امین موحدی: “تهدیدبه اخراج از صدای آمریکا و تحقیر آرش سیگارچی ازسوی علیرضا نوری زاده”
ماجرای معرفی “سردار مدحی” به عنوان یکی از وابستگان ارشد نظامی بریده از جمهوری اسلامی توسط آقای علیرضا نوری زاده در رسانه ها و سپس بازگشت “سردار مدحی” به ایران، سبب انتقادات و پرسش هایی از علیرضا نوری زاده در این زمینه شده است .یکی از آخرین انتقادات توسط آقای آرش سیگارچی روز نامه نگار شاغل در صدای آمریکا صورت گرفته که واکنش تند علیرضا نوری زاده رابه شکلی تحقیر آمیز با چاشنی تهدید به دنبال داشته است .

آقای آرش سیگارچی ،ضمن اشاره به لزوم بیطرفی روزنامه نگار در مسائل سیاسی و جدایی حوزه کار” فعال سیاسی” با “کار روزنامه نگاری” ،درقسمتی از یادداشت انتقادی خود چنین آورده است :”چندی پیش یکی از روزنامه نگاران و تحلیلگران ساکن لندن ، ذوق زده ، از خروج یکی از منابع خبری اش از ایران گفت و بعد از مدتی محمد رضا مدحی که سردار سپاه معرفی شد ، سر از پاریس در آورد و دوستان آن روزنامه نگار لندنی از جمله خوانساری و چند فعال سیاسی دورش را گرفتند و اتفاقا فشار زیادی به رسانه ها آوردند که باید سخنان مدحی پوشش داده شود.
خیلی ها تاثیر گرفتند و پوشش دادند و خیلی ها هم نه.
به نظرم این فیلم یک درس مهم برای همه روزنامه نگاران حرفه ای می تواند داشته باشد. روزنامه نگار باید بیطرف باشد در عین حالیکه با مردم است. روزنامه نگار باید چشم مردم باشد اما حوزه کار او با یک فعال سیاسی فرق دارد. فعال سیاسی حق دارد برای به دست گرفتن قدرت از هر راهی استفاده کند.”
پس ازچاپ یادداشت انتقادی آرش سیگارچی در مورد “ماجرای مدحی و علیرضا نوری زاده” در وبلاگ شخصی آقای آرش سیگارچی ،آقای علیرضا نوریزاده در واکنش به این انتقاد از طریق “برنامه پنجره ای رو به خانه پدری” به تاریخ سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ ضمن اشاره به ماجرای تاریخی “قتل بروتوس” در سنای رم توسط اطرافیان نزدیک و نمایندگان سنا،از این جمله در مورد یاد داشت انتقادی آرش سیگارچی استفاده نموده است : بروتوس توهم ؟!
آقای علیرضا نوریزاده سپس بدون نام بردن از آرش سیگارچی با اشاره به بیماری سرطان وی و کمک هایی که به وی در دوران زندان نموده تا وی از زندان آزاد شود،میگوید :بچه است و جویای نام ، حالا سند خیانت مرا بچه ای صادر میکند که خود در پروریدنش به شکل گرگ،نقش داشتم . آقای نوری زاده در ادامه اضافه کرده اند : و حکایت برادر حاتم طایی تکرار شده است، برادر حاتم طایی برای آنکه مثل برادرش معروف شود “رفت و به چاه زمزم چنان کرد” اما آنها اشتباه میکنند،این چاه زمزم،گوش ها را کر میکند .
آقای نوری زاده درپایان،ضمن تهدید تلویحی آرش سیگارچی بدون نام بردن از وی گفته اند : به همین ها بسنده میکنم که اگر زیاد بگویم نمیتواند آنجا که کار میکند،کار کند .
لازم به توضیح است که آقای آرش سیگار چی روزنامه نگار ایرانی پس از آزادی از زندان جمهوری اسلامی و انجام معالجات پزشکی هم اکنون دربخش فارسی صدای آمریکا ،مشغول به کار میباشد.
امین موحدی