18.07.2011

محمد هاشمي با سؤال فتنه از كوره در رفت و ضبط خبرنگار را ضبط كرد

رجانیوز: هفته نامه “دانشجویان” در شماره اخیر خود براي گفت‌وگو سراغ محمد هاشمي رفسنجاني رفته و البته هنگامي كه گفت‌وگو به بحث فتنه حتي با سؤال ملايمي مانند “یك عده که به‎عنوان طرفداران معتدل (آقاي اكبر) هاشمی مطرح بودند، ولی به‎خاطر سکوت‎شان در جریان فتنه از ایشان بریدند…”، مي‌رسد، برادر حجت‌الاسلام هاشمي از كوره در مي‌رود و با ناتمام گذاشتن گفت‌وگو ضبط خبرنگار را ضبط مي‌كند.

از ديگر نكات جالب اين گفت‌وگو، بازرسي بدني دو خبرنگار است، به‌طوري كه پيش از ورود به مركز تحقيقات سرطان (بنیاد امور بیماریهای خاص موسسه تحقیقات آموزشی و پیشگیری سرطان) كه انجام مصاحبه در اين محل به‌عنوان دفتر كار آقاي محمد هاشمي نيز يكي ديگر از نكات جالب است، پس از بازرسي از دو خبرنگار خواسته مي‌شود كه کفش های خود را دربیاورند و با دمپایی به نزد محمدهاشمی بروند.

اما هنگامی که خبرنگاران هفته‌نامه دانشجويان در مورد فتنه 88 سئوال مي‌كنند، محمد هاشمی به شدت عصبانی شده و تلفن های همراه این خبرنگاران را گرفته و از حراست این مرکز مي‌خواهد تا فایل صوتی این مصاحبه را پاک کند.

متن اين گفت‌وگو و توضيح خبرنگار آن در ادامه آمده است:

«مرکز تحقیقات و درمان سرطان» !محلی بود که با محمد هاشمی در آن قرار ملاقات داشتیم. وقتی به ساختمان مدرن خیابان سئول رسیدیم، پیش از ورود، دم در کیف‎های‎مان را گشتند ادکلن، کاغذ و… گفتم: نترس برادر، با خودم اسلحه نیاورده‎ام، سلاح من خودکارم است که در جیبم گذاشته‎ام!

و این پیش‎درآمد گفت‎وگویی پرحاشیه بود با محمد هاشمی، گفت‎وگویی که با نیم ساعت تأخیر شروع شد. سئوالات‎مان را از قبل فرستاده بودیم و علی‎رغم این‎که قول گرفتیم در حین گفت‎وگو بتوانیم سئوالات مرتبط با بحث را که قبلا تحویل نداده‎ایم بپرسیم، در نقطه‎ای چالشی از بحث، گفت‎وگو به شکلی ناگهانی و البته توهین‎آمیز از طرف ایشان نیمه تمام رها شد.

***

آقای هاشمی با عرض سلام و تشکر از جنابعالی برای فرصتی که دراختیار ما قرار داده‎اید، به‎عنوان اولین سئوال بفرمایید در انتخابات مجلس نهم حزب کارگزاران سازندگی چگونه عمل خواهد کرد؟

ببینید شما یک تعدادی سئوال فرستادید که قرار شد فقط آن سئوالات را بپرسید، اما این سئوال در بین آن‎ها نیست! با این حال باید بگویم که حزب بعد از انتخابات 88 جلسه‎ای برگزار نکرده است.

البته سئوالی که مطرح شد، بین سئوالات ارسالی بود!

ولی به عنوان سئوال اول نبود!

خب من ترتیب سئوالات را که حفظ نیستم!

می‎گویم سئوالات را برای‎تان بیاورند. (سئوالات را مسئول دفتر می‎آورد)

شما وضعیت گروه‎‎های سیاسی را در انتخابات مجلس نهم چه طور می‎بینید؟

از الان پیش‎بینی کردن وضعیت گروه‎‎های سیاسی در انتخابات آینده یک مقداری مشکل است. چون فضای سیاسی کشور از لحاظ جناح‎بندی، تقسیم‎بندی گذشته را ندارند. چون در گذشته دو جبهه اصول‎گرا و اصلاح طلب وجود داشتند که از تعداد زیادی تشکل و حزب تشکیل می‎شدند.

بعد از انتخابات 88، جبهه‎ها به قوت خود باقی هستند، ولی روابط درونی آن‎ها تغییر کرده است. مثلا هم اکنون در درون جبهه اصول‎گرا که اتفاقا در انتخابات گذشته به‎صورت یک‎پارچه نیز عمل کرد، نوعی تقسیم‎بندی به‎وجود آمده که اگر به آن توجه کنیم، خواهیم دید به دلیل همین تغییر روابط دورن گروهی، به ‎نظر نمی‎رسد این‎بار جبهه اصول‎گرا در فضای انتخاباتی کشور، با یک لیست واحد شرکت کند و احتمال دارد این جریان به گروه‎ها و دسته‎‎هایی متفاوت تقسیم شود؛ مثلا جریانی که به‎عنوان جریان انحرافی نام گرفته، خودش مدعی است و صحبت‎‎هایی وجود دارد که این جریان دنبال لیست دادن در انتخابات است.

فکر می‎کنید شورای نگهبان صلاحیت‎ آن‎ها را تأیید ‎کند؟

نمی‎دانم، من که عضو شورای نگهبان نیستم! من بحثم پیرامون تقسیمات جدید درون این جبهه است که قبلا به‎صورت یک حزب واحد دیده می‎شد. تقسیمات دیگری هم مطرح شده و ویژگی‎‎هایی که در آن راجع به شرایط اوایل انقلاب بحث می‎کنند، نوعی بازگشت به آن شرایط و آن روحیات انقلابی و آن ویژگی‎‎هایی که امام داشتند، الان بین‎شان مطرح است.

در همین جبهه اصول‎گرا تشکل‎ها و گروه‎هایی‎‎هایی وجود دارد که الان دنبال مجلس و احتمالا بعضا دنبال انتخابات ریاست‎جمهوری هستند، ولی در انتخابات 88 به‎دلیل این‎که به اشرافی‎گری و یا تجمل‎گرایی معروف بودند و یا این‎که در عرصه اجرایی خیلی پاسخگو نبودند، از نظر عده‎ایی مطرودند.

ببینید دسته‎بندی که الان در جبهه اصول‎گرا به‎وجود آمده متفاوت از گذشته است. آن موقع جبهه اصلاحات را به‎عنوان یک حزب در مقابل خود می‎دیدند و رقیب سرسختی را در مقابل خود احساس می‎کردند که این مسأله یک مقداری ایجاب می‎کرد با هم وحدت داشته باشند. ولی الان فضا را به گونه‎ای ترسیم شده و بعضی صحبت‎ها را در رسانه‎ها مطرح کرده‎اند که می‎گوید گویا جریان اصلاحات دیگر حق شرکت در انتخابات را ندارند و این نوعی رقابت درون گروهی برای اصول‎گرایان ایجاد کرده است.

به عقیده شما اصلاح‎طلبان در انتخابات مجلس شرکت نمی‎کنند؟

من نمی‎گویم که اصلاح‎طلبان نمی‎آیند، بلکه می‎گویم در جبهه اصول‎گرا این نوع حرف‎ها مطرح است. مثلا برای بازگشت و شرکت اصلاح طلب‎ها در انتخابات شرط و شروط می‎گذارند.

در جواب شما که می‎فرمایید شرایط سیاسی کشور را چگونه می‎بینید، بحث من این است که در فضای سیاسی فعلی، پیش‎بینی آینده مجلس یک مقدار مشکل است. چون اگر ما فرض کنیم به همین روال که می بینیم با اصلاح‎طلبان در کشور برخورد شود و اجازه ندهند کاندیداهای سرشناس‎شان در انتخابات حضور داشته‎باشند، این صحنه متفاوت خواهد شد.

