استاد کار برجسته خاتمکاري: من و خاتم با هم نابود شديم
خُسن آقا: بیخود نیست که هنر میمیرد که!
وقتی که میرات فرهنگی این چنین به هنر جفا میکند که نامی از هنر خاتم میبرد ولی حتی یک کلام هم نمینویسد که این هنر زادگاهش شیراز است و وقتی که استادکار این هنر اصفهانی از آب در میآید دیگر شورکار در میآید. تا بوده و نبوده هنر خاتم کاری کار شیراز بوده. حالا هنر شیراز را هم اصفهانیها به تملک خود در آوردهاند و حتی نامی هم از شیراز برده نمیشود؟
خبرگزاری میراث فرهنگی: استادکار برجسته خاتم، از هنرش چيزي نميگفت چراکه ميدانست نه خاتم ختم به خير شده نه خودش عاقبت به خير. با اينکه تمام اصفهان او را ميشناسد اما گويي مسئولان هيچ شناختي از او و هنرش ندارند و حتي بيمهاش هم نميکنند. شايد تنها اشتباه او اين باشد که 60 و اندي سال از عمرش را به پاي هنر ايراني ريخته است.
خاتمکاري
خبرگزاري ميراث فرهنگي _ گروه صنايع دستي ـ وداع صنعتگران با صنايعدستي تراژدي تازه و پنهاني نيست. کم نيستند صنعتگراني که هنرشان را با اشک غسل ميدهند و در صندوقچه دل مدفون ميکنند اما بسيار اندکاند گنجينههاي زنده بشري که نبود آنها، نابودي يک رشته هنري را به همراه دارد. تمام اصفهان ميداند که خاتم، هنر- صنعت اصيل ايراني به دليل اشباع خاتم چاپي و چيني از نفس افتاده و متوليان نميدانند که پيشکوست اين هنر هنوز نفس ميکشد. يوسف قنبري مدرس دانشگاه هنر و استادکار برجسته خاتم وقتي اقدام به بيمه ميکند براساس دفترچه قوانين بيمه صنايع دستي، بيمه اش نميکنند چرا که بيش از 55 سال سن دارد و بيمه مشمول وي نميشود.
هنوز لرزش طنين صدايش را به ياد دارم وقتي ميگفت مدتهاست منتظرسفارش صندوق قبور ائمه، منبر و درهاي اماکن زيارتي هستم. اين شغل مثل ساير رشته هاي منسوخ شده متعلق به قديم است و بالاجبار متروک خواهد شد مثل من که با اين همه طرح و تجربه منتظرم يک منبر بسازم چراکه نوع کاربردي آن مثل قاب و صندوقچه و غيره به دليل اينکه چاپي و چيني اش در بازار فراوان و ارزانتر است خريداري ندارد.هنوز نگه داشته ام قاب خاتم چاپي را که چندسال پيش پسرم براي من آورده بود.در کنار آثارم گذاشتهام، بسيار بادوام است بدون آنکه زحمت و هزينه اي کار دستي و سنتي را داشته باشد!!
وي ميگويد:تخت کشي، نمدمالي و بازار شانه سازها که زماني از چوب شمشاد شانه ميساختند ضبط و نابود شد. خاتم نيز هنري تزئيني است و با ورود خاتم چاپي و چيني به اجبار از بين ميرود. اين نوع از خاتم نه عمر من استاد کار را ميخواهد، نه هزينه و نه مواد اوليه گران قيمت.
خاتم، تمام زندگيام را گرفت بيآنکه چيزي نصيبم کند
يوسف قنبري دانشجوياناش را براي آموزش و يادگيري حرفه اي خاتم تفکيک ميکند و معتقد است: به هيچوجه به دانشجوياني که غم نان دارند توصيه نميکنم رشته خاتم را به عنوان حرفه انتخاب کنند و به دنبال يادگيري آن باشند توصيهام براي يادگيري به افرادي است که به لحاظ مالي شرايط مساعدي را دارند چراکه در وضعيت فعلي خرج زندگي شوخي بردار نيست.
يک بار براي بيمه خويشفرما اقدام کردم نتوانستم قسطهايش را پرداخت کنم چگونه ميتوانم به دانشجويانم بگويم به سراغ رشته اي برويد که عشق و عمر و هوش و ظرافت و استعداد مي خواهد اما در نهايت چيزي نصيبتان نميکند.
طنين و لرزش صداي يوسف قنبري پيشکسوت خاتم سازي اجازه پرسش بيشتر و ارائه راهکار نميدهد. چراکه عمق فاجعه اين هنر-صنعت را درک کرده و ميداند صدايش مثل ساير هنرمندان و صنعتگران به گوش هيچ مسئول و متولي نميرسد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.