبح امروز در صف جلو تشییع کنندگان پیکر مهندس سحابی به رفتار خشونت آمیز نیروهای امنیتی و لباس شخصی اعتراض کرد و مورد حمله آنان قرار گرفت. گزارش یکی از شاهدان عینی حاکی است که ماموران مانع طی مسیر برای تشییع جنازه می شده اند. هاله سحابی که دسته گلی بدست داشته و جلوی همه حرکت می کرده با ممانعت ماموران مواجه می شود.ولی او می گوید باید از همین مسیر تشییع جنازه صورت گیرد. با مقاومت او ماموران به شدت اورا مضروب میکنند و با لگد به سینهاش میکوبند. او بیهوش میافتد. آخرین خبرها حاکی از پیوستن او به پدر است.»
همچنین این خبر همه جا مخابره شد که دکتر فریدون سحابی، برادر عزتالله و عموی هاله در باره این اتفاق گفتگو کرده، اما بعدا معلوم شده که فریدون حرفی نزده است و نام فریدون به منصور، برادر کوچکتر تغییر یافت.
از فرزند آیتالله منتظری هم به عنوان شاهد یاد شده، اما او نیز از نزدیک چیزی ندیده است.
یحیی شامخی فرزند هاله سحابی نیز در گفتگو با سایت میزان خبر میگوید: «موقعی که پيکر مهندس را برای تشييع بيرون آورديم ماموران جلوگيری کردند و اجازه تشييع ندادند. جر و بحث شديد شد و فضا متشنج بود. خيلی اذيت کردند و بالاخره جنازه را به زور کشيدند و بردند. نوه مهندس سحابی افزود: جنازه را که به زور کشيدند مادرم افتاد. بی هوش بود، تا پزشکان علت فوت را ايست قلبی اعلام نمودند.»
تکمیلی: به گزارش رادیو فردا، احمد صدر حاج سید جوادی نیز که خود در محل حاضر نبوده میگوید: «بدون شک به ایشان ضربه یا مشتی وارد شده است. حالا بعضی ها می گویند که مشت به دل ایشان خورده است و برخی از دوستان بنده که بعد از مراسم به دیدن من به منزلمان آمده بودند تعریف می کردند که مشت به سر ایشان اثابت کرده است. گویا ایشان بلافاصله از ضربه وارده ناراحت شده و ازحالت عادی خارج شده ، او را به بیمارستان برده اند و در آنجا فوت شده است.»
اما سوال دیگر اینجاست که آیا کسی از این اتفاق فیلمبرداری کرده است؟ آیا کسی از این نما عکسی انداخته؟ گزارش بیطرفانه پزشکی قانونی میتوانست بسیاری از شبههها را بر طرف کند و همینطور عکسهای شهروندی با گوشی موبایل.
با این ترتیب، باید منتظر ماند که واقعیت چیست.
اما یک چیز بر همه معلوم است؛ هاله سحابی در اثر برخورد نامناسبی که با او شده، جان خود را از دست داده. حاکمیت از ترس او را زودتر از زمان عادی به خاک سپرده و با وجود گزارشهایی از بررسی پیکر او در پزشکی قانونی کهریزک (به نقل از منابع) امکان بررسی دقیق را از پزشکان بیطرف گرفته است. حاکمیتی که موظف به حفاظت از جان شهروندان است، فضایی ایجاد میکند که جان دادن گاه راحتتر از تداوم زندگی است. مسوولیت جان شهروندان با حاکمیتی است که جان شهروندان را میگیرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.