ببینید یک موقع بحث ما این است که فضای سیاسی کشور را چطور می‎بینید، و یک‎ موقع بحث این است که در انتخابات آینده چه اتفاقی می‎افتد؛ این دو با یکدیگر فرق می‎کند. شما فرض کنید که بیایند بگویند که هیچ شرطی برای حضور جریان اصلاحات وجود ندارد و یا این‎که برعکش شرط و شروط زیادی برای حضور آن‎ها در نظر گرفته شود؛ متناسب با هر دوی این شرایط تحلیل‎ها فرق می‎کند. به‎عنوان مثال امروز من یک سری اخبار را راجع به انتخابات مجلس در شهر‎های مختلف می‎خواندم که اخبار مربوط به قم به جهت اهمیت این شهر، برای من جالب بود که احتمال حضور افراد مختلف در آن وجود داشت؛ از آقای دکتر لاریجانی و روحانیون مختلف بگیر تا یک روحانی خیلی تندرو (روانبخش) و… حدود 50 نفر از افراد و روحانیون مختلف اسم‎شان در لیست احتمالی کاندیداهای این شهر وجود داشت، در حالی‎که قم فقط سه نماینده در مجلس دارد و این شرایط، پیش‎بینی‎ها را سخت کرده است.

حالا که قرار است فقط از سئوالات فرستاده شده بپرسیم، وضع عدالت اجتماعی را در حال حاضر چطور می‎دانید؟

به‎نظرم رهبری بهترین جمله را در این رابطه چند وقت پیش گفتند، این‎که وضعیت عدالت مطلقا مطلوب نیست. و وقتی رهبری این را می‎گویند، ما دیگر چه می‎توانیم بگوییم؟!

ولی خب رهبری در نماز جمعه 29 خرداد 1388، فرمودند نگاهی که در بحث عدالت اجتماعی دارند، به این دولت نزدیک‎تر است تا دولت آقای هاشمی.

خب بالاخره این فرمایش ایشان که گفتید مربوط به دو سال پیش بود، ولی صحبتی که من از ایشان نقل کردم مربوط به چهل روز پیش است!

یعنی شرایط خیلی فرق کرده؟

نه. من نمی‎گویم شرایط خیلی فرق کرده، وقتی شما بخواهید مقایسه کنید با هم فرق می‎کنند؛ آن شرایط مربوط به دو سال پیش بود.

تحلیل شما راجع به فرمایش دو سال پیش ایشان چیست؟

من تحلیلی ندارم! عدالت تعریفی نسبی است. وقتی بحث عدالت می‎شود، در هر نظامی تعریف خاص خودش را دارد. در اسلام وقتی بحث عدالت و یا بحث عدالت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… می‎شود، بیشتر بحث قسط مطرح است که این واژه‎ در قرآن هم استفاده شده است.

قسط در واقع به معنای برابری و تساوی نیست، بلکه به این معنی است که هر کس به اندازه سعی و کوششی که می‎کند، سهم دارد. بنابراین این‎گونه بحث‎‎ها جنبه‎های خیلی زیادی دارد که نمی‎شود من نوعی بیایم وارد آن‎ها شده و درباره عدالت نظر بدهم. شاخص‎‎هایی که در عدالت وجود دارد، یک شاخص «جینی» است؛ و ضریب جینی در زمان هاشمی از همه دوره‎ها وضعیتش بهتر بود. حالا این معنایش چیست؟ اقتصادان‎ها می‎گویند، نشان‎دهنده کاهش فاصله طبقاتی است.

یعنی شما معتقدید که الان فاصله طبقاتی بیشتر شده؟

نه! من می‎گویم اگر ما به شاخص‎ها مراجعه بکنیم، آن شاخصی که اقتصادان‎ها دارند، ضریب جینی است و این ضریب جینی نشان می‎دهد که فاصله طبقاتی کمتر شده است.

تعبیری که مقام معظم رهبری در آن زمان به‎کار بردند، آیا خانواده هاشمی را دلگیر کرد؟

نه. مگر من جزوه خانواده هاشمی نیستم؟ به هیچ وجه دلگیر نشدم. مگر کسی از فرمایش رهبری دلگیر می‎شود؟ ایشان نظرشان را گفتند که این بود.

آقای هاشمی! رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس گفتند که مصداق بی‎تقوایی جمعی، جریان چپ است؛ به‎نظر شما منظور رهبری چه کسانی بودند؟

مسئول گفته‎های رهبری خودشان هستند، من که تحلیل‎کننده صحبت‎‎های ایشان نیستم!

در اوایل انقلاب گروهی بود به نام منصورون که ترکیب اعضای‎شان یکنواخت نبود که گروهی از آن‎ها جدا شدند و سازمان مجاهدین انقلاب را تشکیل دادند، گروهی حزب جمهوری اسلامی و گروهی هم خط سوم یا چپ را تشکیل دادند.

در این زمان تعریفی که از چپ می‎شد، عمدتا حول محور اقتصادی بود. مثلا فرض کنید در آن زمان در قانون اساسی بحث اقتصاد دولتی، تجارت خارجی و سهم تعاونی، خصوصی ودولتی و… مطرح بود. یعنی عمده مسائل سیاسی حول چپ و راست بودن، یکی اقتصاد بازار و یکی هم اقتصاد دولتی.

قانون اساسی ما گرایشش حول محور اقتصاد دولتی بود و مسائل اقتصادی را دولتی کردن؛ مانند اصل 44 قانون اساسی و تجارت که اکثرا دولتی بود. در آن سال‎ها بیش از 70 درصد اقتصاد ما دولتی بود. به هر حال آن زمان بحث چپ و راست، بیشتر از دیدگاه اقتصادی مطرح بود؛ تا آن‎جا که ذهنم مرا یاری می‎کند عمدتا بین چپ و راست این مسائل مطرح بود.

تحلیل من به‎عنوان یک دانشجو، این است که جریان چپ یک زمانی در دهه 60 آمد و شعار‎های انقلابی سر داد، اما در دهه هفتاد آقای هاشمی را کرد عالیجناب سرخ پوش! به عقیده شما منظور رهبری، این‎ها نبودند؟

من نمی‎دانم از خودشان بپرسید!

در دهه 70 جریان ارزشی در دانشگاه شاید حتی از این هتاکان به آقای هاشمی، کتک هم خورده باشد، اما امروز می‎بینیم بین آقای هاشمی و پایگاه ارزشی جامعه فاصله افتاده، دلیل این مسأله را چه چیزی می‎دانید؟

من یک سئوال از شما دارم، چرا 60 سال بعد از رحلت حضرت رسول، فرزندان‎شان (امام حسین و اهل بیتش) را به شهادت رساندند؟

چون ارزش‎ها عوض شدند، آدم‎ها عوض شدند و حتی برخی ازصحابه عوض شدند. بالاخره تاریخ عوض شده است.

من یکی از فرمایشات رهبری را می‎خواندم که ایشان می‎فرموده بودند که چرایی واقعه عاشورا مهم‎تر از خود واقعه است؟ ما که نمی‎توانیم تاریخ را عوض کنیم، ما باید بیایم و آسیب‎ها را بررسی کنیم. هجمه تبلیغاتی که علیه آقای هاشمی از سال 54 شروع شد و همچنان ادامه دارد و کم نظیر هم هست. نخیر. بخش ارزشی جامعه تغییر نکرده است. محبوبیت ایشان الان بیشتر است.

یك عده که به‎عنوان طرفداران معتدل هاشمی مطرح بودند، ولی به‎خاطر سکوت‎شان در جریان فتنه از ایشان بریدند…

آقای…؟ شما قرار بود یک سری صحبت‎‎های دیگر بپرسید و… این[ضبط] رو به من بدید، این رو هم به من بدید… شما اصلا دنبال مصاحبه نیامدید، شما دنبال چیز دیگه‌ای هستید.

چرا ببینید اگر…

(گفت‎و‎گو در این‎جا از سوی آقای هاشمی ناتمام رها می‎شود)

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates