31.08.2011

از ته دل با مخالفان دشمنی کنید: مصباح یزدی همچنان بر طبل خشونت می کوبد

روز: محمدتقی مصباح یزدی روحانی تندرو و مورد حمایت آیت الله خامنه ای که همواره بر وجه خشونت آمیز دین اسلام و مذهب شیعه تایید می کند، در تازه ترین اظهاراتش خواستار اجرای بیشتر “احکام الهی” شد و تاکید کرد که “خداوند تنها ارحم الراحمین نیست بلکه انتقام گیرنده نیز می‌باشد.”

مصباح یزدی در جلسات تفسیر نصایح امام محمد باقر به جابربن یزید جعفی در دفتر آیت الله خامنه ای در قم گفت: “در جامعه اسلامی کسانی که انسان از آنها توقعی ندارد که با احکام الهی مخالفت کنند، اینگونه مخالفت خود را ابراز می‌کنند که جامعه برخی از احکام اسلام را نمی‌پسندد.”

وی با اشاره به اثرات امر به معروف و نهی از منکر در جامعه افزود: “اگر این فریضه در جامعه اسلامی اجرا نشود مومنین در چنین شرایطی احساس غربت می‌کنند و جامعه رو به ضعف می‌رود.”
او در ادامه اضافه کرد که “در یک جامعه اسلامی اینگونه نیست که همه مومن باشند و همواره کسانی هستند که نسبت به دستورات الهی یا در ظاهر و یا منافقانه سرپیچی می‌کنند و در ته دل خود به اینکه باید احکام اسلام جاری شود ایمان ندارند. اما اگر کسانی متصدی امر به معروف باشند و با متخلفین برخورد کنند در این صورت به تعبیر امام علیبینی منافقان به خاک مالیده خواهد شد و مومنان احساس پیروزی و کافران در این شرایط احساس می‌کنند که حرفشان خریدار ندارد.”

این عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد: “گرچه کار خداوند بر پایه و اساس رحمت و مغرفت است اما باید دانست که خداوند تنها ارحم الراحمین نیست بلکه انتقام گیرنده نیز می‌باشد.”
این روحانی که از او با عنوان “تئوریسین خشونت شیعی” یاد می شود همچنین تصریح کرد که “مومن نباید نسبت به کسانی که فسق و گناه کارشان است و بنای مخالفت با ارزش‌های اسلامی دارند رأفت و مهربانی نشان دهند بلکه باید در برابر آنها خشمگین شد و از ته دل با آنان دشمنی کرد.”

اظهارات تازه مصباح یزدی درباره لزوم اجرای احکام الهی و امر به معروف و نهی از منکر در شرایطی بیان می شود که پیش از این برداشت ها از اظهارات و گفته های وی در مواردی به جنایاتی در شهرهای مختلف کشور منجر شده است.

در جریان رسیدگی نافرجام به پرونده قتل های زنجیره ای کرمان (80 تا 81)که توسط برخی از اعضای بسیج در این شهر انجام شده بود، برخی از متهمان اعلام کردند که “تحت تاثير سخنراني يك آيت‌الله تصميم به انجام قتل‌ها گرفته و آن را وسيله‌يي براي امر به معروف و نهي از منكر دانسته‌اند.”

از جمله محمدحمزه مصطفوی (متهم ردیف اول وطلبه مدرسه الهادی قم) در جریان دادرسی مجدد به این پرونده و در پاسخ به قاضی دادگاه که از او پرسیده بود آیا مجوز قتل‌ها کتبا یا شفاها به شما داده شده؟ گفته بود: “کسی به ما دستور کتبی یا شفاهی نداده،‌اما با توجه به نواری که از آقای مصباح داشتیم، به این نتیجه رسیدیم.”

او همچنین در جواب این پرسش قاضی که آیا چنین نواری موجود است؟ گفته بود: “این نوار را ندارم. فکر می‌کنم در حسینیه کرمان موجود باشد…”

از جمله نمونه های دیگر اثرات اظهارات مصباح یزدی در ترویج خشونت سعید حنایی قاتل عنکبوتی شهر مشهد بود که 16 زن را در فاصله سال 79 تا 80 به قتل رساند. او هم در اعترافاتش گفته بود که از نظریات برخی روحانیون(مصباح یزدی) برداشت کرده که باید زمین را از وجود زنان فاسد و بدحجاب پاک کند، آنهم از طریق تجاوز و قتل. سعید حنایی بنا بر گزارش های منتشره تا لحظه آخر و پیش از اعدام خود را یک قهرمان و شیعه معتقد می دانست.

از کشتن مخالفان تا مخالفت با آزادی بیان

این اولین بار نیست که مصباح یزدی در اظهاراتی خطاب به حاضران در جلسات سخنرانی خود خواستار اجرای بیشتر احکام به گفته خودش “الهی” و دشمنی با مخالفان حکومت اسلامی شده است؛ او بارها به ویژه پس از آغاز اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 88 که در نقش یکی از حامیان آیت الله خامنه ای ظاهر شده در این باره تاکیدات خاص خودش را مطرح کرده است.

وی در مهرماه سال 88 پس از سرکوب اولیه اعتراضات مردمی به نتیجه انتخابات طی اظهاراتی در میان اعضای سپاه و بسیج گفته بود: “هميشه كساني مانع برقراري عدالت هستند و جز با مجازات تسليم نمي‌شوند از همين رو قرآن اجراي عدالت را متوقف بر آهن و سلاح دانسته است.”

مصباح یزدی با این توجیه که “هيچ كس حق حاكميت و امر و نهي به ديگر انسان‌ها را ندارد مگر اينكه اين حق از طرف خدا به او اعطا شود. در اين صورت، اين حاكميت خداست كه از مجراي وجود اين شخص اجرا مي شود” اعضای سپاه و بسیج را کسانی نامیده بود که “به دستور خدا و نماینده او به فعالیت های نظامی می پردازند.”

او چند روز بعد نیز در میان جمعی فرماندهان سپاه دوباره تاکید کرد که “اگر كسي عمدا و با آگاهي، قصد ضربه زدن به دين و مسلمانان را دارد، بايد با او با صلابت و قاطعيت برخورد كرد و كسي حق ندارد بگويد در اين مورد نيز بايد مدارا شود.”

وی اضافه کرده بود که “در اجراي حدود الهي جاي رافت نيست و همان‌گونه كه نبايد از حدود الهي تجاوز شود، نبايد در اجراي آن‌ها كوتاهي شود.”

مصباح یزدی همچنین بصراحت گفته بود: “دشمنان براي ترويج اين نوع فرهنگ(بي‌غيرتي) حتي به دين اسلام استناد كرده و اسلام را دين‌مدارا و تسامح و تساهل معرفي كردند. از طرف ديگر به مذمت خشونت‌طلبي پرداخته و حركت خود را هم‌سو با دين جلوه دادند و در نتيجه با استفاده از ابزار و الفاظ زيبا شبهات شيطاني خود را القا كردند.”

دیگر اظهارات جنجالی مصباح یزدی در دو سال اخیر گفته های وی در شهریور ماه سال گذشته بود مبنی بر اینکه: “امروزه اگر مردم آمدند و تسلیم شدند و رهبری ولی امر مسلمین را پذیرفتند، اگر کسانی شلوغ کردند، آشوب کردند و خواستند که کودتا کنند، اینجا باید با قوه قهریه جلویشان را گرفت.”

این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه این اظهاراتش با تاکید بر “اجبار در اجرای احکام اسلامی پس از پذیرفتن” همچنین گفت: “کسانی که گفتند، مسلمان هستیم و می‌خواهیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم؛ کار اجرایی و مدیریت هم امام می‌خواهد و وقتی مردم با امام خویش بیعت کردند و جامعه اسلامی تشکیل شده و حکومت حق تحقق پیدا کرده است، اما اگر بعد از آن کسی مخالفت کرد، باید با او برخورد کرده و او را سرجایش نشاند و یا در مقام اجرای احکام اسلامی احکام کیفری می‌طلبد که اگر کسی دزدی کرد، دستش را باید قطع کرد، و این جا جایی نیست که بگوییم کار فرهنگی انجام دهیم و یا در قبال کسانی که فساد می کنند.”

این عضو مجلس خبرگان رهبری در این سخنرانی اش در دفتر آیت الله خامنه ای نیز اعلام کرد: “اسلام احکامی دارد و کسانی که مسلمان شدند و این احکام را قبول کردند، باید به این احکام تن در دهند؛ تا قبول نکردند کسی هم مسئولش نیست و حتی حاکم اسلامی هم به دلیل این که یاوری ندارد وظیفه ای ندارد، اما اگر حاکم اسلامی یاور داشت، باید کمر را محکم ببندد، و احکام اسلامی را دقیقا اجرا کند و در این جا دیگر بحث دموکراسی، آزادی و حقوق بشر جایی ندارد؛ پس «لا اکراه فی الدین» تنها برای پذیرش اصل دین است.”

مصباح یزدی همچنین علاوه بر ترویج خشونت در گفته هایش یکی از مخالفان آزادی بیان نیز هست. سال گذشته او با بیان اینکه “در فرهنگ اسلامی ویروس‌های فكری به مراتب خطرناک‌تر از آفات و بیماری‌های جسمانی تلقی می‌شوند” اظهار کرده بود که “آزادی بیانی که خود را تابع خواست و سلیقه مردم جامعه خود را می‌داند مردود است؛ بلکه آزادی‌ها فقط باید در نظام ارزشی اسلام قرار بگیرد.”

وی تاکید کرده بود: “اگر مطبوعات رسانه‌ها در جهت تكامل و نزدیكی انسان به خدا موثر باشد امری مطلوب و دارای ارزش مثبت خواهد بود و اگر موجب دوری انسان از خدا و بازماندن از پیمودن راه كمال او شوند، ضد ارزش تلقی خواهند شد و در مواردی بر حكومت لازم است كه جلوی آن را بگیرد همان گونه كه برای حفظ سلامت و بهداشت جسمانی افراد، ‌از توزیع گوشت آلوده و مواد غذایی یا دارویی مسموم و خطرناك جلوگیری می‌كنند.”

مصباح یزدی در گذشته

محمد تقی مصباح یزدی متولد سال 1313 و اکنون 76 ساله، در شهر یزد به دنیا آمده، یک سال در شهر نجف به درس طلبگی مشغول بوده و برای ادامه تحصیل به قم رفته و به رغم سفرهای بسیار در سال های اخیر به کشورهای مختلف از جمله امریکا، کانادا و انگلیس هم چنان در شهر قم مستقر است.

در سال های پیش از انقلاب، از سابقه فعالیت سیاسی مصباح یزدی اطلاعی در دست نیست.در زندگی نامه مصباح یزدی عضویت در هیات 11 نفره ای به نام “هیات مدرسان” در کنار هاشمی رفسنجانی، علی خامنه ای، قدوس و ربانی شیرازی دیده می شود. همکاری در انتشار دو نشریه “انتقام” و “بعثت” هم از جمله سوابق فعالیت سیاسی وی در سال های پیش از انقلاب ذکر شده است.

پر رنگ ترین فعالیت سیاسی در زندگی نامه رسمی مصباح یزدی که از سوی حوزه علمیه قم منتشر شده، این است که وی “در یکی از مساجد خیابان ایرانشهرتهران، سلسله مباحثی را با عنوان حکومت اسلامی شروع کرد ودر جلسات هیاتهای موتلفه نیز شرکت می نمود.”

محمد تقی مصباح یزدی خود در این باره گفته که در زمان عضویت در هیات مدرسان با هیات های موتلفه اسلامی ارتباط برقرار کرده بود و در کنار محمد جواد باهنر، هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای و تحت نظر آیت الله بهشتی، “تغذیه فکری این هیاتها” را بر عهده داشته است.وی البته خود گفته: “در آن سال هامن روی سلیقه شخصی خودم، تشخیصم این بود که رکن اساسی این فعالیتها رکن فرهنگی است و اساس اسلام، فرهنگ اسلام است و فرهنگ اسلام باید به وسیله روحانیت تقویت و آموزش داده شود. با اینکه در قسمت تبلیغات این هیات کار می کردم ومسؤولیت تهیه نشریات، اعلامیه ها و توزیع آنها با من بود، ولی علاقه شخصی من بیشتر به کارهای علمی، فرهنگی و تحقیقی بود.”

وی در سال های پیش از انقلاب به مدت ده سال از استادان مدرسه حقانی بود که آیت الله قدوسی، ایت الله احمد جنتی و آیت الله بهشتی از موسسان آن به شمار می رفتند، اما پس از بروز اختلافاتی به دعوت آیت الله صادق خرازی به موسسه در راه حق که در سال 1348 تاسیس شده بود رفت و از سال 1355 یعنی دو سال پیش از انقلاب، مدیریت بخش آموزشی این موسسه را بر عهده گرفت.

مصباح یزدی در سال های پس از انقلاب و تا هنگام حیات آیت الله خمینی نتوانست جایگاه قابل توجهی در جمهوری اسلامی کسب کند.در 8 سال دوره جنگ نیز به گفته فرزندش مجتبی مصباح یزدی، یکبار در سال 65 به جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سرکشی کرد و “شاگردان خود را هم تشويق به شركت در جنگ مى‏كرد.”

مجتبی مصباح یزدی درباره عدم حضور مصباح یزدی در سال های نخست پس از انقلاب به ویژه سال های جنگ گفته است: “بعد از آنكه امام فرمودند: «همه مكلفند جبهه‏ها را پر كنند»، حاج آقا از امام مى‏پرسند: با اين فرموده شما تكليف من چيست؟ حضرت امام در جواب گفتند:هر موقع خودم رفتم بر شما هم تكليف است كه برويد.”

فرزند آیت الله مصباح یزدی گفته که پس از این و به خاطر پاسخ آیت الله خمینی، پدرش “چون احساس تكليف شرعى مى‏كردند كه به تربيت شاگردانى بپردازند تا از اصول و بنيان‏هاى اسلام و انقلاب دفاع كنند، اين كار را با تمام سعى و تلاش انجام مى‏دادند و ذرّه‏اى كوتاهى نمى‏كرد.”

علي رازيني، ابراهیم رئيسي، غلامحسين محسني اژه‌يي، علي فلاحيان، روح‌الله حسينيان، حجت الاسلام ميرحجازي، مصطفي پورمحمدي، رهبرپور، عباسعلی عليزاده، کاظم صديقي، علي مبشري، علي قدياني، محمود رجبی، مرتضی آقا تهرانی، محمد غروی، عباسعلی کدخدایی، غلامحسین الهام، قاسم روانبخش، محمدناصر سقای‌بی‌ریا، علیرضا پناهیان، همچون حمید رسایی، مجتبی ذالنور، حسین طائب، مهدی طائب همگی از جمله شاگردان مصباح یزدی هستند که در دو دهه گذشته و به ویژه در سال های اخیر مناصب مهم حکومتی، از وزارت اطلاعات تا حضور در دفتر آیت الله خامنه ای را داشته و دارند.

با مرگ آیت الله خمینی و تعیین آیت الله خامنه ای از سوی مجلس خبرگان به عنوان ولی فقیه، صحنه سیاسی ایران نیز دچار تغییرات گسترده ای شد و به تدریج چهره های سیاسی جناح چپ و مجمع روحانیون مبارز که ارتباط نزدیکی با آیت الله خمینی داشتند از مناصب حکومتی کنار گذاشته شدند و چهره های جناح راست و نزدیکان به جامعه مدرسین و جامعه روحانیت قدرت بیشتری گرفتند.

در سالهایی که اصلاح طلبان دولت را در اختیار داشتند سخنان پیاپی مصباح یزدی در باره لزوم اعمال خشونت بر علیه مخالفان و منتقدان در خطبه های پیش از نماز جمعه تهران، در زمانی که محمد خاتمی از اسلام به عنوان دین صلح و مهربانی یاد می کرد، و همچنین سخنرانی های پیاپی مصباح در دوره های آموزشی فرماندهان سپاه و بسیج مبنی بر انتصاب ولی فقیه از سوی خدا و تاکید وی براینکه به رای مردم اعتقادی ندارد، موجب اعتراضاتبسیاری در سال های اصلاحات و پس از آن شد تا آنجا که مهدی کروبی، رسول منتجب نیا، محمد خاتمی، موسوی تبریزی، ایت الله توسلی، محمد انصاری، موسوی بجنوردی، مجید انصاری، و حتی هاشمی رفسنجانی به طور مستقیم یا ضمنی به این اظهارات اعتراض و آن را نشانه “تحجر” و “طالبانیسم” و “مخالف نظر آیت الله خمینی در زمان تشکیل جمهوری اسلامی” توصیف کردند.

اما آیت الله خامنه ای به جای مصباح یزدی به معترضان پاسخ داد و در شهریور سال 84 گفت: “اتفاقاً كساني كه در مقابل جناح متعبد و پاي‌بند ايستادند، به يك معنا بيشتر به تحجر و به طالبانيسم نزديك‌ترند، چون آنها هم نسبت به آموخته‌ها و درس‌هاي غربي تحجر دارند. هرچه غربي‌ها گفتند، همان را صد درصد بايد اجرا كرد؛ اين تحجر نيست؟ تحجر همين است.”

رهبر جمهوری اسلامی همچنین کسانی که مصباح یزدی را تئوری پرداز خشونت می دانند در همان سال 84 مورد حمله قرار داد و گفت خود آنهاهستند که “حرف‌هاي قرون نوزدهمي، حرف‌هاي كهنه شده و حرف‌هاي منسوخ را مي‌آورند در جامعه مطرح مي‌كنند؛ چه در سياست، چه در اخلاق، چه در گرايش ديني، چه در شكل حكومت و چه در اقتصاد، متحجرانه و متعصبانه مي‌ايستند، اينكه بيشتر طالبانيسم است.”

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates