11.08.2011

«شاهد خشونت مجاهدین خلق بعد از انتخابات ۸۸ بودم»

خودنویس: مازیار بهاری، چندی پیش در میز گرد «نایاک» علیه خروج «مجاهدین خلق» از فهرست سازمان‌های تروریستی سخن گفت. در همین زمینه با او گفتگو کردم. مازیار معتقد است که مجاهدین خلق و سپاه، دو روی سکه هستند. بهاری بر تلاش سازمان در دور کردن مبارزه مسالمت‌آمیز بعد از ۲۲ خرداد به سوی خشونت تاکید کرد. بهاری البته «اعلامیه» اخیر علیه مجاهدین را امضا نکرده و می‌گوید: «در این نامه، فقط مجاهدین محکوم شده بودند و هیچ اشاره‌ای به جنایت‌های جمهوری اسلامی و وضعیت ۳۴۰۰ نفر که در «کمپ اشرف» هستند نشده.»

شورای ملی آمریکایی‌های ایرانی‌تبار یا «نایاک»، در طول هفته‌های اخیر، عمده‌ترین نهاد مدنی مقابله کننده با سازمان مجاهدین خلق بوده است. نایاک در ماه‌های اخیر کمپینی برای ایجاد مانع بر راه خروج سازمان مجاهدین از فهرست سازمان‌های تروریستی آغاز کرده است. رئیس این سازمان، تهیه کننده اعلامیه‌ای با امضای «خبرگان» ایرانی و آمریکایی بوده که حساسیت‌هایی بر انگیخته است.

هفته پیش، مازیار بهاری مهمان نایاک در یک میزگرد بود. در این میزگرد که با حضور کارشناسانی مخالف سازمان مجاهدین خلق برگزار می‌شد، بهاری خروج مجاهدین از فهرست سازمان‌های تروریستی را به خاطر تاریخچه خشونت‌بارش، عامل مشروعیت دهنده به رژیم تهران برای سرکوب مخالفان مسالمت‌‌جو دانست. بهاری گفت که پیام خروج سازمان مجاهدین از فهرست سازمان‌های تروریستی، به جوانان مخالف خشونت ایرانی این است که تا حالا اشتباه کرده‌اند. با این همه، بهاری اعلامیه «خبرگان» علیه سازمان مجاهدین را امضا نکرده و می‌گوید «در این نامه، فقط مجاهدین محکوم شده‌اند و هیچ اشاره‌ای به جنایت‌های جمهوری اسلامی و وضعیت ساکنان کمپ اشرف نشده است.»

در همین رابطه با مازیار بهاری گفتگو کردم.

آقای بهاری برنامه هفته پیش شما با «نایاک» در باره سازمان مجاهدین خلق در باره چه بود؟

– برنامه به این خاطر برگزار شده بود که وزارت خارجه آمریکا قرار است درباره سازمان‌های تروریستی جهانی یک مروری داشته باشد و احتمال دارد نتیجه‌گیری‌شان در پایان مرداد یا شهریور اعلام شود. از همین رو، «نایاک» که که یک سازمان ایرانیان آمریکایی تبار است، برنامه‌ای گذاشته بودند که در مورد تبعات خارج شدن سازمان مجاهدین از این لیست صحبت شود، و من نظرم این بود که اگر این سازمان در این برهه از لیست خارج شود، یک پیام منفی دارد برای گروه‌های مختلفی از مردم ایران که خواسته‌اند به شکل مسالمت‌آمیز در مقابل روش‌های خشونت آمیز دولت جمهوری اسلامی مبارزه کنند. من فکر می‌کنم که تبعات منفی‌اش زیاد است ولی فکر نمی‌کنم دنیا به آخر برسد. مهم پیامی هست که خروج سازمان مجاهدین خلق از لیست سازمان‌های تروریستی ایجاد می‌کند. البته من با کسانی از وزارت خارجه آمریکا که حرف زدم، دیدم هیچکدام تمایل ندارند که این سازمان از لیست خارج شود.

سازمان مجاهدین اعلام می‌کند که از سال ۲۰۰۱ هیچ فعالیت تروریستی انجام نداده، ولی کمپ اشرف هم از سال ۲۰۰۳ در محاصره نیروهای آمریکایی و متحدینش بوده، بنابراین امکان انجام عملیات هم نبوده!

اما با بعضی از نمایندگان کنگره که صحبت می‌کنی، می‌گویند که سازمان مجاهدین اهداف دموکراتیکی دارد، و می‌خواهد یک حکومت دموکراتیک در ایران ایجاد کند، اما وقتی از آنها می‌پرسید که چگونه می‌خواهند به حکومتی دموکراتیک برسند و جمهوری اسلامی را عوض کنند، برای این سوال جوابی ندارند. مشخص است از ادبیات سازمان که با مخالفین و حتی با اعضا روبرو می‌شود که به خشونت معتقد است و تغییر نکرده.

شما درتفسیر نماهایی که از حمله گروهی از مردم به یک مرکز بسیج در تهران برای گزارش ویدیویی برداشته‌اید گفته‌اید که کار مجاهدین خلق بوده. آیا برای این حرف خود مستندی داشتید یا بر اساس نوع رفتار به این نتیجه رسیدید؟

– بر اساس نوع رفتار و اطلاعاتی که اطرفایان مهندس موسوی در اختیارم گذاشته بودند. البته هیچکدام از آنها کارت خودش را به من نشان ندادند. من همراه با ۴ میلیون ایرانی در راهپیمایی سکوت شرکت کردم، از خیابان وصال تا آزادی، همه محترمانه حتی با مراکز بسیجی که در خیابان آزادی و انقلاب بود برخورد می‌کردند. من یادم است که در مرکز بسیح قبل از دانشگاه شریف، بسیجی‌ها با حیرت به مردم نگاه می‌کردند، حیرت‌شان از قدرت سکوت مردم بود. ما حدود ساعت ۷ رسیدیم میدان ازادی که صدای تیر شنیدم و دوربین را آنجا روشن کردم و رفتم نزدیک میدان آزادی و دیدم یک سری دارند سنگ پرتاب می‌کنند سمت پایگاه بسیج. این را بگویم که وقتی سپاه یا بسیج یک انبار سلاح در منطقه‌ای مسکونی دارند، این یک جنایت است، اما سنگ پرتاب کردن به این مرکز هیچ ربطی به تظاهرات مسالمت آمیز مردم نداشت. و بعدش شروع کردند پرتاب کوکتل مولوتوف به سمت پایگاه. درست کردن کوکتل مولوتوف راحت است، اما شما نیازی به امکانات و آمادگی برای درست کردن آن دارید که درست کنید و آتش بزنید و پرتاب کنید و این بسیجی‌هایی که روی پشت بام ساختمان بودند، بدون توجه به هیچ چیز به سمت مردم تیراندازی کردند و تعدادی را کشتند. من نمی‌گویم که همه کسانی که کشته شدند یا حمله کردن متعلق به سازمان مجاهدین بودند، اما شعارهای این گروه مثل «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» شعارهایی نبودند که با ماهیت آن روز نسبتی داشته باشند و مشخص بود که یک سازمان دیگری دخالت دارد. من آن روز حدس زدم سازمان مجاهدین این تحریک را شروع کرده و جمعیت هم تحریک شد و به سمت پایگاه حمله کردند.

فردای آن روز در صحبت با افراد نزدیک به مهندس موسوی، آنها به من گفتند که طرفداران یا اعضای سازمان مجاهدین آن حمله را سازماندهی کرده بودند و گفتند که “ما از امروز می خواهیم از هرگونه عملیاتی اینچنین پیشگیری کنیم” و دیدیم که در روزهای بعدی چنین اتفاقی نیافتاد. این افراد به خاطر ارتباطی که با نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات داشتند این خبر را به من دادند و گفتند که بر اساس اطلاعات موثق، اینها «مجاهد» بودند.

آقای بهاری، گفته می شود بخشی از خشونت‌های روز عاشورای ۱۳۸۸ نیز توسط مجاهدین مدیریت شده است. این مساله چه نتیجه‌ای برای نظام ایران داشت و آیا می‌توانست به نفع جناح خشن جمهوری اسلامی در سرکوب مخالفان باشد؟

– جناح خشن جمهوری اسلام مثل بخشی از سپاه پاسداران و مجاهدین خلق، لازم و ملزوم هم هستند. یعنی وقتی که جمهوری اسلامی همه را در یک کیسه می‌گذارد و «شیرین عبادی» و «عبدالکریم لاهیجی» و کسانی که در تظاهرات مسالمت‌آمیز شرکت کرده‌اند را وابسته به مجاهدین می‌خواند، در حقیقت می خواهد با کار خود از طریق تبلیغات مردم را به خشونت بکشاند و از طریق عملی هم این نوع رفتار خشن با جوانانی که مبارزه مسالمت‌آمیز می‌کنند باعث می‌شود که اینها هم به خشونت کشیده شوند. و باعث می‌شود که جناح خشن جمهوری اسلامی به اهداف خود برسند و از آن طرف مجاهدین هم خود را جوری نشان دهند که از چیزی که به نظر می‌آیند، قوی‌ترند.

آقای بهاری! اخیرا در ادامه کمپین نایاک، اعلامیه‌ای منتشر شده که خواستار حفظ نام سازمان مجاهدین خلق در فهرست سازمان‌های تروریستی است. با وجود حضور شما در میزگرد نایاک، اثری از نام شما در میان امضا کنندگان نامه نبود. چرا؟

– دلیلش این بود که در این نامه، فقط مجاهدین محکوم شده بودند و هیچ اشاره‌ای به جنایت‌های جمهوری اسلامی نشده بود. و همچنین هیچ اشاره‌ای به وضعیت ۳۴۰۰ نفر که در «کمپ اشرف» بودند نشده. به نظر من، اعضای سازمان مجاهدین خلق، هم قربانی رژیم و هم قربانی رهبران خودشان هستند. هر وقت مجاهدین محکوم می‌شوند، باید رژیم را نیز محکوم کرد.

—————–

این گفتگو بعد از انتشار مجددا ویرایش و کامل شده است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates