مجتبی واحدی: بر سر چه مصالحه کنیم؟
خودنویس: سخنان رجبعلی مزروعی در روزهای اخیر واکنشهای متفاوتی به دنبال داشته است. مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی ضمن بیمعنی دانستن مصالحه اصلاحطلبان با اصولگرایان به خودنویس میگوید: «مثلا حکومت قبول کرده در انتخابات دیگر نظارت استصوابی را بردارد، یا قبول کرده که محاکمات سیاسی را با حضور هیات منصفه برگزار کند یا … که مصالحه کنیم؟…من نمیفهمم واقعا ما باید بر سر چه مصالحه کرد؟»
درست در روزهایی که اصولگرایان برای حذف اسفندیار رحیم مشایی و یارانش دندان تیز کردهاند. انتشار بیانیه «شورای هماهنگی» و بعد از سخنان رجبعلی مزروعی با انتقادهای متفاوتہی روبر شده است. در همین رابطه با مجتبی واحدی گفتگو کردهایم:
مجتبی واحدی در ارتباط با سخنان رجبعلی مزروعی به خودنویس گفت: «من نمیفهمم واقعا ما باید بر سر چه مصالحه کنیم؟ مثلا اختلاف بر سر بودجه یک استان است که بخواهیم مثلا بودجه را اصلاح کنیم؟ یا نه، قرار است بر سر اصولی که دو سال است دوستان اصلاحطلب ما دعوا میکنند با حکومت. چه علامتی از حکومت دیده شده ؟ وقتی آقای خامنهای به صراحت بعد از پیشنهاد «آشتی» آقای خاتمی، تهدید به محاکمه میکند و میگوید باید جوابگوی کارهایتان باشید، ما آمدهایم خودمان را تحویل دهیم؟ [یعنی همان ماجرای] «عسس مرا بگیر؟» یعنی معنیاش این است؟ اگر دوستان ما بزرگواری هستند، چون من آدم نسبتا خوشبینی هستم، بیایند به ما بگویند که مثلا قرار است حکومت قبول کرده در انتخابات دیگر نظارت استصوابی را بردارد، یا قبول کرده که محاکمات سیاسی را با حضور هیات منصفه برگزار کند، یا حکومت قبول کرده بعد از دوسال که اعتراف کرده قاضی مرتضوی عامل قتل حداقل ۵ نفر در کهریزک بوده را محاکمه کند. حکومت قبول کرده به از ۱۲ سال که آقای خامنهای مردم را در قصه کوی دانشگاه فریب داده و گریه کرده و گفته جنایت شده، حالا می خواهد عوامل آنجا را محاکمه کند…بگویدن یکی از اینها اتفاق افتاده، بگوییم بسیار خب! ما به قیمت بدست آوردن چنین چیزهایی، هزینه مصالحه را پرداخت میکنیم، که هزینه مصالحه هم «بدنام» شدن بین مردم است. دوستان شفافتر باشند! چون مبنای اصلاحطلبی، شفافیت با مردم بوده، حالا ما را هم جزو مردم حساب کنند یا به مردم بگویند، که حالا این اتفاق افتاده ، ما این علامت را از حکومت دیدهایم…»
سردبیر سابق روزنامه آفتاب یزد و یکی از مشاوران مهدی کروبی در باره برنامه اخیر اصلاحطلبان میگوید: «به نظر من چیزی به نام اصلاحطلبی در ایران وجود ندارد که بگوییم حالا اصلاحطلبان می خواهند چه کار کنند. اصلاح طلبی تا زمانی بود که مبنایی وجود داشت و احساس میشد که نظام بر اساس یک مبانی مستحکمی هست و حالا بر اساس همان مبانی اصلاحاش کنیم. به نظر من همانطور که آقای کروبی هم گفت که این نظام دیگر نه جمهوری است و نه اسلامی، پس اصلاح طلبی با دیدگاه متکی به قانون اساسی در آن مفهومی ندارد.»
واحدی میافزاید: «کسانی که اصولگرای معتدل هم نامیده میشوند، مثل آقای حسن روحانی و یا ناطق نوری یا قالیباف که سه ماه پیش بدترین موضعگیری را کردهاند! که اقای کروبی وقتی سه ماه پیش با من صحبت کرد و من پیغامشان را منتقل کردم، به ایشان پیغام داد که مرد باشید و غیرت داشته باشید و بیایید مرا محاکمه کنید و شما که برای ما پیغام آورده اید، به حکومت بگویید که بیاید و مارا محاکمه کند. اینها که تازه معتقدلترین اصولگرایان بودند، حالا مثلا قرار است با آقای باهنر مصالحه کنند؟ یا با اقای رسایی می خواهند مصالحه کنند؟ با اقای کوچکزاده می خواهند مصالحه کنند؟ یا با آقای احمدینژاد؟ دوستان بگویند با چه کسی میخواهند مصالحه کنند و بر سر چه میخواهند مصالحه کنند؟ بسیار خب، هاله سحابی را کشتند، اشکالی ندارد…فدای سر مصالحه؟ بگوییم که حد اقل ۵ تا جوان را زیر شکنجه در زندان کهریزک کشتهاند و عامل اصلیاش با حکم احمدینژاد رییس پولسازترین تشکل وابسته به ریاست جمهوری است (ستاد مبازره با قاچاق کالا) …بسیار خب، فدای سر مصالحه؟ دوستان باید لیست اصولگرایان معتدلی که میگویند را اعلام کنند، ثانیا مشخص کنند که بر سر چه موضوعی می خواهند مصالحه کنند، اگر اینها را بگویدن، ساید خودم من سردمدار دفاع از مصالحه شدم!»
از واحدی میپرسیم که در مقایسه بیانیههای راه سبز امید، به نظر میرسد که بیانیه اخیر به بیانات اقای خاتمی یا اطلاعیه جبهه مشارکت در ۲۵ بهمن (جنبش سبز عامل مصونیت نظام اسلامی است) آیا به نظر شما اتفاقی افتاده و شرایط تغییری کرده؟ یا میشد چنین تفاوتهایی را نسبت به گذشته انتظار داشت؟
من مواضع خودم را همیشه گفتم، همین دوستان چه تغییری را دیده اند که به چشم ما نیامده؟ آیا آنها پیچش مو را دیده اند و ما ندیدهایم؟
انتخاباتی که در آستانه نوروز امسال، سخنگوی شورای نگهبان گفته است که حتی کسانی که به دیدار اصلاحطلبان رفته اند ممکن است رد صلاحیت شوند، یعنی دیدار حتی از کسانی که مردهاند هم جرم شده.
حالا انتخابات هم قرار است برگزار شود و مثلا به جای اقای بهزاد نبوی این دفعه از آقای عسگراولادی حمایت کنیم؟ مثلا بگویی آقای عسگر اولادی بهتر از آقای رسایی است؟ آقایان صراحتا بگویند! در لفافه صحبت کردن به نظرم خوب نیست، هر کسی نظرش محترم است و ممکن است [اینها} به تدبیری رسیده باشند، اما من سوالم را مطرح میکنم.
آخرین سوال ما در باره هاشمی رفسنجانی و جنبش سبز است؛ برخی از دوستان اصلاحطلب معتقدند که باید به آقای هاشمی در مقابل جریان دیگر اتکا دارد. با عنایت بر سابقه هاشمی، ایشان میتواند تاثیری روی جنبش داشته باشد؟
من گمان نمیکنم در بارگاه آقای خامنهای، آقای هاشمی دیگر ارج و قربی بیشتر از ارج و قرب آقای خاتمی و دیگران داشته باشند.
الان آقای هاشمی چه جایگاهی دارد و با چه کسی می خواهد مداکره کند؟ آقای هاشمی حتی به خاطر پیام تسلیت به آقای موسوی با اعتراض رهبری روبرو شده است.
اما اینکه من تردید دارم که آقای هاشمی اصلا عنایتی به اصلاحطلبی داشته باشد! من نمیدانم که دوستان در محاسباتشان به چه فکر میکنند؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.