درباره «لاشیگری» و شیوع آن در جامعه ایرانی
لغتنامه مجازی خُسن آقا: لاشی یعنی مامان سید علی گدا! لاشی یعنی مامان احمد توکلی، لاشی یعنی حکومتگران ایران!
الف: «لاشی» هم به معنای ناچیز، و هم صفت شخصی است که ابتذال و بیقیدی در ظاهر و رفتار او دیده شود، یا اینکه علنا میل به هنجارشکنی اخلاقی نشان میدهد. لغتنامه مجازی دهخدا نیز لاشی را اینگونه تعریف کرده است: «صفت شخصی که فساد اخلاقی در ظاهر و رفتار او تجلی یافته باشد. شخص فاسدی که ظاهر و رفتار زننده و مشمئز کننده دارد.»
مردم عادی صفت «لاشی» را به عنوان ناسزا استفاده میکنند و فرهنگ ایرانی آنقدر محافظه کار است که سخن گفتن درباره چنین مفاهیمی هم دشوار است، و صراحت درباره آن ممکن است نادیده گرفتن محذورات اخلاقی به حساب بیاید. لاشیگری صفتی است که یـا نباید درباره آن سخن گفت یا با ایما و اشارهای که تنها زشتی عمل را برساند از آن گذر کرد.
پوشیدگی و احتیاط از خصایص شرقی (به معنای فرهنگی) است و نفس وجود این صفت منفی نشاندهنده فرهنگ جامعهای است که این مفهوم در آن پیدا شده، بیشتر جوامع شرقی فارغ از دین و مسلکشان نسبت به لاشیگری حساس هستند. برعکس، برهنگی و آزادی
اخلاقی از خصوصیات جوامع غربی است. نگاه اصلی فرهنگ غرب به این رفتارها نوعی «بیتفاوتی» با توجیه «حق آزاد بودن» است.
بنابراین از تفاوتهای اساسی میان فرهنگ غرب و شرق همین لاشیگری است. جامعهای را که به سمت غربی شدن و نفوذ ارزشهای برهنگی و بیقیدی برود را میتوان با سنجیدن میزان لاشیگری در ظواهر آن جامعه تشخیص داد. اولین نتیجه ورود فناوریهای ارتباطی (به دلیل خاستگاه غربیشان) نمایش لاشیگری و فساد است، مقاومت های مذهبی نیز واکنشی به غلبه فساد در رسانههای تصویری است.
از مشکلات امروز جوامع شرقی (و به خصوص اسلامی) جوانهایی هستند که شهوت لاشی بازی پیدا میکنند. تحت تأثیر ماهواره و سیمانمای غربی قبح روابط آزاد شکسته میشود و میل به نمایش روابط آزاد (که از خود آن مهمتر است) شایع میشود. لاشی بازی حتی خود را به صورت تصویر برداری از صحنههای مبتذل با گوشیهای تلفن همراه و انتشار عمومی آن نشان میدهد.
روابط آزاد یک چیز است و «نمایش روابط آزاد» چیز دیگری است. در اسلام روابط آزاد و فساد اخلاقی شدیدا نکوهیده میشود اما به دلیل ممنوعیت تجسس کسی نمیتواند با روابط مخفی برخورد حقوقی داشته باشد، مجازات این گونه اعمال فردی و اخروی خواهد بود. اما لاشیگری به دلیل آنکه پدیدهای اجتماعی و تبلیغی است میتواند شدیدترین مجازاتهای قانونی را داشته باشد.
لاشی بازی نوعی اعتراض و دهن کجی به قوانین و عرفهایی است که به دلیل رعایت موازین اخلاقی از نظر لاشیها سختگیرانه، ظالمانه یا عقب مانده به نظر میآیند. لاشیها دوست دارند حداکثر آزادیهای رفتاری را داشته باشند به طوری که اگر در ملأ عام هم مرتکب هر عملی شدند کسی حق اعتراض به آنها را نداشته باشد. (و این در همه جغرافیای غرب هم جایز شمرده نمیشود.)
نادیده گرفتن حق نظارت اجتماعی با لاشیگری پیوند منطقی دارد. کسانی هستند که آزادی فردی را دارای اولویت میدانند، به سلامت فضای اجتماعی اهمیتی نمیدهند، و برای فرار از الزامات عرفی و قانونی به «اختیار شخصی» در پوشش و رفتار استناد میکنند، این دسته از گویندگان و نویسندگان خواسته یا ناخواسته زمینه لاشیگری را مهیا میکنند.
دانشگاه در ایران برای عدهای به محل فرار از هنجارهای مسلط جامعه و تجربه نوعی لاشی بازی تبدیل شده است. بدون هیچ تعارفی دانشگاه مکانی برای روابط آزادتر شمرده میشود و حتی این یک حق دانشجویی شمرده میشود که گاهی بر حق/تکلیف تحصیل
هم مقدم به نظر میآید! لاشیگری پس از افزایش ظرفیت دانشگاهها رو به افزایش گذاشته و به شهرهای کوچک نیز آسیب زده است.
لاشیها هویت جامعه را تهدید میکنند و امنیت اخلاقی آن را به خطر میاندازند. بسیاری از مردم لاشی بازی را زمینه ساز جرایم علنی، و هرزه پوشی زنان و دختران را مسبب اصلی تحریک و تعرض اراذل و اوباش میدانند. بعضی از قضات نیز به دلیل اینکه لاشیگری و ابتذال شبهه نوعی از رضایت را دارد از صدور حد تجاوز به عنف در مورد لاشیها اجتناب میکنند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.