12.07.2011

مسعود بهنود و حامیان پارازیتی اش

حسن داعی: پس از مصاحبه مسعود بهنود با برنامه پارازیت و دفاع وی از وادادگی و تسلیم در برابر رژیم، اعتراضات گسترده ای به سخنان وی در رسانه ها و دنیای مجازی انعکاس یافت. در مقابل، بهنود که همواره پز و ژست اعتدال میگیرد کنترل خود را از دست داد و در مقاله ای منتقدان خود را “مدعیان پارازیتی” لقب داد.
behnood1.jpg
مقاله نویسی بنام پدرام فرزاد با عتاب از منتقدان بهنود خواسته تا از نوشته هایشان در باره بهنود: “خجالت بکشند.” مقاله نویس دیگری بنام “ف م سخن” که از سردبیران سایت خودنویس نیز هست در مقاله ای تحت عنوان “برخورد کیهانی با مسعود بهنود” به دفاع پر احساسی از بهنود برخاسته و میگوید: ” آقای مسعود بهنود که يکی از استادان برجسته و پيش‌کسوتان عرصه ی مطبوعات ايران هستند نيازی به دفاع هم‌چون منی ندارند، ولی حقيقتا در چند روز گذشته اتهامات وارد شده به ايشان در سايت های مختلف آن‌قدر شديد و سخيف بود که بر آن نامی جز تخريب شخصيت نمی توان نهاد و طبيعی ست ايستادن در مقابل چنين تخريبی، نه فقط دفاع از يک شخصيت مطبوعاتی، بل که دفاع از حيثيت اشخاصی ست که در عرصه ی قلم نقشی ايفا می کنند.”

“ف م سخن” دلیل “کینه توزی” منتقدان نسبت به بهنود را بدینگونه توضیح میدهد: “اشکال بزرگ آقای بهنود اِعتدال ايشان است. اِعتدالی که همواره و در هر موقعيتی، بيشتر و بهتر از افراط و تفريط جواب داده است. راز محبوبيت آقای بهنود نيز همين است. افراط و تفريط، عامل سرسپردگی شديد و نفرت شديد است، و دوستی و مخالفت معقول و به‌اندازه تنها از اعتدال ناشی می‌شود.”

این دو مقاله نویس و برخی دیگر که بدفاع از بهنود برخاسته اند، عموما با تکیه روی روزنامه نویس بودن بهنود و اینکه گویا با حمله به ایشان به این شغل شریف توهین شده، به تصفیه حساب با منتقدان برخاسته اند. ناگفته پیداست که منتفدان بهنود به آنچه کاری ندارند شغل ایشان یا حرفه روزنامه نگاری است. آنچه باعث خشم هم میهنان گشته، قلم به مزدی گروهی است که با استفاده از رانت های رسانه ای، به دروغپراکنی آنهم در جهت بقای این نظام سرتا پا فساد و جنایت مشغولند. افرادیکه تحت نام اعتدال و با سنگر گرفتن پشت حرفه روزنامه نگاری، تمام قد در خدمت رژیم ایران یا جناحهای مختلف آن بوده اند. جای این سوال باقی است که چرا هروقت شور حسینی روزنامه نگار بیطرفی مثل بهنود را فرا میگیرد، بطور خودکار بطرف رژیم و باندهای مافیائی اش غش میکند؟

من نمی خواهم تاریخچه فعالیت های مثلا روزنامه نگارانی مثل بهنود و ابراهیم نبوی یا هوشنگ اسدی را در اینجا بازگو کنم که مثنوی هفتاد من میشود و تنها یک نمونه کوچک از بیطرفی بهنود را یادآوری میکنم تا سردبیر خودنویس و دیگران اندکی در حمله به دیگران جانب انصاف را رعایت کنند. از میان صدها مصاحبه و نوشته ایکه بهنود در دفاع از رژیم ایران نوشته یکی را انتخاب کرده ام که با گرسنگی و فقر امروز مردم ایران رابطه مستقیم دارد.

پس از صعود احمدی نژاد بر مسند ریاست جمهوری و شروع سیاست های هسته ای بی دنده و ترمز او و در حالیک شورای امنیت پرونده هسته ای رژیم ایران را در اختیار گرفته بود تا اولین دور تحریم ها را تصویب کند و در حالیکه اکثر سیاستمداران ملی کشور ادامه سیاست هسته ای را خیانت به کشور و نسل های آینده معرفی میکردند، خبرنگار بیطرف ما یعنی بهنود، در مصاحبه با یکی از سایت های دولتی ایران به آنها رهنمود میداد که با وقت گذرانی و با “نمایش میانه روی” سر جامعه بین المللی را شیره بمالند تا زمان بگذرد و رژیم به اهداف خودش دست یابد. این همان سیاستی است که حکومت ادامه داد و نتیجه آن ورشکستگی کامل اقتصاد کشور و نابودی سرمایه های مملکت بوده است.

«سایت خبری انتخاب: به نظر می رسد تنش هسته ای ایران به شورای امنیت واگذار می شود، روند این داستان را چگونه ارزیابی می کنید؟

مسعود بهنود: به نظرم می رسد یکی از راه حل های موجود اینست که ایران در حالی که نمایش مصلحت اندیشی ، میانه روی می دهد و از ضرایب ارتفاع شعارهایش کم می کند و افکاری مثل جناب احمدی نژاد را که برای حل مسئله داخلی با پرونده خطرناکی مثل پرونده هسته ای بازی می کنند را به گونه ی کنترل می کند، همزمان با موارد فوق، خویش را نیز آماده کند برای اینکه تصمیم بر علیه ایران هرچه دیرتر در مجمع عمومی جهانی گرفته شود. تا هرچه ممکن است دیرتر این اتفاق حادث شود. بنابراین جمهوری اسلامی باید سعی کند که در این مرحله این قضیه شامل مرور زمان شود.” (سایت انتخاب، جمعه 17 فروردین 86)

اشکال کار بهنود و دوستان وی این است که نمی شود همیشه و تا آخرالزمان “نمایش اعتدال” یا “نمایش روزنامه نگار بیطرف” را ادامه داد و گند کار بیرون میزند. مردم ایران با شعورتر از این هستند که بتوان به آسانی سر کارشان گذاشت.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates